رنگ اندوه ام سبز است - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
  
    از : ر سماوی

عنوان : چرا؟
سلامی صمیمانه برای خسروعزیز آن دوست مهربان ونیز شاعر ، ازجانب این دوست یعنی خودم که با نام مستعارآمده است !
خسرو جان (به سبک خویی ونیزخودت ) آدمی گاه جدی گاه شاد وگاه اندوهگین است وگا هانی دگر حالاتی دگردارد از اینکه روا ل چندان به مراد نیست و اندوه گینی ایرادی نیست. واینکه حتی اندوه ات هم سبز است چه زیباست ولی در عجبم چرا این بیان شاعرانه ات اینهمه تیره، قیر گون بی نور، مانده درخانه نه بیرون. افکنده سر چو مجنون. گیر کرده در قطب سیاه سرد سردی افزون دردل همه غم هم افسون.با آنهمه خرداد امیدش که چو کارون اشکش شده سرریز چو جیحون ؟ چرا؟
۲٨۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : م.ع. بهمنی

عنوان : غزل
خسرو جان درود راه دورم به جان شاعرانه ات
غزل خوبی است. دمت گرم. با ف... خیلی خندیدیم که غزل تو را هم به دام انداخت. اما از شوخی گذشته هرچند تو غزل سرای صرف نیستی ، اما غزل را خوب می شناسی. قربونت می روم هزار بار.
۲٨۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : بهمن پارسا

عنوان : به یک خواننده
خواننده عزیز اینک چند سالی است که من با این بلا ساخته ام و شما را در میابم. اما چه توان کرد که ما تربیت شده اگر نه سرپاس مختاری ، مسلما تیمسار نصیری و رژیم پهلوی هستیم. اینست که با شیر در درون شد و با خون بدر شود. گردانندگان این نشریه آدم اند، و آدمی است و عادات! وترک عادت هم موجب مرض . قصد بدی ندارند ،اما میباید که روابط همواره از ضوابط برا تر و بر تر باشد. بهر حال تا وقتی این پنچره باز است من مینویسم، خوب یا بد ،یعنی که حق ایجاد شده را به اجرا میگذارم، حتی برای یک لحظه. شما هم آقا یا خانم "خواننده" قهر نکنید بنویسید، لازم هم نیست باب پسند این حضرات باشد.بالاخره یا میآموزند پاک نکنند ، ویا این پنجره را می بندند. ویا هم که علنا میگویند،" مال خودمونه اختیار شو داریم ". نازنین حرف بسیار است اما:
گوش اگر گوش"اینا" ناله اگر ناله ی ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
مهرت مسری باد.

بعداز تحریر: دروغ میگم آقای تابان!!!
۲٨۶۵۵ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : یک خواننده

عنوان : تاسف
سلام دوباره
واقعا متاسفم که در سایت بخش نظر می گذارید و نظرها را بی پاسخی پاک می کنید، نظر هایی که هیچ قصد بدی ندارند و تنها برای پرسش یا پیشنهاد تصحیح نوشته شده اند.دل آدم می گیرد از این ماجرا و بقیه ی قضایا...
لابد این را هم به سطل زباله می فرستید! اما پس چرا بخش نظر ها را نمی بندید؟آن جا یا چاپلوسی می بینی یا حمله های زننده. و بعد هم شاهد پاک شدن های سلیقه ای هستی! پس چه سود از بخش نظر؟
۲٨۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : بانو صابری

عنوان : پاشیده دلم ز ابر تیره
خسرو جان درودهای آتشین نثار تو باد.
پاشیده دلم ز ابر تیره
افکنده سرم چو بیدِ مجنون
۲٨۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹