سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

استفاده از شرایط موجود، نه استقبال از تاکتیک ترامپ - دنیز ایشچی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۵ تير ۱٣۹٨ -  ۲۶ ژوئن ۲۰۱۹


تاکتیک ها زیادند و مرتب عوض میشوند. راهکاری که امروز بصورت تاکتیک استفاده میشود، میتواند تاریخ مصرف کوتاه چند روزه یا گاها چند هفته ای داشته باشند. تاکتیک ها میتوانند اهداف مختلف مشخص و یا چند بعدی را تعقیب نمایند. لذا، نه تنها باید در این زمینه ها، بطور مشخص صحبت نمود، بلکه باید آنها را در داخل پردایم های سیاسی ماهیتی و استراتژیک ویژه خویش ارزیابی نمود. صحبت از مقاله رفیق بهزاد کریمی در مورد استقبال از تاکتیک تحریم های سیاسی آقای ترامپ علیه سردمداران جمهوری اسلامی ایران میرود.
اگر این مقاله ایشان، در ادامه موضعگیری های اخیر ایشان، چراغ سبزی در زمینه فاصله گیری از جبهه جمهوریخواهان و سمتگیری در راستای جبهه سکولار دموکراسی ارزیابی کرد، این مقام مشخص میتواند به یک حرکت خطرناکی بیانجامد که باید ابعاد دیگر آن را نیز در نظر گرفت. یک تاکتیک میتواند نقش شلاق داشته باشد، دیگری نقش شیرینی. یکی میتواند نقش طعمه ای را داشته باشد که طرف مقابل را به داخل تله ای هدایت میکند، یکی جهت فریب دادن رقیب به کار گرفته میشود. تاکتیکی میتواند بصورت وسیله ای جهت کسب وجهه و مشروعیت اجتماعی سیاسی بکار گرفته شود، یا اینکه بر بستر آن یاران جدیدی را به ارودگاه جبهه متحد خود اضافه نماید، یا اینکه میتواند بصورت ایزوله و منزوی کردن رقیب بکار گرفته شود. تاکتیک ها باید در داخل تصویر کلی و عمومی استراتژیک اهداف ماهوی و برنامه ها و پروژه های ویژه طراحی شده مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
در اینکه تحریم های بین المللی آمریکا و حکومت دونالد ترامپ در عین حال که فشارهای مشخصی را بر دوش های مردم عادی کوچه و بازار در ایران وارد میکند، ضربات ویژه ای هم بر پیکر حاکمیت ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران وارد کرده و میکند، شکی نیست. اینکه افزایش تنش میان جناح آمریکا، اسرائیل و عربستان از یک طرف و جمهوری اسلامی ایران از طرف دیگر موجب تقویت سیاسی امنیتی ارتجاعیون و سرکوب گران دست راستی در هر دو جناح میگردد، در آن هم شکی نیست. اینکه ادامه چنین روندی منجر به بسط و گسترش جو خفقان در کشور ما از یک طرف و محدود تر شدن ازادیهای فردی و اجتماعی در کشورهای دموکراتیک غربی میشود نیز شکی نیست. در عین حال ادامه چنین شرایطی میتواند سردمداران جمهوری اسلامی ایران را تا حدی تضعیف نموده و در مخاطره قرار دهد که شرایط را برای ساقط شدن ارتجاع اتوکراتیک حاکمه در ایران توسط خیابان فراهم نماید.
در چنین شرایطی اپوزیسیون رادیکال سکولار و دموکراتیک ایران، بخصوص چپ دموکرات نه تنها نباید تمام هم و غم خود را روی امکان یا عدم امکان مذاکران میان آقای ترامپ و خامنه ای متمرکز نماید، بلکه باید از یکطرف اولویت والاتر امکان عبور رادیکال و دموکراتیک از اتوکراسی حاکمه بر ایران را در دستور خویش دهد، در حالیکه با هرگونه آلترناتیو سازی جایگزین نئوکان های آمریکائی و همدستان انگلیسی انها مقابله مینماید.
تاکتیک هایی که به نام آقای ترامپ از درون بوق کرنای کاخ سفید بیرون می آید، باید در چهارچوبه برنامه های آقای نتنیاهو، بن سلمان عربستان سعودی و سردمداران جناح های نفتی، مالی و نظامی امریکائی برای خاورمیانه ارزیابی نمود. استراتژی و تاکتیک های این حضرات همانطور که طی تاریخ بارها و بارها تکرار شده است، بر محور تقسیم و یا تقسیم مجدد بازارهای ذخایز ارضی، سرمایه گذاری ، نیروی کار و مصرف جهانی میباشند.
اگر ما از استراتژی صلح در ایران، یمن، آمریکای لاتین، دریای چین و غیره حمایت میکنیم، باید خود را با جبهه جهانی نیروهای صلح و توسعه هماهنگ نمائیم. قلمداد کردن چین و روسیه بعنوان حامیان حکومت جمهوری اسلامی ایران به موازات استقبال از تاکتیک فشارهای دونالد ترامپ بر علیه سردمداران جمهوری اسلامی ایران، در شرایطی که شمشیر کشیدن های آنها بر علیه همدیگر چیزی غیر از جنگ رزگری خطرناک روانی سیاسی نمیباشد، چیزی غیر از چراغ سبز نشان دادن به عمو سام، نتنیاهو و جناح رضا پهلوی تحت عنوان جبهه سکولار دموکراسی نمیباشد.
تاکتیک فعلی آمریکا را باید در محور بسیج قدم به قدم دوستان آمریکا حول محور حمایت از آنها در شرایط احتمال اغاز جنگ با ایران ارزیابی نمود. تا کنون نه فقط کشورهایی مانند انگلستان رسما اعلام کرده اند که در صورت وقوع چنین مناقشه ای پشت سر آمریکا ایستاده اند و آغاز به فرستادن نیروی نظامی به منطقه نموده اند، بلکه دیگر اعضای اصلی ناتو موضعی دوگانه و متناقض گرفته که در آن از یک طرف از صلح و مذاکره حمایت می نمایند، از طرف دیگر ایران را محکوم نموده و اعلام میکنند که در شرایط مناقشه متحد امنیتی سیاسی امریکا میباشند. ادامه این جنگ زرگری چیزی غیر از بسیج بیشتر این نیروها پشت پرچم جنگ افروزی جناح جنگی، نظامی، نفتی و مالی حاکمه بر آمریکا نمیباشد.
آیا چپ ایران با اگاهی و هوشیاری لازم حساسیت وضعیت موجود را با احتمال جنبش فراگیر خیابانی جهت عبور رادیکال و تحول گرایانه از نظام جمهوری اسلامی ایران آماده مینماید، یا اینکه با چراغ سبزهای خویش، خود را برای پذیرش احتمال آلترناتیو سازی های نئوکان های آمریکائی حاضر میکند. بهتر است چپ دموکرات به ارکان اصلی وظایف خویش در زمینه روشنگری و سازماندهی حرکت های مدنی مردمی و زحمتکشان ادامه داده و برنامه ها و راهکارهای تاکتیکی خویش را برای دوران احتمالی غیر منتظره بحرانی عبور رادیکال از جمهوری اسلامی ایران آماده نماید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست