از : حمید محوی
عنوان : گفتید حق حرف زدن؟
آره من هم موافق هستم که متن جالبیه، به خاطر تصاویر و خصوصا تکرارها یی که بعد ایجاد می کند. ولی خیلی زود از هم گسسته می شود. متأسفانه در تحلیل نهایی مفاهیم آن در آزمون واقعیت از هم می پاشد. چون که خیلی ایده آلیستی است.
حق، حق حرف زدن، حق با ماست...می دانید موضوع چیست؟ موضوع این جاست که همه طرفدار حق هستند، ولی واقعا وسط راه چه اتفاقی می افتد که ما خودمان را در دنیایی تا این اندازه ناحق و بی رحم پیدا می کنیم؟
من اساسا در رابطه با سینماچی ها، نظر چندان مساعدی ندارم، خصوصا سینما چی های ایرانی که مظهر طبقهی بورژواز وابسته هستند.
وقتی شما می گویید حق حرف زدن، حق بیان...می دانید این حرف این اتخاذ موضع این شاخص در عرصهی فعالیت فرهنگی و هنری مفهوم خاصی دارد.
ازطرف دیگر موقعیت سینما هم در جمع هنرها مفهوم خاصی دارد و مفهومش این است که سینما اولا کمتر از همهی هنرها هنر است( به دلیل ساختار سنگین صنعتی از یک سو و بودجه کلان برای ساخت فیلم از سوی دیگر...و فرماسیون فنی که یک هاف تایم دیگر است و از عهده همه بر نمی اید)
در نتیجه سینما از جمله فعالیت های هنری صنعتی است که کمتر از همه دموکراتیک است و به عبارت دیگر یعنی کمتر از همه به همه اجازه حرف زدن می دهد...
این تلخی بی پایانی است که در واقع در همان آغاز تمام داستان را از هم می گسلد.
٣۱۲۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣٨۹
|