سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"طیب اردوغان" امروز در قامتِ "آدولف هیتلر" دیروز - شورش کریمی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣ فروردين ۱٣۹۷ -  ۲٣ مارس ۲۰۱٨


در ابتدا می خواهم در خصوص اسم رمزی که اردوغان برای حمله به روژاوا و به خصوص عفرین انتخاب کرده است، نکته ای را که تاکنون شاید کسی به آن نپرداخته باشد ، بیان کنم. در کتاب " آدولف هیتلر" ( "نبرد من" ترجمه فرشاد) فاشیست آلمانی که در روئیای فرمانروایی بر جهان در جنگ جهانی دوم بیش از ۵۰ میلیون انسان را قربانی سیاست های نژاد پرستانه خود کرد، پاراگرافی وجود دارد که اشاره به شاخه زیتون و شمشیر ملت فاتح دارد و گمان می کنم اردوغان نیز اسم این عملیات را به الهام از این نوشته گرفته باشد و همچنان که بسیاری تشخیص داده اند اردوغان رویایی امپراطوری عثمانی را در سر دارد اما شکی وجود ندارد که سرنوشتی بهتر از هیتلر در انتظارش نیست؛
" ما آن صلحی که در سایه "شاخه زیتون" به دست آمده است و اشک های آسان خواهان اشک ریز و گریان مسالمت، آن را به هیجان می آورد، نمی خواهیم. ما صلحی می خواهیم که ضامن آن شمشیر فاتح ملتِ بهتر و برتری است که سراسر دنیا را به خدمت تمدن برتر در آورده است" (نبرد من ، ص ۵۱)   

در اوایل شروع حمله ترکیه به عفرین که به اسم (شاخه زیتون) با رضایت و اطلاع ناتو بود، به جز نشان دادن چراغ سبز به ترکیه برای حمله، آمریکا هیچ گاه به صورت رسمی خواستار توقف یا عقب نشینی ترکیه از عفرین را نکرده است، بلکه خواستار خویشتن داری بود. روسیه هم در مقابل این تجاوز آشکارِ ترکیه سکوتی که نشان از رضایت داشت را پیشه خود کرد و بدون شک اجازه دادن به ترکیه با مضمون محافظت از مرزها، در مقابل سازش کردن ترکیه در برابر منافع روسیه در سوریه است. روسیه ای که در تلاش است با دادن قطعه ای کوچک از کیک سوریه به ترکیه از تضاد منافع آمریکا و ترکیه در مسئله سوریه به نفع خود استفاده کند. کشورهای اروپایی هم در مقابل جنایات ترکیه در روژاوا سکوت را اختیار کرده اند و به بیزینس پر سود فروش تسلیحات نظامی به ترکیه مشغولند. سازمان ملل متحد هم اصل بنیادی خود مبتنی بر حق حاکمیت دولتها بر مرزهای شناخته شده بین المللی را زیر سبیلی رد کرد.
اکنون مسئله کُرد در روژاوا گرفتارِ چنگ منافع آمریکا و روسیه و هم پیمانانشان است. روسیه در تلاش برای برقراری هژمونی منطقه ای خود و انتقام همکاری نیروهای سوریه دمکراتیک با آمریکا را می گیرد. آمریکا و کشورهای اروپایی هم حفظ منافع با کشور هم پیمانشان در ناتو را مقدم تر است از دفاعِ از ملتی بی دولت که مهم نیست سرنوشت شان به کجا می رود. در مقابل این تضاد منافع قدرت های بزرگ، جنبش روژاوا حامل خواسته های دمکراتیک و برابری طلبانه ای ست که میلیون ها انسان را در سراسر جهان به حرکت در می آورد و همچنین دارای پایگاه اجتماعی وسیع و یگان های نظامی مدافع خلق که در نتیجه چندین سال متمادی جنگ با داعش از آمادگی رزمی بالایی برخوردارند.
عفرین نقطه تلاقی این مسئله مهم برای اذهان عمومی در سراسر جهان است، که چگونه کشورهای سرمایه داری در مقابل این پروسه اخلاقی دفاع از حقوق بشر که سنگ آن را به سینه می زنند در مقابل ژینوساید دیکتاتوری فاشیست اردوغان سکوت کرده اند.
حمله وحشیانه و غیر انسانی حکومت فاشیستی ترکیه به روژاوا و سکوت مجامع بین المللی و شورای امنیت در مورد جنایات ترکیه در یک جنگ نابرابر بینِ دومین ارتش ناتو که به همه نوع سلاح سنگین از توپ، تانک و جت های جنگی بهره می گیرد، در مقابل جنبشی که از ابتدایی ترین تسلیحات نظامی برخوردار است و در راه دفاع از تعیین سرنوشت و دفاع از دستاوردهای دمکراتیک می جنگند، این مسائل مجموعه سوال های مهمی را طرح می کند، که بارزترین شان زیر پا نهادن پایه های حقوق بشر، زیر پا نهادن پایه های اصلی پیمان نامه های خودِ سازمان ملل است. مسئله تاّمل برانگیز این است، که قدرت های بزرگ سرمایه داری حاضرند در راستای منافع خود هر چیزی که در جوامع انسانی ارزش به حساب می آید را قربانی مصلحت خود کنند.
در این جنایات اردوغان بر علیه جنبش دمکراتیک روژاوا، امروزه مجامع بین المللی و حقوق بشری خود شریک این جنایات با دولت ترکیه هستند. جنایت های جنگی در کشتن زنان و کودکان و به طور کل غیر نظامیان، آواره کردن مردم از سرزمین های خود و تغییر دموگرافی آن به قصد نابود کردن یک ملت، تخریب و نابود کردن محیط زیست، آزار و اذیت اَسیرهای جنگی، توهین و بی حرمتی به پیکر جانباختگان، غارت و چپاول دار و ندار مردم تحت ستم روژاوا و همه ی جنایت های که بر علیه بشریت انجام می گیرد شریک هستند. در مقابل چشمان همه ی جهان ترکیه گروه های تروریستی به جامانده از داعش در سوریه و عراق را زیر چتر اپوزیسیون ارتش آزاد جمع کرده، آشکار آن ها را بر علیه نیروهای سوریه دمکراتیک و در راستای منافع توسعه طلبانه خود به کار می گیرد.
در عین حال حمله به عفرین تاکید بر جامعه اسلامی و عربی و شناسنامه اسلامی بودن است، در برابرِ دفاع و پشتیبانی از جنگ و خونریزی در روژاوا و ژینوساید مردم کردستان در سوریه! وقتی که رئیس پارلمان ترکیه اعلام کرد، که در جنگ عفرین از راه جهاد پیروز خواهیم شد، و در زمان شروع حملات به روژاوا، توسط فرقه ای مخصوص عثمانی مارش امپراطوری نواخته میشد در مساجد به تکبیر و ( سوره فتح) به جنگی دشمنانه فراخوانده می شدند. دیروز بود که ۱۸۰ هزار نفر در کردستان عراق با سوره "انفال" قتل عام شدند ، در کردستان ایران به فرمان خمینی جهاد علیه کفار اعلام گردید و سالیان طولانی خون ریخته شد، و امروز روژاوا با سوره فتح غارت و تخریب می شود.
بزرگترین و نمایان ترین رسوایی و شرمندگی مجامع سرمایه داری زمانی ست، که جنگ منافع بزرگ کشورهای امپریالیست مقدم بر دفاع و پشتیبانی از کرامت و زندگی انسان های مدنی و ملت های تحت ستم باشد. اکنون روسیه بزرگترین هم پیمان حکومت بورژوا اسلامی ایران و رژیم دیکتاتور بشار اسد و دولت فاشیست ترکیه است. در حالی که ترکیه در برابر چشمان کشورهای سرمایه داری، سازمان ملل، شورای امنیت و ناتو بزرگترین جنایات و اقدام به زیر پا نهادن حقوق بشر می کند، همه پایه ها و قوانین بشر و طبیعت را زیر پا می گذارد، ثابت می شود که که این ارگان های ساختگی به اسم حقوق بشر و امنیت و صلح چیزی جزء ابزاری در دست قدرت های بزرگ سرمایه داری در راستای به دست آوردن سود بیشتر نیستند.
واقعیتِ چنین رسوایی ها و جنایاتی توسط حکومت های سرمایه داری برای کمونیست ها و آنتی کاپیتالیست ها جزوه مفروضات است.کشورهای غربی و روسیه در طول سالیان متمادی جنگ و خونریزی در خاورمیانه نقش اصلی را داشته اند و خطوط عمده سیاست آنها بر اساسِ، غارت نفت و منابع اولیه ، ایجاد زمینه مسابقه خرید تسلیحات نظامی در منطقه، گسترش بازار مصرف محصولات تولیدی کشورهای اصلی سرمایه داری و استفاده از نیروی کار ارزان این مناطق است.
سخن آخر، اینکه در مقابل لشکر کشی سپاه عثمانی به روژاوا دو جبهه اصلی تضاد جهانی در مقابل یکدیگر کاملا نمایان است. در یک جبهه نیروهای راست و کسانی که حامی وضع موجودند یا به پشتیبانی از ترکیه برخاستند یا سکوت ناشی از رضایت برگزیدند. در این جبهه خیل عظیمی از جریانات راست و مدافع سرمایه داری وجود دارند ، اما جالب آنجاست که نیروهای راست و ناسیونالیستی که سنگ رفع ستم ملی به ملت کُرد به سینه می زنند و تمام استراتژی شان رفع ستم ملی ست و هیچگاه هم در این باره نتوانسته اند کوچکترین قدمی بردارند بلکه خود در تعمیق آن نیز به نوعی شریک بوده اند، سکوت اختیار کردند و حتی زحمت یک بیانیه در دفاع معنوی از این مقاومت قهرمانه صادر نکردند. بخش دیگری از سوسیال ناسیونالیست های ایرانی درباره این مقاومتِ جنبشِ دمکراتیک و مترقی به دنبال کشف تئوری بودند و در نهایت به بهانه ناسیونالیستی بودن جنبش روژاوا سکوت کردند. اما با همه اینها کمونیست ها، سوسیالیست، آنارشیست ها و انسان های آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جهان با هر طریقی که می توانستند در محکومیت این تجاوز آشکار دولت فاشیست ترکیه به کنفدراسیون های دمکراتیک شمال سوریه و در پشتیبانی از مبارزه و حماسه ای که " ی پ گ و ی پ ژ و نیروهای سوریه دمکراتیک" در مقابل ارتش ترکیه انجام می دادند، فریاد حق طلبانه را به نمایش گذاشتند.از آمریکایی جنوبی تا خیابان های اروپا و حتی روستاهای کردستان ایران صحنه دفاع از مقاومت و اراده جمعی جنبشی مترقی و انسانی بوده و خواهد بود. کم نبودند جوانان پر شورِ انقلابی و انترناسیونالیستی، که از سراسر جهان به مقاومت روژاوا پیوستند و سرفرازانه در راه ارمان های انسانی جانباختند. قطع یقین برای آینده و جنبش های آزادیخواهانه و برابری طلب مهم خواهد بود، که یاران و وفاداران به آرمان های انسانی را بشناسد و در راه حفظ همبستگی و منسجم تر کردن این صفوف بکوشد، چون تنها راه رهایی طبقه کار، ملت های تحت ستم و پایان تبعیض های جنسی از این رهگذر می گذرد و در مقابل دشمنان و جریان های که حاضرند در راستای منافع حزبی خود جنبش را نیز قربانی کنند طرد کرده و آنها را افشاء نماید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست