از : الف باران
عنوان : حمایت از یک جنبش میرا خواست مردم نمیتواند باشد.
روشنفکران از جامعه تغذیه کرده اند و به جامعه هم مدیون اند، همینطور نویسندگان و هنرمندان.این وظیفه آنهاست که برای جامعه نقش چراغ روشنگری باشند.هر کس بنوبه و توان خود این وظیفه را انجام داده و یا بنا به اقتضای منافع شخصی و یا گروهی سکوت کرده است.باید قبول کرد که هر پدیدهای اجبار به تکامل یا سقوط دارد، جنبش مردمی هم جدا از این قاعده نخواهد بود.آقای موسوی و اصلاح طلبان خواهان حضور مردم در خیابانها نبوده و نیستند آنها حضور و فعالیت خود را در کنار صندوقهای رای میدانند.جنبش خود جوش مردمی به دستور آنها نبود ولی چارهای جز اتصال خود به جنبش و تغییر مسیر آنرا هم نداشتند .جنبشی که با "رای من کو" آغاز شده بود به سرنگونی رهبری و ولایت فقیه ارتقا یافت .آنها باران میخواستند ولی سیل آمد!...این بینش و خواست مردم است که میبینند تمام مصیبتهای انجام شده به مردم و کشور از چه منبعای سرچشمه میگیرد.حال اگر افراد و گروهی مسیر خود را از ابتدا و تا انتها به دایره خمینی خواهی وصل کنند،مردم، جهنم این دوران را دیده اند و دوباره بدان مسیر نخواهند رفت. اگر بر این باور باشیم که افراد و سازمانها نیز تکامل مییابند واقعیت دارد ولی از چهار چوب پایگاه اقتصادی آنها فراتر نخواهند رفت و اگر چنین شود به تعلقات فکری خود پشت کرده و دیگر به آن طبقه و یا آن قشر تعلق ندارند .اصلاحطلبان در ایران با نامهای مختلف ولی همه در اصلاح طلبی فصل مشترک دارند ! از حزب توده و چریکهای اکثریت گرفته تا جمهوریخواهان و جبهه ملی،نهضت آزادی،رهبری جنبش سبز و ...همه اصلاح طلب و همه از یکدیگر دفاع میکنند ولی مردم و خواستهای آنها در دایره بسته اصلاح طلبی نمیگنجد و بهمین جهت تمایلی بدین سازمانها هم نشان نمیدهند چون این سازمانها منافع مردم را در درجه اول نمیخواهند,منافع خود را مقدم میدانند! یک سازمان و یک جریان سیاسی وقتی موفق خواهد بود که بر مبنای خواستها و نیازهای مردم باشد.
۴۰۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣۹۰
|