شریعت، شمشیر است؛ شمشیر، شریعت - فیروز نجومی

نظرات دیگران
  
    از : رضا سالاری

عنوان : از او بت و معصوم میسازند و مرتب به سجود الله اش میروند و مدام دم از عشق و عرفان و شفقتش میزنند!
جناب نجومی
‫الله مطابق گفته شما « اما الله ترس را در الله پرستان از جمله ایرانیان جانشین جرات ساخته است »
‫ترس در جامعه نینداخته. بلکه این محمد بود که توانست اول از نادانی و ناآگاهی مردم قبائل عمدتاً فقیر و نگران و ناراضی حجاز زمان خود استفاده کند و خودرا فرستاده الله بنمایاند و بعد دیگر ملیتهارا توسط شمشیر یاران خود مسخ و تسخیر و مطیع کند، و نه تنها بعنوان حامل وحی و پیام آسمانی بسیار موفقانه ایدئولوژی ساخته خودرا بفروشد و سرنوشت چهارده قرن مسلمانان جهان را تا به امروز و بسیاری سالهای آتی رقم زند، بلکه تمامی آرزوهای خفته و سرکوب شده نفسانی خود ، یعنی همان محمد یتیم سالها رنج کشیده و محروم را تحت سایه سیاست شمشیر و حکومت ترس از الله، و یا اجرای روش و سیاست کاری و موثر پاداش و غنائم و برده و کنیز در دنیا و دادن مجوز ورود به بهشت در آخرت به فرمانبرداران مطلق خود، در مقابل گردن زدن و مرگ و آتش جهنم برای مخالفان و شاکیان و معترضین خود، جامعه عمل بپوشاند.

او خیلی خوب به آرزوی خود رسید و در نتیجه نزد اعراب قهرمان شد، ولی ما ایرانیان عجیب است که اکنون کاسه داغ تر از آش شده و فکر میکنیم واقعاً محمد باید قهرمان تاریخ ما ایرانیان هم باشد و باید به او بیش از کوروش و نادر افتخار کنیم! محمد قهرمان هجاز است و مسلماً اعراب بیابانگرد نیمه وحشی بدون چندان تاریخ و تمدنی به داشتن و پیدایش او افتخار میکنند. مثل این است که ما بیاییم به چنگیزی که ایران را باخاک یکسان کرد ببالیم و پیدایش اورا افتخار کنیم! محمد با سلاح و مترسک الله و شبیخون ها و غزه های تند و غافلگیرانه و غارتگرانه اول همه قبائل هجاز را به انقیاد خود در آورد و بعد یاران و همرزمان و میراث خوارانش این سیاست هول و هراس انگیز را به نصف جهان گسترانیدند و قدرت روزافزون گرفتند تا که نهایتاً در مقابل ماشین و توسعه علم و صنعت غرب، ضعف، عجز و درماندگی و ناکارائ ‫ایده، دین، مرام، شریعت، ایدئولوژی، سیاست و حکومتشان هرروز بیشتر و افزونتر نمایان گشت.

محمد الله را آفرید. باید محمد و محمدیان را شناخت و شناساند. جای بسی تأسف است که ببینیم در قرن حاضر داعیان روشنفکری و فلسفیگری و عرفانیگری به ظاهر نواندیش اسلامی تحصیل کرده غربی، خفته و آرمیده در دیار راحت غرب، چگونه شیفته و مفتون و مجنون این شخصیت بنیانکن و خانمان برانداز سنت و تمدن و فرهنگ ایرانی، ولی در واقع فقط قهرمان تاریخی و دینی عرب، شده اند و چون پرستش بتی، چه شعرها و مدح ها در وصف آن نمی سرایند و چه هیاهوها و سمینارها و سخنها و بحث ها برای او برپانمی کنند و نسل جوان را چون خود گمراه دروغها و جعلیات خود و تاریخ جعلی اخوندی ایرانی میکنند. ایا باز هم جای تعجب است وقتی از قماش همین داعیان روشنفکری و عقل گرایی میشنویم و میبینیم چگونه در مورد حدیث دیدن عکس خمینی در ماه یا سکوت به نشانه تأیید کردند و یا عملاً با گفته خود آنرا تأیید کردند. تو گویی اینان اساساً فقط با اغراق و جعلیات تاریخ مسخ و ارضا میشوند و از واقعیات زندگی و تاریخ می هراسند. ‫جای بسی تأسف و نگرانی است اگر امروز هم کسانی بیابی که یا این حقایق و تحقیقات واضح و مستدل و ثابت شده را در مورد شخصیت های دینی تاریخی خود مانند نسلهای گذشته ندانند و یا نمیخواهند واقعیت را بدانند و یا بپذیرند!
٣۱۱٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣٨۹