سلطنت: "روغن چراغ ریخته"! - خسرو صدری

نظرات دیگران
  
    از : از گفتار های خمینی

عنوان : از ثمرات انقلاب شکوهمند اسلامی
"ما برای شما اسلام نوین می آوریم، اقتصاد مال خراست ، اقتصاد میخواهیم چه کنیم؟ دانشگاه های ما علوم و فرهنگ جاری زمان را تدریس میکنند، دانشگاه میخواهیم چه کنیم. دانشگاه ها را بطریق جدید ، اسلامی خواهیم نمود .اگر اقتصاد و دانشگاه خوب میخواستیم که شاه خائن بما داده بود . شما اسلام نوین میخواستید وما هم برایتان آوردیم . دلخوش نباشید که فقط برایتان مسکن بسازیم ، ما آب وبرق واتوبوس را مجانی میکنیم . روحیات شما را پرورش میدهیم - هم دنیا را آباد میکنیم وهم آخرت شما را - دارایی دولت طاغوتی، غنیمت اسلام است و اسلام را جهانی خواهیم کرد" گفته های بالا از خمینی هست!
٨۶۵۵ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨       

    از : parvaneh farahani

عنوان : saltanate emrikai ya jomhouriye emrikai
shoma az yektaraf neveshid ke tarafdarane padeshahi be emrika vabastehand va be pase hemayathaye emrikaiiyan ta konon baghi mandehand amma kami bad neveshtehid emrikaiiyan mikhahand Ase saltanati ra ba Ase jomhouri taviz konand va az sharre pesare shah khalas shavand, mesle inke shoma khodetan ham nemidanid che mighoiid, intor ke shoma neveshtehid jomhourikhahan be emrika bishtar vabastehand ta saltanat-talaban. shoma onchenan tanafor vojodetan ra gerefteh ke kamelan gij va ba boghze khassi sohbat mikonid, shoma bayad avval ayeneye vojodetan ra seyghal bedahid sepas ezharate siasye khodra matrah konid. hala fekr nakonid man saltanat-talabam , say konid be harfam tavajoh konid ghabl az inke taftishe aghayed konid.
٨۶۵۱ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی کرجی

عنوان : کجای تهرانی بفرستمت یک عروسی خفن ببینی و حالش را ببری!
آقای علی تهرانی کجای تهرانی بفرستمت یک عروسی خفن ببینی و حالش را ببری!
اگر هم نمی خواهی سری به یوتوب بزن و فقط عروسی ایرانی بنویس تا با جشن های امروزین آشنا شوی؟
کجای کاری "رفیق"؟
٨۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : انوشیروان از بابل

عنوان : به علی تهرانی عزیز
به علی تهرانی عزیز
با قسمت اخر نوشته شما کاملا موافقم. شما کاملا درست میفرمایید که:حالا ما هی دلمان را به شعار دادن راجع به شاه و پسرش خوش کنیم که چی بشه. خاطر همه این آزادیخواهان محترم جمع باشد که آخوندها جایی نمیروند تا رضا پهلوی شاه ایران بشه.
به ان دوستی که هم از ثروت الیزابت دوم نوشتند بنظر من همانقدر غیر منطقی نظر دادند که ان دوست دیگرمان که نوشتند شاه ۲۳ میلیارد از کشور خارج کرد. خانواده پادشاه انگلستان بیش از ۵۰۰ سال ویا بیشتر بر بریتانیای کبیر که افتاب در سرزمینهای مستعمره ان غروب نمیکرد حکمرانی کردند ولی رضاخان و پسرش که جمعا ۵۰ سال هم حکومت نکردند.من هم معتقدم نباید غلو کرد وباید واقع بین باشیم .دزدی و رشوه هم در زمان شاه بود وهم الان.به اینده فکر کنیم اگر بقول علی جان تهرانی بتوانیم گلی به سر مردم وخودمان بزنیم
٨۶۲۹ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : پرویز خردجو

عنوان : دستاورد های انقلاب شکست خورده
واقعا انقلاب با تمام مصیبت هایش یک حسن داشت مثل بعداز طوفان تمام خار وخاشاک و.. و از ته دریا اورد روی آب ..
اول از همه دست آخوند ها برای همیشه رو شد دیگه حناشون رنگی نداره ..
دوم شاه که چار نعل، تک و نتها با غلامان خانه زاد بسمت «دروازه های تمدن بزرگ» میرفت، همان اول راه «اشکش» هویدا شد.
سوم هم ساده انگازی روشنفکران بود که جای خود را خوشبختانه به خردگرائی داد.

حالا همه وارد بحث و فحص شده ایم .عده ای هنوز تو عالم هپروت «دروازه های تمدن بزرگ» ، بعضی در عالم ظهور امام زمان، بعضی در فکر انقلاب دیگر هستند،
بهمین دلیل تکرار مکررات و عدم پویائی و احترام متفابل سطح برخورد اندیشه را
پائین آورده ولی اینطور نمی ماند.

قدر اخبار روز را بدانید چون سایت وابسته به «دروازه های تمدن بزرگ» و ولایت فقیه و انقلابیون هنوز به آن درجه از آزادی خواهی نرسیده اند که «اظهار نظر» دیگران را قبول کنند.

من از خردگرایان تقاضا می کنم که رعایت حال سایرین را بفرمایند و از «تنه زدن» و طعنه زدن به آنها جدا خودداری فرمایند.
٨۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی تهرانی

عنوان : هنر شعار دادن!
آقای کرجی عزیز، آزادی سیاسی پیشکشمان ، ما « نوعی »برای همان آزادی لباس پوشیدن زمان شاه و یک جشن عروسی بی دردسر گرفتن برای فرزندمان معلوم نیست چند تا ۳۰ سال دیگر باید صبر کنیم. اون حکومت محصول طرز فکر و آداب و رسوم آن موقع ملت بود و ۳۰ سال پیش از بین رفت و دیگر بر نمی گردد.

اون کسی که راجع به بنیاد پهلوی مینویسد نمیداند که حتی ساختمان ۵۰ طبقه معروف بنیاد را هم شریف امامی ( رئیس بنیاد) با حضور در نیویورک رسما به نماینده رژیم جدید واگذار کرد و شد بنیاد علوی. چند هفته پیش هم رئیس بنیاد علوی در نیویورک را در همان ساختمان امریکاییها بعلت تخلفات مالی گرفتند که خبرش همه جا پخش شد. آن شخصی هم که مینویسد فرح ماهی یک میلیون دلار خرج دختر معتادش می کرد فرق هزار و میلیون را نمی داند. حداقل شاه یا فرح پهلوی ساختمان را بالا میکشیدند تا خرج بچه معتادشان کنند.

حالا ما هی دلمان را به شعار دادن راجع به شاه و پسرش خوش کنیم که چی بشه. خاطر همه این آزادیخواهان محترم جمع باشد که آخوندها جایی نمیروند تا رضا پهلوی شاه ایران بشه.

بروید یک فکری به حال خودتان بکنید.
٨۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : محمد قاسمی

عنوان : نتیجه ای معکوس
طبق معمول مباحث از چارچوب درست آن خارج شده و به لج و لجبازی کشیده. به اعتقاد من مخالفان حکومت محمد رضا شاه بزرگترین خدمت را به جنبش سلطنت طلبان کردند. در سی سال پیش چنین بنظر می آمد که نظام پادشاهی دارای کوچکترین پایگاه اجتماعی نیست. ولی به سبب دیکتاتوری وحشتناک آخوندی و برخورد بسیار غیرواقع بینانه به اصطلاح اپوزیسیون چپ و مصدقی، هواداران نظام گشته جانی تازه گرفته اند و از قراین چنین پیداست که توجه جوانان و بانوان داخل کشور را بخود جلب کرده اند. مسئله اساسی اینجاست که وقتی کسی ادعای بی اساس میکند در اصل اعتبار خود را ضایع مینماید. شکی نیست که نظام محمد رضا شاه یک حکومت فردی و دیکتاتوری بود. طبیعتن چنین نظامی نمیتواند مورد تایید جامعه مترقی قرار گیرد. در عین حال چشمپوشی بر جنبه های مثبت آن نظام و گفتن دروغهای اقرار آمیز در مورد سرکوب مردم نه تنها به نظام گذشته وجهه ای تازه میدهد بلکه آبروی مخالفانش را نیز بیش از پیش میبرد.
همانگونه که آن آقای محترم فرمودند، مخالفان رژیم شاه نمیتوانند حتی یک دلیل محکم و معتبر در مورد سواستفاده از بودجه مملکت ارائه دهند در حالیکه در مورد رژیم کنونی چنین چیزی مطرح نیست و لااقل در مواردی میتوان به سواستفاده های مالی آنها اشاره کرد. حال شما میتوانید برای این مشکل خود دهها و صدها توجیه عرضه کنید ولی حقیقت آن است که این حرفها از سطح شعارهای سیاسی بالاتر نمیروند. این حرفها شاید در جو حساساتی ۲۲ بهمن ۵۷ خریدار داشت ولی در فضای امروز کشور خریداری ندارد. مسئله دخالت اعضای خاندان سلطنت در تجارت مسئله جدیدی نیست. اینکه گفته شود که شاه باید به حقوق دولتی خود بسنده کند از لحاظ قانونی هیچ اعتباری در هیچ کجای دنیا ندارد. در سال ۲۰۰۰ موسسه فوربز ثروت شخصی ملکه الیزابت را چیزی در حدود ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زد. آیا میتوان باور داشت که خانم ملکه که در تمام عمرش حتی یک ساعت کار نکرده این ثروت را صرفن از راه جمع آوری حقوقش بدست آورده؟ به نظر من دخالت مسئولین طراز اول مملکت در امور تجاری کاری ناشایست است. در عین حال این عمل بهیچ وجه غیر قانونی نیست و نمیتوان فرد مزبور را تحت تعقیب قرار داد. در زمان شاه اسدالله مبشری که یکی از فعالین جبهه ملی بود مدعی شد که شاه بیش از ۲۳ میلیارد دلار پول از مملکت خارج کرده. همچنین عنوان شد که شاه از قدرت خود سواستفاده کرده و سهام میلیاردی کروپ آلمان را در جیبش گذاشته.
بعد از انقلاب نه آقای مبشری که افتخار رسیدن به مقام وزارت دادگستری اسلامی نصیبش شد و نه دیگر دوستان و رفقایشان نتوانستند کوچکترین مدرکی در رابطه با آن ۲۳ میلیارد دلار رو کنند. در مورد کروپ نیز مشخص شد که سهام فوق نه در جیب شاه بلکه در خزانه دولت جای گرفته.
حال من از شما میخواهم که تمام نفرتی را که از شاه دارید کناری گذارید و کلاه خودتان را قاضی کنید. آیا قبول نمیکنید که اتهام زدنهای بی اساس به رژیم گذشته، صرف نظر از ماهیت واقعی آن رژیم و با توجه به اقراقهای گذشته، نمیتواند نفوذی در جامعه داشته باشد و اگر مسائل مطرح شده نتوانند با ارائه دلایل محکم حقوقی همراه باشند نتیجه ای معکوس در ذهن مردم بلا دیده کشورمان ایجاد میکنند؟
٨۶۱٨ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : یک حرف تازه

عنوان : دوست من یه حرف تازه و منطقی بزن
معتقدی که ۹۹ درصد به سلطنت نه گفتن پس دیگه سلطنت باید برای همیشه کنار گذاشته بشه؟؟ خب همون ۹۹ درصد به جمهوری اسلامی رای دادن و پس جمهوری اسلامی هم باید ابدی بحساب بیاید.
دمکراسی یعنی یه درصد بزرگی از مردم رای میدن که یکی از حکومت بزیر کشیده بشه و چهار پنج سال بعد همان مردم حق دارند که نظرشان را عوض کنند و باز همان را که کنار گذاشتن دوباره به قدرت برگردانند. به همین حساب هر کسی که یک روز پیروز میشه نباید آن که کنار گذاشته شده را سرکوب کنه.

از معادله خارج کردن سلطنت یعنی بی اعتقادی به دمکراسی. مردم حق دارند که اگر بخواهند دوباره سلطنت را به ایران برگردانند و حق انتخاب نباید از مردم گرفته بشه. جمهوریخواهان هم باید قوقل بدن که باید چنین حقی را برسمیت بشناسند و به آن وفادار خواهند ماند و گرنه بعید نیست که هر مخالفی را سرکوب کنند.
البته جمهورخواهان خودشان هزار تکه اند از حزب کمونیست کارگری گرفته تا ملی گرایان تا طرفداران خامنه ای همه جمهوریخواه اند.
٨۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی کرجی

عنوان : رفیق تهرانی مگر کسی گفت در زمان شاه امکان حیات نبود؟!
شما خود را مدیون شاه می دانید چون حق حیات داشته اید. مطمئنی شما "رفیق" هستید؟
٨۶۱۴ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی تهرانی

عنوان : شاه و حکومتش
رفقای عزیز، دوران شاه خائن با همه خفقان و عدم آزادیهای سیاسی آنقدر ها هم که شما میگویید بد نبود. همه ما داشتیم توی اون مملکت کار و زندگی میکردیم، و ۵ میلیون آواره دور دنیا نداشتیم. شما هر چی شعار میخواهید بدهید ولی حداقل به خودتان دروغ نگویید.

شاه و حکومتش ۳۰ سال پیش مردند و رفتند. ولی من و شما چه گلی توانستیم به سر مردم ایران بزنیم که شاه نزد!
٨۶۱۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : بهروزدیبا

عنوان : نمیدانم چرا بعضی از دوستان با سلطنت طلبان بحث میکنند
به نظر من سلطنت به تاریخ پیوست ودر حال حاضر رژیمی بشدت ارتجاعی تر و دزدتر از سلطنت شاهنشاهی بر ایران عزیز حاکم است. نه در زمان سلطنت و نه الان مردم ایران حاکم بر سرنوشت خود نبوده اند.اینکه بعضی از طرفداران سلطنت میگویند باید ثابت کنید که فلان پول غیرقانونی به حساب فلان سفیر امریکا رفته است و یا خواهران و همسران شاه چگونه از بودجه دولتی استفاده میکردند و ثروت بهم میزدند.بنظر من در یک حکومت دیکتاتوری طبیعی است که سعی شود مدرک دادگاه پسندی بجا گذاشته نشود.در حکومت اسلامی هم ما مدرک دادگاه پسندی بر علیه رفسنجانی وپسرانس نداریم وزمانی میتوان دزدان حاکم را کنترل کرد که کشور بر اساس قانون اداره شود.این مدارکی که بدست ما میرسد طبیعی است که ناقص باشد.اینکه بانک سوئیس و بانکهای امریکائی چقدرحاضر باشند حساب مشتریانس را به ما بدهند تا ما به هواداران سلطنت ویا حکومت اسلامی ثابت کنیم بفرمایید اینهم مدرک بنظر من غیرممکن است. همین که کارکنان بانک مرکزی ایران در روزهای اول انقلاب لیستی را بیرون داده اند که خانواده سلطنت سرنگون شده میلیاردها دلارپول ازکشور خارج کرده اندتازه خیلی شانس اورده ایم که این اطلاعات را کسب میکنیم. خوب در رابطه با سران حکومت اسلامی هم همینطور است.ایا مدرکی وجود دارد که رفسنجانی وخامنه ای و دیگران پول نفت را بالا میکشند?خوب باز به نتیجه میرسیم در قدرت فردی ودیکتاتوری کنترل قدرتممندان غیر ممکن است.در خاطرات بسیاری از سردمداران سلطنت و از جمله اقای انصاری پسرخاله رضا پهلوی واقای اعلم وفردوست ودیگران مقداری از پایمال کردن حقوق ملت ایران افشا شده است و کتاب سرهنگ نجاتی هم که با زحمت فراوان مدارکی از بانکها را جمع اوری نموده است. دوستان عزیز مطمعن باشند هر مدرکی هم که بیاورید برای سلطنت طلبان کافی نیست و البته ما چه اصراری داریم که متهمین به پایمال کردن حقوق ملت ایران را که ۳۰ سال پیش با وضع فاجعه باری مردم انها را سرنگون کرده اند قانع کنیم که در زمان انها سرمایه ایرانیان به تاراج رفته است.مگر فرح پهلوی و رضا پهلوی در حد داریوش همایون به زیر پا گذاشتن حقوق مردم ایران اعتراف کرده اند که ما این چیزها را از هوداران انها میخوهیم?
٨۶۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ساعد میرزائی

عنوان : شاها تودگر شاه شدی نان رعیت مستان.از بهار خطاب به رضا شاه
بر اساس قانون اساسی مشروطه شاه دارای حقوقی به مبلغ ۴۰۰۰۰ هزار تومان در ماه بود.هزینه در بار را دولت به عهده داشت .بفرمائید بر این اساس حقوقی این مقدار سرمایه از کجا تامین شده است.باز میتوان از این پاپاسی ها صرف نظر کرد .انچه برای ما اهمیت داشت ودارد وخواهد داشت همان انتخابات آزاد است .بفرمائید چرا یکبار فقط یکبار یک انتخابات آزاد در ایران برگزار نشد. ثروث پیش کش و مبارک شما.
٨۶۰۹ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مینا

عنوان : بجای فحاشی جواب منطقی دهید
با عرض معذرت خدمت دوستان گرامی باید عرض کنم که فرمایشات آقای زارع کاملن درست و منطقی است. نقل و انتقال مالی چه به صورت دریافت کمیسیون و چه بصورت داد و ستد کالا ویا خدمات یک امر بسیار معمول است. کسی که اتهام وارد میکند باید بتواند موارد اتهام را ثابت نماید. ردیف کردن یک مشت اسم که چک دریافت کرده اند چیزی را ثابت نمیکند. بجای عصبانی شدن و فحاشی کردن باید بتوانید ثابت کنید که این پولها از بودجه مملکت دزدیده شده بود.
٨۶۰۶ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : فاطمه حجازی

عنوان : اقای زارع شما هم بسیار بی ادبانه مینویسید
من کار به محتوای نوشته شما و یا دیگران ندارم اما اگر قرار باشد درست نوشتن را با نوشته شما بسنجیم که نمره تان صفر است.
٨۶۰۰ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مریم فراهانی

عنوان : اقایان با ادب شاهنشاهی
شما که از هرچیز شاهنشاهی خوشتان میاید چرا اعلام دزدی خانواده پهلوی شما را اینقدر ناراحت میکند. لیستی از دزدی ها و رشوه دادن به سردمداران کودتا و اربابان امریکائیشان سالها قبل از طرف خود انها به بیرون درز کرد و اقای سرهنگ نجاتی که از طرف دادگاه کودتاچیان ۲۸ مرداد ۳۲ وکیل تسخیری دکتر مصدق نامیده شد انقدر شرف داشت تا با نوشتن این کتاب جنایات رژیم گندیده شاهنشاهی شما را برملا کند.
٨۵۹۹ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : نسیم نیکوئی

عنوان : کار برای ساواک
کار برای ساواک
بنظر من اگر کسی برای ساواک خبرچینی میکرد وحقوق دریافت میکرد گرچه کارش بر علیه ازادیخواهان ایران محسوب میشود ولی حقوق این افراد رشوه ودزدی محسوب نمیشودواز این نظر اسم اقای علی تهرانی نمیتواند در لیست دزدی و رشوه پردازی به اعضای خاندان پهلوی و اربابان کودتاچی شان قرار گیرد.
٨۵۹٨ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی تهرانی

عنوان : بنیاد پهلوی
دوست عزیز، بنیاد پهلوی به ما چون هم درسخوان بودیم و هم ساواکی پول می داد.

در زمان شاه ۵۶ هزار دانشجوی ایرانی فقط در امریکا درس میخواندند . در شهر ما منچستر ۵۰۰۰ دانشجوی ایرانی از در و دیوار بالا میرفتند و عظیم زاده بدبخت نمیدانست با اینها چکار بکند. اگر همه اینها بچه پولدار بودند که پس اون موقع وضع خیلی خوب بود و مردم بیخود انقلاب کردند.
٨۵۹۷ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : زارع

عنوان : به دوست بسیار مترقی و کم رویمان
آقا و یا خانم عزیز، اولاً کمی رعایت ادب و تربیت را بنمایید. بسیار متاسفم که میزان شعور و تربیت خانوادگی شما تا این اندازه پایین است. من از مسئولین سایت محترم اخبار روز در عجب هستم که چگونه اجازه میدهند چنین مطلب زشت و بی ادبانه ای در سایتشان مطرح گردد. شما مطالب به مراتب ملایمتر را حذف میکنید ولی این یکی را نگاه میدارید؟!....در هر صورت....
دوست عصبی من، شما انگار متوجه عرایض بنده نمیشوید و یک لیست بلند بالا را مرتب تکرار میکنید. من مبنا را بر این میگذارم که این لیست کذایی درست است و تمام این پولها به این افراد داده شده. شما و یا سرهنگ نجاتی و یا هر کس دیگری که مایل است بنیاد سابق پهلوی و یا افراد گیرنده این پولها را محکوم کند، باید ثابت نماید که پولهای مورد بحث از طریق غیر قانونی و از بودجه عمومی دزدیده شده و به حساب این افراد واریز گردیده. اگر شما نتوانید این مسئله را ثابت نمایید، موضوع مطرح شده از جانب شما و یا سرهنگ نجاتی و یا هر کس دیگری بی معنا و مسخره است.
هموطن حساس و ناراحت من! شما یک بحث سیاسی و عقیدتی را با یک مسئله حقوقی عوضی میگیرید (این همان مشکلی است که آقای نجاتی نیز به آن مبتلاست). شما میتوانید مخالف سرسخت نظام پادشاهی و یا خاندان پهلوی باشید. چرا که به نظر شما سیاستها و یا عملکرد آنها به ضرر مردم و کشور بود. این بحثی است عقیدتی که میباست بین شما و هواداران سلسله پهلوی دنبال شود و موضوع بحث ما نیست. ولی اینکه شما فرد، افراد، و یا موسساتی را متهم به سواستفاده مالی میکنید، نه یک بحث عقیدتی و سیاسی، بلکه یک بحث حقوقی است. شما باید بتوانید ثابت کنید که این نقل و انتقالات مالی بر اساس قوانین جاری کشور و یا قوانین جهانی صورت گرفته و از لحاظ حقوقی قابل تعقیب است (مثل مسئله سواستفاده پسر رفسنجانی در معاملات نفتی با توتال و استات اویل) ویا معاملات بازار سهام در آمریکا که منجر به زندان افتادن آن آقای stock broker شد (نام آن آقا را فراموش کردم). والا، داد و ستد مالی با موسسات گوناگون صرف نظر از موافقت و یا مخالفت ما با آنان کار ناشایست و قابل تعقیبی نیست. به عنوان مثال آقای کلینتون ویا کولین پاول و یا آقای شرودر در آلمان با موسسات تجاری زیادی در اقصی نقاط دنیا در ارتباط هستند و از آنها پول میگیرند. عین همین مسئله هم در مورد خانواده سلطنتی در انگلستان مطرح است. چرا هیچکس ایشان را بجرم سواستفاده مالی تحت تعقیب قرار نمیدهد؟ آیا آنها به اندازه شما هموطن عصبی من عقلشان نمیرسد؟ معاملات بنیاد پهلوی نیز از همین دسته بود.
هموطن احساساتی، شما مطلبی را در مورد لیلا پهلوی بیان داشتید که بسیار ناشایست و به دور از اخلاق است. لیلا پهلوی بخاطر داشتن افسردگی روحی قرص اعصاب و قرص خواب مصرف میکرد که افراط در مصرف آنها (حال از روی سهو و یا از روی عمد برای خودکشی) منجر به مرگ او شد. گفتن الفاظ زشتی چون "دختر معتاد" و یا غیره دور از شأن یک انسان آزاده است. در ضمن فراموش نکنید که فروغ فرخزاد، که مایه افتخار جامعه ادبی ایران است، دو بار با مصرف بیش از اندازه چنین قرصهایی اقدام به خودکشی کرده بود. حال اگر کسی بیاید و او را "زنیکه معتاد" خطاب کند، آیا قبول ندارید که راه بی ادبی و بی نزاکتی را پیشه کرده؟
٨۵۹۶ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به اقای علی تهرانی

عنوان : وزارت علوم به شما بورس تحصیلی داد یا بنیاد پهلوی?
پدر من هم کارمند دولت بود و پولی در بساط نداشت که مرا به خارج بفرستت وبا ینکه امتحان اعزام به خارج قبول شده بودم ولی نتوانستم به خارج بروم. صرف داشتن پدر کارمند دولت که بی پول باشد کسی را بورس خارج نمیدادند.احتمالا اگر نمیدانید شاید چی جوری شده که بشما بورس دادند شاید پرویز ثابتی بداند
٨۵۹۵ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی تهرانی

عنوان : من هم باید در لیست باشم.
استاد حسابداری، لطفا اسم من را هم به لیست اضافه کنید. در دوران دانشجویی چون پدرم کارمند دولت بود و پولی نداشت اون بنیاد پهلوی فلان فلان شده ماهی ۱۵۰ پوند به من کمک هزینه تحصیلی میداد تا در انگلستان فوق لیسانس و دکتری بگیرم. به خیلی از بقیه رفقای دانشجوی دوره های فوق لیسانس به بالا هم این کمک هزینه را پرداخت می کرد که البته ممکن است که شما بگویید همگی ساواکی بودند . ولی خیالتان راحت باشد که جمهوری اسلامی تا دینار آخرش را از ما پس گرفت و چند تا بد و بیرا هم نثارمان کرد.

خوب ما هم تلافی کردیم، آمدیم خارج و مشغول خدمت به شرکنهای چند ملیتی امپریالیستی هستیم!
٨۵۹٣ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به شاه الهی های پررو

عنوان : لیست اسامی دزدها و کودتاگران یا بده بستان یک موسسه تجاری
با نظر انداختن به افرادی که پول ملیونی مردم ایران بحساب انها ریخته شده است مشخص میشود که این یک بده بستان تجاری نیست. جالب است که اقای نجاتی فقط بخش کوچکی از انها را در اینجا اورده است و خارج کردن سرمایه مردم ایران بدست خاندان پهلوی در زمان انقلاب که از طرف بانک مرکزی اعلام شد را در بر ندارد.حال اقای زارع بدون تعصب اگر ریگی به کفش ندارید نگاهی به اسامی افراد بیاندازید وببینید این یک بده بستان تجاری است بین موسساات مختلف ویا دزدی سرمایه ملت ایران. اگر این سرمایه ها نبود فرح پهلوی نمیتوانست ماهی یک ملیون دلار خرج دختر معتاد خود کند.
چک هائی که بنیاد پهلوی به نام اشخاص صادر کرده و پس از وصول از حساب بنیاد پهلوی کسر شده است دیده می­شود. یادآوری میکنیم که این صورت حساب قسمتی از نقل و انتقالات پولی بانک مزبور از دسامبر ۱۹۶۱ تا فوریه ۱۹۶۲ بوده است. اسامی دریافت کنندگان پول به شرح زیر است( فتوکپی یک صفحه از صورت حساب یونیون بانک سوئیس ضمیمه کتاب است):
۱ - لوئی هندرسون ( سفیر کودتاچی): ۱ میلیون دلار
۲ - شمس پهلوی (خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۳ - دریک میشل ( شناخته نشده): ۵۰۰ هزار دلار
۴ - هنری لوس (مدیر سابق مجله تایم): ۵۰۰ هزار دلار
۵ - جورج آلن (سفیر سابق آمریکا در ایران): ۱ میلیون دلار
۶ - شهناز پهلوی ( دختر شاه): ۱ میلیون دلار
۷ - ویلیام بورک (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۸ - راندولف دیکینز (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۹ - حمید رضا پهلوی (برادر شاه): ۵۰۰ هزار دلار
۱۰ - احمد شفیق (شوهر اشرف): ۱ میلیون دلار
۱۱ - سلدن شاپین (سفیر آمریکا بعد از لوی هندرسون): ۱ میلیون دلار
۱۲ - امیر خاتمی (شوهر فاطمه، خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۱۳ - ر. ا. پیگات (دریادار انگلیسی): ۱ میلیون دلار
۱۴ - ت. و. پی یر (معاون نیروی هوائی انگلستان): ۱ میلیون دلار
۱۵ - فرح پهلوی(همسر شاه): ۱۵ میلیون دلار
۱۶ - فاطمه پهلوی (خواهر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۷ - عبدالرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۸ - غلامرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۹ - ویلیام وارن وارن (رئیس سابق اصل ۴ در ایران): ۱ میلیون دلار
۲۰ - دکتر علی امینی (وزیر دارائی زاهدی و امضا کننده قرارداد کنسرسیوم): ۲ میلیون دلار
۲۱ - دیوید راکفلر (برادر فرماندار سابق نیویورک و رئیس بانک چیس مانهاتان): ۲ میلیون دلار
۲۲ - حمید رضا: ۱ میلیون دلار
۲۳ - محمودرضا پهلوی (برادر شاه): ۱ میلیون دلار
۲۴ - جمشید خیبر: ۵۰۰ هزار دلار
۲۵ - ا. و. وبستر (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۶ - اردشیر زاهدی (داماد اسبق شاه): ۳ میلیون دلار
۲۷ - رولاند لیس (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۸ - اشرف پهلوی (خواهر شاه): ۳ میلیون دلار
۲۹ - تئودور مک اوی (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۳۰ - اسدالله علم (وزیر دربار): ۱ میلیون دلار
۳۱ - حسین علاء (وزیر سابق دربار): ۱ میلیون دلار
۳۲ - آلن دالس (رئیس سابق سازمان سیا): ۱ میلیون دلار
عینا برگرفته از کتاب ارزشمند:
(جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۷۹ تا ۴۸۲)
که مشخص است فقط در همین مورد جمع موارد فوق به بیش از ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید...
٨۵۹۰ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : درباره نجاتی

عنوان : صرف دادن و گرفتن چک خیانت نیست.
سرهنگ نجاتی از مصدقیستهای معروف و از دشمنان خاندان پهلوی است و هرگز نمیتواند قضاوتش درباره خاندان پهلوی خالی از تعصب باشد. صرف پول دادن و یا پول گرفتن نشانه خیانت نیست. او باید بتواند ثابت کند که پولها از طریق غیرقانونی از بودجه عمومی مملکت کسر شده و صرف دادن رشوه گردیده. والا خیلی از نهادهای مالی و تجاری دنیا در حواله پول به این و آن چک صادر میکنند.
٨۵٨۶ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به مسعود زارع

عنوان : این لیست بی سرو ته نیست و اسم فرح در این رابطه(سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۲) در این لیست قرار دارد:
مرجع این لیست را معروفی کرده ام .نمیدانم ایا شما سرهنگ غلامرضا نجاتی را میشناسید یا نه. اگر نمیشناسید لطفا بروید ببینید ایشان چه کسی هستند و این لیست را از کجا اورده اند.
این لیست بی سرو ته نیست و اسم فرح در این رابطه(سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۲) در این لیست قرار دارد:در صورت حساب یونیون بانک، در ستون بدهکار، چک هائی که بنیاد پهلوی به نام اشخاص صادر کرده و پس از وصول از حساب بنیاد پهلوی کسر شده است دیده می­شود. یادآوری میکنیم که این صورت حساب قسمتی از نقل و انتقالات پولی بانک مزبور از دسامبر ۱۹۶۱ تا فوریه ۱۹۶۲ بوده است. اسامی دریافت کنندگان پول به شرح زیر است( فتوکپی یک صفحه از صورت حساب یونیون بانک سوئیس ضمیمه کتاب است):
مرجع: (جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۸۲ و ۴۸۳)
٨۵٨۰ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به ناصر مستشار

عنوان : جناب ناصر مستشارخواستار حمله نظامی اسرائیل به ایران است
(اگر بر دیوانگان درونمرز که بر میهن ما حکمرانی می‌کنند دسترسی نداریم و اگر در برونمرز پراکنده وبی‌سازمانیم، فرد فرد ما حداقل می‌توانیم آزادانه به رهبران اسرائیل هشدار دهیم که ایران به جمهوری اسلامی تعلق ندارد بلکه خانه و کاشانه هفتاد میلیون ایرانی است که هیچگونه عداوتی با اسرائیل ندارند. اما اگر روزی خدای نخواسته کشور اسرائیل مرتکب چنین دیوانگی و خطائی شود ملتی را با خود دشمن خواهد ساخت که تا ابد دست از مقابله و انتقام ‌جوئی بر نخواهد داشت. ) از نوشته دکتر فاطمی)
اقای مستشار در جواب اقای فاطمی چنین مینویسد
آقای فاطمی! آنسوی دیوانگی بشرآگاه آنموقعی است که به رژیم وحشی و تزویرکار اسلامی اجازه داده شود تا صاحب سلاح اتمی بشود ،آنموقع دیوانگانی حاکمان بر ایران اوج می گیرد و مهار آنها دیگر ممکن نیست.اگر همین الان در یک بمباران هوائی کاملا ماهرانه که بتوانند مراکز اتمی رژیم حکومت اسلامی را نابود کنند به بشریت خدمت بزرگی می شود هرچند بخش هائی از اقشار ناگاه ایران شاید ناراحت بشوند اما خیلی بهتر است که با رژیمی بجنگنذ که هنوز سلاح اتمی در دست ندارد،چراکه وقتی رژیم اسلامی صاحب بمب اتم بشود در آن صورت جنگ اتمی راه خواهد افتاد که از فاجعه انسانی و محیط زیستی بزرگتری باید سخن گفت!آنموقعی که رژیم فریبکار و قداره بند سلاح اتمی داشته باشد دیگر به هیچکس در هیچ عرصه ائی حساب پس نخواهد و پاسخ هرگونه فشار بین المللی را با به رخ کشیدن سلاح اتمی پاسخ خواهدداد!همانگونه که هم اکنون زیردریائی و موشک و قایق های تندرو عقب افتاده خود را به رخ جهانیان می کشد که چگونه حاضر است خلیج فارس و منطقه را به آتش بکشد وای به روزی که این رژیم صاحب بمب اتم هم بشود!مطمئنا حمله هوائی تنها به مراکز اتمی حکومت اسلامی نه مردم ایران که مخالف آخوندها هستند بکار گرفته خواهد شد ،پس دیگر جای شکوه وگلایه ائی برای اپوزیسیون برانداز باقی نمی ماند.اگر اپوزیسیون سرنگونی طلب هوشیار باشد ،باید میان مرد م با تبلیغ وترویج نشان دهد که ضد یت جهان آزاد تنها با رژیم خونخوار اسلامی است نه مردم ایران!که در آن صورت باید شیوه های مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی آموزش داده شود نه اینکه مردم را به زیر پرچم میهن پرستی دروغین آخوند ها فرستاده شوند!( برگرفته از مقاله آنسوی دیوانگی بشریت آگاه کجاست؟ ناصر مستشار )

اقای تقوائی در جواب اقای مستشار چنین مینویسد:

"تشویق یک کشور خارجی در حمله نظامی به یک کشور خودی یک بحث نظری و سیاسی نیست. بلکه در قاموس قوانین همه کشورهای جهان اعم از دمکراتیک و غیر دمکراتیک، جرم و خیانت به مردم و کشور به حساب می آید ...
چند روز پیش نوشته ائی با عنوان «آنسوی دیوانگی بشریت اگاه کجاست ؟(۱) توسط آقای مستشار در سایت ایران گلوبال منتشر شد. در این نوشته آقای مستشار از دولت اسرائیل می خواهد که صبر و شکیبائی را کنار گذاشته و تا کار از کار نگذشته به مراکز اتمی ایران حمله ور گردد . ایشان می نویسند :
«آنسوی دیوانگی بشرآگاه آنموقعی است که به رژیم وحشی و تزویرکار اسلامی اجازه داده شود تا صاحب سلاح اتمی بشود ،آنموقع دیوانگانی حاکمان بر ایران اوج می گیرد و مهار آنها دیگر ممکن نیست». و ادامه می دهند که :اگر اسرائیل «همین الان در یک بمباران هوائی کاملا ماهرانه که بتوانند مراکز اتمی رژیم حکومت اسلامی را نابود کنند به بشریت خدمت بزرگی می شود هرچند بخش هائی از اقشار ناگاه ایران شاید ناراحت بشوند اما خیلی بهتر است که با رژیمی بجنگند که هنوز سلاح اتمی در دست ندارد، چراکه وقتی رژیم اسلامی صاحب بمب اتم بشود در آن صورت جنگ اتمی راه خواهد افتاد .»
این گونه سخنان چنانچه از روی مستی و عصبانیت و به قول عشقی در هنگام گریه برحال وطن نوشته شود شاید قابل بخشش و اغماض باشد. لیکن چنانکه با اگاهی و در حالت هشیاری به قلم آمده باشند تنها سقوطی است در ورطه تباهی و نشانی از پستی و فرومایگی ."
٨۵۷۷ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مسعود زارع

عنوان : لیست منتسب به نیشن بسیار نامفهوم است.
این مقاله یاد شده از جانب آقای "ضد شاه اللهی" بسیار مضحک و نامفهوم است. مجله کذایی لیست افرادی را آورده که مدعی شده بابت کودتای ۲۸ مرداد رشوه دریافت کرده اند. در بین آنها نام فرح پهلوی به چشم میخورد که ۱۵ میلیون دلار پول گرفته. فرح پهلوی در سال ۳۲ یک شهروند گمنام بود. چگونه او میتواند بابت ۲۸ مرداد پول گرفته باشد. درثانی بنیاد پهلوی نیز مانند هر سازمان دیگری دارای مبادلات داخلی و خارجی بود و این هیچ ربطی به بودجه کشور نداشت. بسیاری از سازمانها و بنیادها با افراد و موسسات دیگر داد و ستد دارند و بین آنها پول ردوبدل میشود. شما باید بتوانید از لحاظ حقوقی و با ارائه دلایل قابل مطرح در دادگاه ثابت کنید که مبالغ مزبور از بودجه عمومی کشور بطور غیرقانونی کسر شده. در غیر این صورت مسئله مطرح شده یک ترفند پیش پا افتاده سیاسی بیش نیست.
٨۵۷٣ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : این آخرین کامنت من در جمع کسانی است که اگر به حکومت می رسیدند از آخوندها بیشتر جنایت می کردند!
خوانندگان گرامی شاهد هستید که بنده چقدر با متانت می نویسم اما در مقابل من کسانی قرار گرفته اند که ابتدائی ترین قرارداد های بحث را رعایت نمی کنند و تنها از تهمت و فحاشی و برچسب های گوناگون برای پیشبرد یاری میگرند!
٨۵۷۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : ماموران به وظایف خود کاملا خوب انجام وظیفه می نمایند؟
ماموران به وظایف خود کاملا خوب انجام وظیفه می نمایند؟
کامنت که از جانب من وبنام بنده گذاشته شده است ـ در این مورداصلا از من نیست و به - سلطنت: "روغن چراغ ریخته"! - خ. صدری ـ هیچ ربطی ندارد.
٨۵۶۹ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به شاه الهی ها

عنوان : بخشی از دزدی ها و غارتگری های پهلوی دوم
پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد همه‍ی نظامیان و غیر نظامیان کودتاچی پاداش خود را گرفتند. مناصب مهم را در اختیار گرفتند و پاداش های کلان از جیب ملت ایران دریافت کردند.حتی صاحبان مطبوعات غربی هم به همچنین میلیون ها دلار از بیت المال به جیب زدند. میزان بذل و بخشش به جائی رسید که مک کلی لاند (Mc Clelland) رئیس کمیسیون تحقیق سنای آمریکا نیز از فساد حاکم بر رژیم کودتا پرده برداشت. وی در تاریخ ۱۶ مه ۱۹۶۳ به خبرنگاران روزنامه­های آمریکائی گفت که طی یک سال بیش از ۱۰۰ میلیون دلار کمک­های آمریکا به ایران حیف و میل شده است. ( مقاله مجله‍ی « نیشن» مورخ ۱۲ آوریل ۱۹۶۶)
تحقیقات کمیسیون سنای امریکا نیز نشان داد که تنها در ۱۹۶۲ مبلغ ۱۵۹ میلیون دلار از درآمد نفت ایران و کمک های آمریکا به حساب بنیاد پهلوی در بانک سوئیس ریخته شده و بیشتر این پول به افراد خانواده سلطنتی پرداخت گردیده است. اسناد موجود در سو کمیسیون سنای آمریکا حکایت می­کند که تنها فرح ، همسر شاه در ۱۹۶۲، طی دو فقره چک مبلغ ۲۳ میلیون دلار دریافت کرده و اشرف نیز در همان سال طی سخه چک به حواله یونیون بانک سوئیس ، مبلیغ ۵ میلیون دلار وصول کرده است. ( مقاله مجله‍ی « نیشن» مورخ ۱۲ آوریل ۱۹۶۶)
مجله‍ی نیشن (Nation) چاپ آمریکا ، با استناد به مدارکی که به تائید سوکمیسیون سنای آمریکا رسیده، صورت قسمتی از چک هائی که از حساب بنیاد پهلوی در « یونیون بانک سوئیس» در ژنو، به وابستگان شاه و بیگانگان پرداخت شده، زیر عنوان :« افسانه یک میلیارد دلاری » منتشر ساخت. خلاصه این مطلب به شرح زیر است:
«... در اواخر سال ۱۹۶۲، خیبرخان، یکی از دوستان نزدیک شاه و مورد اعتماد شاه در دربار، در رابطه با تضادهای درون هیات حاکمه، به خصوص اختلاف نظر با اشرف و شوهرش احمد شفیق، مورد بی مهری شاه قرار گرفت. وی که خطر را احساس کرده بود، از موقعیتی که در دستگاه داشت استفاده کرد و اسنادی را از خزانه سلطنتی ربود و پس از فرار از ایران به آمریکا رفت. در آنجا با کمک و راهنمائی وکیل آمریکائی خود، Wlees ولیز با مقامات قضائی و امنیتی آمریکا رابطه برقرار کرد و اسناد مزبور را به سوکمیسیون سنای آمریکا ارائه داد.
ماجرای درگیری و مبارزه‍ی خیبرخان با عوامل دربار در آمریکا ، که مثل سایه او را دنبال می­کردند داستان جالب و حیرت انگیزی است که از حوصله‍ی این بحث خارج است. مامورین ساواک یک بار آپارتمان او را در نیویورک آتش زدند . برای قانع کردن او نیز مبلغ دو و نیم میلیون دلار ( ظاهرا در کتاب به اشتباه مبلغ دو میلیون و نیم دلار ذکر شده است.) از طرف سرلشکر امیر خاتمی، شوهر خواهر شاه به او پیشنهاد شد، ولی خیبرخان از میدان به در نرفت.
سو کمیسیون سنای آمریکا به ریاست سناتور مک کلی لاند ، پس از بررسی اسناد، صورت قسمتی از چک هائی را که به دستور شاه، توسط بنیاد پهلوی به چند تن از مقامات خارجی و ایرانی و خانواده‍ی سلطنتی پرداخته است منتشر کرد. در این صورت حساب بانکی، در ستون بستانکار مبلغ ۵۵/۵۶۸۰۰۲۴۱ دلار قید شده است. این وجوه که هیچ یک از اموال خصوصی شاه نیست، پرداختی شرکت ملی نفت ایران و یا پرداختی دولت آمریکا به بانک ملی ایران، سازمان برنامه و یا وزارت دارائی ایران بوده که از طرف آنها به حساب بنیاد پهلوی و سازمان ورزشی شاهنشاهی واریز شده است.
در صورت حساب یونیون بانک ژنو در ستون بدهکار ، چک هائی که به نام اشخاص مختلف صادر شده و پس از وصول از حساب بنیاد کسر گردیده، دیده می­شود. در مقاله مجله‍ی نیشن آمده است که خارجیانی که نامشان در صورت حساب ذکر شده کسانی هستند که در جریان فعالیت های« سیا» در سال ۱۹۵۳ برای سقوط دولت مصدق و بازگرداندن شاه به قدرت دست داشته اند. مشخص ترین این افراد لوئی هندرسون سفیر آمریکا در تهران، آلن دالس رئیس سازمان « سیا» بوده­اند.، هنری لوس رئیس سابق مجله تایم-لایف، جورج آلن سفیر سابق ایالات متحده در ایران، پیگات دریادار انگلیسی، ویلیام وارن، رئیس سابق اصل ۴ در ایران، دیوید راکفلر برادر فرماندار سابق نیویورک و ژنرال پی پر معاون فرمانده نیروی هوائی انگلستان و یکی دو تن دیگر از پاداش گیرندگان هستند.
در مقاله نیشن از علی امینی وزیر دارائی کابینه زاهدی به عنوان امضا کننده‍ی قرارداد کنسرسیوم یاد کرده و اشرف پهلوی را یکی از عوامل اصلی کودتا معرفی کرده و او را منفورترین زن ایران هم طراز« مادام نهو» همسر نگودین نهو، رئیس جمهور اسبق ویتنام دانسته است.
در صورت حساب یونیون بانک، در ستون بدهکار، چک هائی که بنیاد پهلوی به نام اشخاص صادر کرده و پس از وصول از حساب بنیاد پهلوی کسر شده است دیده می­شود. یادآوری میکنیم که این صورت حساب قسمتی از نقل و انتقالات پولی بانک مزبور از دسامبر ۱۹۶۱ تا فوریه ۱۹۶۲ بوده است. اسامی دریافت کنندگان پول به شرح زیر است( فتوکپی یک صفحه از صورت حساب یونیون بانک سوئیس ضمیمه کتاب است):
۱ - لوئی هندرسون ( سفیر کودتاچی): ۱ میلیون دلار
۲ - شمس پهلوی (خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۳ - دریک میشل ( شناخته نشده): ۵۰۰ هزار دلار
۴ - هنری لوس (مدیر سابق مجله تایم): ۵۰۰ هزار دلار
۵ - جورج آلن (سفیر سابق آمریکا در ایران): ۱ میلیون دلار
۶ - شهناز پهلوی ( دختر شاه): ۱ میلیون دلار
۷ - ویلیام بورک (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۸ - راندولف دیکینز (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۹ - حمید رضا پهلوی (برادر شاه): ۵۰۰ هزار دلار
۱۰ - احمد شفیق (شوهر اشرف): ۱ میلیون دلار
۱۱ - سلدن شاپین (سفیر آمریکا بعد از لوی هندرسون): ۱ میلیون دلار
۱۲ - امیر خاتمی (شوهر فاطمه، خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۱۳ - ر. ا. پیگات (دریادار انگلیسی): ۱ میلیون دلار
۱۴ - ت. و. پی یر (معاون نیروی هوائی انگلستان): ۱ میلیون دلار
۱۵ - فرح پهلوی(همسر شاه): ۱۵ میلیون دلار
۱۶ - فاطمه پهلوی (خواهر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۷ - عبدالرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۸ - غلامرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۹ - ویلیام وارن وارن (رئیس سابق اصل ۴ در ایران): ۱ میلیون دلار
۲۰ - دکتر علی امینی (وزیر دارائی زاهدی و امضا کننده قرارداد کنسرسیوم): ۲ میلیون دلار
۲۱ - دیوید راکفلر (برادر فرماندار سابق نیویورک و رئیس بانک چیس مانهاتان): ۲ میلیون دلار
۲۲ - حمید رضا: ۱ میلیون دلار
۲۳ - محمودرضا پهلوی (برادر شاه): ۱ میلیون دلار
۲۴ - جمشید خیبر: ۵۰۰ هزار دلار
۲۵ - ا. و. وبستر (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۶ - اردشیر زاهدی (داماد اسبق شاه): ۳ میلیون دلار
۲۷ - رولاند لیس (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۸ - اشرف پهلوی (خواهر شاه): ۳ میلیون دلار
۲۹ - تئودور مک اوی (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۳۰ - اسدالله علم (وزیر دربار): ۱ میلیون دلار
۳۱ - حسین علاء (وزیر سابق دربار): ۱ میلیون دلار
۳۲ - آلن دالس (رئیس سابق سازمان سیا): ۱ میلیون دلار
عینا برگرفته از کتاب ارزشمند:
(جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۷۹ تا ۴۸۲)
که مشخص است فقط در همین مورد جمع موارد فوق به بیش از ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید...
پاداش روزولت:
علاوه بر موارد فوق کرومیت روزولت مامور سیا و عامل اصلی کودتا که شاه در ملاقات با وی به صراحت اعلام کرده بود: من تاج و تختم را مدیون خدا، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم نیز در این روند به اموال و مناصب مهمی در شرکتهای نفتی رسید چنانکه در تحقیقات ۱۹۷۵ سو کمیسیون سنای آمریکا مشخص شد حتی در کارخانجات هواپیماسازی نیز به توسط او معاملات متعددی با کشورهای خاورمیانه انجام گرفته و حتی سالانه مبلغ ۷۵۰۰۰ دلار بابت حق العمل فروش محصولات از ایران و عربستان و چند کشور دیگر دریافت کرده و یا در طی ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ طی یک سال مبلغ ۱۱۶۰۰۰ دلار به اضافه هزینه های مربوطه دریافت کرده و ...
مرجع: (جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۸۲ و ۴۸۳)
٨۵۶۷ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : اسرائیل باید همین الان به ایران حمله کند
اگر اسرائیل «همین الان در یک بمباران هوائی کاملا ماهرانه که بتوانند مراکز اتمی رژیم حکومت اسلامی را نابود کنند به بشریت خدمت بزرگی می شود هرچند بخش هائی از اقشار ناگاه ایران شاید ناراحت بشوند اما خیلی بهتر است که با رژیمی بجنگند که هنوز سلاح اتمی در دست ندارد، چراکه وقتی رژیم اسلامی صاحب بمب اتم بشود در آن صورت جنگ اتمی راه خواهد افتاد .»
٨۵۶۵ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : Dara

عنوان : اشتباه تایپی
با عرض معذرت در عنوان مطلب ۸۵۵۵ اشتباهن بجای waste نوشته بودم waist. بدین وسیله از اشتباه خود معذرت میخواهم.
٨۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : محمد علی

عنوان : به آقای "۱درصدی ۸ ": دیگر تنها نیستید
آقای "۱درصدی ۸ "، در فروردین ۵۸ تمام خانواده و خویشان من برخلاف شما به جمهوری اسلامی آری گفتند. من در آن سال ۱۱ ساله بودم و نمیتوانستم رأی بدهم. ولی تحت تأثیر خانواده و دوست و فامیل، من نیز طرفدار انقلاب بودم. امروز با قاطعیت به شما میگویم که تمام خانواده و دوستان و آشنایانم و تمام خویشان و بستگانم (جز یکی که پیرمردی است طرفدار مصدق) همگی در همین جبهه ای هستیم که شما نیز قرار دارید. اگر آن روز یک درصدی بودید امروز دیگر چنین نیست. شکی نیست که نظام شاه دارای نقاط ضعف زیادی بود. ولی در مجموع از تمام جریانات سیاسی حاضر در صحنه سیاست کشور مترقی تر و اصلاح پذیرتر بود. شاه با آوردن مرحوم بختیار ثابت کرد که به انجام اصلاحات اساسی پایبند است. من مطمئنم که اگر بجای این آخوندها مصدقیها و یا کمونیستها برسر کار آمده بودند، نظام کشور از لحاظ عمران و آبادانی هرگز به پای دوران شاه نمیرسید. از لحاظ آزادیهای سیاسی نیز چیزی بهتر از نظام شاه نمیبود.
امروز رضا پهلوی آشکارا بسیاری از سیاستهای رژیم گذشته را به باد نقد میکشد و این حق مسلم را برای هر ایرانی محترم میشمارد تا در فردای جمهوری اسلامی به نظام مورد نظر خود رأی دهد. ولی آقایان و خانمهای بسیار "مترقی" ما نه تنها هیچ نوع حقی را برای مخالفان خود قائل نیستند، بلکه در حالیکه اکثرشان به دامان امپریالیسم فرار کرده اند، همچنان از اقدام خود در برپایی انقلاب نحس اسلامی و برپایی حکومت روح الله خمینی دفاع میکنند.
٨۵۵٨ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : Dara

عنوان : Don"t waist your time
دوستان گرامی، دهن به دهن کردن با شخصی چون "دا نش!!" کار عبثی است. طبیعی است که گروهی مخالف یک دسته و گروهی مخالف دسته دیگر باشند. ولی افرادی چون این شخص جز عصبیت و شلوغ کاری حرفی برای مطرح کردن ندارند.
٨۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : اگر خمینی فرشته از آب در می آمد وپیش بینی به موقع دکتر بختیار غلط از آب در می آمد ؛ آنوقع حق با طرفداران انقلاب اسلامی بود اما حالا که همه پیش بینی های بختیار درست از کار در آمده چرا باید به او تاخت.شاید هنوز ریگی در کفش مانده است و یا شاید هنوز مهر خمین
هرکس که نماینده اکثریت مردم شد ،حقانیت بدست نمی آورد بلکه آنکس که به وعده های گوناگونش که با آن وعده ها بعنوان نماینده اکثریت مردم و آرائی که کسب کرده است اگر پایبند ماند ، آنگاه نماینده واقعی اکثریت مردم خواهدشد وگرنه خمینی نماینده فریب دادن انسانهای احساسی و عجول و عقب مانده ایران اما دکتر شاپور بختیار نماینده بخش های قلیل انسانهای روشن و بیدار و دوراندیش ایرانی بود که شوربختانه ارمانها و اخطارهای دکتربختیار را اقلیت ناچیزی فهمیدند که به لحاظ کمیت ناچیز بودند اما طرفدران خمینی ملعون که از عوام و روشنفکران دنباله رو عوام تشکیل شده بود در اکثریت بودند.گالیله در دوره خودش از بختیار هم بیشتر در اقلیت بود اما تاریخ نشان داد که حق با گالیله بود.اگر گالیله آنموقع در سیاهی و نادانی آن روزگار حقیقت و واقعیت گرد بودن کره زمین را ثابت نمود اما دکتر شاپور بختیار ، جنایت کار بودن خمینی را در دوره مستی توده ها از همه زودتر تشخثص داد. انهائی که بدون برو برگرد به انقلاب اسلامی التزام دارند ،چاره ائی جزء حمله واتهام زدن به زنده یاد بختیار را ندارند.اگر خمینی فرشته از آب در می آمد وپیش بینی به موقع دکتر بختیار غلط از آب در می آمد ؛ آنوقع حق با طرفداران انقلاب اسلامی بود اما حالا که همه پیش بینی های بختیار درست از کار در آمده چرا باید به او تاخت.شاید هنوز ریگی در کفش مانده است و یا شاید هنوز مهر خمینی در قلب آن مشعشع مانده است؟
٨۵۵۲ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مینا محجوب

عنوان : چه کسی ریگ در کفش دارد؟
آقا یاخانم دانش موضوع "شعور" را مطرح کردند که بررسی آن بین دستجات مختلف ما ایرانیان میتواند مفید باشد. برای شروع بد نیست ایشان باین سئوال پاسخ دهند: شما شعور افرادی را که پس از گذشت ۳۰ سال از سرنگونی نظام پادشاهی و استقرار جمهوری اسلامی و نتایجی که به بار آورده همچنان دارند با "سلطنت" مبارزه میکنند، و باوجودیکه مدعی هستند ۹۹ درصد ملت ایران شاه وشاهنشاهی را بزباله دان تاریخ سپرده اند و سلطنت هرگز بایران باز نخواهد گشت فکر و ذکر ودغدغه شان مبارزه با "سلطنت طلبان" است، چگونه ارزیابی میکنید؟ فعلا شعور این دسته از هموطنان را تخمین بزنید تا نوبت به بقیه برسد.
٨۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ایمان صدیقی

عنوان : نمی دانم کجایید. نمی دانم چه می کنید. نمی دانم می بینید یا نه. اما برایتان آرزو می کنم که هرگز نبینید. خوشا به حال تان که رفتید و ندیدید. چرا که اگر می دیدید آرزوی مردن می کردید.
شما برای این انقلاب هزینه ای سنگین پرداختید. این هزینه را برای تحقق خواسته های دیرینه ملت ایران یعنی بوجود آمدن فضای باز و آزاد سیاسی پرداختید. شما عمرتان را یکی از گران بها ترین سرمایه های خود را فدا کردید تا ایرانی دموکرات و آزاد داشته باشید. تا دیگر هیچ روزنامه ای سانسور نشود. تا دیگر اعلی حضرت و آقا نداشته باشیم. خودمان آقای خودمان باشیم. شما رفتید تا دیگر زندانی سیاسی نداشته باشیم. ساواک نداشته باشیم. شکنجه گاه نداشته باشیم. شما رفتید تا دیگر جوانی به جرم ابراز عقایدش در زندان نباشد. همه بتوانند نظر خود را بگویند نه اینکه همه شنونده باشند و یک نفر ارباب.

ولی افسوس که از چاله برون آمدیم و به چاه افتادیم. روزنامه ها را بستند. چماق داران متشرع به جای شعبان بی مخ ها به جان جوانان این مرز و بوم افتادند. هزاران نفر را به شکلی شبه قانونی در روز روشن به جرم داشتن نظری مخالف خود اعدام کردند. دانشجویان را از بالای خوابگاه به پایین پرت کردند. نویسندگان را قطعه قطعه کردند. میلیون ها نفر را فراری کردند. دانشجویان را ستاره دار کردند. معلمان را زندانی کردند. زندان ها را آنقدر مملو از دانشجو و زندانی سیاسی کردند تا امروز اوین نماد مقاومت صدها آزاده باشد.

آری ساواک رفت و به جای آن وزارت اطلاعات آمد. اطلاعات سپاه آمد. اطلاعات ناجا آمد. بسیج آمد. این روزها زندانیان سیاسی وکیل ندارند. اگر در گذشته زندانیان سیاسی در بندهای سیاسی بودند امروز آنها به تعدادی به مراتب زیادتر از گذشته و در بندهای عمومی نزد قاتلین و قاچاق چیان هستند. اما آیا می دانید دردناک تر از همه این ها چیست؟

ما دارای حکومتی هستیم که ادعای حقوق بشر آن گوش جهانیان را کر کرده است! حکومتی که هر روز دم از نقض حقوق بشر در اسراییل و نقض کنوانسیون های حقوق کودکان در غزه و لبنان می زند!! و جالبتر از همه این ها این است که دولتی داریم که شعارهایش از حکومت هم بزرگ تر است. دولتی مهرورز که می خواهد عدالت را در جامعه برقرار کند! رفاه ایجاد کند! امام زمان را هم در جناح خود می بیند!! هاله نور دارد و امداد غیبی!!

اما دیگر این شعارهای زیبا و بشردوستانه ملت ایران را فریب نخواهد داد چرا که مردم ایران هنوز حمایت همه جانبه و آن دست دادن ها و خوش وبش های چند روز پیش لاریجانی را با تروریست بزرگ عمرالبشیر فراموش نکرده اند. عمرالبشیری که در دارفور نسل کشی کرد و صدها هزار نفر را کشت. دست های او بوی خون می داد ولی نماینده حکومتی که ادعای آماده کردن شرایط برای ظهور امام زمان را دارد چقدر راحت با آن دستهای خون آلود دست داد.

مردم ایران هنوز، ۱۸ تیر را از یاد نبرده است. اکبر محمدی و عزت ابراهیم نژاد را فراموش نکرده است. شکنجه های افشاری و باطبی را از ذهنش پاک نکرده و البته هرگز هم نخواهد کرد.

چند روز پیش امیدرضا وبلاگ نویسی ۲۵ ساله مظلومانه در همان زندانی که شما در آن شهید شدید از این دنیا رفت! همان زندانی که شما می خواستید دیگر زندانی در آن نباشد امروز ده ها دانشجو در آن زندانی اند و نمی توانند در لحظه سال تحویل در کنار خانواده های نگران شان باشند. دانشجویانی که می خواستند شما با عزت بمانید. بزرگ و سرافراز بمانید و مشتی فرصت طلب از جنازه های پر افتخارتان سواستفاده نکنند. اما تاسف بارتر این که حتی به خانواده ها و دوستانشان نه تنها اجازه ندادند که سفره هفت سین شان را در پشت دیوارهای اوین بگذارند تا اندکی به عزیزانشان نزدیک باشند بلکه آنها را نیز بازداشت کردند تا نقض حقوق بشر در کارنامه شان تکمیل شود.

اما بگذارید قدری هم از خودم بگویم. چند روز پیش قربانی رییس حراست دانشگاهمان لوح تقدیر گرفت و مدیر نمونه کشور شد. همان مردی که ده ها دانشجو را پرونده دار کرد. ۱۶ دانشجو را به زندان انداخت. دفتر انجمن اسلامی را پلمپ کرد. امسال سه نفر را ستاره دار کرد و ۱۱ نفر را به کمیته انضباطی فرستاد. درست چند روز بعد من و دوستانم نیز از کمیته انضباطی لوح تقدیر گرفتیم. ۱ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات آخرین حکمیست که برای من صادر شده است که احتمالا منجر به اخراج من از دانشگاه خواهد شد. من دیگر هیچ نمی بینم.فقط اشک های مادرم را می بینم. ننگ را می بینم. ظلم را می بینم.سیاهی بدبختی تبعیض و بی عدالتی را می بینم.

امروز این نامه را در آخرین روز سال ۱۳۸۷ برای شما می نویسم تا با شما شهدای عزیز پیمانی ببندم زیرا من و دوستانم دیگر بیش از این نمی توانیم ننگ و ظلم را تحمل کنیم. ما با خون فاطمی ها و باکری ها و هزاران شهید دیگرعهد می بندیم که در روزهای آغازین سال ۱۳۸۸ با هدف بازگشت به آرمانها و اهداف انسانی و آزادی خواهانه انقلاب به پا خواهیم خواست و با تمام توان در برابر زورگویان و دیکتاتورها خواهیم ایستاد. پس تا روز عمل به وعده مان بدرود.

*ایمان صدیقی دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
٨۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ۱درصدی ۸

عنوان : جاوید شاه
من به جمهوری اسلامی گفتم نه!
٨۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : دا نش

عنوان : آقای مستشار از کی شما ریگ "جو" شده اید ؟ شما خودتان ریگ ها به کفش دارید!
شنیدن این سخنان واقعا مضحک آقای مستشار که حمله اسرائیل به ایران را تجویز می کند به ادعای خودش از راه کارگر به طرفدار پروپا قرص حکومت پهلوی ها تبدیل شده کمی توهین آمیز است. توهین آمیز بدین دلیل که گویا ایشان شعور مطالعه کنندگان کامنت های خود را با شعور خودش مقایسه می کند.
برای امثال بنه حکومت فردی از هر نوع آن محکوم است. کسی که بخاطر حکومت کنونی خیانت ها و جنایت های حکومت پهلوی را لاپوشانی می کند کارش از ریگ به کفش داشتن گذشته است.
٨۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : آنانی که ستم حاکم را زیر سایه می برند و ستم مغلوب را حاکم جلوه می دهند ،مطمئنا ریگی در کفش دارند!
بعداز پیروزی ملاها در انقلاب ارتجاعی و اسلامی سال ۵۷ ،سالهای درازی نیروهای بخصوصی همواره برگشت شاه را به قدرت به مردم گوشزد می کردند تا شکرگزار انقلاب ارتجاعی بمانند تا مبادا شاه دوباره برگردد اما این حالی بود که شاه از این کشور به آن کشور آواره بود و اصلا شانسی مانند پسرش در برگشت به قدرت را نداشت.ماه ها از این موضوع می گذشت که چاشنی مبارزه ضد امپریالیستی وخطر حمله نظامی امریکا و تهدید انقلاب نیز وارد دستگاه فکری همان نیروها وارد گردید و ازادی خواهی و دمکراسی خواهی زیر تبلیغات گزنده لیبرالیست غربی منکوب و سرکوب گردید.اما پس از سرنگونی ارودگاه سو سیالیستی باردیگر انکشاف دمکراسی خواهی در میان حاکمان به زعا مت ابتدا رفسنجانی وسپس خاتمی از میان انها اغاز گردیده است.اگر قرار باشد که رفسنجانی وخاتمی برای ما دمکراسی و عدالت بیاورند پس چرا ما خود سازمانهای سیاسی به وجود اورده ایم.پس از ۳۰ سال جنایات رژیم هنوز مبارزه متشکل و استخوان دار به علت همین مماشات و تسامح ها و ادرس ونشانی غلط دادن به مردم در مورد جایگاه دشمن اصلی ازادی ودمکراسی کاراز واقعی علیه حکومت اسلامی هنوز و همچنان شکل نگرفته است.
٨۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مینا محجوب

عنوان : تشابه اسمی
باعرض پوزش، برای رفع سوء تفاهم باید توضیح دهم که من با خانم مینا که قبلا کامنت دادند صرفا تشابه اسمی داریم.
٨۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : مینا محجوب

عنوان : تناقض گوئی
کینه ونفرت قدرت تعقل ومنطق را از انسان سلب میکند و آقای صدری را مانند بسیاری از دشمنان شاه به تناقض گوئی و سخنان نامربوط میکشاند. ایشان از یکطرف میگوید مردم ایران با حضور ۹۹ درصدی سلطنت را مثل دندان چرکین بدور انداختند و از طرف دیگر آنها را آنقدر قدرتمند میداند که هنوز سلطنت را بصورت ورق برنده ای که آمریکا "آرزو دارد" با آس جمهوری عوض کند میداند! یکی باید از ایشان بپرسد چیزی که مثل یک دندان چرکین بدور انداخته شده چطور میتواند آنچنان ورق برنده ای باشد که آمریکا در آرزوی تعویضش با جمهوری باشد (که البته مطابق میل شما ۳۰ سالست در ایران مستقر شده)؟ میگوید سلطنت طلبان وابسته بآمریکا هستند و بقایشان صرفا بخاطر این وابستگیست و از طرف دیگر میگوید آمریکا آنها را نمیخواهد و میخواهد از شرشان خلاص شود. آقا تصمیمتان را بگیرید، آیا آمریکا پشتیبان سلطت طلبان است یا میخواهد از شرشان خلاص شود؟ ما تابحال نمیدانستیم که چهارتا و نصفی سلطنت طلب شاخ شکسته اینچنین قدرت عظیمی دارند که آمریکای قدرقدرت آنها را ورق برنده میداند و نمیتواند بآسانی بدورشان بیندازد!

کدام "کارت شاه" در دست آمریکا مانده؟ شاه و شاهنشاهی سی سالست که مرده، اگر شما هنوز از این جسد میترسید و آنرا یک "کارت" خطرناک میدانید آمریکا که نمیترسد! اگر بقول شما آمریکا میخواهد از شراین دندان چرکین خلاص شود چه عاملی مانعش است؟ آیا از این گروه وامانده ای که بقول شما بزباله دان تاریخ سپرده شده اند میترسد؟! اگر مردم ایران سلطنت را دندان چرکین در زباله دان میدانند شما از چه میترسید؟ اگر راًی مردم و خواست آمریکا هردو حکومت پادشاهی را مرده میدانند شما چرا هنوز چشمتان دنبال اینستکه امثال داریوش همایون و رضا پهلوی چه میکنند و چه میگویند؟ ته قضیه اینست که از ترس اینکه مردم ایران دنبال نسخه شما نروند و نظام پادشاهی را بخواهند باین در و آن در میزنید و سخنانی میگوئید که سرو ته اش باهم نمیخواند.
٨۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : نظر خانم مینا کاملا منطقی به نظر می رسد. هیتلر هم با آرای مطلق مردم بر سرکار آمد ومردم آلمان اورا می پرستیدند!اما هیتلر هیچگاه مشروعیت نیافت و جهان را به خونریزی کشاند ،همانطوری که رژیم ایران خون مردم و منطقه را ریخته است!
این حکومتی که اینک در ایران برمردم تسلط دارد ،اگر بر آمده از انقلاب ۵۷است سند مشروعیتش را از رفراندم ۱۲فروردین ۵۸ می گیرد وتنها اشکالات کوچکی دارد که با رفع همه آن موانع حکومت قانونی مردم ایران محسوب می گردد پس کنار زدن این رژیم از دستور کار بسیاری از رفقا خارج می شود.
٨۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : کاظم بکتاش

عنوان : خطای پدران یا دروغ مدعیان
آنچه فهمیده نشد وشاید فهمیده نشود نه داشتن نظام جمهوری ورفنتن سلطنت

بلکه زندگی در یک نظام قانونمند است. باید بدانیم نظام سلطنت ربطی به خاندانهای سلطنی ندارند.سلطنت یک نظام است وشاه عامل ویا سمبل این نهاد.
هدف از داشتن سلطنت در حقیقت داشتن یک نظم اجتماعی است .ادامه حیات این نظم وابسته به نوع اندیشه پردازان نظام سلطنتی دارد.
در ایران ما خانواده پهلوی و دولت حاکم غافل از این نقش تاریخی سلطنت بودند و نظام سلطنت را مساوی شاه میدانستند.آ نها برای استمرار نظم سلطنت در ایران اقد امات اساسی که حقوق شاه را معین کندو منافع اصولی مردم را فدای تکروی وتصمیمات فردی ودیکتا توری شاه نکند هم غافل بودند وهم سکوت کردند. آ نها نتوانستند روش سلطنت را در رابطه با منافع مردم در چهار چوب قانون در آورند.

اکنون نظام اسلامی حاکم است .مردم حق دارند زندگی بهتری نسبت به پدران خود داشته باشند واین برتری در ایران امروز دیده نمیشود ومردم به داوری نشسته ومقایسه میکنند که کدام نظام بهتر بود این حق مردم است وتجاورز به این حق خود
دیکتاتوری و استبداد است.بنظر من انقلاب وشورش توانائی انرا ندارد که دیکتاتوری را مجبور به رعایت قانون کند .انقلاب در هر حالتی مفید نیست و تجربه کردیم انقلاب روسیه را .مردم ایران اکنون اوپوزیسیون متحد وروشنی در اختیار ندارند. بی پروا باید گفت که این سازمانها واحزاب مردم ایران را نماینده گی نمیکنند.این سازمانها هنوز دارای نقش پیامبری همانند سازمان مجاهدین هستند که در آرزوی انتقام با هر جریانی همدست شده اند ویا مانند چپها در آرزوی انقلاب گارکری.
ما باید در درجه نخست مانع از هرگونه جنگ داخلی در ایران برای قدرت یابی این ویا آن شویم.ما باید منافع مردم ایران در صدر جدول قرار دهیم.ما باید گردن به آرا مردم ایران بگزاریم.ماباید برای حاکمیت قانون برخاسته از اراده مردم و قانونمند
بودن نظام گوشش کنیم .قائم مقام وامیر کبیر ومصدق و بختیار هرسه زندگی خود را برای اجرا قانون در طبق اخلاص گذاشتندوپیداست که راه قانون سختترین راه است.
٨۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : قاضی .

عنوان : به مینا خانم
تعداد آن هایی که دی ماه ۵۷ از سراسر ایران در استادیوم امجدیه جمع شدند تا با چشم گریان ، برای تاج و تخت در حال واژگونی مرثیه خوانی کنند ، به ۲۰ هزار نفر هم نمیرسید.
٨۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : سوال از آقای صدری

عنوان : منابع اطلاعاتی شما چه کسانی هستند.
بنازم به آقای صدری و این همه اطلاعات پشت پرده! ایشان میگویند که آمریکا با "ورق شاه" قصد نزدیکی با جمهوریخواهان ایران را دارد. والله بزرگترین کارشناسان اطلاعاتی غرب نیز چنین "عمیق" به اطلاعات سری آمریکا دسترسی ندارند. آقای صدری محبتی کنند و منابع اطلاعاتی خود را (البته چنانکه برایشان مقدور است) برای ما عرضه دارند.
بیچاره آمریکا که حالا در پی آن است که مثلاً با اتحادیه جمهوریخواهان و یا جمهوریخواهان لائیک، که حتی بسختی توانایی برگزاری یک تجمع سازمانی را دارند، به توافق برسد! شاید هم میخواهد با سازمان هزار تکه شده جبهه ملی و یا فداییان اکثریت (که هر ده دقیقه مواضعشان عوض میشود) به توافق برسد. در هر صورت آقای صدری از طریق منابع اطلاعاتیشان راحتتر میتوانند پاسخ این سوالها را بدهند!
٨۴۹٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣٨۷       

    از : مینا

عنوان : کدام ۹۹ درصد؟
من یک سوال از آقای صدری دارم. ایشان میگویند که ملت ایران با رأی ۹۹ درصدی به القای سلطنت رأی داد. منظور ایشان کدام رأی گیری است؟ آیا منظورشان همان رفراندوم جمهوری اسلامی است که در ۱۲ فروردین ۵۸ برگذار شد؟ اگر منظورشان آن رفراندوم است که باید بگویم اگر ما نتیجه آن رفراندوم را قبول داریم، پس باید بپذیریم که حکومت جمهوری اسلامی حکومتی مردمی است. این همان چیزی است که سران رژیم جنایتکار حاکم بر کشور میگویند. در آن رفراندوم سوال شده بود که "جمهوری اسلامی، آری یا نه". اگر نتیجه آن رفراندوم را بپذیریم، پس حکومت جمهوری اسلامی ولایت فقیه بر حق است و تمام این جنایاتی که در طول این سی سال کرده درست است، چرا که این جنایات بر طبق خواست ۹۹ درصدی مردم انجام شده. در ضمن فراموش نکنیم که خمینی (رهبر انقلاب مترقی، شکوهمند، و ضد امپریالیستی مورد تایید آقای صدری) خود در بهشت زهرا گفت که پدران ما حق ندارند برای ما تعیین تکلیف کنند. بیش از ۷۵ درصد مردم ایران یا در زمان انقلاب بدنیا نیامده بودند و یا آنقدر بچه بودند که نمیتوانستند در آن رفراندوم شرکت کنند. پس این حق را دارند که در یک رفراندوم آزاد و بر اساس نظرات امروز خود برای نظام آینده کشور تصمیم بگیرند و تصمیم مردم هر چه باشد باید مورد احترام همگان واقع شود.
٨۴۹۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣٨۷       

    از : محمد س

عنوان : فرهاد و سلطنت!
اقا فرهاد خرگوش شمایید! چون از ارتفاع خرگوش به دنیا نگاه می کنید. شما از کجا متر کرده اید که هفتاد درصد مردم ایران به نظام پادشاهی رای می دهند؟؟ شاه فقید شما هم از این خیالات می کرد که عاقبتش آن در به دری و سرگردانی و مرگ شد. باقی حرف هایتان هم مثل حرف الباقی اهل سلطنت قابل توجه نیست. بیچاره این داریوش همایون از دست شما چه می کشد.
٨۴۹۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣٨۷       

    از : فرهاد

عنوان : خواب و خیال بجای واقعبینی
من نمیدانم این دوستان عزیز مترقی ما کی میخواهند از خواب خرگوشی بیدار شوند. آقای صدری دلش خوش است که دانشجویان شعار داده اند "خامنه ای حیا کن سلطنت را رها کن". ایشان چنین نتیجه گرفته اند که این شعار نشانه بیزاری مردم از نظام پادشاهی است :) این بک شعار مبارزاتی است و ربطی به خوش آمدن و یا خوش نیامدن از نظام پادشاهی ندارد.
رفیق گرامی، من لااقل دو نفر از آن تظاهرکنندگان را میشناسم که به این شعار نیز اشاره کردند و امروز از طرفداران بسیار جدی رضا پهلوی هستند. اینکه شما و دیگران این مسئله را قبول داشته باشید یا نه به خودتان مربوط است، ولی جنبش مشروطه خواهی ایران مشخصات متفاوتی را برای خود قائل است و خود را از "سلطنت طلبی" مبرا میداند. شما دوستان پیش از آنکه واقعیات را ببینید، بیشتر در دنیای تصور خود زندگی میکنید. برای نمونه، بسیاری از شما از ایدئولوژی حمایت میکردید که کوس رسوایی آن دیر زمانی بود که در دنیای آزاد به صدا در آمده بود و در برابر دیدگاههای حیران شما در اوایل دهه ۹۰ نابود شد. امروز نیز بجای واقعبینی همچنان در رویا بسر میبرید. رضا پهلوی و جنبش مشروطه خواهی دارای بیشترین پایگاه در بین مردم و بویژه جوانان هستند. این را از هر کس که با مردم کوچه و بازار در ایران در ارتباط است بپرسید. من نمیدانم در آینده چه شود، ولی بر اساس مشاهدات شخصی خود اعتقاد دارم که اگر امروز در ایران همه پرسی شود، طرفداران پادشاهی براحتی ۷۰ درصد آرا را بدست خواهند آورد. حال شما دوستان هر چه دوست دارید فکر کنید!
٨۴۹۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣٨۷