در ستایش سکولاریسم به مثابه اندیشه ای مدرن و دمکراتیک - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
  
    از : simin mohebi

عنوان : coment
کاملا با حرف های خانم قاضی موافقم. ترویج فرهنگ کار نخبه ها و ادیبان و اهل فرهنگ و اخلاق و انسانیت است. در راه ترویج بی فرهنگی هم همین سیستم عمل می کند. بستگی دارد کی بر سر قدرت باشد و اهل فرهنگ و دشمنان فرهنگ تا چه حد به قدرت نزدیک باشند و کارکرد های دمکراسی و حقوق بشر تا چه اندازه در حکومت عمق داشته باشد. برای نمونه ببینید "حکومت" جمهوری اسلامی چه کرده است که اخلاق و رفتار جامعه ما این قدر متظاهر و دروغگو و اهل تقیه و فاسد شده است؟ توجه به نقش نخبه گان در ترویج سکولاریسم و دمکراسی و عاقبت فرهنگ، جو گیر شدن نیست. اتفاقا همین حکومت ها هم می فهمند که از چه طرفی ضربه می خورند. این است که امثال مختاری و پوینده و فیلسوف ها و فعالین فرهنگی را می کشند و زندانی می کنند و از آن ها وحشت دارند.
۲۰۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨       

    از : فرشته قاضی

عنوان : یک نظر
آقایی پیش از من اظهار نظری کرده است. لازم دیدم بگویم راستش چیزی از این حرف ها دسنگیرم نشد اما این حرف که (فرهنگ یک جامعه همپای رشد فرهنگی پایین ترین اقشار جامعه رشد می کند) اصلا صحیح نیست. ترویج و پایه ای کردن فرهنگ هم مثل سایر دست آورد های فکری و ارزشی و رفتاری جامعه نتیجهء ترویج آن توسط اهل خرد و فلسفه و تلاش در راه عملی کردن آن توسط نهاد ها و کارکرد هایی است که نخبگان و اهل فرهنگ می کنند، یعنی ترویج دمکراسی و تلاش های گسترده فرهنگی. دقیقا همان تعریفی که نویسنده مقاله کرده است.
۲۰۵۵٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨       

    از : مهرداد مشهدی

عنوان : تغییر؟ تغییر در چه؟ در حرف؟
دوست گرامی، مرسی.
گفتی که:
...مذهبی استواری نمی یابند. پس برای تحقق شرایطی که در ایران امکان بحث و فحص و نبردی نظری را در سطحی گسترده و آزاد فراهم آورد ضروری است فرهنگ سیاسی عرفی در جامعه استقرار یابد و اهرم ها و نهادهائی تاسیس شوند که امکان چنین شرایطی را فراهم و نیز تضمین کنند."
اما به گمانم زیاد ساده گفتی و سریع از آن گذشتی. این فراهم آوردن و تغییر فرهنگ سیاسی! (که جای صحبت دارد و توضیحی جدی را میطلبد) عرفی ! و تاسیس نهادها و اهرم ها و ... مستلزم چه چیزی است؟ آیا نباید که فرهنگ، (فرهنگ به تمامی معنای آن، و نه فرم ها و فقط ارزش ها) (اگر اشتراک مفاهیم داشته باشیم بر سر مقوله ی فرهنگ) در تمامی خود تغییر کند؟ تا بتوانند مردم روستا و حتی شهر ها بدانند که به عنوان ارباب رجوع در یک اداره و یا بانک باید نوبت را رعایت کنند حتی اگر توصیه دارند و یا می توانند داشته باشند و در نهایت رعایت حق دیگری را داشته بکنند؟ (سر سوزنی مثال گفتم تا بدانیم از چه صحبت می کنیم)
دوست گرامی، فراموش نکنیم، یک فرهنگ همپای کندترین فرد آن جامعه رشد می کند و نه سریعتر. این که روشنفکران! جامعه چه می کنند و یا تحصیل کرده ها چه می گویند و یا ... دلیل بر فرهنگ بالای کل یک جامعه نیست. و این چیزی است که ما اسیر آن می شویم. و بقول توی خیابان "جو زده می شویم" .
۲۰۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨       

    از : م خوجی ماسوله

عنوان : مرسی
مستدل و شیرین دیروز و امروز ما در این مقاله تصویر شده است. اگر جنبش سبز ایران به اهمیت سکولاریته و حمایت قاطع از آن برسد می توانیم به ایرانی امروزی و دمکراتیک برسیم. دین را باید از سیاست دور کرد و کشور را باید به جایی آورد که متناسب با دنیای امروز باشد. خوشبختانه مردم ایران به این درک رسیده اند. اگر اپزیسیون بی برنامه و گیج و دنباله رو به مردم و تاریخ و فرهنگ ایران اعتماد کند و از اعتقاد به متحول شدن و امروزی بودن دین سیاسی و حکومت اسلامی قطع امید کند خوب است. اگر نکند بیشتر ایزوله می شود تا مثل برف از این هم بیشتر آب بشود.
۲۰۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : محمود زرقانی

عنوان : تحلیل
دست مریزاد. تحلیلی بسیار روشن و عمیق که با وجود اشاره نویسنده اش به این که ده سال پیش نوشته شده است هنوز تازه و حقیقتا موضوع امروز است. تحلیل و نگاه تاریخی و فکری نویسنده به پیش بینی های درستی رسیده است که امروز ما همه ی آن ها را به وضوح می بینیم. لذت بردم و از جمله مقالات نظری مفیدی بود که طی چند ماهه اخیر خوانده ام.
۲۰٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨