اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ آذر ۱۴۰۱ -  ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲

به مناسبت اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان

سال نود و چهار از طرف دانشگاه رفتیم بازدید از ذوب آهن اصفهان، موقع ورود گفتند حق ندارید گوشی در بیارید، حق ندارید سلفی بگیرید، بعد از کلی دعوا رفتیم داخل. چیزهایی دیدم که هیچوقت از جلوی چشمم کنار نرفت.

با یکی از کارکنان قسمت ذوب دوست مشترک داشتم اومد دست منو گرفت گفت بیا بریم نزدیک کوره، از شدت حرارت داشتم ذوب می شدم، جملاتش تقریبا یادمه، با کمی بالا پایین نقل می کنم.

گفت؛ مهندس ببخشید دم در بدرفتاری کردیما، اینجا خیلی خطرناکه یک لحظه حواسشون بره سلفی گرفتن ممکنه فاجعه رخ بده، هفته پیش اشتباهی یک انفجاری رخ داد، یکی از بچه ها که تازه داماد بود کشته شد، ظاهرش سالم بودا ولی از داخل پخته شده بود، عین خمیر شده بود.

من مسئول اردو بودم گفت به دوستات بگو وایسند عقب، خودت بیا بریم جلو، کوره سوراخ شد و مذاب جاری شد، از حرارت مذاب داشت صورتم می سوخت.

گفت بیا بریم عقب تر وگرنه کفشات آب میشه، بعد گفت نگاه کن به این کارگرا، مو ندارند هیچکدام. به خاطر تشعشعاته، اینا همشون چند سال بعد از بازنشستگی می میرند، در اثر همین تشعشعات، کارگرای این قسمت زندگی خودشون را می فروشند به شرکت می دونند زود می میرند، دلشون خوشه که بعدا یه حقوقی می دهند به زن و بچه هاشون.

ادامه داد: سیستم اینجا خیلی قدیمیه، مال روس هاست، مال فولاد مبارکه اروپاییه این قسمت هاش اتوماتیکه اما اینجا سیستمش روسیه کارگر باید وایسه پای کوره ذوب.

یه دفعه دیدم کارگری مو داره گفت؛ تازه استخدام شده اینم می ریزه، اینها بقیه شون هم جون هستند، کارشون سخت بوده زود پیر شدند.

پ.ن امروز خبر اعتصاب کارگرای ذوب آهن رو دیدم، از کنارش ساده نگذریم، خیلی سخته کارشون، زندگیشون رو می دن پای یک لقمه نون.

خبرهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز بخوانید