سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) پیرامون زجرکش کردن جوانان وطن در زندان ها


اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ دی ۱٣۹۶ -  ۱۹ ژانويه ۲۰۱٨


* صدای قربانیان کهریزک های سراسر ایران باشیم

تظاهرات سراسری و جنبش انقلابی توده های کارد به استخوان رسیده، ایران را تکان داد. حاکمان مستبد و غارتگر که تمامی امکانات و هست و نیست این کشور را در اختیار خود گرفته اند، به جای پاسخ دادن به خواست های مردمی که ۴۰ درصد شان زیر خط فقر زندگی می کنند، «رونمایی از "کشتی قرآنی مطلا" در موزه حرم حضرت معصومه» را به نمایش می گذارند و این مردم قهرمان و حضور شکوهمند شان را به "مگس های روی زخم"، "اشغال"،"اغتشاشگر" و مانند اینها تشبیه می کنند تا کشتار و زجرکش کردن جوانان قهرمان، این لاله های وطن خونین را توجیه کنند. در پی دستگیری چندین هزار نفر در بیش از صد شهر کشور، و بی اطلاعی از تعداد بازداشت شدگان و محل اسارت آنها، نگرانی از جان این عزیران سراسر کشور را فراگرفته است. همه می دانستیم که رژیم جنایت کار جمهوری اسلامی که تجربه کشتارها و تمام کش کردن های دهه‍ی ۶۰ ، قتل عام چندین هزار نفری زندانیان سیاسی در زندان ها در سال ۶۷، خفه کردن ها و کاردآجین کردن قربانیان قتل های زنجیره ای دهه‍ی ۷۰ و بویژه ۷۷، ترورهای خارج از کشور و کشتن فرزندان مردم در کهریزک در سال ۸۸ را در پرونده خود دارد، این بار کهریزک ها را در سراسر کشور سازمان می دهند. متاسفانه این نگرانی کاملآ به حق و به جا بود. کشتار نزدیک به ۳۰ نفر از تظاهرکنندگان در خیابان ها، این درنده خوئی را بخوبی نشان داد، اما بدتر آن زجرکش کردن جوانان وطن در زندان ها و بازداشتگاه، که هر روز از نام شهید تازه ای مطلع می شویم، حکایت از ابعاد این درنده خوئی در خود دارد. اگر در روزهای اول تنها خبر زجرکش کردن سیناقنبری بر سر زبان ها افتاد، اکنون تعداد این شهیدان روز به روز بیشتر می شود. اگر در جنبش ضد استبدادی سال ۸۸، با یک کهریزک در تهران روبرو بودیم، حالا ده ها کهریزک در سراسر کشور سازمان داده اند. در تهران، اراک، سنندج، دزفول، چالوس، کرج و دیگر شهرهائی که باید منتظر خبرهای شوم زجرکش کردن فرزندان مردم باشیم. حالا باید بر نام سینا قنبری؛ نام های ساروقهرمانی، وحید حیدری ، سیدشهاب‌الدین ابطحی زاده ، محمد نصیری، کیانوش زندی، علی پولادی، محسن عادلی، حسن ترکاشوند را هم افزود و قطعآ در روزها و هفته های آینده، باز هم نام های دیگری از جوانان وطن که در زیر شکنجه های جنایتکاران داعشی جان باخته اند، خواهیم شنید.

نحوه زجرکش کردن جوانان مردم و فرار از پاسخگوئی به جنایت شان، سیاست کاملآ حساب شده و از پیش برنامه ریزی شده شان را آشکار می سازد. آنها با وقاحت تمام و با ددمنشی غیرقابل تصور، فرزندان اسیر مردم را می کشند و جنازه های آنها را جلو خانه پدری شان رها می کنند؛ یا در «کارون» می اندازند و یا آدرس سردخانه ها را به خانواده می دهند و گاه از "خودکشی" آنها سخن می گویند. مردم و خانواده های این عزیزان شهید شده، باید مقامات امنیتی و مسئولان زندان ها و آمرانشان را مجبور سازند تا نسبت به این حوادث پاسخگو باشند. باید توضیح دهند که چه شرایطی در زندان ها حاکم است که امکان "خودکشی" فراهم می شود؛ چرا جسد شکنجه شده اسیران را در خیابان ها و رودخانه ها می اندازند؟ چرا به جوانان دستگیر شده، قرص های مشکوک می خورانند؟ تمامی این اقدامات، شباهت تمامی به اقدامات گذشته شان و اقدامات داعش دارد. آیا نباید نسبت به این بی قانونی مطلق و قانون جنگل که توسط "آتش به اختیارهای رهبر" بر کشور حاکم شده است، فریاد اعتراض سراسری را بلند کرد؟ در کجای دنیا می تواند جسد زندانی شکنجه شده را جلو خانه پدری اش انداخت و مقامات انتظامی و قضائی را بی پاسخ رها کرد؟ آنها قصد دارند با اینگونه کشتن جوانان این وطن به خون تیپیده ، مردم را بترسانند. اما کور خوانده اند. آنها از ترس شان از مردم به چنین جنون وحشیانه ای دچار شده اند. حالا دیگر مردم از این حاکمان ریا و تزویز و تا مغز استخوان غارتگر و مفسد، ترسی به خود راه نمی دهند. همین عدم ترس مردم و شجاعت بی نظیر شیرزنان و شیرمردان این مرز و بوم، دستگاه ولایت و حاکمان مستبد اسلامی را به وحشت مرگ انداخته است و تلاش می کنند با ترساندن مردم، جلو شعله ورتر شدن آتش خشم توده های جان به لب رسیده را بگیرند. اما این بار، این شعله را خاموشی در کار نیست.

ابعاد جنایات رژیم اسلامی در زندان ها و بازداشتگاه ها براستی حیرت انگیز است. درنده خوئی شکنجه گران و مسئولان امنیتی رژیم که با حمایت مستقیم دستگاه ولایت فقیه دست به جنایت می زنند به گونه ای است که حتی اجازه بازدید از زندان ها را به نمایندگان رژیم در مجلس شورای اسلامی هم نمی دهند و به سئوالات آنها نیز وقعی نمی نهند. در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه، با بی قانونی مطلق روبرو هستیم . این بی قانونی مطلق به همراه قدرت بی مهار نیروهای سرکوبگر و پشتیبانی آنها از غارتگران اموال عمومی و بر مسند نشینان دزد و اختلاس گر، جان مردم را به لب رسانده و کارد بر استخوان ن شان نهاده است. از این رو برای به عقب نشاندن این قدرت و توحش بی مهار و نجات جان دستگیر شدگان ، باید یک جنبش توده ای قدرتمند، همبسته، سراسری و بشدت گسترده وارد عمل شود. برای سازماندهی این جنبش، از هر امکانی باید استفاده کرد. باید نام تمامی دستگیرشدگان را نوشت و رسانه ای کرد؛ با خانواده های دستگیر شدگان و شهدای این جنبش ابراز همدردی و همبستگی کرد، در غم شان شریک شد و در برابر بی قانونی ها و تهدیدها از آنها دفاع کرد و برای فرزندان شهیدشان مراسم سوگواری سازمان داد. اخبار جنایات رژیم را باید به سراسر جهان مخابره کرد و اجازه نداد سرکوب خشن و بی هیاهو و کشتار خاموش جوانان وطن به خون نشسته، بی پژواک بماند. باید به همراه خانواده ها در جلو زندان ها و بازداشتگاه گردهم آمد و خواهان آزادی عزیزان مردم شد.

سازمان ما خشم و نفرت خود از جنایات رژیم اسلامی در قبال جوانان اسیرمیهن دربند را اعلام می دارد و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی است. ما خواهان افشاء و محاکمه تمامی کسانی هستیم که دست شان به خون جوانان کشور آلوده است. ما از تمامی فعالان و کنشگران مدنی و سیاسی و تمامی احزاب ، سازمان ها و نهادهای مدافع حقوق کارگران و تمامی مردم تحت ستم و تبعیض تقاضا داریم از هر طریق ممکن ، صدای بی صدایان باشند و صدای اعتراض خود به این جنایات را بلند کرده و اجازه ندهند فرزندان مردم در زندان ها و کهریزک های سراسر کشور زجرکش شوند. باید جوانان غیور و قهرمان مردم را از چنگال این جانیان نجات داد. فردا ممکن است خیلی دیر باشد .
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶ برابر با ۱۸ ژانویه ۲۰۱۸
......................................................................................
شهیدان میهن دربند که توسط مزدوران رژیم در کهریزک ها زجرکش شدند.
.......................................................................................
سارو قهرمانی ـ ساروقهرمانی ۲۴ساله،۱۰شب پیش ناپدید میشود؛بعد از تلاش های بی نتیجه والدینش، چند شب اطلاعات سنندج به مادر وی اطلاع می دهد که برود جنازه پسرش را ازسردخانه تحویل بگیرد . دیگرنمیگویند خودکشی کرد، وقیحانه آدرس سردخانه ها را میدهند
.............................
سیدشهاب‌الدین ابطحی زاده ـ پیکر بی جان سیدشهاب ابطحی جوان ۲۰ساله که ۱۳روز قبل در اراک بازداشت شده بود مقابل منزل پدری اش در حالی پیدا شد که آثار ضرب و شتم و کبودی روی بدنش مشهود است
......................
محمد نصیری ـ محمدنصیری را هم در زندان کشتند و امروز اعلام کردندکه خودکشی کرده است. جسد را به خانواده تحویل نمیدهند و اجازه کالبد شکافی هم صادر نمیکنند .
.....................
کیانوش زندی ـ دانشجوی فارغ التحصیل رشته فنی که با شلیک مستقیم گلوله کشته شد عکسی از او منتشر نشد و خبرش رسانه ای نشد دیروز سه-شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶ خبر کشته شدش را به خانواده اش دادن و امروز با تدابیر شدید امنیتی مراسم خاکسپاریش برگذار شد
...............................
علی پولادی ـ علی پولادی، ۲۶ ساله در بازداشتگاه چالوس کشته شد و بعد از روزها بی خبری و سرگردانی خانواده اش، به آنها اطلاع داده شد که می توانند برای تحویل جسدش به سردخانه مراجع کنند . دیگر بدون هیچ توضیحی فقط آدرس سردخانه ها را به خانواده ها میدهند
.............................
وحید حیدری ـ وحید حیدری دستفروشی میکرد، برای آینده بهترهمه ما به خیابان آمد.با ضربات باتوم در زندان کشتندش بعدهم گفتند قاچاقچی بوده و درزندان خودکشی کرده است. حال خانواده تهدید شدندکه حق مصاحبه با رسانه ها راندارند و وکیل اش که خبر خودکشی اش را تکذیب کرد به زندان انداختند.
.........................
سینا قنبری ـ سینا قنبری را در زیر شکنجه کشتند و سپس محبی مدیر کل زندانهای استان تهران گفت: «خودکشی سینا قنبری در دستشویی زندان اوین تایید می‌شود. در بامداد روز شنبه مورخ ۱۶ دی ماه یکی از زندانیان زندان اوین به نام سینا قنبری فرزند علی اکبر با مراجعه به دستشویی قرنطینه زندان اوین اقدام به خودکشی از طریق حلق آویز نمودن خود کرد. مراتب فوراً به دادستان تهران اعلام شد و بازپرس دادسرای جنایی در زندان حضور یافت و از مأمورین زندان و مطلعین تحقیق کرده و دستورات را صادر کرد».
................................................
حسن ترکاشوندـ حسن ترکاشوند ٩ دیماه در میدان جمهوری کرج هدف گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت وزخمی شد. سه شنبه ٢٦ دی در بیمارستان باهنر جان خود را از دست داد او هم به جانباختگان قیام مردمی ایران پیوست.
...........................
محسن عادلی ـ جزئیاتی از کشته شدن محسن عادلی در دزفول
علی قاسم عادلی، پدر محسن عادلی، جوان ۲۶ ساله‌ای که روز ۱۰ دی ماه در دزفول مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، جزئیاتی از وقایع منجر به کشته شدن او را در گفت و گو با فرشته قاضی، خبرنگار آزاد شرح داده است. به گفته او، در آن روز دو موتورسوار با صورت پوشیده به پای پسر دیگرش در خیابان گلوله زده بودند و محسن که از ماجرا باخبر شده بود، برای بررسی وضعیت برادرش به خیابان رفته بود. آقای عادلی گفت که محسن در حال گذر از خیابان بین معترضان و نیروهای امنیتی گیرافتاده بود و بر اثر اصابت گلوله مأموران به سرش جان باخته بود. او تأکید کرده است که هیچ یک از دو پسرش در اعتراضات حضور نداشتند. آقای عادلی می‌گوید که از انگیزه تیراندازی به پای پسر دیگرش باخبر نیست و ممکن است ضاربان به دلیل خصومت شخصی این کار را کرده باشند چون در زمان تیراندازی در آن خیابان تظاهرات یا درگیری وجود نداشته است. او گفت که دادستان و فرماندار با او دیدار کرده‌اند و به او قول داده‌اند که ضارب پسرش را شناسایی و محاکمه کنند. به گفته آقای عادلی، پرونده قتل محسن عادلی در شعبه اهواز و دزفول باز شده و در حال رسیدگی است. پیشتر منابعی به نقل از بستگان آقای عادلی گفته بودند که او پس از مجروح شدن به بازداشتگاه منتقل شده و آنجا درگذشته است. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست