«ریاست جمهوری، استخوانی در گلوی جمهوری اسلامی» - مارال سعید

نظرات دیگران
  
    از : محمدعلی براتی

عنوان : اینان خفتــه گاننـــد
دربسیاری ازمطالب گفته شده درمقاله آقای مارال سعید موافقم،..اما درست است که موتلفه ایهــا ازدیرهنگام تشکیلات منسجمی داشته اند لیکن، امروز خود اینها هم میدانند که در میان جمعیت جوان جامعه ایران همه اعضاء این گروه باهم ۲-۳درصد رای جامعه را ندارند، بلی اینان آرزو دارند همانند این سریالهای مذهبی که درتلویزیون نشان میدهنــد، مثلن درحکومت خلیفه یا امام داشته باشند، وهمــو هم حکم برای استانداران بنویســد و روانه هراستان نماید...والخ
ازاینکه امامشان درسال ۵۷وبعدازپیروزی انقلاب چنین حکومتی را درآن شور انقلابی که همه روشنفکران چپ وراست ومذهبی وسکولار یعنی درهمان زمانیکه رهبران سازمان مجاهدین از لفظ قائـــداعظم و کیانوری حزب توده از رهبر ضد استثمار و استعمار و... مرحوم سنجابی دنیادیده سکولار با آن سن بالا ... کلاه کرمانشاهی برسر وتسبیح به دست به خبــرنگارخارجی میگفت( you see better than me) را بنیان نگذاشت نارحت بودند وهمین آقایان بعدها توانستند از آقای خامنــه ای، روحانی روشنفکر یک ولی فقیــــه تمام عیــار بســازند،
بلی، اینان خوب دریافتــه اند که عمر حکومتــداریشان بســر رسیــده، مضافا" بهرحال اینــان به حکومت نزدیکنــد وخوب میداننــد میــزان رای ی که به صندوق برای آنی که مخالف میلشــان ریختــه شده است دقیقــا" چقدره و... درنهایت این دست وپازدن آخره،... چون نوه ونتیجه های این آقایان نیز امروز مثل خودشان فکر نمیکنند،
چون نوه ونتیجه های این آقایان را اگر محبتی به پدران و پدربزرگ است، به خاطر پولهــایی است که کلاشــان خون آشام در این سالها از ملت مکیــده اند.
۴۵۹۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۱