سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تمرینی بزرگ در راستای طرد- سرنگونی دیکتاتوری ولایی!-اردشیر قلندری


اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ دی ۱٣۹۶ -  ۴ ژانويه ۲۰۱٨


انچه که در ایران امروز می گذرد، خیزشی ناگهانی نیست، فرایندی به دیرینگی چهل سال است. زمانی که رژیم در دادگاه های دو دقیقه ای شریف ترین زنان و مردان کشور را محکوم به مرگ می کرد، گامهای خیزش مردم را در خیابانهای ایران بایست میدید. اما، در ان زمان دیکتاتوری در سکوت، خاوران را اباد می نمود و به نوعی اطمینان به جاودانگی رسید، همین نیز سرآغاز اعلان مرگ دیکتاتوری شد. روند امادگی برای امدن به خیابانها دارای اشکال گوناگون بود، که در ده الی پانزده سال گذشته جایگاهی ویژه یافته است. در دوره نخست ریاست جمهوری روحانی، بجای حل معضلات اقتصادی، مطابق روال، به انتقاد از فجایای ریاست جمهوری احمدی نژاد اکتفا شد، اجرای دستورات سیاست های نهادهای جهانی مالی در دستور روز قرار گرفت، موضوع بیکاری حل نشده ماند، جامعه هر روز فقیرتر گردید، تا اینک به خیابانها رسید.
نزدیک به یک هفته پیش بخش بزرگی از مردم شهرهای ایران (به روایتی تا هفتاد شهر) یکی بعد از دیگری به خیابانها امدند. شعار ها نیز متناسب با شرایط هر روز سیاسی تر و سنجیده تر شد، کلیت رژیم را نشانه رفت. تاثیر ژرفتر این اعتراضات از زوایای گوناگون قابل تعامل است:
از همان آغاز اعتراضات حق طلبانه مردم، چهره و واقعیت تبلیغات و موجودیت بسیاری از گروه ها و جریانات را به عیان به نمایش گذاشت. برخی دستپاچه خیزش مردم را "قیام کور" خواندند، مشخص شد که این دسته جیره خواران همین رژیم هستند. سنگ های خود با مردم را واکندند. روند پیوست این گروه به ذباله دان تاریخ به پایان رسید.
برخی در این میان رفراندوم را پیشنهاد دادند. اصولا همه پرسی، نوع عالیتری از دمکراسی است که اگر با به نفع حکومت دستکاری نشود، ابزاری برای بیان ارای همگان است. اما موضوع رفراندوم پیشنهادی، از اغاز غش داشت. در این پیشنهاد ناپخته، معلوم نیست که چه کسی مجری ان است؟. ایا می توان کنار علی خامنه ای مستبد، و یا دشمن مردم مصباح و جنتی یا شریعتمداری با سپاهی ها، انواع فریب کاران و جنایتکاران دیگر، برای احقاق حق مردم به پای صندوق رای رفت؟. ایا می توان اطمینان داشت با توجه به چهار دهه تجربه مهندسی در انتخابات، این نیز سالم برگزار گردد؟.
رفراندوم از انجایی که توسط دولت ها و باید مطابق با قوانین جاری شهروندی و قانون اساسی حاکم برگزار گردد، در ایران امروز ما نه تنها شدنی نسیت، بلکه نوعی مستمسک حساب شده در راستای انحراف اهداف مردم معترض است. برخی آگاهانه پیشنهادهایی را طرح می کنند، که عقل سالم را کنجکاو می کند، تا در ذهن خود این پرسش را بکاود، چه چیزی موجب این پیشنهاد منحرف کننده شده است؟ آیا منافعی در صورت ژرقش مطالبات، از میان میرود؟
پروژه اصلاح طلبی این بار برای همیشه بساط توطئه گرانه خود را در انزار مردم بست، به تاریخ پیوست. توجه کنید، این متن بیانه مجمع روحانیون مبارز به ریاست خاتمی است : "عناصر فرصت طلب و عوامل اشوبگر با اشوب، نا امنی، تخریب اموال عمومی، اهانت به مقدسات دینی و ملی، و حتی قتل انسانهای بی گناه، اهداف پلید دشمنان را دنبال می کنند". در این جلسه خاتمی کل سیاست راهبردی مجمع روحانیون مبارز نسبت به مطالبات حق طلبانه مردم را به نمایش گذاشت، از مردم فاصله، به صف مرتجعین و تداوم چارچوب های استبدای رژیم ضد مردمی پیوست، در واقع، با طرح شعارهای گوناگون "اشتی ملی"، شرکت در حوزه رای نهاوند، ادامه چاپلوسی.... با توجه به ممنوع التصویر شدن، هرگز از صف مترتجعان جدا نبود.   
به عبارتی باید گفت، که خط و مرزهای دروغین و ماسکهای مردم دوستی از سیمای پلید همه عاشقان ولایت برافتاد. روحانی این چهره پلید، دزد آرای مردم می گوید:" این عده قلیل معترضان، مردم نیستند". این موضع گیری ضد مردمی، در برابر کسانی است، که با پای برهنه، پای صندوق های رای رفتند تا ایشان بر مسند ریاست جمهوری بماند و بتواند با بودجه پیشنهادی خود، سهم بزرگی به سپاه، که تا دیروز "پول و سلاح" در اختیار داشت، پس از شمردن ارا، عزیز و مهربان شد، بدهد. با گارد گرفتن در برابر مردم، جناح به اصطلاح "اعتدال" نیز سر به نیست شد.
اساسا یکی از سیاست های خائنانه اصلاح طلبان رژیم ولایی، فریب اگاهانه مردم بود، که با ایجاد ترس دال بر انتخاب و انتصاب رئیسی قاتل توسط دیکتاتور، تبلیغ سوریه سازی ایران، وعده بهشت پسا برجام، تبلیغ چهره نولیبرالیسم به نمایندگی روحانی، موجب شرکت مردم در انتخابات مهندسی شده دستگاه ولایی گشت. پس از رونمایی سیاست های خائنانه این حضرات، اصلاح طلبی همانطور که پیش تر نیز نوشته بودم، اینبار بی سر و صدا به خاک سپرده میشود.   
این اعتراضات بوضوح نشان داد، که مشروعیت رژیم پایان یافت، اینک یک رژیم غیر مشروع در ایران حاکم می باشد. برهمین پایه، می توان بجرعت گفت، که موضوع انتخابات مهندسی شده نیز از این پس ممکن است دستخوش تغییراتی جدی قرار گیرد، چراکه پس از این رویداد، (البته در صورت توقف) صندوق های رای رژیم نامشروع اسلامی خالی خواهند ماند. منهای طیف خودی ها سایر مردم هیچ واکنشی نشان نخواهند داد، نه با رئیسی و یا سایر قاتلان، رژیم مشوق تازه ای برای صف سازی در حوزه های رای نخواهد داشت.
در این اعتراضات جنبه های دیگری نیز از ذهنیت جامعه نسبت به دین و دولت، "اسلام سیاسی"، جایگاه روحانیت، تقدسات روشن شد. رشد فکری جامعه ایران نشان داد، که قریب به اتفاق مردم خواهان زندگی در یک جامعه سکولار، بدور از موعظه های اخوند و اخوندگری، تعلیمات ضد پیشرفت دینی هستند.
اعتراضات اخیر، نشان داد که کشور در قهر طبقاتی بمراتب بیشتری با دستگاه حاکم قرار گرفت، از این به بعد توده های زحمتکش از هر روزنه ای در راستای گذر از رژیم استفاده، تا حصول هدف، حاکمان ارامش بخود نخواهند دید.
خشونت رژیم نیز قابل پیش بینی بود، تصور اینک اعتراضات توسط رژیم سرکوب نشود، در بهترین حالت ساده لوحی می باشد. رژیم خوب می داند، که در صورت پیروزی مردم و استقرار یک دولت ملی- دمکراتیک، دین اسلام و همه امکانات تا به امروز ان، دارای حقوقی برابر با سایر ادیان خواهد شد نه بیشتر، از این رو، گذشتن از بوجه های میلیاردی به نهادها و سازمانهای بی مصرف برای جامعه و حقوق های نجومی مدیران موسسات رژیم ولایی، چیزی نیست که بتوان براحتی از ان گذشت.
رژیم ولایی قابل اصلاح نیست، وعده اصلاح ان توسط عوامل و دشمنان منافع مردم طرح می گردد. در واقعیت امر، میان مردم و اندسته از کسانی که مبلغ اصلاح رژیم هستند، دیوار چین پا گرفت. از طرفی رژیم دچار ترس شد، در این شرایط حرکت های اتی میتواند از روی عصبانیت، به اشتباهات فاحشی فراروید، فرایند سرنگونی انرا شتاب دهد. باید با برگزاری اعتصابات و ادامه اعتراضها، نافرمانی های اجتماعی کمر رژیم را شکست، باید ارامش را از رژیم گرفت.
یکی از دستاوردهای بزرگ مردم تا این بازه از زمان، عدم مشروعیت رژیم است، رژیم با از دست دادن مشروعیت خود عملا سرنگون شده است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست