انتخابات – عروج و افول یک سیاست
خرداد ۸۸ – چه کسی حق داشت؟
- اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مژده پ

عنوان : صحبت از چیست؟
با خواندن این یادداشت تردید پیدا می کنم که دوستان اخبارروز پیرامون وقایع پیش و پس از انتخاباتی صحبت می کنند که من هم شاهدش بودم.
من برداشتم این نبود که هدف اصلاح طلبان تنها رئیس جمهور شدن موسوی بود. موسوی در مناظره اعلام کرد که کشور را در خطر می بیند و وقتی کارد به استخوان رسید تصمیم به کاندیداتوری گرفت.
برنامه هم داشت. با شعار اجرای بی تنازل قانون اساسی (یعنی تن دادن به حقوق مردم) و ... وارد عرصه شد و از حضور مردم در خیابان هم وحشت نداشت که اگر چنین می بود در پیش از انتخابات مردم را به خانه هاشان فرا میخواند. در شب رای گیری که متوجه کودتای انتخاباتی شده بود هم در کنفرانس مطبوعاتی اش خود را پیروز انتخابات نمی نامید. و از همه مهمتر پس از انتخابات هم در کنار مردم نمی ماند. همه این تصمیمات را با مشورت با دوستان اصلاح طلبش گرفت.
حال دوستان اخبار روز شاید فیلم دیگری از انتخابات ۸۸ را مشاهده کرده اند که اگر چنین است خواهش میکنم به من هم معرفی کنند تا کمی روشن تر شوم.
۵٣۴۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : مقایسه
با عرض معذرت از پرگوئی ، بدلیل اهمیت موضوع این کامنت را نیز اضافه میکنم:

قدرت کورپرایشن های چند ملیتی بتدریج دست و پای آزادی در امریکا را میبندد.
در سال ۲۰۱۰ دیوان عالی امریکا چنین رای داد که این کورپوریشن ها - و اتحادیه های کارگری ، اگر پولی داشته باشند - ، بر عکس سابق - مانند افراد معمولی بوده و نه تنها میتوانند مقادیر نامحدودی جهت انتخاب کاندیدای خود صرف کنند بلکه - بر عکس سابق - لازم نیست این مخارج را گزارش کنند.http://en.wikipedia.org/wiki/Citizens_United_v._Federal_Election_Commission#Further_court_ruling

یکی دو روز پیش کنگره امریکا قانونی گذراند که معاملات بورسی مقامات عالی رتبه امریکا منجمله آنها که مسئول درستی معاملات بورس هستند نباید در اینترنت منتشر شود - حتی اگر این معاملات غیر قانونی باشد-.http://www.washingtonpost.com/blogs/federal-eye/wp/۲۰۱۳/۰۴/۱۲/bill-to-prevent-online-posting-of-disclosure-forms-passes-congress/

در سال ۲۰۰۰ - بجای مردم - دیوان عالی امریکا بوش را رییس جمهور امریکا کرد http://en.wikipedia.org/wiki/Bush_v._Gore .معهذا با وجود تبلیغات شدید کورپوریشن ها و شستشوی مغزی بنفع کاندیدای محافظه کار، آمریکائیها در انتخابات اخیر کاندیدای کمتر بد را انتخاب کردند و هیچ گروهی انتخابات را تحریم نکرد.

امروز اغلب گروه ها و نخبگان آگاه و تحصیل کرده سیاسی اعم از سکولار و سلطنتی و راست و چپ خارج نشین انتخابات ایران را تحریم میکنند و خانم بقراط ! تحصیل کرده چپی سابق و شاهی امروز, هرکه را در انتخابات شرکت کند " ابله " میخواند. http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۳/۰۴/۱۵۸۲۵۲.php

اگر نخبگان ما چنین باشند وای به حال بیسوادی چون من. با این حساب اگر این تبلیغات در ایران تاثیری داشته باشد, شانس رشد دموکراسی در ایران چقدر است؟ و تفاوت شهروند آمریکایی بزرگ شده در دمکراسی با من نیز چقدرمیباشد ؟
۵٣۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : دریادل توانا

عنوان : تغییر در ساختار حقوقی نیازمند سازمانیابی جنبش های اجتماعی و سیاسی همراه با نمود اجتماعی است
بدور از تمایل و نیت حکام اسلامی و باند نظامی امنیتی ، انتخابات ، شکاف درون حکومت را تعمیق می کند فضا برای جنبش های اجتماعی ، برای بیان مطالبات اقشار و طبقات اجتماعی ، اقوام ساکن در ایران و به تبع آن ایفای نقش فراهم میگردد تردید نکنیم تغییر در ساختار حقوقی نیازمند سازمانیابی جنبش های اجتماعی و سیاسی همراه با نمود اجتماعی است .!! گرچه نهادهای انتصابی و در اختیار شخص ولی فقیه مخالف این روند می باشند اما فشار جنبش های اجتماعی می تواند مانع از اجرای نیات شخص ولی فقیه و باند نظامی حاکم شود تقابل این دو جریان متناسب با فشار اجتماعی و تعمیق شکاف درون حکومت می تواند به تغییرات عمیق منتهی گردد مشروط به آنکه احزاب و سازمانهای ملی با پیگیری مطالبات عمومی نقش خویش را برای حاکمیت ملی و دموکراسی ایفا نمایند
۵٣٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : هدف دیکتاتورها
جناب پیروز

دقیقا" به همان دلیل سرکاری بودن انتخابات و مسخره بودن آن بعد از سال ۳۲ انتخابات کنار گذاشته شد در حالی ما همان مردمی بودیم که پیش از آن بسیار فعال در عرصه بودیم و شاهی را فراری داده و دموکراتی را بر سر کار آورده بودیم.
دقیقا" با نظر شما در مورد هدف دیکتاتورها موافقم. آنها بسیار تمایل دارند که مردم را در انتخابات فرمایشی اشان به پای صندوق رای بکشانند تا نشانشان دهند که خورشید دموکراسی اشان جز این نیست و همان است که می بینند.
۵٣٣۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : آرش ادیبان

عنوان : سخنی با دوستان
با سلام

انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است وگروههای اصلاح طلب داخل وخارج از کشور در آن چه با آقای خاتمی ، یا آقای رفسنجانی ،یا با آقای روحانی ویا با هر شخص دیگر اصلاح طلب ، شرکت خواهند کرد ،واز قرار معلوم نیروهای ملی ومذهبی و بخشی از گروههای چپ نیز بر طبق رسوم از کاندیدای اصلاح طلبان پشتیبانی خواهند کرد.
ولی نباید فراموش کرد قدرت گروههای اصلاح طلب داخل در حال حاضر در رایزنی وقبولاندن به حاکمیت برای رد صلاحیت نکردن کاندیداهای اصلاح طلبان می باشد و وظیفه ی بقیه گروههای شرکت کننده طرفدار اصلاح طلبان استفاده از شرایط انتخابات برای باز گو و انعکاس خواستهای و مشکلات مردم به کاندیداهای تأیید شده میباشند.
نیروهای تحریم انتخابات هم باید بدانند که این انتخابات در هر حال انجام خواهد شد ، و برای تحریم انتخابات ، احتیاج به یک نیروی قوی ومتشکل از تمام نیروهای تحریم کننده وبرنامه ای مشخص است ،تا با آگاهی وسازماندهی مردم بعنوان نیروی تأثیر گذ ار، از این فرصت انتخاباتی استفاده کرد .
۵٣٣۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " "دموکراسی" به جای پیشرفت، پسرفت کند "
جناب ایکاروس،
بنده عرض کردم " لازمه شرکت فعال در انتخابات، آگاهی و آموختن و آموزش دائمی ست " یعنی هرکس تا آنجا که میداند به آنها که مشتاقند بیاموزد. بقول گاندی Each one teach one . بدون مربی هیچ توپ بازی فوتبالیست نمیشود.

ما بعد از کودتای ۳۲ انتخابات را بوسیدیم و کنار گذاردیم. یک نسل بعد همگی دمکرات شده بپای صندق" رفراندم " رفتیم و این گل را به سر خود گرفتیم. اگر در این ۲۵ سال هر دوسال شکست کوچکی میخوردیم و قانون بازی را میآموختیم در " رفراندم " , دکان را بر باد نمیدادیم. منظور دیکتاتور ها و از ما بهتران هم اینست که "دموکراسی" به جای پیشرفت، پسرفت کند ".
۵٣٣۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : جاوید

عنوان : انعکاس نامه مادر سهراب بهانه است، مشکل مواضع وی است!
صرف نظر از اینکه در میان نزدیکان شهدای جنبش سبز، مادر سهراب اعرابی از هوشیارترین و جسورترین آنها بود که نه تنها در برابر فشارها و تهدیدات فراوان کودتاچیان کوتاه نیامد بلکه با حضور در بین مردم و با استفاده از تریبون های محدودی که امکان استفاده از آنها را پیدا کرد به افشاگری و روشنگری پرداخت، او با عملکرد و مواضعش نشان داد علاوه بر اینکه یک مادر داغ دیده است، همانند فرزند از دست رفته اش همراه این جنبش بوده، قدرت تحلیل حوادث را داراست و حرفی برای گفتن دارد (همانطور که از همین نامه اش نیز برمی آید).
برای همین بجای آنکه نظرات خانم فهیمی را به نظرات یک "شهروند عادی البته محترم" (که لابد به زعم برخی محلی از اعراب ندارند) "تنزل" دهند، باید با نقد محتوای نامه ایشان زبان به "اعتراض" بگشایند و نه به انعکاس آن، آن هم با برچسب های "عوام فریبی ارزان" یا "سواستفاده از مادرها" و ... اگر تحمل انعکاس نامه ای سرگشاده را نداشته باشیم که وای به حالمان...!
شاید برخی انتظار داشتند که مادر سهراب هم در شیپور تحریم یا "شرکت" پر شرط و شروط و اما و اگر (که همان تحریم شرمگینانه است) بدمد و حال که این نکرده خشم خود را بر سر کاربری که از این نامه استقبال کرده فرود می آورند. بدون آنکه توضیح دهند چرا با این نامه و مسائل مطرح در آن مخالفند.
خانم فهیمی در نامه خود به محمد خاتمی چند نگرانی تامل براگیز را مطرح می کند:

نگرانی از اینکه روزی کشور به دست کسانی بیفتد که از جاری شدن حمام خون مانند کشور سوریه هیچ گونه وحشتی ندارند...

نگرانی از اینکه که کشورم مانند دیگر کشورهای اطرافمان مورد هجوم بیگانگان قرار گیرد...

نگرانی از بابت بن بست حاکم بر جامعه...

نگرانی از اینکه خون های ریخته شده به یغما بروند و ...

وی راه رفع این نگرانی ها را کاندیدا شدن خاتمی می داند.

بجای اینکه توضیح داده شود چرا این نگرانی ها بی مورد هستند، یا بجای اینکه توضیح داده شود که بله این نگرانی ها جدی هستند اما راه آن شرکت در انتخابات نیست و یا اگر هست باید به فرد دیگری جز خاتمی رای داد (مثلا یکی از خوش نام ترین افراد اپوزیسیون خارج از کشور) و بالاخره بجای اینکه راه حلی ارائه دهند، به این بسنده می کنند که چون مادر سهراب اعرابی هم مانند بقیه یک "شهروند البته محترم" است، نظرش را باید فقط خواند و بدان فکر کرد!
ای کاش این معترضان پس از فکر کردن نظر خود پیرامون نگرانی های خانم فهیمی و راه حل های خود برای رفع آنها را در میان بگذارند.
۵٣٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : تمرین دموکراسی
مطابق منطق جناب پیروز هرکس که با توپ فوتبال بازی کند می شود گفت در حال تمرین فوتبال است. نه دوست عزیز! مردم باید مشق دموکراسی واقعی را اتگام دهند تا آزموده شوند نه اینکه بعد از چند دور تقلب در رایشان عطای این "دموکراسی" را به لقایش ببخشند. فکر می کنید چرا در بعضی کشورها، وقتی مردم تاثیری از رایشان در زندگی خود نمی بینند، درصد شرکتشان در انتخابات کمتر می شود و "دموکراسی" به جای پیشرفت، پسرفت می کند.
۵٣٣۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : سوء تفاهم
جناب همایون،
اگر سوء تفاهمی پیش آمده عذر میخواهم. بنده قصد تمسخر نداشتم و جمله شما را تکرار کردم بدون آنکه چیزی بر آن بیافزایم. منظور اساسی من آنست که زیربنای هر نوع مبارزه - پارلمانی ، خیابانی و یا بیابانی - باید دموکراسی باشد و مبارزین به مفهوم و معانی آن کاملا آشنا و معتقد باشند و این جز با تمرین حاصل نمیشود. دمکراسی مغایر مبارزه نیست، مکمل آنست.

ضمنا برای رفع هرگونه ابهام باید گفته شود که طبق گفته چرچیل دموکراسی سیستم بدی ست، ولی سیستم های دیگر بدترند. و این " سیستم بد " امروز در نتیجه اعمال نفوذ از ما بهتران - مثلا در امریکا - بدتر هم شده است که جای ذکر آنها اینجا نیست. یعنی میوه دمکراسی در بسیاری از نقاط جهان بعلت غفلت ما و زیرکی حریف گندیده است. یعنی حتی پس از حصول، دمکراسی محتاج مراقبت دائمی ست.
۵٣٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : همایون

عنوان : بازهم خطاب به جناب پیروز!
جناب پیروز، این دفعه ی آخر که ما حضرت عباسی به گوشه ای نخزیدیم، ما را به گوشه ای خزاندند و شکست را بر ما تحمیل کردند.
واژه ها را لطفا به تمسخر نگیرید. ما مبارزه ی بیابانی نداریم، مبارزه ی خیابانی اما سمبل مبارزه ی «خارج از پارلمان» است و در برابر مبارزه ی پارلمانی مطرح می شود. اگر با این نوع مبارزه مشکل دارید، می توانید بحث کنید اما بحث را به تمسخر آلوده نکنید.
من سوالی از شما کردم که پاسخ نگرفتم. آیا فکر نمی کنید در بعضی شرایط «انتخابات» کلاهی باشد که دیکتاتورها بر سر دموکراسی می گذارند و با آن ژست می گیرند؟
۵٣٣٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : معترض

عنوان : سواستفاده از مادرها را کنار بگذارید!
این «ما در» محترم آن قدر ذهنش جهت گیری شده است تا کسی حرفی می زند آن را به تحریم و آتش و باروت متصل می کند. من نمی دانم اصلا شعاری در آن پست قبلی دادم که بخواهد باروتی و آتشین باشد و باز نمی دانم «ما در» گرامی از کجا تشخیص داد که من طرفدار تحریم انتخابات هستم. اتفاقا من حالا دیدم که نامه ی خانم فهیمی را اخبار روز در قسمت خبرهایش هم گذاشته است و کسی هم به این موضوع اعتراضی نمی کند. مساله بر سر سوءاستفاده است. سوال من این بود که نامه ی خانم فهیمی چه ربطی به این یادداشت اخبار روز دارد. انتظارم هم این بود که خود اخبار روز پاسخ داد که ربط این نامه به یآدداشتش چیست؟
من شنیده ام که مادران دیگری هم هستند که با شرکت در انتخابات مخالفند. حالا باید لشکر کشی کنیم، یک دسته از مادرها این طرف و یک دسته آن طرف؟ آن چه که من به آن اعتراض کردم چماق کردن و بر سر و کله ی این و آن زدن بود. در این شرایط نمی شود بحث های منطقی جلو برد. این تحریک احساسات عاقبت خوبی ندارد.
همین!
۵٣٣٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ما در

عنوان : وحشت از تلنگری بزرگتر؟!
آقا یا خانم معترض دلیل عصبانیت شما برای من ناروشن است. اگر خانوم فهیمی خواهان تحریم انتخابات میشد، شما در آنصورت هم معترض پست کردن نامه ایشان می شدید؟
ایشان نظری داده اند و برای نظر خود ادله ای نیز ارائه کرده اند. شما هم به جای شعارهای باروتی و آتشین با دلیل با نظر ایشان مخالفت کنید.
مردم ما هیچگاه عقلشان را تعطیل نکردند. اما برخی مدعیان اپوزیسیون در مراحل حساسی از تاریخ کشور چرا! شما بیشتر نگران آن عقل های تعطیل باشید.
۵٣٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " هی تمرین دموکراسی کردیم "
جناب همایون ،
اگر ما " هی تمرین دموکراسی " کرده بودیم ، بعد از هر شکست به گوشه ای نمیخزیدیم و منتظر " ناجی !" بعدی نمیشدیم که ببخشید ، افسار ما را بگیرید و در پای صندوق " رفراندم !" بما بگوید چکار کنیم. لازمه شرکت فعال در انتخابات، آگاهی و
آموختن و آموزش دائمی ست. این تربیت با شرکت چهار در میان حاصل نمیشود. ارتش روس و انگلیس و آلمان و امریکا جز با تمرین دائمی آماده روز واقعه نمیگردند.
شرکت در انتخابات تمرین ماست و جز با تمرین نمیتوان بجنگ رفت حتی اگر بارها شکست بخوریم.
این بشرطی ست که به دمکراسی اعتقاد داشته باشیم و گرنه مبارزات خیابانی و بیابانی بتنهایی و امید به خدا کافیست !
۵٣٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : معترض

عنوان : عوامفریبی ارزان
این گذاشتن مقاله ی خانم فهیمی در زیر این نوشته به چه منظوری است؟ اصلاح طلبان احمدی نژاد را به پوپولیسم و عوامفریبی متهم می کنند، اما طرفداران خودشان - به خصوص دم انتخابات که می شود - دست هر عوامفریبی را از پشت می بندند. نظر خانم فهیمی به عنوان یک شهروند البته محترم است، می شود آن را خواند و درباره اش فکر کرد. اما بعضی ها ظاهرا می خواهند از آن چماقی بسازند. این جا فقط گویا قرار است خون جان باختگان مورد احترام مردم را وسیله ی عوام فریبی قرار دهند. این که سهراب در خیابان جان باخته چه دلیلی دارد که ما بخواهیم نظرات مادر ایشان را نشانه ی درستی و غلطی فکر و سیاستی قرار بدهیم و به آن فخر بفروشیم؟
همین جور برخوردهاست که می کوشد مردم در آستانه ی انتخابات عقلشان را تعطیل کنند و در موج احساسات تصمیمی بگیرند که فردا نتوانند دلیلی برایش پیدا کنند.
۵٣٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : همایون

عنوان : کلاه گذاشتن هم می تواند باشد
سلام پیروز عزیز
فکر نمی کنید بعضی وقت ها برگزاری این انتخابات های ۹۹ درصدی و مشابه و در نتیجه انداختن رای به صندوق ها کلاه گذاشتن بر سر دموکراسی است؟
به شیوه ی شما می توانم بپرسم، هی تمرین دموکراسی کردیم. بعدش چی؟ کجا قرار است این تمرین دموکراسی به خود دموکراسی بیانجامد؟
۵٣٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " خدا خودش درست میکنه "
" تصمیم گیری در مورد انتخابات خرداد ۹۲ باید بر پایه ی این موضوع مرکزی صورت گیرد که انداختن رای به صندوق ها به تقویت حکومت منجر خواهد شد یا آن را تضعیف خواهد کرد؟ ".

انداختن رای به صندوق ها حکومت را نه تقویت و نه تضعیف خواهد کرد. حکومت دیکتاتوری احتیاجی به رای مردم ندارد. انداختن رای به صندوق ها دموکراسی را تقویت خواهد کرد. من در انتخابات زیادی شرکت کرده ام و در ۷۵ در صد آنها محرک نه حب علی بلکه بغض معاویه بوده است گر چه شاید بقول استالین (؟) انتخاب بین بدترین و بد ترین بوده است. حتی رای منفی هم شرکت در دموکراسی ست.

فرض کنیم بالاخره مبارزات خیابانی به نتیجه رسید و حکومت ساقط شد. ملتی که مشق دمکراسی نکرده چگونه میتواند حکومت دموکرات انتخاب کند ؟ و یا امید ما به آنست که " خدا خودش درست میکنه ".
۵٣٣۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ما در

عنوان : آقای خاتمی! از آبروی خود برای منافع عمومی بگذرید و برای آزادی و نجات ایران، در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوید
جناب آقای خاتمی

امروز صبح من با الهام از شهدا و آسیب دیدگان به نیت درخواستی که از حضورتان داشتم کتاب حافظ را باز کردم و این شعر آمد:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چونان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

آقای خاتمی عزیز!

درود فراوان به شما که همیشه در راه برقراری صلح و انسان دوستی در راه اصلاحات و بهروزی کشورمان با تمام سختی ها و مشکلات همیشه پیش قدم بوده اید؛ و بر همین اساس، من به خود اجازه دادم دست یاری به سوی شما دراز کنم، زیرا نگرانم.

آقای خاتمی عزیز! نگرانم. می دانید چرا؟ چون مادرم و می ترسم؛ می ترسم از روزی که هیچ کس احساس وظیفه نکند، حتی شما بزرگوار، و آنگاه دیر شده باشد. نگران از اینکه روزی کشورمان را خودمان با دستهایمان به کسانی بسپریم که از جاری شدن حمام خون مانند کشور سوریه هیچ گونه وحشتی ندارند، و از این نگرانم که کشورم مانند دیگر کشورهای اطرافمان مورد هجوم بیگانگان قرار گیرد.

آقای خاتمی، ما فرزندانمان را در راه رسیدن به استقلال و آزادی و زندگی شرافتمندانه از دست داده ایم. خون آنها در راه آزادی کشورمان ایران، مظلومانه بر سنگفرش خیابان ها ریخته شد. آنها برای رسیدن به آرمانشان خواهان تغییر و اصلاحات بودند. برای یک بار دیگر هم که شده، احساس وظیفه کنید و به صحنه بیایید و نگذارید خون این جوانان و شهدای جنگ به یغما برود.

ما مردم همیشه و همیشه ضد خشونت و طرفدار صلح و پایبند به رفتارهای انسانی و قانونمند بوده ایم و هستیم. شما و تمام کسانی که دلشان برای ایرانی آزاد و آباد می تپد، دست های نیازمند ما مردم را در دستان خود بگیرید؛ تا با امید و یاری خداوند کاندیداتوری خود را در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنید.

برای برون رفت از این بن بست حاکم بر جامعه ما و برای رسیدن به زندگی آرام و قانونمند، همگی آنچنان تلاش کنیم تا حتی اقتدارگرایان و انحصارطلبان نیز در سایه وجود ارزشمند جناب عالی احساس آرامش کنند و به تفاهم و همدلی با مردم برسند.

آقای خاتمی عزیز، از شما مصرانه تقاضا دارم منافع عمومی را بر آبرو و حیثیت خود که هرگز در بین اقشار مردم و افراد فرهیخته جامعه خدشه دار نشده و نخواهد شد، ترجیح دهید. امیدوارم با آمدن شما بزرگوار، ایران عزیزمان از این وضعیت خارج شده و راه نجاتی پیدا کند.

آقای خاتمی عزیز! در پایان به عنوان مادری دلسوخته از شما تقاضا می کنم امیدمان را ناامید نکنید.

با احترام فراوان

پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی
۵٣٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : علی راد

عنوان : زمینه اجتماعی برای رادیکالیزه کردن جنبش
انچه از بطن جنبش سبز می توان دریافت عدم گسترش ان به فرودستان و نقاط دیگر کشور بود . این امر بیانگر گسست جنبش رای من کو بین طبقات متوسط و فرودستان و اقشار سنتی جامعه است . متاسفانه دوستانی که به رادیکالیزه کردن جنبش فرمان می دهند نه فرمان جنبش به دست دارند و نه راهبری را سراغ که بتواند براین شکاف جدی فائق اید و نه تحمل طبقه متوسط را درپرداخت هزینه ارزیابی می کنند . جنبش سبز از اوجی انی به فروکشی بطئی فروکاهید چرا که نه پیکره طبقه متوسط و نه رهبری جنبش امادگی این رادیکالیزم بی منطق را نداشت . اگر شعارجنبش در سطح رای من کو باقی می ماند و به سطح مرگ بردیکتاتور کشیده نمی شد اوج ان به سرعت فرو نمی کاهید و به عمق طبقات فرودست و غیرمرکز نشینان کشیده می شد . اکنون نیز دو نظریه وجود دارد . ۱- عقب نشینی برای بازسازی سازمان طبقه متوسط و ایفای نقش در بالا و پائین ۲- سکوت و صبر برای پیدائی زمینه های حضورخیابانی و جایگزینی حکومت از طریق قیام . ره حل سومی دردست نیست . برای راه حل دوم می بایست به عوامل خارجی و تهدیدهای جهانی و هژمونی داخلی توجه کرد . ایا ظرفیتی برای رهبری مردم در کف خیابان وجود دارد ؟ ایا تحول خواهان در داخل سازمان و رهبری لازم رادارند ؟ ایا تقابل با حکومت به جنگ داخلی منتهی نخواهد شد ؟ ( در واقع ایا حکومت تمام پایگاههای مردمی خودرا ازدست داده است ؟)ایا با رفتن به خیابان احتمال سوریه ای شدنایران نخواهد بود ؟ اگر چنین شود ایا تحول خواهان قدرت کنترل و هدایت خیابان رادارند ؟براستی باید به عواقب خطرناک چنین تحلیلهائی بدرستی و بادقت بیاندیشیم .تنها ارائه تحلیلهای رادیکال بدون بررسی حواشی ان منجر به همان چیزی می شود که در ۵۷ رخداد با هزینه ای بمراتب سنگینتر و غیرقابل کنترل تر از دهه ۶۰ . اکنون حکومت برخلاف شاه برای خونین کردن خیابان از اسد پایدارتر و درنده تر و مهیاتر است . اگر اسد پس از یکسال به تشکیل ارتش توده ای ۶۰ هزارنفره اقدام کرده . حکومت توانی بمراتب گسترده تر برای مقابله خیابانی دارد . اگر در دهه ۶۰ سازمانهای سیاسی با تشکیلات و کادرهای مجرب نظامی چنان قربانی حکومت شدند اکنون مردم درفرایند نبردهای خیابانی باید متکی به سلاحهای امریکائی و فرماندهی اشرفیان رجوی زده و گروههای کرد با هویتهای مشکوک و وابسته به عراق و غرب و جنبشهای تجزی طلبانه اذری و عرب و بلوچی باشند که از حمایت علی اف امریکائی و وهابیون و القاعده برخوردارند . افتتاح دفتر شورای مقاومت در امریکا خود نوید لابیهای خطرناکی را می دهد که می خواهد این میهن درمانده را بخون کشد . حکومت با نعلین ایدئو لوژی و شعار حفظ نظام اسلامی و تئوریسینهای قتلهای زنجیره ای اماده بخون کشیدن مردمی ست که بدون یک اندیشه منسجم به خیابان امده اند وبدون رهبری قابل اتکا به صف شده اند . دوستان خوب در نیت حسن شما شکی نیست اما از بیرون برای این مردم نسخه نپیچید . لطفا
۵٣٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : کاوه

عنوان : جلوگیری از گفتمان چپ در خدمت تثبیت حکومت
شما بدرستی نوشتید: عده ای از نیروهای اپوزیسیون، هر نقدی به اصلاحات و فراتر از اصلاحات به حکومت را به «براندازی» و «سرنگونی طلبی» مربوط کرده و هزینه های مخالفت رادیکال با وضع موجود را افزایش می دهند...........متا سفانه اخبار روز هم در موضعگیریهای پی در پی در همین راستا قلم میزند و معمولا این موضعگیریها در توجیهات مختلف خود را نشان میدهد.همچنین بسیاری از این نیروهای اپوزیسیون ؍؍اصلاح طلب ؍؍ کاملا اگاهانه توانسته اند که گفتمان بخشی از نیروهای چپ را در خدمت اهداف سیاسی خود( بخوان تحکیم جمهوری اسلامی) به خدمت بگیرند. انهابخوبی از حساسیتهای(سادگی) نیروهای چپ در خدمت استراتزی گفتمان خود بهره میگیرند.جا دارد اخبار روز بجای هشدارهای هراز چندگاه به این بخش از اپوزیسیون ٬گفتمان سیاسی خود را( که همان برچیده شدن بساط این حکومت است) شفاف تر و قاطعتر بیان کند.
۵٣٣۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲