درباره ی بیانیه ی هفدهم موسوی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : آرش

عنوان : کنشگری رهبران جنبش و آماده شدن و سازماندهی برای فتح خیابان ها
سخنرانی دیروز خامنه ای نشون داد که جنبش با دیکتاتوری سرکوب به نقطعه تعادل رسیده، بازی درست هر طرف می تواند طرف دیگر را به عقب نشینی وادار کند. بدون ابتکار و کنشگری رهبران جنبش و آماده شدن و سازماندهی برای فتح خیابان ها دیکتاتور تسلیم خواسته های مردم نخواهد شد.
۱۹۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨٨       

    از : م زروانی

عنوان : چاوشان
جناب آقای موسوی ، با سلام.

بیانیه شماره ۱۷ شما بسیار بحث انگیز شده است.

گروهی آن را عقب نشینی و مقدمه شکست می دانند. گروهی آن را عقب نشینی موضعی برای پیشروی های بعدی می پندارند. گروهی دیگر از ترس بهم ریختن کشور بیانیه را به همین صورت قبول دارند و فرارفتن از آن را زیاده روی می خوانند. تندروترین این پندار از شما حتی می خواهند رهبری را به دست گیرید و اعلام آتش بس کنید و منتظر "انتخابات آزاد" بعدی شوید!

من نمی دانم شما چه می اندیشید. اما بدانید مردم به امیدواری شما و آقای کروبی و در ابتدا حتی به خیال پشتیبانی محسن رضایی همه باهم نترسیدند و به خیابان ها آمدند.

این مردم را نمی توان تنها گذاشت. هر قدمی که برمی دارید باید مشروعیتش را از مردم بگیرد.

شاید بخش بزرگ این جنبش به حکم "عقل سلیم" حاضر شود عقب بنشیند و خود را در چارچوب نظام فعلی محدود کند. اما بخشی دیگر از همین جنبش می خواهد به نیروی اراده و به یاری بزرگان دین و دولت تا رهائی کامل پیش رود و از ایران کشوری آزاد و آباد و لذا مستقل بسازد.

آن زمان که با اربابان زور بر سر راه حل ها گفتگو می کنید، اینان را بخاطر آورید. بخاطر آورید که اینان چاوشان اند --- پیشروترین بخش جامعه که آینده این مرز و بوم در آرمان خواهی و خلاقیت آنان ریشه بسته است.

پیروز باشید.

م. زروانی
۱۹۹۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : بیانیه موسوی و مقاله نشریه جمهوری اسلامی که گفته می شود راه حل رفسنجانی باشد
قبول حتی یکی از درخواست ها در بیانیه موسوی رژیم را سرنگون می کند بنابراین رژیم هیچگاه به این بیانیه تن در نخواهد داد و مطمئنا موسوی و یارانش آگاهانه این بیانیه را داده اند. من فکر می کنم مقاله ای که در نشریه جمهوری اسلامی چاپ شده و در ستون خبر اخبار روز موجود است میانجی گری ای است که همه از رفسنجانی انتظار داشتند. حال باید ببینیم که آیا دو طرف دعوا در ایران و پنج تن ملی مذهبی (سروش، گنجی،...) در خاج از ایران چه واکنشی به این مقاله نشان خواهند داد. آیا این امکان وجود دارد که موسوی و یارانش تن در دهند ولی پنج تن نپذیرند و فعالیت را در بست به خارج از کشور منتقل کنند و به همان سرنوشتی که بقیه آپوزیسیون با آن روبرو بوده اند دچار کنند و سی سال دیگر به عمر عجوزه جمهوری اسلامی افزوده شود؟ آیا ما باید فقط تماشاگر باشیم و یا اینکه به آپوزیسیون خارج از کشور فشاری را وارد آوریم که بدان عادت ندارند تا به خواسته های ما بدور از ایدئولوژی های خاص خود عمل کنند. آیا با اینکارمان آنها را بدنبال خود نخواهیم دواند همانطور که قیام مردم موسوی را مجبور کرد که بدنبال مردم بدود؟

با سپاس فراوان از کارکنان اخبار روز
۱۹٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣٨٨       

    از : m m

عنوان : ********
*************************

آقای خامنه ای
سپاه به مثابه مافیای اصلی قدرت در اقتصاد، سیاست و قوه قضائیه و قوه مقننه تبدیل شده است
نه نظام اسلامی از این هیولا در امان است و نه جان شما و نه مردم ایران
اجازه دادن به رشد چنین هیولایی یک اشتباه مرگبار بود
اگر به تاریخ مراجعه نمایید ملاحظه خواهید فرمود که همه اندیشمندان و وزرای با تدبیر همانند ابن مقفع، امیرکبیر، قائم مقام فراهانی، سپهسالار، میرزا رضا کرمانی و غیره و غیره همیشه رهبران را از نفوذسپاهیان در امور اقتصادی و سیاسی بر حذر داشته اند
آنان نه اسلام برایشان مطرح است، نه نظام، نه ایران ، نه مردم ایران و نه شخص شما
تا فاجعه دهشتناک عظیمی به وقوع نه پیوسته است
دست خانمان بر انداز سپاه را از این امور کوتاه کنید
و نام نیکی ازخود در تاریخ ایران به یادگار بگذارید
۱۹٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : نامه میرحسین موسوی به آیت الله نوری همدانی صحت ندارد
http://www.rahesabz.net/story/۷۳۹۴/

شبکه جبش راه سبز (جرس): اخیرا دربرخی از وبسایتها نامه ای به عنوان "پاسخهای میرحسین موسوی به پرسشهای آیت الله نوری همدانی" منتشر شده است که براساس پیگیری های خبرنگار جرس در تهران این نامه صحت ندارد و به همین دلیل در سایت کلمه (وبسایت رسمی میرحسین موسوی) نیز درج نشده است.

گفتنی است علاوه بر این نامه در دو روز گذشته برخی جملات نیز به نام امام خمینی بطور وسیعی در ایمیل و اس ام اس منتشر شده که در صحیفه نور یافت نمی شود.

انتشار اینگونه مطالب غیر واقعی حاکی از نقشه کودتاچیان برای آلوده تر کردن فضای مردمی است.

توصیه جرس به هموطنان این است قبل از ارسال ایمیل، ای ام اس یا پخش اخبار حتما از صحت آن اطمینان کسب کنند
۱۹٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : باسخ موسوی به آیت الله نوری همدانی
برای ان دسته از ذوب شدگان در ولایت ، باسخ موسوی را در زیر می اورم چون فراموش کرده اند در سایت خود بگذارند. اینها مثل اینکه رای مردم را در خیابان نشنیده اند و این سوال مسخره را از مردم می برسند. همانطور که گفتم موسوی عوض نشده است و قرار نیست عوض شود. مهم این است که چگونه جنبش از او برای اهدافش استفاده کند. تا جناحهای رزیم امید داشته باشند که سوار جنبش شوند از سرکوب قاطعانه منصرف می شوند و این برای نیرو جمع کردن جنبش مهم است. برای آنها که به موسوی توهم داشتند و فکر می کنند که موسوی عقب رفت و جلو رفت نیز این باسخ بخوبی نشان میدهد که این آقا همانطور که خود گفت برای نجات جمهوری اسلامی آمده است. برای جنبش انقلابی مهمترین مساله این است که ضمن افشای اینها بعد از هر حمله بگذارد تا اینها جلو بیایند تا شکاف بین جناحها عمیقتر شود. مردم ۳۰ سال است میخواهند اینها بروند و ذره ای توهم ندارند و لی خوب میدانند با این رذلها جگونه بازی کنند. برای هر حمله باید دور خیز کرد و برای هر دور خیزی بایستی کمی به عقب رفت. منتظر دورخیز ۲۲ بهمن باید بود:

۱۸دی: پاسخ‌‌های موسوی به چهار پرسش آیت‌الله نوری همدانی


پارسینه

میرحسین موسوی، نامزد معترض انتخابات ریاست‌جمهوری در نامه ای سرگشاده به ۴ پرسش آیت‌الله نوری همدانی پاسخ داد.

آیت‌الله نوری همدانی در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ناجای کشور، با طرح ۴ پرسش از آقای موسوی، خواستار ارائه پاسخ‌های روشن به این سوالات شده بود.

متن این نامه به این شرح است:

حضرت آیت‌الله نوری همدانی
سلام علیکم

ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین بن علی علیهما السلام، سخنان اخیر شما و سوالاتی که اخیراً در جمع خاصی خطاب به اینجانب مطرح فرموده‌اید ملاحظه شد.

ذیلاً پاسخ‌هایی هرچند کوتاه و خلاصه اما دربرگیرنده پاسخ‌هایی به پرسش‌های مذکور بیان می‌گردد. امید آن‌که خداوند همه ما را به احسن‌السبیل هدایت فرماید.

سوال: شما خودتان را پیرو و دنبال رو خط امام راحل و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی معرفی می‌نمایید، چرا در مقابل شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» هواداران‌تان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکس‌العملی را بروز ندادید؟

پاسخ: اولاً گویا دفتر جنابعالی، اجازه مطلع شدن شما از سیر تحولات را نمی‌دهند و یا تنها در کانال‌ها و بولتن‌هایی که خود تشخیص می‌دهند منحصر می‌کنند.

اینجانب در بیانیه‌ای که پس از روز قدس صادر کردم از سردادن چنین شعارهایی تبری جستم و از هواداران راه نورانی امام خمینی و جنبش سبز ملت ایران نیز خواستم از سردادن چنین شعارهایی خودداری کنند.

ثانیاً اینجانب همان‌طور که اعتقادات مذهبی، روحیات، عملکرد و سوابقم اثبات می‌کند دشمن رژیم منحوس صهیونیستی بوده و هستم اما همان‌گونه که بارها در مناظره‌ها و بیانیه‌ها نیز تأکید نمودم، معتقدم به جای برخورد با معلول‌ها باید به سراغ علل رفت و آن‌ها را درمان کرد. باید از خود بپرسیم که چه کار کرده‌ایم که مردمی که تا کنون چنین شعاری سر نمی‌داده‌اند اکنون در راهپیمایی‌های پیاپی خود، چنین شعارهایی را سر می‌دهند؟ بعید می‌دانم کسی به خاطر انتقاد میرحسین موسوی از عملکرد دولت چنین شعاری را سرداده باشد.

به نظر من اگر علت درمان شد، معلول هم درمان می‌شود. یعنی اگر به همان اندازه که دل مسوولان کشور برای قربانیان وهابی و حنبلی در نوار غزه می‌سوخت برای شیعیان امیرالمومنین علیه السلام و عزاداران حضرت سیدالشهداء علیه السلام می‌سوخت و از ریخته شدن خون پاکشان به درد می‌آمد و جلوی آن‌را می‌گرفتند کسی به خود اجازه طرح چنین شعارهایی را نمی‌داد.

سوال: چرا باید رهبران و گردانندگان فرقه سبز در مقابل شعار «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» سکوت کنند؟

پاسخ: طبق معمول به نظر می‌رسد اطلاعات دریافتی شما سانسور شده است زیرا اینجانب در اولین فرصت، بیانیه‌ای صادر کرده و از این شعار ابراز برائت کردم و از مردم خواستم از سردادن این شعار نیز خودداری کنند. این کاری بود که از دست اینجانب بر می‌آمد. جنابعالی اگر راه دیگری سراغ دارید بفرمایید تا من از طریق آن از این شعارها ابراز انزجار کنم.

فرموده‌اید که شعار جمهوری ایرانی، شعاری است که رضاخان و پسرش مرتب سر می‏دادند و اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.

البته آن‌طور که امام خمینی به ما آموختند رضاخان و پسرش به دیکتاتوری و خون آشامی اعتقاد داشتند نه به نظام جمهوری، چه رسد به این که این جمهوری اسلامی باشد یا ایرانی. در ضمن اینجانب نیز به شدت اعتقاد دارم که نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد و همه حتماً باید به قانون اساسی که این نکته در آن مورد تأکید قرار گرفته است پای‌بند باشیم.

سوال: طرفداران شما در شهر مقدس قم و هم‌چنین تهران و شهرهای دیگرشعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را سر دادند؛ اگر شما واقعا پیرو خط امام و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلتشان نمی‌کنید؟

پاسخ: اولاً تمامی کسانی که در تجمعات اعتراض‌آمیز شرکت می‌کنند ضرورتاً پیروان راه امام خمینی و هواداران اینجانب نیستند و ممکن است فرصت‌طلبانی نیز پیدا شوند که با قاطی شدن با این تجمعات، شعارهای خاص خود را سر بدهند.

ثانیاً نه تنها اینجانب بلکه دیگر بزرگواران فعال در نظام و مردم، وظیفه ندارند پاسخگوی شعار هر شخصی با هر منش و اعتقادی که در هر گوشه کشور هر نوع شعاری سر می‌دهد باشند زیرا اگر من و شما بخواهیم پاسخگوی هر موضوع و شعار و دست‌نوشته و دیوارنوشته و پارچه‌نوشته و روزنامه و سایت و وبلاگ و مقاله و غیره‌ای در هر گوشه کشور باشیم ۲۴ ساعت که هیچ، تمام عمر ما هم کفاف واکنش به این قبیل امور را نخواهد داد.

سوال: شما می گویید که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارید اما همگان می‌دانند که آن‌ها چقدر از شما در رسانه‌های خود تعریف و تمجید می‌کنند؛ پس چرا راه خود را از آنان جدا نمی‌کنید؟

پاسخ: هم‌چنان تأکید می‌کنم که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارم و در این راه حاضرم علناً و در برابر مردم با سوگند به قرآن، این مطلب را اثبات کنم مگر آن‌که آقایان، اعضای دفتر و مشاوران اینجانب را «بیگانه» قلمداد کنند. این‌که چرا رسانه‌های بیگانه از اینجانب تعریف و تمجید می‌کنند به من ارتباطی ندارد. ما مکلف به عمل به تکالیف شرعی و قانونی خود هستیم و از امام امت آموخته‌ایم که تمجید یا توهین دیگران، اثری بر راه و رفتار ما و انجام وظایف الهی و ملی ما نداشته باشد.

در ضمن اینجانب اعتقاد دارم ضرورتاً هر شخصی که مورد تمجید رسانه‌های خارجی قرار بگیرد، شخص پلیدی نیست. مگر نه این‌که افتخار ما و شما این است که خلیفه دوم و معاویه بارها از امیرالمومنین علی تعریف و تمجید کرده و می‌گفتند لو لا علی لهلک فلان.

مگر نه آن‌که در صحاح سته و حتی بسیاری از کتب وهابیت، هزاران نکته در مدح علم و تقوا و مراتب عالیه علی علیه السلام نقل شده است که جنابعالی بیشتر از من و امثال من به آن واقفید. آیا چنین تمجیدهایی ضرورتاً بیانگر خباثت شخص مورد تمجید است؛ معاذالله که اگر چنین اعتقادی داشته باشیم از دایره دین مبین اسلام خارج خواهیم بود.

چه بسا رسانه‌های بیگانه، ویژگی‌هایی چون حمایت از آزادی بیان، منطق، ادب، صلح‌دوستی، ارتباط دوستانه با سایر ملل و دیگر خصوصیات را در جنبش سبز ملت ایران دیده‌اند که از آن تمجید می‌کنند کما این‌که دشمنان علی علیه السلام، نمی‌توانستند منکر ویژگی‌های الهی و انسانی آن مرد بزرگ شوند و به آن در کتب و دیگر رسانه‌های آن روز نیز اذعان و اعتراف کرده و برای تاریخ به یادگار گذاشته‌اند.

قبول دارم که باید در حمایت بیگانگان از خود شک کرد اما اگر بخواهیم تمامی این قبیل حمایت‌ها را مشکوک به شمار آوریم باید حمایت‌های آمریکا از دوستان ما در منطقه و کشورهای اسلامی مانند حمایت‌های آمریکا از مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب الدعوه الاسلامیه و بسیاری دیگر از گروه‌هایی که با صدام و القاعده و طالبان جنگیده‌اند، مورد تشکیک و تردید جدی قرار گیرد در حالی‌که به هیچ وجه چنین نیست، بلکه حمایت آمریکا و اروپا از این گروه‌ها که اتفاقاً از صمیمی‌ترین حامیان و دوستان ما در منطقه هستند به این دلیل بود که با دیکتاتوری دیکتاتورها و خشونت تروریست‌ها و خشونت‌طلبان می‌جنگیدند و نه صرفاً به خاطر این‌که عقاید مذهبی و رفتارهای انقلابی آنان، مورد تأیید آمریکا بوده است.

خداوند همه ما را به راه صحیح اسلام ناب محمدی هدایت و در فرج حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل فرماید.

والسلام علی من اتبع الهدی
میرحسین موسوی
۱۶ دی ماه ۱۳۸۸

۱۸ دی ۱۳۸۸ ۱۳:۰۲
۱۹۸۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۸۸
۱۹٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : هوشیاری هوشیاری هوشیاری
نکته ای که به گمان من در تحلیل ها نباید از آن غافل بود اینه که الان “نظام” واقعن یک نظام یک دست نیست. اقتدارگرایان خود دارای یک موضع واحد نیستند. (آخرین جمله استعفانامه حسینیان از مجلس حتی به خامنه ای متلک می اندازد).

اینه که به گمان من باید خیلی هوشیار بود و دقت لازم را داشت. چون حتی احتمال سناریوی کنار گذاشتن خود خامنه ای توسط حلقه مافیایی نظامیان و احمدی نژاد و کسانی که در این سی سال هسته تمام قتل ها و شکنجه ها بوده اند، سناریوی قابل تصوری است…

نبرد در بک گراند در جریان است. با فتح جناح معتدل حاکمیت توسط سبزها باید احتمال سناریوی خونین را به صفر نزدیک کرد. وگرنه ممکن است اوضاع بر وفق مراد هیچکس حتی کودتاچیان پیش نرود… و با “بی ثباتی” کشور و هرج و مرج حتی موزه های ایران هم به تاراج برود….

الان به ویژه بعضی چهره ها و جریانات خارج نشین که حتی قبل از انتخابات اخیر بذر یاس می پاشیدند و مردم را مسخره می کردند، دم درآورده اند و بر طبل سرنگونی و تندروی می کوبند. باید بین استراتژی تغییر تدریجی و تغییر با سرنگونی تفکیک قائل شد. استراتژی اول عملیاتی است و کمترین هزینه را هم دارد. استراتژی سرنگونی ریسکی است و هزینه آن هم بسیار زیاد خواهد بود.

حال در یک مبارزه سیاسی باید انعطاف داشت و اگر لازم بود عقب نشینی های تاکتیکی هم داشت. اگر استراتژی داشته باشی و با مردم در میان بگذاری، تاکتیک ها قابل فهم است و مردم را سرگردان و آشفته نمی کند که بخواهند دنبال افراد و جریانات بی مسئولیت بروند.

اگر فرآیند تغییر و گذار به دمکراسی را قبول داشته باشیم، باید مقاومت در برابر این فرآیند را کمتر کنیم. الان در مرحله حساسی قرار گرفته ایم که باند کودتاچیان می خواهد با اقدامات بی رویه از مردم زهرچشم بگیرد و به خیال خود مردم را تا سال ها به خانه بفرستد.
بنابراین شخصیت هایی که تاکنون با جنبش نبوده اند ولی در صف کودتاچیان هم نبوده اند، می توانند قدم هایی بردارند که در این مرحله بسیار مفید است.

نباید نگران سرد شدن مردم بود و خواست تا تنور داغ است داخل تنور افتاد. آن چه به مردم و در صحنه بودن آن ها بر می گردد، حضور دائمی آن هاست که ادامه پیدا خواهد کرد. حتی در صورت ریاست جمهوری آقای موسوی مردم صحنه را و خیابان ها را ترک نخواهند کرد تا دمکراسی نهادینه شود و بتواند از خود مراقبت کند. طبیعی است که پس از آن هم حضور مردم از طریق احزاب و نهادهای مدنی ادامه پیدا خواهد کرد.
۱۹٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣٨٨       

    از : امیر ابراهیمی

عنوان : اعتراض به سانسور وحذف در اکثریت
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=۱۱۸۸۴
۱۹٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : چرا بیانیه ها و مقالات سیاسی بجای آنکه باعث وفاق شوند باعث نفاق می شوند؟
خدمت کارکنان محترم اخبار روز و نظر دهندگان گرامی،

روزهاست که این آخرین بیانیه موسوی و بیانیه پنج تن و مقاله فرخ نگهدارباعث تنش میان نظر دهندگان شده است و تفرقه انداخته است و ما را به جایی نرسانده است که بتوان آنرا مثبت ارزیابی کرد. من دلایلی را که بنظرم مسئول اینگونه تنش هاست را در ستون نظرات آقای بی نیاز داریوش قرار داده ام که فکر کردم بد نباشد در این ستون و ستون نظرات یادداشت روز هم بگذارم. با سپاس

آقای بی نیاز داریوش،

سه مقاله اخیر شما را با دقت مطالعه کردم و از شرکت شما در ستون نظرات به وجد آمدم چون حاکی از صداقت و شهامت شما در رویارویی با چالشگران تان و دفاع از مواضع تان بود. روش و نگارش و پاسخگویی شما نشان از آن دارد که جنابعالی از سالهای تبعیدی خود بهترین استفاده را برده اید و خود را هم تراز با روشنفکران مترقی غربی کرده اید. ما به شدت نیاز به روشنفکران واقعی قرن بیست و یکمی داریم که از منجلابی که در آن غوطه وریم نجات یابیم چون بدون آن هیچگاه کشوری آزاد و مستقل و آزاده نخواهیم داشت.

مقاله غلبه بر گذشته شما را مدعیان یا نفهمیدند و یا مغرضانه به آن بی اعتنایی کردند ولی ما نسل دوم و سومی ها همانند نسلهای پیش از انقلاب نیستیم که با حقوق اولیه خود کاملأ نا آشنا باشیم و هر چه «بزرگترها» و «تحصیلکرده ها» و «روشنفکران» می گویند بدون رجوع به عقل خود بپذیریم و یا با تشرهای پدرسالارانه آنها از گود بیرون برویم. ما محو شدنی، حذف شدنی و یا ذوب شدنی در افکار دیگران نیستیم، ما به درجه ای از فهم رسیده ایم که باید خودمان در شکل دادن به آینده خود و کشورمان مشارکت کنیم و مسئولیت تصمیمات درست و غلط خود را بپذیریم و همواره خود و دیگران را به نقد بکشیم تا از حجم ناهنجاری ها کاسته شود و به بلوغی که در غرب شاهد آنیم برسیم وگرنه جامعه و کشورمان زیر پای بیست کشور بزرگ جهان که حتی عربستان سعودی هم به آنها پیوسته له و لورده می شویم. در این راه از ما جوانترها باید پشتیبانی شود و تجارب نسل های پیش از ما باید خالصانه و دقیق در اختیار ما قرار بگیرد که از گذشته بیاموزیم و از آن عبور کنیم و نه اینکه مورد هجوم و اتهام و بی مهری کسانی قرار بگیریم که یا نادانند و یا مغرض. ما را با اطلاعات و ضد اطلاعات در مورد تاریخ شصت ساله اخیرمان گیج و گنگ کرده اند. خواهش می کنم سری به ستون های نظرات «یادداشت روز» و مقاله «فرخ نگهدار» این تارنما بزنید تا منظورم درک شود. من از شما انتظار جوابی در این باب را ندارم که شما را هم هدف هجوم قرار دهد، فقط می خواهم بدانید که شما و کسانی همانند شما دریافته اید چگونه با ما ارتباط سالم برقرار کنند در حالیکه بسیاری از دیگران در نیافته اند، و چگونه راه شما و همفکرانتان برای ایران و ایرانی سازنده است و راه دیگران بخصوص در این برهه زمانی راهی مخرب بوده و خواهد بود.

بعضی از نظر دهندگان که دم از دمکراسی می زنند بیکباره به اصل دیکتاتور و پدرسالارانه خود باز می گردند و در ستون نظرات به چاپلوسی اخبار روز می پردازند و نقش مبصر کلاس را بعهده می گیرند. اینان بخود اجازه می دهند که به دیگر نظر دهندگانی همانند من که پاسخ می خواهند و یا مواضع مقاله نویسان را به چالش می کشند را مورد تهاجم و اتهام قرار می دهند و بجای پاسخ و روشن کردن نکات ابهام از ما می خواهندخفه شویم و گورمان را از اخبار روز گم کنیم. بدون پرسش چگونه ما از حجم ابهامات خود بکاهیم و همدل شویم؟

نکته آخری که مایلم توجه شما را بدان جلب کنم که امیدوارم آنرا شایسته موضوع مقاله بعدی خود برای ما قرار دهید اصول صحیح نگارش مقالات و بیانیه های سیاسی است. چرا باید بیانیه موسوی که یکی از مهره های اصلی جنبش سبز است انقدر مبهم باشد که چنین تفرقه ای را در میان ایرانیان بوجود بیاورد؟ چرا یک بیانیه باید نیازمند اینهمه تفسیرهای گوناگون برای روشن شدنش باشد؟ تکلیف کسانی مثل من که در جنبش سبز سهیم هستند و زبان و بیان ادبی و فقهی را نمی دانند با اینگونه بیانیه ها چیست؟ چرا بیانیه ها و مقالات سیاسی بگونه ای نوشته می شوند که اکثریت ایرانیان باید وابسته به توضیحات و تفاسیر حجیمی باشند؟ آیا در کشورهای پیشرفته سیاسیون با مردم اینگونه ارتباط برقرار می کنند و اگر بکنند واکنش مردم به آنها چه خواهد بود؟ آیا اینگونه برخورد ارتباطی با ما از سوی سیاسیون صدمه فاحشی به حقوق فردی و اجتماعی ما نمی زند؟ آیا از مردم انتظار می رود با هنرهای ادبی، فقه، حقوق، فلسفه و دیگر رشته های علوم انسانی آشنا باشند تا در سیاست کشور خود سهیم باشند، آیا این خودی و ناخودی کردن مردم و قیم آنان شدن نیست؟

من یک فرد عادی هستم و رشته ام مدد کاری اجتماعی است و بیانیه ها و مقالات سیاسی را به گونه ای می خواهم باشند که من و بویژه طبقات محروم دریابند و آگاهانه در جنبش سبز سهیم باشند و اشتباهات انقلاب ۵۷ دوباره تکرار نشوند. یکی از رازهای موفقیت خمینی ارتباط برقرار کردن او با لهجه بخصوص و استفاده از ۵۰۰ واژه بود که محرومترین قشور جامعه را بدنبال خود کشید چون برایشان حرف او قابل فهم تر از حرف های مهشید امیر شاهی و زنده یاد بختیار بود. آنزمان مخرج مشترک توده مردم آن بود، امروز آن مخرج مشترک تغییر یافته و سیاسیون ما با کمک روانشناسان جامعه ای و جامعه شناسان و ادیبان باید بیانیه و مقالات تهیه کنند که حداکثر جامعه ایران را در بر بگیرد. من باید مثل هر شهروند غربی بیانیه ها و مقالات سیاسیون را با کمترین توضیح و تفسیر بفهمم، این حق منست؟ اگر نیست مخالفان مرا متقاعد کنند بجای اینکه به من حمله کنند.

از مقاله های شما بسیار آموختم، و از شما متشکرم که با نسل من ارتباط سالم برقرار می کنید.

سپاسگزارم
۱۹۷٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : دامون سرخ و یک سبز، نظرتان را مفهوم نیست.
من چیزی از نظرهای دامون سرخ و یک سبز دستگیرم نشد، لطفا صریح و واضح منظورتان را بیان کنید. مرسی.
۱۹۷۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : DAMOON SORKH

عنوان : INHA ADAT DARAN BE NEGH ZADAN
IN JAMAAT HANOOZ DAR ROOSTAHAIE KORDESTAN VA TORKAMANSAHRAIE SALHAIE ۶۰ DAMANEAND
۱۹۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : یک سبز

عنوان : امر بر شمامشبه شده
شما برپایه کدام پشتوانه اجتماعی چنین مغرورانه پیش شرط می گذارید؟
شما برپایه کدام پیشینه تاریخی چنین مغرورانه پیش شرط می گذارید؟
شما برپایه کدام موضع گیری درست تان حد اقل در ۱۶ سال گذشته چنین مغرورانه پیش شرط می گذارید؟
رفقا امروز فکر و اندیشه بکار می آیند و نه بوی باروت بخود آیید
۱۹۷۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : عدم "باخت کامل" طرف های درگیر و فرآیند گذار به دمکراسی پایدار
خلاصه تراژدی کنونی ملت ایران این است که یک نفر شش نفر را منصوب می کند و توسط این شش نفر همه ارگان ها و نهادهای حکومتی را، و از جمله ارگان کنترل کننده خودش (مجلس خبرگان)را؛ به کنترل خود در می آورد. بنابراین از هیچکدام از این ارگان ها، و سایر نهادهای انتصابی او مثل قوه قضاییه، نمی توان خلاف خواست او انتظاری داشت.

اما اکنون در آستانه رستاخیز بزرگ ایرانیان هستیم که در تلاش و جانفشانی برای پایان دادن به این نمایش مضحک سی ساله و توهین به شعور ملت می باشند.

جنبش سبز می خواهد بطور مسالمت آمیز و با تشکیلات و سازماندهی نیم بند موجود و با رهبران موجود که هنوز علایق عاطفی با انقلاب ۵۷ و آیت الله خمینی دارند، قدمی بزرگ به سوی نهادینه کردن دمکراسی بردارد.

به گمان من مشکل ما نه شخص علی خامنه ای است و نه احمدی نژاد و نه رفسنجانی و نه جنتی و دیگران. مشکل ما سیستمی است که به یک نفر اجازه می دهد با انتصاب شش نفر هر کاری خواست انجام دهد. حالا یک عده هم این وسط منافع خود را می برند، مثل نظامیان و موتلفه و آیت الله های کارخانه دار و دور و بری های احمدی نژاد و دیگران… که نمی توان یک دفعه همه منافعشان را قطع کرد و در موقعیت مرگ و زندگی قرارشان داد.

از طرف دیگر نمی توان مسائل سیاسی را به مقوله “حق” و “باطل” سپرد چرا که از آن “راه حل” سیاسی در نمی آید. چون هر طرف خود را حق می داند و دیگری را باطل. اینجاست که مسائل سیاسی را حسینی-یزیدی کردن هم اشتباه است.

با توجه به محدویت های موجود از جمله رهبری و سازماندهی جنبش، عدم دیپلماسی خارجی جنبش، کمتر کردن هزینه های جنبش، و به منظور پیوستن بخش مهمی از نیروهای صادق تر حاکمیت به جنبش، طرح شش ماده ای زیر به گمان من عملیاتی است.

این طرح در شهریور ماه ارائه شد و ویژگی آن این است که در این مرحله هیج طرف را در وضعیت “باخت کامل” نمی دهید. در نتیجه تعداد موانع برای گذار مسالمت آمیز به دمکراسی و مقاومت در برابر فرآیند “تغییر” سیستم کنونی به یک نظام دموکراتیک را کمتر می کند.

نگارنده بر این باور است که اگرطبق طرح شش ماده ای زیر دولت به رسمیت شناخته بشود، در دراز مدت به نفع کشور و مردم است.

باید به این دور باطل که در کشور ما همیشه یک عده حکومت کرده اند، و یکی عده با آن مبارزه؛ پایان داده بشود. باید یاد بگیریم با هم کار کنیم و در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشیم. اگر طبق طرح زیر بتوانیم انتخابات بعدی مجلس را “آزاد” برگزار کنیم، مبارزات و جانفشانی های صد ساله این ملت به نتیجه رسیده است. (در عراق و افغانستان که بعثی ها و طالبان را به بازی نگرفتند، هنوز آدمکشی و جنگ ادامه دارد).
۱۹۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : آریا

عنوان : سگ زردبرادرشغا ل است
بهتراست امروزاینراباورکنیم که تمامی دست اندرکاران رژیم منحوس وخونبارآخوندی ازاول
تاامروزش برای کشتارمردم ونابودی ایران درتمامی ابعادش ،باستخدام کشورهای سلطه
گردرآمده اند،این رژیم ضدبشری وضدایرانی بایددرکلییت وتمامییتش نابودگردد،هرکدام از
اینهاازدیگری بدتراست،بخصوص موسوی که موذیانه میکوشدتاراه نابودی وکشتارماووطن
ماراادامه دهدولی بانامی دیگروازطریق همین مهره هائی که باشکال مختلف وعناوینی
دیگراینجاوآنجامیپلکند.اگرموسوی شعارمرگ بردیکتاتورومرگ برخامنه ای ومرگ برحکومت
اسلامی راسردادوخواهان سقوط این رژیم ضدایرانی شدشایدبتوان باواعتمادکردگرچه
توبه‍ی گرگ مرگ است،سابقه‍ی این شیادوجانی درسی سال گذشته چون روزروشن است.
۱۹۷۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : آخرین حربه رژیم : اعدام‌های سریع و فله‌ای.
دوستان شاید موسوی با همین سازشکاری بتواند جلوی خونریزی وحشتناکی که در پیش است بگیرد. از این نظر من برای موسوی احترام قایلم اگر سازشکاری او بتواند جلوی کشتار مردم بیگناه را بگیرد. روزهای شومی در انتظار ایرانیان داخل کشور است، نباید در خارج نشسته هی گفت لنگش کن. به مقاله بسیار مهم دکتر باقر زاده توجه کنید. آدم را بشدت نگران میکند:
" حاکمیت ظاهرا به کاربرد خشونت علیه دستگیرشدگان مصمم است و ممکن است بیانیه «آشتی‌جویانه» موسوی نتواند آتش شهوت خشونت‌طلبی مستبدان حاکم را خاموش کند. چوبه‌های دار و جوخه‌های آتش در راهند....راه دومی که سیاستگزاران رژیم برای مقابله با تظاهرات وسیع و ساختارشکنانه روز عاشورا برگزیده‌اند اعمال قهر و خشونت حد اکثر است. رژیم از حربه‌های متعددی در چند ماه گذشته ‌- از ضرب و شتم و قتل در خیابان‌ها تا دستگیری‌های وسیع و شکنجه‌های تا حد مرگ و محاکمه‌های نمایشی و محکومیت‌های طولانی زندان ‌- برای سرکوب جنبش سبز بهره گرفته است. ولی این همه در کار موثر نبوده است و بلکه جنبش را عمیق‌تر و رادیکال‌تر کرده است. اکنون رژیم بر آنست که آخرین حربه‌های سرکوب در زرادخانه خشونت خود را به کار بگیرد. یکی از این حربه‌ها که در دهه اول حاکمیت جمهوری اسلامی وسیعا به کار گرفته شد و اکنون زمزمه‌های تکرار آن شنیده می‌شود اعدام‌های سریع و فله‌ای است: قتل عام اسیران سیاسی....
احتمالا درک همین خطر است که میرحسین موسوی را واداشته تا بیانیه‌ای آشتی‌جویانه صادر کند و در آن با ذکر این که خود نیز از قربانی شدن در این موج سرکوب واهمه‌ای ندارد راه‌هایی را فرا روی حاکمیت قرار دهد تا اگر اراده‌ای برای خروج از این بن بست هست از آن راه‌ها استفاده شود. ولی ظاهرا این اقدام نیز به مذاق تدارک‌کنندگان موج اعدام خوش نیامده..."
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/۲۰۵۱۹/
۱۹۷۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : m m

عنوان : اشتباه نظام - اشتباه مردم
اشتباه نظام، اشتباه مردم

اشتباه بزرگ نظام در این است که تعداد مخالفین را بسیار اندک میبیند و بر این باور است که آنان را میتوان با سرکوب خاموش کند
واشتباه مردم در این است که فکر می کنند تنها با آمدن به خیابان میتوان نظام را وادار به عقب نشینی و یا سرنگون کرد
مردم باید بر روی خواستهای به حق خود به اشکال مختلف پا فشاری کنند و این یک راه حل برای رسیدن به بخشی از این خواستهاست

باید هر چه زودتر نشستی فوری با شرکت این افراد صورت گیرد:

آقای هاشمی رفسنجانی ، آقای موسوی ،آقای کروبی، آقای خاتمی، آقای مهندس عزت الله سحابی، یک نفر نماینده از سوی آیت الله صانعی، یک نفر نماینده از سوی آقای خامنه ای، یک نفر نماینده از سوی مجلس خبرگان، یک نفر نماینده از سوی شورای نگهبان، یک نفر نماینده از سوی قوه قضاییه، یک نفر نماینده از سوی مجلس شورای اسلامی، یک نفر نماینده از سوی نهاد ریاست جمهوری.

اهداف این نشست به شرح زیر باید دنبال شود:

۱- آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و همه دستگیر شدگان ۷ ماه اخیر

۲- پرداخت غرامت به خانواده شهدا و آسیب دیدگان وقایع اخیر و پوزش و دلجویی از همه کسانی که مورد بی احترامی و ضرب و شتم قرار گرفته اند

۳- برکناری فوری آمرین و عاملین قتل و شکنجه و سرکوب مردم

۴- آزادی مطبوعات و عقیده و بیان برای همه شهروندان

۵- پرداخت فوری حقوق معوقه کارگران و آزادی فوری وبدون قید و شرط همه فعالین سندیکاهای کارگری

۶- تشکیل یک نهاد ویژه برای ایجاد کار برای جوانان

۷ - انحلال فوری و واقعی ارگانهای سرکوبگر مخفی نظیر گروه موسوم به لباس شخصی ها و زندانهای مخفی و غیر رسمی

۸ - تبدیل صدا و سیما به یک ارگان غیر وابسته به دولت و در خدمت ملت

۹ - تنش زدایی فوری در سیاست خارجی و حل فوری مسله انرژی هسته ای با حفظ حق مسلم ملت ایران برای برخورداری از استفاده صلح آمیزاز انرژی هسته ای

۱۰- تشکیل یک نهاد بازرسی ویژه برای جلوگیری و پایان بخشیدن به نفوذ ارگانهای نظامی و مسلح در امور سیاسی و به ویژه اقتصادی

۱۱- تشکیل کمیته سرپرستی نهاد ریاست جمهوری برای یک دوره ۶ ماهه

۱۲- فراهم کردن مقدمات انتخابات جدید و آزاد و عادلانه و بدون هرگونه دخالت و اعمال نفوذ ارگانهای نظامی و غیر مسئول برای مقام ریاست جمهوری
۱۹۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : آماده شهادت بودن ربطی به سازشکاری در برنامه ندارد.
آقای مستشار اینکه کسی در موقعیت موسوی بگوید من آماده شهادتم چندان چیز عجیبی نیست و چیزی را ثابت نمیکند. او چه آماده شهادت باشه یا نباشه در موقعیت پر ریسکی قرار دارد و گفتن این حرف بیشتر ملات احساسی را برای هوادارانش زیاد میکند اما نه برای حکومت. این یعنی آهای مردم من خیلی مظلومم و اینا میخواهند به من ظلم کنند. این را خاتمی که هرگز تحت فشار اینچنینی نبوده شاید ده بار تابحال زمانی که در قدرت بود، تکرار کرده است و هی سازش هم میکرد. من ایرادی به موسوی نمیگیرم، اما شما که نمیتوانید بر اساس شعار این یا آن، یا از این دست ادعاها و تعارفهای اسلامی معمول فرهنگ ایرانی عمل یا حرف کسی را تحلیل کنید که! تازه گیریم به خیال خودش آماده شهادت است هم در حرف هم در عمل. باز هم این دلیل نمیشود که برنامه پنجگانه اش برای حفظ مردم و نه جان خودش سازشکارانه باشد.
۱۹۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨       

    از : ققنوس در قفس

عنوان : جدا نیاید ان روز ی که مطبوعات ازاد داشته باشیم!!
نه این که من خودم بهتر از هیچ یک از کسانی هستم که می خواهم از ان ها انتقاد کنم، ولی خوب همین هستیم دیگر !! همیشه هم همین طور بوده ایم.

این سایت به واقع تنها مطبوعه ازاد است که نظر افراد بدون سانسور همان لحظه به چاپ می رسد و خود نمونه ای است گویا ، از مشکل عظیم کلی که ما ایرانیان در بحث و گفتگو با هم داریم. تازه خوشبختانه افراد مراجع به این سایت لومپن های جامعه نیستند و گویا این سایت را نمی شناسند و یا به درد کارشان نمی خورد و گذاشته اند برای باسواد های جامعه و فرهیختگان، و فحاشی های و فرهنگ چارواداری و رکیک ان ها را اقلا نداریم، که اکثریت جامعه هستند .

جدا نیاید ان روز ی که مطبوعات ازاد داشته باشیم!!

می گویند در بعد از شهریور ۱۳۲۰ برای مدتی جراید ازادی کامل داشتند و چنان بلبشو و تهمت زدن و باج بگیر ی و فحاشی های رکیک و هتاکی های وحشتناکی در جراید و مجلات براه انداخته شد که همه مردم ارزوی سانسور و حذف مطبوعات را داشتند، که خوشبختانه سریعا همان طور هم شد.

حالا هم نظرات و مطالب اقایان و خانم های محترم در همین یک مورد کمابیش ساده را می بینیم.

همه به هم می پرند، محترمانه فحاشی می کنند. هیچ کس معلوم نیست چه می خواهد بگویدف همه با همه چیز مخالفند و راه حلی هم ندارند، ، فقط می خواهد مخالفت کند، فرق نمی کند با چی ، فقط مخالف است و نق می زند ومی گوید لنگش کن. کوچکترین سابقه سیاه افراد مبارز ر اکه اقلا جرات کرده در ایران بماند را هرگز فراموش نمی کنند. طرف برا ی ما خودش را جلو انداخته و گلوله خورده ، این ها باور نمی کنند که این خون است که دارد بیرون می زند و می گویند باید بفرستیم ازمایشگاه تایید کند ، والا کلاهبرداری دارد می کند و با ان هاست. طرف مرده است ، می گویند خودش را به مردن زده. . . همه را خائن و شارلاطان می دانند. . طوری شروع می کنند که هیچ تناسبی با اخر مطلب اش ندارد.


ازادی و دموکراسی را مردمی باید داشته باشند که امادگی و لیاقت به دست اوردن و بخصوص نگاه داشتنش را تمرین کرده باشند. ایا ما حتی در خانه های مان این تمرین را می کنیم.؟

ارشادم کنید، چون می بینید که خودم هم مصداق کامل انتقاد خودم هستم و فقط دارم نق می زنم و مخالفت می کنم!!
۱۹۶۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨       

    از : sheydayee

عنوان : سپاه و خامنه ای را ترساندید و حالا باید شکر خوردن و التماس کردن پیشه کنید۰ آیا هیچ از خود پرسیده اید چرا هنوز اسرائیل برای شما تابو است
اگر موسوی عقب ننشسته پس چرا لحن همه وبسایت ها و حتی کامنت گذاران که تا دو روز پیش دم از فروپاشی رژیم میزدند و شمارش معکوس را آغاز کرده بودند یکدفعه عوض شد حتی بعضی از آنها مثل جنبش شکست نخوردگان و بهنام قدیمی و ... پا را از این هم فراتر نهاده و شروع به تقسیم غنیمت کرده چریک بازی و تروریست مداری را می ستودند و ضمن نفی حق فعالیت سیاسی سلطنت طلبان و ملیها و ملی مذهبی ها و حتی رفقای غیر مسلحشان توده ای فدایی ها (که اکنون به رادیو فردا نفوذ کرده و انتظار دستمزد از امپریالیسم جهانخوار ! سابق دارند در قبال کوبیدن بازرگان و ملی مذهبی ها- همان کاری که با مصدق کردند) خبر از حاکمیت قریب الوقوع چپ مزدور مسلح و شکست بقیه می دادند۰
چی شد پس ؟
شماها جز اینکه مثل لاشخور منتظر بشینین ملت و ملی ها و ملی مذهبی ها و لیبرالها حرکتی ایجاد کنند و موجی بعدش شما بپرید وسط موج سواری و آرتیست بازی و توطئه تا خراب کردن آن کار دیگری هم بلدید ؟ این جنبش را امثال زید آبادی و مجید توکلی و بهاره هدایت و قوچانی و باقی و گنجی و سروش و سحابی و رحمانی و کرباسچی و نوری و .... با خون دل راه انداختند و شما هنرتان تحمیل موسوی و بهزاد نبوی بود به آن
و بعد تزریق دروغ و رادیکالیزم به آن تا مردم را بترسانید و پراکنده کنید۰
سپاه و خامنه ای را ترساندید و حالا باید شکر خوردن و التماس کردن پیشه کنید۰ همین کار را با خاتمی کردید۰
آیا هیچ از خود پرسیده اید چرا هنوز اسرائیل برای شما تابو است ولی خمرهای سرخ و استالین و پوتین هنوز مورد حمایت شماست؟

لطفا یک نفر چپ به این مو ضوع که زورگویی آشکار دولت علیه فدراسیون فوتبال ایران است اعتراض کند (پوتین با اسرائیل رابطه دارد۰) مخصوصا ناصر مستشار که طرفدار حمله اسرائیل بود زمان بوش.

هاآرتص: مقامات فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی به فدراسیون فوتبال اسراییل پیام تبریک فرستادندجلال یحیی زاده رییس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در این باره به خبرگزاری فارس گفته است که بالاترین مقام فدراسیون فوتبال باید در این زمینه پاسخگو باشد

اما علی سعیدلو معاون رییس جمهوری و رییس سازمان تربیت بدنی گفته است در صورت اثبات این خبر با مسئولان فدراسیون فوتبال قاطعانه برخورد خواهیم کرد.
۱۹۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨       

    از : ایران پرست

عنوان : خامنه ای ایران را کره شمالی خواهد کرد. برای این از موسوی باید تشکر کرد.
موسوی پشتیبانی ایرانیان داخل و خارج کشور را داشت و به یک اشاره همه ما را می توانست بسیج کند ولی نکرد. می توانست دستور اعتصاب عمومی بدهد ولی نداد. می توانست به مردم بگوید در خانه هایتان بمانید تا خامنه ای جام زهر را بنوشد ولی نکرد. او هیچوقت نمی خواست کاری بکند و هیچوقت هم به ذهنش خطور نمی کرد که مردم چنین هیاهویی بواسطه تقلب در انتخابات بپا کنند. مگر دفعه پیش رژیم تقلب نکرده بود پس چرا هیاهو نشد؟ فکر می کرد اینبار هم نمی شود. او بدنبال سهم خود و هواداران اصلاح طلبان، خودی های خودش، بود. با حوادث عاشورا او قدرتمندتر شده بود ولی این قدرت را نمی خواست چون می دانست خودی هایش در جنبش سبز نوار باریکی است کا در دراز مدت تاب بدنه اصلی سکولار و دمکرات را نخواهد آورد. او سر تعظیم به خداوندش خامنه ای فرود آورد و ایران ما را به تبدیل شدن به کره شمالی هل داد.
۱۹۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : مالک یک رای

عنوان : رای من دو بار دزدیده شده است، یکبار بوسیله احمدی نژاد متقلب و یکبار بوسیله موسوی شعبده باز.
از بیانیه موسوی به هیچ عنوان نباید حمایت کرد چون او با این بیانیه بدون اجازه و مشاوره با مالکین آراء، رای یک سوم کل جمعیت ایران به خود را دزدید و به خامنه ای تقدیم کرد. بر خلاف احمدی نژاد که با تقلب ناشیانه رای مردم را دزدید و همه فهمیدند، موسوی مثل یک شعبده باز تردست طوری آراء مردم را کش رفت که حتی حقوقدانان «برجسته» ایرانی هم یا نفهمیدند و یا خود را به کوچه علی چپ زدند. آقای موسوی باید بداند که یک قرارداد اجتماعی بین او و مردم بسته شده بود که از رای مردم حفاظت کند و مکلف بود طبق خواسته مردم رای هایشان را پس بگیرد و نه اینکه از کیسه خلیفه ببخشد. وای بر تو موسوی و هوادارانت.

آیا بازماندگان ایثارگران در راه آزادی و دمکراسی و قربانیان شکنجه و تجاوزهای جنسی از این بیانیه حمایت خواهند کرد؟ اگر شما جای آنها بودید از این بیانیه حمایت می کردید؟ آیا شما که به امید با اردنگی بیرون انداختن احمدی نژاد در داخل و خارج از کشور به صندوق های رای هجوم بردید از این بیانیه حمایت می کنید؟ آیا از اعضاء اتحاد جمهوری خواهان و هوادران اصلاح طلبان که مرتب الان در مصاحبه هایشان گوش ما را از «محسنات» این بیانیه کر کرده اند حمایت می کنید؟ مگر اینها نبودند که ماه ها آیت الله بی بی سی و صدای آمریکا میکروفون های خود را کاملأ در اختیارشان گذاشته بودند که بدینگونه شما را به پای صندوق های رای بکشند و مرتب بگویند اگر بازار رای بسیار گرم باشد امکان تقلب خیلی کم خواهد بود؟

چه کسی به موسوی اجازه داده است که آراء مردم را به پای خامنه ای بریزد؟ رای من کو؟ رای مرا پس بده؟

وای بر تو موسوی هواداران مغرضت
۱۹۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : vaghegara

عنوان : دو دیدگاه متفاوت ولی مهم
بنی صدر از عقب نشینی موسوی از رای من کو و عدم مشروعیت رژیم می گوید۰ بسیار منطقی و واضح۰

http://news.gooya.com/didaniha/archives/۲۰۱۰/۰۱/۰۹۸۴۶۸.php

امیر احمدی از دلایل حمایت غرب از جنبش سبز و مرز این حمایت می گوید۰ خیلی واقع گرایانه و با شناخت کامل از ایران و امریکا و جناح های اثر گذار۰


http://www.dw-world.de/dw/article/۰,,۵۰۷۸۵۱۸,۰۰.html
۱۹۵٨۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : طرحی برای آشتی ملی که از شهریورماه روی میزه
۱) استعفای فقهای شورای نگهبان و انتصاب اعضای جدید شورای نگهبان توسط رهبر از بین فقهای بیطرفی که مراجع تقلید معرفی می کنند (هر مرجع یک نفر) .


۲) به رسمیت شناختن ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و انتصاب آقای موسوی به معاونت اولی رئیس جمهور و آقای کروبی به عنوان وزیر کشور توسط آقای احمدی نژاد.


۳) تشکیل یک شورای مشورتی ملی برای هئیت دولت از رهبران احزاب، نهادهای مدنی، و شخصیت ها و نخبگان که توسط مجمع تشخیص مصلحت پیشنهاد می گردد.


۴) اعلام عفو عمومی و امکان بازگشت بدون دغدغه هموطنان خارج از کشور.


۵) برگزاری انتخابات آزاد مجلس شورا (در زمان مقرر یا زودتر) با نظارت شورای نگهبان جدید.


۶) اصلاح قوانین موجود برای تضمین حقوق شهروندی توسط مجلس جدید.
۱۹۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : باز هم دیر امده زود می خواهید بروید
طبق معمول آقای ف تابان نظرات کمونیستها را دوست ندارد و زود بر میدارد. من در نظر قبلی که آقای ف تابان برداشت گفتم که اصلا عقب نشینی نبوده است. آقای موسوی همانطور که خود گفته بود برای سرکوب جنبش مردم آمده بود و حالا نیز دارد همان حرف را به جناح مقابل میزند که اگر سازش نکند نه از تاک می ماند و نه از تاک نشان. این جنبش انقلابی هم دیگر آرام نخواهد گرفت. تمام فلسفه آمدن اقسام ملی مذهبی ها برای همین سر بر آوردن جنبش انقلابی است. اگر نه آقای موسوی مشغول نقاشی کشیدنش بود و بقیه هم مشغول غر و لند زدن. این جنبش انقلابی و خطر سرنگونی رژیم است که انواع و اقسام شخصیتها را به میدان آورده که مردم را از خشونت بترسانند و گویا وقتی رژیم سرکوب می کرد و تجاوز می کرد و می کشت و مردم سکوت می کردند خشونت نبود ولی همینکه مردم درس به این مزدوران دادند و شعار های ساختار شکن دادند مرتکب خشونت شدند. اینها از مردم مثل جن از بسم الله می ترسند و تما م ترسشان از همین است که این مردم روز عاشورا به خیابان آمدند و تمام محاسبات اینها رابرای جمهوری اسلامی دوم به هم ریختند. این جنبش کمتر از سرنگونی به چیزی تن نمی دهد. گاهی حمله می کند بعد عقب می نشیند تا نیرو جمع کند و دوباره دست به حمله می زند و هر بار در حمله در مقایسه با قبل دهها قدم جلوتر می رود. این جنبش را از سرکوب نترسانید. برای سرکوب احتیاج به وحدت در بالا ست و این وحدت وجود ندارد و مردم هم این را خوب فهمیده اند. به نامه رضایی نگاه کنید. به بیانیه موسوی نظری بیندازید. به نامه وحشت سحابی بنگرید. اینها همه از جنبش انقلابی مردم در روز عاشورا ترسیده اند. هر گونه تاکتیکی بایستی طوری باشد که رژیم نتواند جناحهای خود را متحد کند. تا این اتحاد شکل نگیرد سرکوب ممکن نیست. جنبش انقلابی برای سازمان دادن خود به تشدید شکافهای بیشتر در رژیم احتیاج دارد. بنابراین بیانیه موسوی را چه عقب نشینی ارزیابی کنید چه آنرا سازش چه آنرا التیماتوم فرقی نمی کند. مردم با اینها خوب بلدند بازی کنند. تا موقعی که موسوی فکر می کند که میتواند این جنبش را سوار شود باید به این فکر دامن زد تا امید جناحی از رژیم از سوار شدن بر جنبش قطع نشود. باید همیشه کاری کرد که موسوی بدنبال جنبش بدود. این مانع از وحدت جناحها شده و سرکوب را غیر ممکن می سازد. تا بحال جنبش انقلابی توانسته قدم به قدم اینها را بدنبال خود بدواند و بایستی به این کار ادامه بدهد. جنبش انقلابی تا در خیابان رای میدهد متعلق به چپ جامعه است. همانطور که نامه سحابی نشان میدهد و مواضع بهنود وغیره. اینها تنشان از شنیدن حرف انقلاب و قدرت مردم کهیر میزند. جنبش انقلابی برای آزادی ، برابری و یک حکومت انسانی آرام نمی ایستد. این را از ۶ ماه پبش و حتی قبل تر از این گفته بودیم و عاشورا فقط صحت این
گفته را نشان داد. بایستی این جنبش را در خیابانها تقویت کرد و در عین حال نگذاشت جناحها متحد شوند. پیروزی از آن مردم است. این جنبش انقلابی میرود که انقلابی دیگر را در ایران بوجود آورد که انقلاب روسیه و فرانسه در مقابل آن بسیار کوچک خواهد بود. انقلاب انسانی برای حکومتی انسانی به بهترین وجهی این انقلاب را توضیح می دهد. بیانیه آقای موسوی نیز فقط می تواند شکاف بین جنبش ملی اسلامی را چه در حکومت و چه در مقابل آن بیشتر کند و این به نفع مردم است جون نمی توانند سرکوب کنند.
۱۹۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : مهرداد آریان

عنوان : طرح آشتی ملی
طرح آشتی ملی


برای برون رفت از بن بست و بی ثباتی ملی باید هر چه زودتر نشستی فوری با شرکت این افراد صورت گیرد:

آقای هاشمی رفسنجانی ، آقای موسوی ،آقای کروبی، آقای خاتمی، آقای مهندس عزت الله سحابی، یک نفر نماینده از سوی آیت الله صانعی، یک نفر نماینده از سوی آقای خامنه ای، یک نفر نماینده از سوی مجلس خبرگان، یک نفر نماینده از سوی شورای نگهبان، یک نفر نماینده از سوی قوه قضاییه، یک نفر نماینده از سوی مجلس شورای اسلامی، یک نفر نماینده از سوی نهاد ریاست جمهوری.

اهداف این نشست به شرح زیر باید دنبال شود:

۱- آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و همه دستگیر شدگان ۷ ماه اخیر

۲- پرداخت غرامت به خانواده شهدا و آسیب دیدگان وقایع اخیر و پوزش و دلجویی از همه کسانی که مورد بی احترامی و ضرب و شتم قرار گرفته اند

۳- برکناری فوری آمرین و عاملین قتل و شکنجه و سرکوب مردم

۴- آزادی مطبوعات و عقیده و بیان برای همه شهروندان

۵- پرداخت فوری حقوق معوقه کارگران و آزادی فوری وبدون قید و شرط همه فعالین سندیکاهای کارگری

۶- تشکیل یک نهاد ویژه برای ایجاد کار برای جوانان

۷ - انحلال فوری و واقعی ارگانهای سرکوبگر مخفی نظیر گروه موسوم به لباس شخصی ها و زندانهای مخفی و غیر رسمی

۸ - تبدیل صدا و سیما به یک ارگان غیر وابسته به دولت

۹ - تنش زدایی فوری در سیاست خارجی و حل فوری مسله انرژی هسته ای با حفظ حق مسلم ملت ایران برای برخورداری از استفاده صلح آمیزاز انرژی هسته ای

۱۰- تشکیل یک نهاد بازرسی ویژه برای جلوگیری و پایان بخشیدن به نفوذ ارگانهای نظامی و مسلح در امور سیاسی و به ویژه اقتصادی

۱۱- تشکیل کمیته سرپرستی نهاد ریاست جمهوری برای یک دوره ۶ ماهه

۱۲- فراهم کردن مقدمات انتخابات جدید و آزاد و عادلانه و بدون هرگونه دخالت و اعمال نفوذ ارگانهای نظامی و غیر مسئول برای مقام ریاست جمهوری
۱۹۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار ۱۲ دی ۱۳۸۸

عنوان : آمادگی شهادت یا سازش میرحسین موسوی، کدامیک؟
مهندس میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۷: «بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین‌تر از آن شهدا نیست«

به نظر من کسی که برای رسیدن به آرمان‌هایش، اعلام آمادگی شهادت می‌کند ـ همزمان نمی‌تواند سازشکار باشد! همه بخوبی می‌دانیم که آقای میر حسین موسوی یک شخصیت سیاسی برای براندازی نظام نیست چرا که ایشان همواره در پیام‌های‌شان تاکید بر برگشت به اصل نظامی که وعده های ناب و منزه‌ائی که جمهوری اسلامی در آغاز به مردم ایران داده‌اند و هرگز اجراء نکرده‌اند، است. ما نیز از ایشان نباید تقاضای شعارهای دلخواه خود را داشته باشیم. ایشان هم‌چنان در ایران زندگی می‌کنند و هنوز به راه کارهای سیاسی خود اعتقاد وافر دارند و این حق دمکراتیک و طبیعی ایشان می‌باشد.



مهندس میرحسین موسوی از همان آغاز به «خود رهبری مردم» در جنبش سبز تاکید فراوانی داشته‌اند وهمواره بدین موضوع اشاره کرده‌اند که خود مردم رهبر جنبش هستند نه کس دیگر؟ در ایران فقط در دوره دکتر مصدق «خودرهبری مردم» سیاسی داشته‌ایم که ایشان آنرا تحت عنوان (مجلس آنجائی است که مردم هستند، دکتر محمد مصدق فرموله کرده بودند) رسما آنرا بارها اعلام نمود. اینک مدت‌هاست که مهندس موسوی نیز به آغاز حرکت ملی مردم در جنبش کنونی گردن نهاده‌اند و این موسوی است که از رهبری «خود رهبری مردم» دنباله روی می کند نه مردم از موسوی! به گفته میر حسین موسوی در بیانیه ۱۷ چنین آمده است «همواره به اینجانب و دوستان گفته می‌شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابان‌ها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت» بدین موضوع بسیار اساسی باید انگشت گذاشت که در تمام اعتراضات گسترده ائی که بعد ازکودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد از جانب مردم روی داده است، مردم کاملا خود کار وارد صحنه شده‌اند و توسط «خود رهبری مردم» همه اعتراضات شکل گرفته است. مردم ایران مدتهاست که به دانش سیاسی دست یافته‌اند و بسیار ماهرانه از تاکتیک‌های معین برای رسیدن به اهداف خویش بهره می برند. بعد از سخنرانی تائید آمیز خامنه‌ای از انتخابات کودتائی ۲۲ خرداد نیزـ مردم خود در تظاهرات سرنوشت ساز و اعراضی شرکت کردند «نه» به تقاضای کروبی و موسوی! تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در روزعاشورا همه معادلات سیاسی را برهم زد و آنچنان ضربه مهلکی بر پیشانی حکومتیان وارد آورد که سازش‌کارترین نیروهای سیاسی چه داخل و خارج از ایران ـ خبر سرنگونی رژیم را به همگان نوید دادند. اگر سازشی در بالا علیه جنبش سبز می توانست صوت بپذیرد، این در قبل از تظاهرات عاشورا و جنایت های رژیم در آنروز شاید برخود شانسی داشت اما اینک برای مماشات بسیار دیر شده است. مردم ایران مدتهاست که بطور خود آگانه و خود جوش به ابتکارات سیاسی مشخص دوره‌ای ،تنظیم شعارهای سیاسی و برنامه های درازمدت معین ـ دست می‌زنند.



اما سران حکومت به خوبی می‌دانند که جنبش کنونی وابسته به یک شخصیت و یا یک جریان نیست که با زدن یکی از آنها مانع پیشرفت جنبش سراسری گردند، بلکه جنبش حاضر همچون آتشی است که عمارات جنایت را یکی پس از دیگری در شعله‌های خود می‌سوزاند وپیش می‌رود. خمینی بارها به مردم آموخته بود که انقلاب اسلامی وابسته به یک شخص نیست اینک نیز جنبش سبز مردم ایران نیز وابسته به اشخاص معین نیست! جنبش سبز پس از یک دوره زمستان طولانی پس از ذوب شدن یخهای منجمد از کوهسارها جاری شده است و به رودخانه‌های سهمگین تبدیل شده و می‌خواهد به دریاها ی آزاد بپیوندد. کلام آخر اینکه ـ هر نیروئ درحال حاضر اگر بخواهد، حرکت جنبش سبز مردم ایران را سد یا منحرف سازد، مطمئنا نابود خواهد شد. از آنجائی‌که میر حسین موسوی در آغاز عامل اصلی حرکت جنبش سبز مردم ایران نبوده است پس بنابراین ایشان نیز نمی‌تواند از حرکت این جنبش جلو گیری نمایند. نیروهای سیاسی بهتر است همانطوریکه آقای موسوی تقاضا کرده است همه وظائف سیاسی را به گردن میرحسین موسوی نیاندازند فقط خود را در کنار مردم هماهنگ کرده و به مبارزه منطقی و ملی ادامه دهند.
۱۹۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : زمان نتیجه گیری از صد سال مبارزه برای آزادی است
جاده مبارزه برای آزادی خطی و نقلی نیست. باید انعطاف پذیر بود، تاکتیک داشت، هوشیار بود .... تا سرانجام عروس آزادی را در بر گرفت.
بیانیه تند و تیز صادر کردن و لیستی از آرزوهای خوشگل و شیک تهیه کردن نبوغی لازم ندارد.
۱۹۵٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : samery

عنوان : انعکاس تظاهرات دولتی چهارشنبه در مطبوعات فرانسه
حالا که همه چیز تمام شد لطفا بگویید حقیقت چه بود؟ چند نفر در تظاهرات دولتی شرکت کردند که موسوی عقب نشست ؟ چند نفر طرفدار موسوی و چند نفر برانداز شرکت کردند؟ چرا رمضان زاده ترسیده از کنترل ناپذیر بودن ؟ چرا شما که آزادترین وبسایت بودید سانسور می کنید؟
سایت پیک نت عکسهایی از خانمهایی که پوشش و آرایش آنها به فاطمه کماندو نمی ماند منتشر کرده که عکس خامنه ای را در دست دارند۰ آیا موسوی و جنبش سبز دارند طبقه متوسط را از دست می دهند یا باز می خواهیم بگوییم اینها لبنانی هستند؟

لوموند روزنامه عصر چاپ فرانسه در شماره امروز، با اشاره به تظاهرات دولتی روز چهارشنبه، ۳۰ دسامبر، گزارش می دهد: شرکت کنندگان که با اتوبوس به محل تظاهرات آورده شده بودند و یا افرادی که بهنگام تعطیلی مدارس و یا از کارخانه ها که به منظور شرکت در راهپیمائی از سوی مدیریت تعطیل شده بودند، در این راهپیمائی شرکت داشتند وجمعیت عظیمی را تشکیل می دادند.

لاکروآ، روزنامه صبح چاپ پاریس، تعداد شرکت کنندگان در تظاهرات روز گذشته را صدها هزار نفر و رسانه های داخل ایران این تعداد را میلیونها نفر گزارش می کنند. به نوشته لاکروآ شرکت کنندگان به نشانه حمایت از محمود احمدی نژاد و رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای در تعدادی از شهرهای ایران دست به تظاهرات زده بودند و به رغم اینکه دفتر نامزد معترض، میر حسین موسوی، در نزدیکی مسیر راهپیمائی واقع شده، هیچ گونه درگیری با معترضین گزارش نشده است
۱۹۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : مردم

عنوان : نظرات نامطلوب نباید باعث سانسور شود.
خدمت سردبیر اخبار روز،

با عرض سلام، لطفا بفرماییدچرا سر خط اول خبر بیانیه موسوی را حذف کردید؟

امیدوارم نظرات نامطلوب باعث حذف این سرخط مهم نباشد.
سپاسگزارم
۱۹۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : مهرداد

عنوان : دمکراسی قدم به قدم
جنبش سبز از انواع و اقسام گروه ها و اقوام و ملیت ها تشکیل شده است آقایان موسوی و ... هم به رهبری نمادین خود انتخاب کرده است. در این شرایط که مردم آزاده ایران در جنبش سبز گرد آمده اند و مبارزات خود را برای رسیدن به یک جامعه دمکراتیک پیش میبرند و در نیمه راه قرار دارند نباید گذاشت انشعابی در جنبش بوجود آید. آقای موسوی یا هر کس دیگری که نقش رهبری این جنبش رنگارنگ را دارد هر بیانیه ای که بدهد میتوان کمبودهایی در آن پیدا کرد ( از دید یک قوم یا حزب). اما در کل باید دید این بیانیه آیا جنبش را به هدف دمکراتیک خود نزدیکتر میکند یا نه. در این موقعیت اگر حکومت حتی یکی از بندهای این بیانیه را هم بپذیرد مانند آزادی زندانیان سیاسی یا آزادی مطبوعات یا اجتماعات یا... ما را یک قدم به هدف نزدیکتر کرده است. هیچکس در هیج جای دنیا یکباره به دمکراسی و همه اهداف خود نرسیده است و نمیرسد. برای رسیدن به آزادی و دمکراسی باید قدم به قدم و سنگر به سنگر پیش رفت.
۱۹۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : دل کباب

عنوان : سخنی با فعالان اپوزیسیون سکولار
در سی سالی که از عمر این حکومت نحس اسلامی می گذره صدها و شاید هزاران نفر دلسوز ایرانی در داخل و خارج، نوشتن و فریاد زدن که اپوزیسیون متحد شوید و نگذارید نوع آینده نظام باعث تفرقه شما شود. بدتر از حکومت اسلامی رژیمی نخواهیم داشت. آقای حسین باقر زاده یکی از این افراد دلسوز است.
اما نظریه پردازان اپوزیسیون و بخصوص چپ ها هی نوشتن و داد زدن که نه، اول باید سر اینکه چه می خواهیم متحد شویم تا بعد سر آنچه که نمی خواهی با هم همکاری کنیم.

جنبش سبز مردم خط باطلی بر طرز تفکر باصطلاح نظریه پردازان چپ کشید و نشان داد که میشود در اهداف و خواسته اختلاف داشت و در عین حال با حفظ این اختلاف با هم همگام شد و بر علیه دیکتاتوری مبارزه کرد. بی جهت نیست که مذهبی ای که هنوز از خمینی دفاع می کند در کنار چپ ترین ها و سلطنت طلب ترین ها راه می افتد و بر علیه خامنه ای شعار می دهد.
هنوز هم دیر نشده اگر مخالفان سکولار از چپ گرفته تا آقای رضا پهلوی و حزب مشروطه با هم متحد شوند و جبه ا ی بوجود آورند ، آنوقت مردم در مقابل سازش های احتمالی موسوی آلترناتیوی خواهند دید و امیدوارتر می شوند . امیدوارم چنین شود.
چپ هم خوبه اعتراف کنه که اون تآکیدهایش بر اشتراک در نوع نظام و شرط گذاری اش اشتباه بوده تا دوباره تکرار نشود.
۱۹۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : فرزان داد

عنوان : لطفا" اول نیروهای سکولار و دموکراتیک را جمع کنید بعد شعار انتخابات آزاد بدهید
با سلام

نوشته شما به این نکته اشاره نمیکند که در شرایط حاضر نیروهای سکولار و دموکراتیک دارای تشکلی تاثیر گذار نمی باشند. اگر به ترکیب شرکت کنندگان در تظاهرات دوران اخیر توجه کنیم روشن است که ترکیب غالب با نیروهای دارای گرایش سکولار و دموکراتیک می باشد ولی متاسفانه این برتری تعداد فعالین به هیچ وجه در صحنه سیاسی و در رهبری سیاسی جنبش خود را نشان نمی دهد. واقعیت این است که چه ما بخواهیم یا نخواهیم رهبری سیاسی کنونی در دست نیروهای مذهبی_ملی میباشد.

با نگاه گذرا به بیانیه پنج ماده ای موسوی روشن میشود که تمام قوانین حاکم بر داد و ستد های سیاسی را رعایت شده است, چه از نظر وقت شناسی (درست در شرایط قدرت نسبی که بعد از تظاهرات روز عاشورا ایجاد شده) و چه از نظر محتوی, چرا که اجرای حداقلی این مواد هم دستاورد قابل قبولی برای جنبش سبز به شمار میآید. درست است که در صورت تفافق نیروهای حاکم با این طرح همچنان نیروهای سکولار خارج از دور میمانند ولی هر آدم با انصافی این را میداند که عدم تشکل نیروهای سکولار و دموکراتیک ربطی به جنبش سبز ندارد.

خیلی دردناک است ولی باید پذیرفت که علیرغم گذشت سی سال جنبش سکولار و دموکراتیک مردم ایران به دلایل گوناگون از جمله به دلایل تاریخی, فرهنگی و اجتماعی هنوز اندر خم یک کوچه است و درست در زمانی که بیش از همیشه به آن نیاز بود متاسفانه غایب است.

با آرزوی سربلندی مردم ایران
۱۹۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : چرا موسوی مرتب فرصت های بدست آمده را یکی پس از دیگری می سوزاند؟
موسوی کافی بود همان روزی که سه میلیون با شعار رأی من کو بیرون آمدند از مردم میخواست تا وصول مطالبات خود در خیابان ها بمانند. از آنزمان تاکنون هم بارها فرصت داشت که از مردم بخواهد اعتصاب کنند، در خاته هایشان بمانند، مالیات ها و پول آب و برق ...ندهند ولی مردم را بازی داد. می توانست خواستار لغو اعدام و شکنجه شود و قوه قضاییه را بی اعتبار بخواند ولی نکرد. مردم از او پشتیبانی می کردند ولی بنظر می رسد او به مردم پشت کرده است. او می توانست کمر این نظام جابر را با پشتیبانی مردم بشکند ولی بنظر می رسد که خیانت کرده است. موسوی می توانست در این بیانیه اش خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی تا آخر این هفته باشد، می توانست خواهان ان شود که دستگیری های جدیدی از این به بعد صورت نگیرد ولی نکرد، چرا؟ فقط بدنبال چند قول و قرار آبکی است. اتحاد جمهوریخواهان خارج از کشور هم فقط با موسوی لاس سیاسی می زند.

حال کدام نیروی سیاسی آزادیخواه و دمکرات و دلسوز دل به دریا خواهد زد و شجاعانه و با اعتماد به نفس اطمینان مردم را بخود جلب خواهد کرد؟
۱۹۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : اینهم نظری است
آیا هنگام «نبرد نهایی» فرا رسیده است؟

در یک کلام، نه! اگر میخواهیم صد درصد مطمئن باشیم، باید کمی صبر بیشتر داشته باشیم. ما از صبر کردن ضرر نخواهیم کرد بلکه منفعت بیشتر خواهیم برد اما حاکمیت نه.
.....
یک نگاه به چند ماه پس از انتخابات بیاندازیم. هیچ «نبرد نهایی» رخ نداده است. در این مدت ما فقط زمان از دست داده ایم. اما بجایش چه بدست آورده ایم؟ ما با پرداخت هزینه زمان، نیروی بیشتر، قوی تر و مصمم تر و رادیکال تر بدست آورده ایم. ما توانسته ایم خود را سازمان دهیم، اهداف را تعیین کنیم و مخالفت را تمرین کنیم. ما در این تمرینات جسور تر شده ایم و فولاد آبدیده تر خواهیم شد. ما تجربه سیاست بدست می آوریم و با پافشاری بر آزادیخواهی و حقوق مردم این ارزشها را در خود غریزی میکنیم بطوری که حتا پس از جمهوری اسلامی نیز اجازه ندهیم بار دیگر به دست خودمان یک دیکتاتوری حال به نام جدید «برقراری نظم» بر خودمان تحمیل شود
....
دست زدن به حرکتهای رادیکال و اعمال خشونت از جانب جنبش سبز و یا شروع جنگ مسلحانه امروز یک ریسک و قمار است. ممکن است بگیرد ممکن است نگیرد. اما سوال اینجاست که چه اشکالی دارد که چند ماه دیگر صبر کنیم؟ پاسخ شاید این باشد که مردم سرد میشوند. برای پاسخ به این سوال نگاهی به چندماه گذشته بیاندازیم. آیا مردم سرد تر شده اند یا داغ تر؟ فقط مدتی دیگر صبر کنیم.

http://mohsenkordi.blogspot.com/۲۰۰۹/۱۲/blog-post_۲۹.html
۱۹۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : درباره بیانیه شماره ۱۷ آقای موسوی
این رژیم ولایت فقیه مدت هاست از نظر اخلاقی سقوط کرده و گند لاشه متعفنش همه جا را فراگرفته است. هیچکدام از رهبران نمادین جنبش و حتی آقای هاشمی رفسنجانی هم از ادامه چنین رژیمی طرفی نمی بندند. رژیم ولایت فقیه از همان اول با زندان و شکنجه و اعدام و ترور و بحران آفرینی تثبیت شد و برای ادامه خودش هم هیچ راهی غیر از سرکوب و ترور و بحران آفرینی ندارد. توجه به چند نکته زیر بد نیست:

۱) آن ها رو به زوالند اما جنبش سبز رو به صعود. بنابر این گذشت زمان به نفع ماست. نیروهای آن ها دائم در حال ریزش است. اما جنبش سبز رو به گسترش و تعمیق. بگذارید نقطه برخورد را اگر ضروری بود ما انتخاب کنیم نه آن ها به ما تحمیل کنند.

۲) ریسک بی عملی ما این است که این روند قهقرا و انحطاط به فروپاشی نظام اداری کشور و خدای نکرده هرج و مرج و تجزیه بیانجامد. لشکر بیکاران و گرسنگان در راهند و به جنبش خواهند پیوست. اما کمبودها و فشارها ممکن است به هرج و مرج نیز بینجامد.

۳) ضعف جنبش برای رویارویی تمار عیار احتمالی، ضعف سازماندهی و تشکیلات است. برای رویارویی با ده ها ارگان سازمان یافته که فرماندهان وحشی و حقیر آن فاقد هرگونه پرنسیبی هستند به سازماندهی نیاز است.

۴) در یک حالت ایده آل و کم هزینه باید اعتصابات آن ها را فلج کند. اما با توجه به شرایط ویژه ایران و کنترل سپاه روی صنایع حساس مثل انرژی، سناریویی که بیشترین احتمال پیروزی در آن است فتح خیابان هاست در زمان و مکان مناسب.

۵) برای پشتیانی عملی از جنبش سبز، دولت های خارجی هم باید ضعف رژیم را ببینید، هم یک جایگزین قوی را. تشکیل “کنگره ملی” موقت و انتخاب یک هیئت اجرایی که بتواند همه گرایش ها (از جمله محافظه کاران) را نمایندگی کند یک ضرورت است.

۶) از هر راهی برویم و هر روشی را انتخاب کنیم همه راه ها به “برگزاری انتخابات آزاد” ختم می شود. بیانیه رئیس جمهور موسوی این را پیش روی سران رژیم گذاشته است. امیدواریم تا دیر نشده خردی نشان دهند و بگذارند این دوره انتقالی، از یک رژیم دیکتاتوری فردی به دمکراسی و آزادی، با کمترین هزینه و کوتاهترین زمان اتفاق بیفتذ.

۷) هیچکس حق ندارد و نمی تواند حق تک تک ایرانیان و تک تک سازمان های سیاسی را از شرکت در سرنوشت کشور و ساختن ایرانی آباد و آزاد و پیشرفته انکار کند. نظر آقای موسوی در رد حق بعضی از گروه ها یک نظر فردی است و نظر جنبش سبز نمی باشد.
۱۹۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨       

    از : نیازنیاز

عنوان : پس تجدید انتخابات چی شد؟
متوجه شدید که موسوی در این بیانیه دولت احمدی نژاد به رسمیت شناخته شده است.زود دنبال موسوی نیفتید بابا. بیایید جزییاتش را بحث کنیم. بند یک این قطعنامه برخلاف گذشته خواهان ابطال انتخابان نیست. بعید میدونم سبزها را بشه به دولت احمدی نژاد دیگه راضی کرد. موسوی احتمالا از شعارهای سقوط نظام ترسیده. بنظر من رژیم میتواند دروغکی این پنج ماده را قبول لفظی کند. مورد اول را به حساب به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد تلقی کرده و بقیه را هم ماست مالی میکند. احمدی نژاد تا همین حالا هم در حرف این پنج ماده را به انحائ مختلف در مصاحبه های تلویزیونی داخلی و خارجی به دروغ ادعا کرده است. مثلا میگوید که ما آزادی اجتماعات داریم، شاهدش هم تظاهرات چهارشنبه. بقیه روزها هم اغتشاشگران بودند. میگه باشه ولی ما اصلا زندانی سیاسی نداریم. تایید لفظی این مواد چه فایده ای دارد؟ اگر بعد در عمل با سفسطه های ا.ن. زد زیرش چی؟ شاید باید شرط مشخص گذاشت. مثلا قبول یک میتینگ یا راهپیمایی به نفع سبزها در روزهای آینده برای نشان دادن حسن نیت رژیم.
۱۹۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨