فدائیان (اکثریت): انتخابات را تحریم می کنیم! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : ‫رضا سالاری‫

عنوان : ‫ده پله را نمیتوان یکی کرد!
‫۱. باید انعطاف و رعایت حقوق دیگران و تکثر و تنوع گرایی را از همین امروز تمرین کنیم.

‫۲. نمی توانیم و حق نداریم تمامی ملت و یا قومیت های مختلف ایران را دعوت به پذیرش یک نفر رهبر پیشنهادی مانند رضا پهلوی، موسوی و یا کروبی و غیره ‫بکنیم. این میشود همان آش خمینی که از کاسه پیشنهادی منتظری و ‫بازرگان و بقیه‫ آخوندها و مذهبیون بیرون آمد.

‫۳. بجای ده پله یکی فکر و عمل کردن و بجای اینکه همه مردم را در یک کاسه رهبری فروکاستن، باید ابتدا هر گروه هم فکر و عقیده ای مدیر و نماینده و رهبر مدافع مواضع سیاسی خودش را طی یک پروسه دموکراتیک پیدا و یا استخراج کند. مثلاً فرضاً سلطنت طلبان و یا مشروطه خواهان ‫میتوانند به گرد رضا پهلوی ‫درآیند، لائیک ها و سکولارها به گرد x، مذهبیون اصلاح طلب به گرد y، کردها به گرد z، و مسیحی ها به گرد رهبر و نماینده خویش و همینطور تا آخر. برعکس تصور عمومی هرچه متکثرتر بهتر و واقعی تر با مشکلات بعدی کمتر.

‫۴. به زور نمیتوان مردم را زیر یک چتر و مرام وحزب آورد! پروسه و روند دموکراتیک همیشه از پائین به بالا شکل میگیرد و بعد رشد و نمو توسعه میابد، نه بالعکس! پیشنهاد رهبری رضای تک رنگ برای ‫همه ملت رنگارنگ، آنهم در اولین قدم سیاسی، همانقدرفرامیشی و غلط است، که مجلس فرمایشی محمد رضا پیشنهاد تک حزب رستاخیز را تصویب کرد، و یا آخوندهای دست نشانده ‫خمینی پیشنهاد رهبری خمینی و خامنه ای و حزب فقط حزب الله و یا تفکر تک مذهبی شیعه را بشارت دادند. ‫رفسنجانی هم پیشنهاد رهبری سیاسی خامنه ای را ‫باسوءاستفاده از عواطف مردم مذهبی صادر و ولایت اورا با به خاک سیاه نشاندن ملت به کرسی مجلسش نشاند! و بدین ترتیب ولایت مطلقه را ‫و موروثی ‫و ابدی ساخت!!

‫۴. وقتی انواع و اقسام نمایندگان و رهبران سیاسی خودرا معین و پیدا کردیم، آنوقت ‫دیگر این برعهده نمایندگان و رهبران مختلف انتخاب شده است که دست به یک ائتلاف سیاسی گسترده بزنند. اساس این ائتلاف باید مانند مرحله قبلی مشارکت عمومی، تکثرگرایی و دموکراسی تفاهمی و توافقی باشد. یعنی هیچ گروهی بدنبال کسب قدرت سیاسی نیست. این ائتلاف و اتحاد فقط برای ایجاد یک تشکیلات منسجم اپوزیسیون مقابل رژیم و طرفداران رژیم است.

‫۵. دیگر این بر عهده جبهه متحد ائتلاف است که رهبر و نماینده تشکیلات کل اپوزیسیون خودرا پیدا کند! این رهبر اپوزیسیون حالا کسی است که چون از دل یک روند و پروسه دموکراتیک بیرون آمده، هم مورد قبول همه نمایندگان ملت و در نتیجه همه گروهها و ملت ها و اقوام مختلف خواهد بود و هم ماندگار و موثر برای پیشبرد مقاصد و مطالبات طرفداران کل ضد نظام حاکم. ‫یک اپوزیسیون ائتلافی متحد شده و منسجم و گسترده و با قدرت!

۶. بدین طریق هر انسان شایسته ای امکان چنین انتخاب یکسانی را میابد. هیچ اشکالی ندارد حتی اگر رضا پهلوی و یا موسوی و کروبی و یا هر شخص دیگری بتواند از پس این امتحان ‫جامع و گسترده تکثرا گرا برآید و در انتخاب دموکراتیک موفق بیرون آید − ‫وقتی چنین پیش رفت دیگر تعصبی وجود ندارد. پروسه و روند مهم است! نه شخص خاصی!

۴۲۴۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : شرکت نکردن مردم و اپوزیسیون در انتخابات از هر مبارزه‌ای علیه این حکومت موثر تر است .
انتخابات وقتی‌ معنی‌ و مفهوم خود را دارد که در آن به نیروهای مخالف قبل از انتخابات اجازه فعالیت داده شود،زندانیان سیاسی آزاد گردند،تریبون آزاد در سطح کشور برای تبلیغ نظرات مخالف وجود داشته باشد،امنیت جانی و شغلی‌ پس از انتخابات برای شخصیت های سیاسی و نمایندگان سازمانهای سیاسی تامین شود.این شرایط اگر وجود نداشته باشد انتخابات به انتصابات تبدیل میشود . نظام ولایت فقیه هیچ نیروی مخالفی را در حوزه انتخاباتی خود نمی پذیرد و اگر این اتفاق در گذشته وجود داشته ،اجبار شرایط و یا سیاست دندان روی جگر گذاشتن بوده است تا در فرصتهای مناسب آن نیروها و عناصر غیر خودی با غربال رهبری کنار گذاشته شوند. ولایت فقیه یک حکومت پارلمانی کلاسیک نیست که پس از مدتی‌ محدود با انتخابات و شمارش آرا جای خود را بدیگران بدهد و اگر دیگران آمدند و رفتند دوباره حزب و ولایت آنها شانسی در در انتخابات آینده داشته باشد.آنها خود میدانند که اگر این حکومت را از دست بدهند بازگشت آنها در ایران محال خواهد بود.پس آنها با وحشیانه‌ترین خشونتها از آنچه تا بحال بدست آورده و بدانجا که رسیده اند و راه بازگشتی هم ندارند ادامه میدهند. آنها خود را یک حکومت دائمی، کشور ایران را از تملکات اسلامی و مردم ایران را امّت اسلامی می‌دانند.آنها میگویند همه دنیا از ما باید بیاموزند و هیچیک از قوانین بشری در دنیا امروزی را نمی پذیرند.به تصور آنها ،آنها آسمانی اند و باید چون پیامبران بر امّت خطاکار ایران و جهان رهبری کنند...شرکت کردن در انتخابات یعنی‌ مشروعیت دادن و قانونی دانستن خصوصیات این نظام، نظامی که با زندگی‌ امروزی مردم ما سازگار نیست.ولی‌ شرکت نکردن در انتخابات ، مخالفت نمودن با شرایط کنونی‌،قبول نداشتن آنچه را که آنها بر مردم دیکته میکنند و منفور دانستن دیکتاتوری آنها را بیان میدارد...
۴۲۴۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹۰       

    از : amjad karimi

عنوان : ایران ایرانستان می شود دیگر چه صیغه ای می باشد.
انتخابات معنی ندارد .و از همان فردای سرکار آمدن این جانوران هم همیشه کشت و کشتار با مخالفان و مردم برخورد کرده اند ...نامتعارف جان ایران ایرانستان دیگر چه صیغه ایی است در غرب ایران کردهها زندگی میکنند و در عراق و ترکیه و سوریه هم هستند و در هر ۴ قسمت به لطف آزادگی و دمکرات بودن دولتها و مردم منطقه نفسمان را گرفته اند ...وقتی شرایطی پیش بیاید که دولت مستقل کردستان را اعلام کنیم چه ضرری به دیگران میزنیم ...جدایی اسلواکی را از مردم چک در نظر بگیرید ...این بهترین راه حل است دوران قدر قدرتی و یکه تازی را ما و شما باید رقم بزنیم ...تمامیتخواهی اینگونه ایران و خاورمیانه را به قهقرا کشانده است.
۴۲۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹۰       

    از : یک نظر نامتعارف

عنوان : جواب منتقدان
کامنتی در مورد امکان ایرانستان شدن کشور نوشتم و پیشنهادی دادم. اهل بحث نیستم اما چند نقر در رابطه با نظر من ایراد گرفته بودند و لازم میدانم دو نکته را به این دوستان متذکر شوم

۱- حرفهای شما در مورد رضا پهلوی تکراری است و خود رضا پهلوی و دیگران بارها به آنها جواب داده اند. مگر کدام گروه کارنامه بی عیب و نقص دارد.

۲- موسوی و کروبی ظاهرآ رهبران جنبش اند اما هنوز قربان صدقه خمینی و آن روزها را میروند در حالی که من و امثال من کلآ رژیم ج. ا. را نمیخواهیم . پس سرنگونی و یا کلا کنار زدن آن مطالبه ماست.

۳- حالا بیائیم رضا پهلوی را کلا از معادله کنار بگذاریم چون بقول بعضی ها میخواهد سلطنت را دوباره بکشور برگرداند( که عیب نیست و هرکسی حق دارد رژیم دلخواه خود را تبلیغ کند) اما به این سئوال جواب دهید که پسته اند کنار هم بنشینند و یک جبهه معتبر و کارآمد با هم درست کنند. پس می بینید که مشکل ذهنیت ما ایرانیان است نه این یا آن. این ذهنیت جهان سومی است و اگر بر آن غلبه نکنیم ضررهای جبران ناپذیری بر مملکت وارد خواهد کرد. مخالفت ما با رضا پهلوی امروز همان مخالفت دیروزی با بختیار و بعدا مخالفت با لیبرالها در بعد از انقلاب.
اکی میخواهیم از تاریخ درس بگیریم. منزه طلبی را کنار نهیم و امکانات اندک خود را در نظر بگیریم و از آنها سود جوئیم. رضا پهلوی بی عیب و نقص نیست. اما امروز یک امکان است. اگر امروز این امکان را بکار نگیریم هم خود را ایزوله کرده ایم و هم فردا پشیمان خواهیم شد. به حداقلها قناعت کنیم تا از این گردنه بگذریم.
۴۲۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹۰       

    از : رضا سالاری‫

عنوان : ‫تحریم و تحلیل تنها راه حل نیست!‫
‫البته اکثریت تحریم میکند، ولی هیچ راه کاری و تاکتیکی عملی جای گزین تحریم ارائه نمیدهد!
۱. هدف و آرزوی ‫ج.ا. خانه نشینی و عدم شرکت مخالفانش است.

‫۲. کرکری خواندن نظامی بر تنگه هرمز برای مصرف داخلی است، تا انتخابات را با آرامش و بدون مزاحمت معترضان در درصدی قابل قبول در شرایط جنگی و نظامی همراه با تهییجات حزب اللهی طرفدارانش بدون دردسر خرداد ۸۸ پشت سرگذارد.

‫۳. ‫به مردم و مخالفین هشدار میدهد که حکومت نظامی برقرار است و کشور در گیر جنگ با آمریکا و اسرائیل و غرب است، پس هر شورش و اعتراضی را در جا با جرم تهدید امنیت و همکاری با اجانب و دشمنان در نطفه خفه میکند.

‫۴. حکومت رای شرکت و رأی دادن مسالمت آمیز، حتی رای منفی و یا سفید را، بر هرنوع حضور و فعالیت و ‫‫روش اعتراضی دیگر، ترجیح و ‫تبلیغ می کند، چون اسامی و لیست ‫قبولین از قبل تعیین شده اند.

‫۵. تحریم بشرط خانه نشینی و عدم حضور شورشی و عدم ابراز اعتراض و شورش دقیقاً همان چیزی است که رژیم و حکومت ولایی میخواهد. پس هردو راه حل شرکت آرام و ‫تحریم آرام و منزوی شده به نفع رژیم است مگر هزینه زیر ‫داده شود:

‫۶. ‫البته این بستگی به سطح خشم و ‫توانایی ایثار و مصرف انرژی انباشته شده و انقلابی مردم ‫تحت ستم و مخالف دارد. ‫یک راه حل تاکتیکی بیشتر باقی نمانده: باید نمایش انتخابات در محلات صندوق ‫های رای را تبدیل به تظاهرات و راهپیمایی و مخالفت با رژیم تبدیل کرد تا شاید لحظه ای و فرصتی درز و دریچه رهایی و آزادی باز شود ‫و نسیم امید رهایی مجدداً چهره مخالفان را بنوازد!


۴۲۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹۰       

    از : سیامک فرید

عنوان : انتخابات،جنگ و رضا پهلوی
مشکل من با شما تحلیل در باره جنگ و چگونگی رخ دادن آن نیست بلکه از نتیجه ای است که گرفتید. این تحلیلی که گفتید ابدآ مالی خولیایی نیست و فقط هم به فکر مبارک شما نرسیده است. هر چه باشد همه ما کم و بیش به منبع اطلاعات مشترکی دسترسی داریم که فضای مجازی نام دارد و طبیعی است که بسیاری از ما با قرار دادن این اطلاعات کنار هم به نتایج مشابهی برسیم. ولی نتیجه ای که گرفته اید و راه حل شما یک راه حل شاه اللهی است. دقیقآ همین مسئله است که مقابل اتحاد را سد کرده است. هدف شما بر خلاف آنچه می گویید دموکراسی نیست بلکه بازگشت نظام سلطنتی است . مشخص است که شما دید روشنی از چگونگی امکان اتحاد نیروهای رقیب ندارید وگرنه از رقیب نمی خواستید از همین امروز رهبری کسی را که مدعی پادشاهی است بپذیرید. برای ایجاد یک اتحاد برای یک هدف مشخص لازم است که برآمد نیروهای مختلف و حد رقابت و بیم و امید آنها را در نظر داشت.دوستی می گفت نمی دانم چرا ایرانیان انار را سمبل و نشان پرچم خود نمی کنند. با تعجب پرسیدم انار؟ گفت آری انار چون از یک طرف همه ایرانیها انار را دوست دارند و از طرف دیگر نشانی بی طرف است که بر وزن یک گرایش به نفع دیگری نمی افزاید. البته دوست من به شوخی این را گفت ولی واقعیتی در آن نهفته است که تا بدان توجه نشود کار مشترکی میسر نخواهد بود.
۴۲۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۰       

    از : م ط

عنوان : رهبری تحمیلی از نوع خامنه ای و رهبری گدایی از نوع پهلوی
اینکه غرب و اسرائیل و برخی کشورهای منطقه بدنبال تجزیه ایران هستند حرفی است درست و نگرانی برانگیز. اما اینکه این خطر را بهانه التماس به این و آنی که (خوشبختانه یا متاسفانه) کسی در داخل گوشی برای حرف های تکراری و کسل کندده آنان ندارند کنیم که شما را به خدا بیایید رضا پهلوی را رهبر کنید، هم عجیب است و هم گمراه کننده.
عجیب از این نظر که با وجود اینکه رهبری جنبش داخل کشور -علیرغم میل موسوی- مشخص است، چه ضرورتی به انتصاب رهبری موازی آن هم به میل گروه های خارج نشین که ذکرشان در بالا رفت هست؟
گمراه کننده از این نظر که بجای بسیج نیرو برای تحمیل آزادی رهبران جنبش و همه زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات و احزاب اذهان را متوجه "ناجی" ای می کند که طی سی ساله گذشته تنها دغدغه بازگشت (بخوان بزگردانده شدن) به قدرت را دارد.
رهبری هایی از نوع تحمیلی چون خامنه ای یا خودخوانده همچون زوج رجوی یا گدایی شده همچون پهلوی چنگی به دل مردم نمی زنند. رهبری را آنکس بعهده می گیرد که از مردم باشد، بزبان آنان سخن گوید و از همه مهمتر پیگیر مطالبات واقعا موجود آنان باشد.
۴۲۴۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۰       

    از : هوشنگ اسدی II

عنوان : این اختاپوس روانی‌ و گیجی تاریخی را یکبار برای همیشه باید به کنار زد.
به عنوان یک جمهوریخواه سکولار سبز و دموکرات ۱۰۰ با این پیشنهاد موافقم. شهامت مدنی و ایراندوستی عمیق لازمه این گونه برخورد است. شاید این شورا رهبری در خارج، تاثیر رای در ایران برای خود نداشته باشد ولی‌ ایجاد و گسترش همه جانبه فرهنگ جبهه‌ فراگیر را می‌‌تواند در پی‌ خود داشته باشد. این اختاپوس روانی‌ و گیجی تاریخی را یکبار برای همیشه باید به کنار زد.

هوشنگ اسدی II
۴۲۴۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۰       

    از : یک نظر نامتعارف

عنوان : از ایرانستان شدن ایران جلوگیری کنیم.
مقدمه: احتمالآ این نظر توسط اخبار روز فیلتر میشود. اما پررویی می کنم و می نویسم. شاید اخبار روز-یها در دمکراسی خواهی پیشرفت کرده باشند.- امیدوارم.
و اما نظر من:

ظاهرآ انتخابات پیش رو توسط گروههای وسیعی تحریم شده . پس دادن بیانبه چندان تآثیری ندارد
درگیری لفظی و همچنین رسانه ای و ویروسی آمریکا، کلا غرب و اسرائیل بر علیه جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد. رژیم هم از خدا میخواهد که جنگی شروع شود تا مردم بدفاع از آن برخیزند.
آمریکا هم هی با ترفندهای گونانگون رژیم را هارتر میکند یعنی غیر مستقیم رژیم را به واکنش هایی وامیدارد که هی قدرت دفاعی و نظامی خود را بیشتر برخ بکشد و حتی غلو هم بکند. این کار بهانه کافی به غرب می دهد که در توجیه اقدامات خود در آینده، آنها را ردیف کنند و بخورد همه بدهند که رژیم ایران براستی بک خطر جدی بود و باید به آن حمله می شد.

اما به نظر من در صورت حمله به ایران :
این حمله هر چند همه جانبه ولی زمینی و بشکل ورود سربازان بخاک کشور نخواهد بود.(بر عکس حمله به عراق و افغانستان)
ولی این حمله تنها تآسیسات نظامی ایران را هدف قرار نخواهند داد بلکه تمامیت ارضی ایران را هدف قرار خواهند داد. چون ادعا خواهند کرد که
ایران همسایگان خود و از جمله اسرائل و کشورهای عربی را تهدبد کرده
ایران خطری برای صلح جهانی است.
اگر حمله فقط به تآسیسات نظامی باشد ایران انها را دوباره بازسازی خواهد کرد
پس
مسئله این است که کلا وجود یک ایران قدرتمند و پرنفوذ به ضرر منطقه و جهان است و باید متلاشی شود
در نتیجه هر حمله نظامی به ایران با برنامه ریزی دقیق مالی و تبلیغاتی و عملی برای جدا کردن بخش هایی از کشور همراه خواهد شد.

این تئوری ترشحات ذهن مالیخولیایی من نیستند بلکه واقعی اند.

در صورت متلاشی شدن ایران آنوقت دیگر موضوع را بگردن این و ان انداختن فایده ای ندارد و مدتی بعد ابها از آسیاب خواهند افتاد و همه با واقیت های زمینی کنار خواهند اما. نمونه یوگسلاوی و شوروی. مسلمآ کشورهای همسایه از ترکیه گرفته تا کشورهای عربی از خوار شدن و کوچک شدن ایران استقبال خواهند کرد چون منافع امنیتی آنها این را ایجاب میکند و تقصیر هم گردن آخوندهاست که هی آنها را تهدبد کرده اند و در مورد حمایت ترکیه از چنین طرحی این است که ترکیه میخواهد هژمونی بلامنازع داشته باشد.
خلاصه آنوقت ایران همان ایرانستانی خواهد شد که شاه فقید همزمان با شروع شورش خمینی، خطرش را گوشزد کرده بود.

سی و خرده سال زندگی و مطالبه و شعار بر اساس ذهن و اتوپیا را باید کنار گذاشت. منافع ملی را باید بر همه چیز ارجح شمرد . چون ابتدا یک ایران کامل و آزاد وجود داشته باشد تا بعد هر گروهی برای تحقق مطالبات و برنامه خود، تلاش کند.

مسئله عمده و اصلی امروز ایران دو چیز است

برطرف کردن خطر حمله نظامی و سرنگونی جمهوری اسلامی. این دو در هم بافته شده و از هم جداناپذیرند.

واقعیت این است که (درست یا غلط) ولی مردم ایران و حتی سایر کشورها ، تاریخا، بدنبال چهره های معروف و شناخته شده میروند. در نتیجه یا چهره های اصلاح طلی همچون موسوی و امثالهم که هنوز قربان صدقه خمینی میروند یا رضا پهلوی سکولار و مدرن.

پیشنهاد من:
همه نیروها دور هم جمع شده و یک شورای رهبری بوجود آورند و رضا پهلوی را بعنوان سمبل و بدون هیچ قدرتی بعنوان رئیس تشریفاتی انتخاب کنند. چون رضا پهلوی چهره شناخته شده و دارای شناسنامه هم در ایران و هم در خارج می باشد.
(میدانم فحش میخورم- اما این تابو باید بشنکد و من پوست کلفتم - پدر و پدر بزرگ رضا پهلوی کارهای بد زیادی کردند اما کارهای خوب آنها بر کارهای بدشان می چریند. رضا پهلوی شاید ایده آل نباشد ولی ما در دنیای ایده آل زندگی نمیکنیم -صحبت از بود و نبود کشورمان است و من برای حفظ چارچوب کشور هیچ مشکلی با رهبری رضا پهلوی مدرن و سکولار ندارم)
خلاصه،
این تشکل پیشنهادی فوق با دولتهای آمریکا، فرانسه و انگلیس و اسرائیل و امثالهم وارد مذاکره شود
برنامه چهار ماده ای برای بسیج مردم بر علیه رژیم و برای سرنگونی تدارک ببینند که
از این قرارند: سرنگونی رژیم
ایجاد انتخابات آزاد زیر نظارت سازمان ملل برای مجلس موسسان
تصویب قانون اساسی مینی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر
انتخابات آزاد برای تصویب قانون اساسی و تعیین نوع نظام

امیدوارم بتوانیم احساسات ذهنی خود را کنار نهیم،، ثابت کنیم که دمکرات و مدرن شده ایم و منافع ملی را بر منافع گروهی و احساست خود ارجح میشماریم و برای حفظ ایران و رهایی آن از رژیم ، رهبران خوبی باشیم و گرنه این خطر وجود دارد که ایرانی نباشد دیگر وجود نداشته باشد، اتوپیا پیشکش.
۴۲۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۰