سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حجاب اجباری: ابزار فرهنگی آزار و تجاوز جنسی – سهیلا وحدتی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱ آذر ۱۴۰۱ -  ۲۲ نوامبر ۲۰۲۲


زن به عنوان یک انسان از هیچ حق و حقوق امنیت فردی و جنسی برخوردار نیست و هیچ چیزی در جامعه مانع تعرض مرد به زن نیست! اگر زن خواهان تعرض و آزار جنسی نیست باید با پوشش خود اعلان کند. و گرنه هیچ مانعی برای تحریک شدن مرد و در پیامد آن دست درازی به بدن زن وجود ندارد


سهیلا وحدتی
«زن، زندگی، آزادی» زیباترین شعاری است که انسان بودن زن را و طبیعی بودن حقوق زن در زندگی را بیان می کند، ضرورت حقوق زنان در تحقق آزادی را به سادگی بیان می دارد ضمن اینکه بر ضرورت آزادی تاکید می کند و شاید زیبایی زندگی را با حضور زن و آزادی بیان می کند.

جنبش زن، زندگی، آزادی ضربه ای است به فرهنگ «حجاب» اجباری، فرهنگی که زن را از زندگی در همه ابعاد آن و آزادی محروم می کند.

اکنون با رشد جنبش «زن، زندگی، آزادی» برخی نگران «پرستو» شدن زنان و «هرزگی» زنان بدون حجاب هستند غافل از این که این حجاب است که باعث ترویج فرهنگ آزار جنسی علیه زنان می شود زیرا که فرهنگ حجاب اجباری در عمل عاملیت زنان در دفاع از حقوق خود را نفی می کند، نقش جامعه در تامین امنیت فردی زنان را نفی می کند، و آزار جنسی زن بی حجاب را تجویز می کند.

بیایید نگاهی بیندازیم به آغاز فرهنگ حجاب اجباری پس از انقلاب:

اصلاح «خواهر» در آغاز انقلاب ۱۳۵۷ همراه با ترویج حجاب اسلامی آغاز شد. شعارهای «خواهرم، به تو از فاطمه اینگونه خطاب است، زیباترین زینت زن حفظ حجاب است» و مانند آن که زنان را تشویق به پوشش اسلامی می کرد. مردان مسلمان در ایران به زنان غریبه که می خواهند احترام بگذارند آنها را «مادر» یا «خواهر» می خوانند یعنی با واژه هایی که بیانگر احترام «ناموسی» هستند. مردی که شما را «خواهر» می خواند شما را مانند «ناموس»* خودش محترم می داند، بیرون از دایره زنان غریبه که «ناموس» او نیستند و تعرض جنسی به آنها امکان پذیر است. این واژه ها باید به شما اطمینان خاطر دهد که قصد تعرض و آزار و توهین جنسی به شما را ندارد، انگار که اگر شما را «خواهر» نمی خواند همه گونه طرح و نقشه آسیب جنسی به شما امکان پذیر بود.

زنی که فرهنگ حجاب را می پذیرد و خود را با حجاب اسلامی می پوشاند به سهم خود می پذیرد و می خواهد که مانند «ناموس» مردان اطراف اش توسط آنها مورد حرمت و احترام قرار بگیرد.

دقت کنید که خطاب «مادر» یا «خواهر» با «خاله» یا «عمو» که برای ابراز صمیمیت به فرد غیرفامیل و یا برای احترام به سن طرف به کار می رود تفاوت دارد. «مادر» یا «خواهر» واژه هایی هستند که حریم «ناموس» را تعریف می کنند، ناموسی که دست درازی جنسی به آن ممنوع است.

اما روی دیگر این سکه احترام به «خواهر» که با حجاب خود تبدیل به «خواهر» می شود اینست که اگر زن حجاب نداشته باشد پس دیگر «خواهر» نیست و «ناموس»‌ کسی هم نیست و دست درازی و تعرض جنسی به او آزاد است. یعنی اینکه زن بدون حجاب فقط و فقط به خاطر نداشتن حجاب «جنده» و «هرزه»‌ است و انگار با شیوه پوشش خود به همگان اعلان می کند که می خواهد هدف آزار و تجاوز جنسی قرار گیرد.

بدین ترتیب «حجاب» نمادی قراردادی است برای بیان احترام به «عفت» و «عصمت» و «پاکدامنی». یعنی اگر زنی حجاب بر سر بگذارد «نجیب» است و خواهان دست درازی مردان نیست. اما اگر حجاب درست و حسابی نداشته باشد، دیگر «مادر» یا «خواهر» کسی محسوب نمی شود و در جامعه مردسالاری که غرایز مردانه بی افسار می تازد دیگر مصونیت فردی و امنیت جنسی نخواهد داشت.

مفهوم ححاب اسلامی یک قرارداد اجتماعی شد بدین معنا که حجاب تنها پوشش زن نیست بلکه یک نماد معنادار است. معنای این نماد اینست که زن باید با حفظ حجاب از دست درازی جنسی مردان پیشگیری کند. اگر زنی حجاب اسلامی را رعایت نکند بر طبق این قرارداد اجتماعی پذیرفته که مورد تعرض قرار گیرد.

به بیان ساده، زن به عنوان یک انسان از هیچ حق و حقوق امنیت فردی و جنسی برخوردار نیست و هیچ چیزی در جامعه مانع تعرض مرد به زن نیست! اگر زن خواهان تعرض و آزار جنسی نیست باید با پوشش خود اعلان کند. و گرنه هیچ مانعی برای تحریک شدن مرد و در پیامد آن دست درازی به بدن زن وجود ندارد.

به بیان خیلی ساده تر:

۱ – زن هیچ امنیت فردی و جنسی در جامعه ندارد همانگونه که هیچگونه حق و حقوق جنسی ندارد. زن باید زن بودن خود را با «حجاب» بپوشاند و هیچ نشانی از جنس خود را بروز ندهد.

۲ – مرد حق «تحریک شدن» و هرگونه توهین و تعرض و آزار به زن بدون «حجاب» را دارد.

۳ – زن عاملیت فردی ندارد. یعنی به عنوان یک فرد نمی تواند «نه» بگوید! و خواسته خود را در برقراری یا عدم برقراری رابطه جنسی بیان کند. و حتی اگر بیان کند قابل پذیرش نیست.

۴ – هیچ یک از ارکان جامعه، از قانون گرفته تا نیروی انتظامی و قضایی، هیچ نقشی در حفظ امنیت فردی و جنسی زن ندارد. زن فقط و فقط باید امیدوار باشد که همه مردان اطراف او طبق قرارداد اجتماعی حجاب اجباری با او مانند «ناموس» خود رفتار کرده و کسی دست از پا خطا نخواهد کرد.

زن بدون «حجاب» به عنوان کسی که شئون اجتماعی «عصمت»‌ و «عفت»‌ را رعایت نمی کند مورد توهین دیگران قرار می گیرد. دولت جمهوری اسلامی نیز به جای دفاع از حقوق شهروندی زنان، دستگاه عریض و طویلی برای اینگونه توهین و تعرض به حریم فردی زنان زیر عنوان گشت ارشاد به راه انداخته است.

جنبش «زن، زندگی، آزادی» حرکت زنان و مردانی است که به عاملیت زنان باور دارند! این جنبش با شعاری که پیوند طبیعی زن و زندگی و آزادی را بیان می دارد، در عمل نشان می دهد که شیوه پوشش زن یک مساله کاملا فردی و اختیاری است، و نه یک قرارداد اجتماعی.

امید که روزی نه چندان دور آموزش حقوق جنسی جای حجاب اجباری را بگیرد.

*سهیلا وحدتی، نقش «فحش های ناموسی» در سرکوب زنان و مردان
soheilabana.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست