خزان حاصل مدیریت غربی تحولات بهار عرب - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
  
    از : رفیق سید عباس ارمنی

عنوان : هر چه هست از قامت ناساز و کج اندام ماست
آقای قنواتی عزیز از توضیح مبسوط شما ممنونم و برای شما و نظرتان بسیار احترام قائل هستم هر چند که با شما موافق نیستم اما همین رفتار متمدنانه شما همین که به گفتگو اعتقاد دارید بسیار احترام برانگیز است آقای قنواتی عزیز مختصر عرض بنده این بود که با تئوری توطئه به هر سوال هر چقدر غامض میشه پاسخ دادو حتی برای مشکلاتی هم که هنوز اتفاق نیفتاده میشه جوابی تصور کرد( پاسخها همه در سازمانهای اطلاعاتی امریکا و اروپا است و فقط کافی است که بتوانیم نقبی به آنها بزنیم حتما تلاش هموطنان تاریخدانمان را مشاهده کردید که منتظر هستند که هر چند ده سال یکبار در این گنجینه ها بازشه تا آنها از بسیاری اسرار رمز گشائی کنند) در این نوع نگاه به تاریخ آن چیزی در مقابل چشم هویدا میشه که ما آرزوی دیدار آن را داریم و نه آنچه بواقع موجود است .
آقای قنواتی جان توضیحتان در خصوص کلمه اپوزیسیون هم غیر ضرور بود شما منظور بنده را دریافتید آقای قنواتی مردم یمن مصر تونس لیبی ایران و بسیاری از دیگر نقاط جهان که زندگیشان مشابهه ماست گاهی اوقات بطور دستجمعی دچار "پارانواید" میشن دچار توهم میشن همان مردمی که تا دیروز مثل هزار سال پیششان داشتن میرفتن کار میکردن فکر میکردن زن میگرفتن یکباره تبدیل میشن به موجوداتی با یک" اتو پیای " عجیب و غریب و باورها و رو یا های بسیار بچه گانه ،مردم میهن خودمان را در سال ۵۷ مثال زدم که هر دوی ما دیدیم و تجربه کردیم و خواستم بگم که کلمه اپوزیسیون توضیح دهنده حال این مجانین نیست . باقی داستان را هم خودتان بهتر از این حقیر میدانید .
برایتان آرزوی موفقیت دارم
۴۰۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣۹۰       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : رفیق تند می روید، تحولات جهانی عرصه توهمات ذهنی نیست
جناب سید آباس آرمنی عزیز با سپاس که حداقل وقت می گذارید و مطالب این حقیر را می خوانید. در عرصه رئال ژئوپلتیک جهانی مراکز مخفی ( نهادهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و سیاسی) به وفور وجود دارد و این از اصول اولیه کشورداری و کسب منافع ملی (مشروع و غیرمشروع) می باشد که دولت ها بر اساس رهنمودهای آنان رویکرد خود را تدوین و به اجرا در می آورند. اینکه انفجار اطلاعات و نقش فراگیر رسانه در طی دهه های اخیر بسیاری از زوایای پنهان سیاسی - نظامی نهادهای قدرت را فاش می کنند هرگز نقض وجود یک واقعیت عینی نخواهد بود. من در مطلب مورد نقد شما با مقایسه تحولات یمن و لیبی (یکی سکوت یا انتقاد تلویحی و دیگری هجوم نظامی در همان ابتدای کار) به صورت خیلی ساده تلاش کردم تا تفاوت دو رویه را در شرایط تقریبا یکسان نشان دهم. بهار عربی را بنده اختراع نکرده ام و این اصطلاح مارکی بود که در همان ابتدا همان رسانه های غربی که فکر کنم شما در جهان اولی بودن و فهم مطلق آنان تردیدی ندارید، به کار بردند. در ضمن خیلی ساده انگاری است اگر تحولات جهان عرب را به ازدیاد موالید (به زعم شما) محدود کنیم چرا که ازدیاد موالید صدها سال است که در بین کشورهای اسلامی و کمتر توسعه یافته هم چون در آفریقا وجود دارد و هر چند در پکیچ عوامل دخیل در ماجرا می تواند یکی از چند عامل موجود به حساب آید، ولی دلیل اصلی خیزش های موجود نبوده است. عدم وجود دمکراسی، نبود عدالت اجتماعی، فقر مزمن، عقب ماندگی از قافله تمدن مدرن، نقض حقوق بشر و حق شهروندی، فساد دستگاه حاکمه، شکاف ژرف بین خواست نهاد قدرت با نهاد ملت، سیاست خارجی ویرانگر و خلاف منافع ملی و بسیاری عوامل دیگر به طور ارگانیکی و مرتبط با هم موجب بروز این تحولات را فراهم آورده است. نمی دانم شما چرا از به کار بردن عنوان اپوزیسیون برای مخالفان صالح در یمن برآشفته شده اید شاید فکر می کند اپوزیسیون یک چارچوب مقدسی است که تنها زمانی که مورد تایید من یا جنابعالی باشد قابل طرح و اطلاق خواهد بود در حالی که در ادبیات سیاسی دست اندرکان و حامیان طبقه حاکمه را "پوزیسیون" می گویند و مخالفان را "اپوزیسیون" به حساب می آورند و این هیچ ربطی به مثبت یا منفی بودن این یا دیگری ندارد. در ضمن خط و ربط یا شلم شوربای مخالفان و نظام دیکتاتوری در یمن هیچ ربطی به این واقعیت که یک طرف اپوزیسیون خوانده شود ندارد چنانچه در افغانستان نیز هم اکنون جنبش ارتجاعی - تروریستی طالبان به عنوان اپوزیسیون نظام حاکم خواهد بود هر چند به مزاق ما خوش نیاید. یک سوال شخصی نیز از بنده داشته اید که هر چند لازم نمی دیدم به آن جواب دهم اما شاید برای یک بار جهت اطلاع شما بد نباشد اشاره یی به آن هم بکنم. بنده نیز هم چون جنابعالی سنم به دوران دیکتاتوری پادشاهی و استبداد موجود قد می دهد و طعم هر دو را بیش از آنچه فکر کنید چشیده ام. تازه اینکه جهان سومی بودن و یا سن کم نیز نافی درک درست از شرایط جهانی نخواهد بود و تنها باید "سوراخ دعا" را به موقع پیدا کرد و بی غرضو مرض یا خودشیفتگی و دگر شیفتگی به تحلیل مسائل موجود پرداخت.
۴۰۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۰       

    از : رفیق سید آباس ارمنی

عنوان : دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه .................هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
پرسشی از محضرآقای قنواتی عزیز
آقای قنواتی شما از کدام مرکز مخفی برای جابجائی قدرتها در منطقه خاورمیانه صحبت میفر مائید در این دور و زمانه چیزی را نمیشه از نگاه دوربین و رسانه ها مخفی نگه داشت اینها کدام مراکز مخفی هستند که شما خبر نگار جهان سومی هم از وجودش خبر داری و هم از استراتژی و هم از تاکتیکهای آنها من خیال میکنم که ما در جهان سوم به این نوع فرافکنی عادت کردیم واز این طریق به تشفی خاطر خودمان میپردازیم که دیگران نمیگذارند ما کارمان را بکنیم وگرنه الان کشورهای جهان سوم هر کدام نمونه های بهشت موعود بودنند . آقای قنواتی گرامی منظور شما از بهار عرب چیست اگر شورش مصر مورد نظر شما است باید عرض کنم که شورش مردم مصر انقلاب مردمی که از دیکتاتوری به تنگ آمده باشند نبود مشکل مصر مشکل " ازدیاد موالید بود " و هست آیا شما از رشد جمعیت در مصر خبر دارید آیا شما میدانید که مردم مصر عموما درکی از تنظیم جمعیت خانواده ندارند و جمعیت میانگین خانواده ها هنوز همان هفت هشت نفر است و عملا امکانات مالی مصر حتی اگر دولت دمکراتی هم میداشت تکا فوی این جمعیت در حال گسترش را نداشت .
آقای قنواتی مخالفین دولت یمن را اپوزیسیون خواندند حقیقتا جفای است در حق این کلمه عرض این حقیر را بد متوجه نشید بنده قصد دفاع از هیچ دیکتاتوری را ندارم منتها این دیکتاتورها هم یکی از شمار باقی آن جانورانی هستند که ما به غلط تصور انسان صاحب حقوق و شهروند را از شان داریم اینا هنوز نرسیدند به آن چیزی که شما و من آرزوش را داریم انقلاب پنجاه و هفت را بخاطر بیاورید چه کسی به دنبال آزادی میگشت تا کی میخواهیم سر مان را زیر برف نگاه داریم من از سن و سال شما خبر ندارم ولی سن وسال من آنقدر بود که ببینم و نمیتوانم و نمیخواهم قلب واقعیت کنم .
برای شما آرزوی شهامت کافی برای مواجه با واقعیت را دارم
موفق باشید
۴۰۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۰