همه منهای احمدی نژاد! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : شاهرخ ک.

عنوان : آب در لانه ی موشان افتاده
هانا آرنت در مورد جنب و جوش نازیها و دیگر خودکامگان بعد از احساس خطر نوشته بود...« اما ناگهان چونانکه آب در لانه ی موشها بیفتد همه ظالمان و تمامیت خواهان و باعثان و بانیان قتل و شکنجه سرایمه می شوند، زیرا که خطر خطری ست که مرگ در آن نهفته است . و آن روز برای ادامه ی حیات خود همه ی سلیقه های اعمال خشونت را کنار می گذارند و یکدست می شوند تا دوباره همان کار را ادامه دهند...» آری این زمان برای رژیم ظالم جمهوری اسلامی آن زمان است. آب به لانه موشان افتاده و اگر شما حتا به عکس هم نگاه کنید و به عکسهایی که در متبوعات و نه مطبوعات آمده این سراسیمگی و این موشگونگی و این ترس از سیل را در این جمعیت هراسان می بینید. اما اگر ذره ای عدالت و اندکی تقوا در میان کسی و یا کسانی از این جمع باشد باید از خود همان را بپرسد که مردم ایران:
شما سی سال است که بر این مردم صبور و بر این کشور ثروتمند حکم رانده ای ، سی سال است که می شکید، سی سال است که حلقاویز می کنید، سی سال است که جنگ می کنید، سی سال است که مرگ بر همه ی کره ی زمین می گویید، سی سال است که با هزینه ی این مردم می خواهید اسراییل را از صحنه ی زمین و زمان هذف کنید، سی سال است که با قدرتمندترین قدرت جهان شاخ به شاخ شده اید، سی سال است که سگنسار می کنید، دست می برید، پا می برید، چشم در می آورید، در زندانها ازاله ی بکارت می کنید، سی سال است که در ملع عام اعدام می کنید، سی سال است که شلاق می زنید و شکنجه می کنید، سی سال است که حتا به این مردم اجازه نمی دهید هر چه می خواهند بپوشند و بنوشند و با هر که خواستند بنشینند و هر دین که خواستند اختیار کنند، سی سال که شما اوباش پروری و ارازل پروری و شهید پروری کرده اید. سی سال است که شما، ایران کشور جوانمردان را تبدیل به کشور دزدان و زورگیران و بی اخلاقان و باج گیران و رشوه گیران کرده اید. شما را به همان خدای خودتان که خداوندگار همه ی این کارها نیز هست بیایید و دست کم به خاطر جان خودتان و برای حفاظت از آن همه ثروت ملی که هم خود دزدیده اید و هم بدوستان و آشنایان خود داده اید با بر گذاری یک انتخابات صادقانه از قدرت کنار روید. باور کنید حیاتتان در این است. واگر نه بزودی چنان آتشی شما را فرا گیرد که بسیاری دیگر نیز در آن بسوزند آتشی که با بسیج تمامی پاسداران و بسیجیانتان نیز از پس سرکوب آن بر نخواهید آمد. آخر اینان بچه های ما مردمند، اگر چه شما آنها را شستوشوی مغزی نیز داده باشید. امروز من که در جنوب شهر تهران زندگی می کنم و هر روز تهران تا میدان ونک می روم و باز می آیم و با وسیله ی نقلیه نیز می روم و می آیم به شما و به همه روشنفکران و قلم بدستان و خودیهای شما و خودیهای مردم و هم به ملت ایران هشدار می دهم که در اثر اینهمه ظلم و ناکارآمدی و این همه تقلب از بالا تا پایین مردم چنان از این حکومت بتنگ آمده اند که بزودی چنان آتشی روشن خواهد شد که هیچ آتشنشانی از پس خاموش کردن آن بر نیاید. تا دیر نشده دست کم برای خودتان و این گاو شیرده تان ایران و این نان دانی خودتان فکری بکنید. و اما مردم ایران باید پیش از آن انفجار به خیابان بیاید و در خیابان انقدر بماند تا این حکومت اسلام ناب قرآن و محمد تن به یک انتخابات سالم بدهد. این رژیم رفتنی ست. خاتمی و خامنه ای و رفسنجانی و خمینی و لاجوردی و مرتضوی و احمدی نژاد و آنها که بنا بر نوشته ی این سایت در پایین تنه ی زندانیان سیاسی سیانور تزریق کرده اند و تجاوز کرده اند و کشته اند و شکنجه کرده اند هیچ فرقی با هم ندارند. اینان همگی سر در گرو مردی قول آسا دارند که در یک روز نهصد یهودی را سربرید. اینان دوپای چپ و راست یک رژیم خونخوارند که حیاتش را در مرگ دیگران می بیند. خمینی بت شکنشان قلم شکن بود و قلم خودی او دست کم در یک روز مرگ هزاران نفر را رقم زد. و فرمان ازاله ی بکارت دختر بچه های ده دوازده ساله را پیش از اعدام داد و آنها را بدست سربازان امام زمان و پاسداران و بسیجیان خودی سپرد تا آنان شب را با تجاوز نوبتی به این دختر بچه ها بسر آورند و در صبحگاه آنان را بدست جوخه های مرگ بسپرند. آری دوستان این جوانمردان اسلام ناب این چنینند.
۴۹٣۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨۷