سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دعواهای حکومتی وعادی سازی فساد - رقیه دانشگری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : peerooz

عنوان : بیل زن
جناب و یا سرکار آرمان,
درست ضرب المثل این است "تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره", نه "خوابت نمی ره". "....بر لب جو بوته‌ های بارهنگ و پونه و خطمی, خوابشان برده ست, با تن بی خویشتن، گویی که در رویا, می بردشان آب،‌ شاید نیز آبشان برده ست". م.ا.ث.

خانم رقیه دانشگری را باید سرکار خانم خطاب کرد نه جناب. جناب مخصوص آقایان است. شما لطفا اول این اشتباهات ابتدائی خود را تصحیح بفرمائید سپس دنبال اشتباهات غیر
قابل اجتناب چهل سال پیش دیگران بگردید.
۹۰۹۱۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹٨       

    از : آرمان

عنوان : این چه اشتباهی است که اینها مرتب می کنند؟
۴۰ سال یقه پاره کردن برای جناحهای این رژیم از اشتباه گذشته است!
۹۰۹۱۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹٨       

    از : مهرداد استرالیا

عنوان : کجا بودید تا حالا؟
اگر درست باشد که شاه بیت این مقاله را پاراگراف پایانی آن و از آن میان جمله یی که اخبار روز در ابتدای انتخابش قبل از مقاله آورده بدانیم. دچار یک پارادوکس هستیم.
این که دست کم من هرگز در هیچ نوشته یی از خانم دانشگری با جریانی که به آن وابسته است، نقدی بر سیاست و ایدئولوژی که آنها دنبال می کردند نخوانده ام.
اگر یک نقد عمیق و دقیق و ریشه یی می یافتم یقینا خوشحال می شدم و جایی برای این نوشته باقی نمی ماند. بنابراین:
موضوع مورد نظرم، فرد نویسنده یا جریان سابق یا لاحق ایشان هم نیست. هم چنین اصلا چوب زدن به گذشته هم نیست. چون گذشته به ویژه در مورد جریانی که خانم دانشگری به آن تعلق داشت و شاید هنوز هم داشته باشد، در واقع چوب زدن به مرده است.
اما چه می توان کرد که تا زمان یک دگردیسی و تحول و بازگشت ایدئولوژیک به گذشته انقلابی پیوسته کارنامه هر یک از ما در برابر دیدگان مخاطبان و جامعه قرار دارد.
تفکر سیاسی ورشکسته یی که جریان متبوع یا سابقا متبوع نویسنده دنبال می کرد طبعا فرآورده یک ایدئولوژی ورشکسته بود. برخی تلاش کردند اندیشه ورشکسته یی که عمرش بعد از ۲۸مرداد یا نهایتا ۱۵خرداد به پایان رسیده را در سازمان فداییان احیا کنند.
بنابراین در نوشته خانم دانشگری دو نکته مهم هست:
یکی این که:«نتیجه ی چهل سال بد و بدتر کردن در جمهوری اسلامی به جز تحکیم نظام تمامیت خواه اسلامی نبوده است».
جالب آن که اگر اعتقاد راسخی به این حقیقت هست، جریان ایشان، در انتخابات رژیم در سال۹۶ که عالیترین مظهر «انتخاب بین و بدتر» بود،جز علنی کردن فشارهای بخشی از هوادارانشان از داخل کشور چه موضعی داشتند؟ چقدر «فشار از پایین» وجود داشته که باعث انتشار آن حرفها شده بود؟ دیگر چگونه بیش از دو دهه بعد از بر سرکار آمدن خاتمی نویسنده باز هم بر ۲۲میلیون رأی قلابی او مهر تأیید می زند؟
خودفریبی به خاطر دایره محدودش مهم نیست و من اهل نصیحت نیستم. اما کسانی که به مسائل سیاسی و اجتماعی می پردازند، جامعه را می فریبند نه خودشان را!
جز این است که این تأیید، خود بخشی یا جزئی یا نمودی از همان «بد و بدتر کردن در جمهوری اسلامی» است؟
آیا نویسنده و همفکران و جریان متبوعش جدای از همه تئوریهایی که بافته اند و پراتیکی که داشته اند، حداقل به همین یک دلیل و به همین اندازه در تحکیم این نظام نقشی نداشته اند؟
البته می توانند بگویند که این قدر به ما و نقش ما در گذشته و حال پر بها ندهید. این رژیم به هر حال و بدون خدمات بی شائبه ما تحکیم می یافت.
نکته دیگر در مقاله خانم دانشگری اشاره یی ولو در حد یک عبارت درباره «علنی کار»ی است.
آیا پرسیدنی و پاسخ دادنی نیست که آن همه مواضع که خانم دانشگری و رفقایش را به تلاش در تحکیم رژیم در پوشش فریبنده خودشان «انتخاب بد و بدتر» واداشته بود، تنها تلاش و انتظار و آرزوی بیهوده کسب شرایط «کار علنی» بوده است؟
برای این که بدانیم انتظار کار علنی در یک رژیم دیکتاتوری آن هم این رژیم با غلظتی که برای خودی و غیرخودی قائل است، چیزی جز به معنی تطهیر دیکتاتوری، به هوش و فراست و عقل و اندیشه ویژه یی نیاز هست؟
این رژیم حتی به خودی هایی از بنی صدر و نهضت آزادی تا منتظری و خاتمی و کروبی و میرحسن موسوی اجازه «کار علنی» نداده است. دیگران چه انتظاری دارند؟
مگر این که خودشان را به هر دلیل از آنها «خودی»تر می دیده اند؟ چون یقینا نمی توانند بگویند از آن قبیل جماعتها «قویتر» بوده اند.
خانم دانشگری و همفکران و جریان متبوعش، با چنین به نعل و به میخ زدنهایی، جای این تردید را باقی نمی گذارند که هر وقت شرایط ایجاب کند، بار دیگر فیلشان یاد هندوستان «علنی کاری» و «انتخاب بد و بدتر» و «اصلاح طلبی» در نظام ولایی نخواهد کرد؟
امیدوارم برای یک دگرگونی اندیشگی و در نتیجه سیاست و نوشته و منطق نویسنده و همگنانش زمان و امکانی باقی مانده باشد.
۹۰۹۰۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹٨       

    از : ریوف ریسی

عنوان : ما ایرانیا ن نشسته ایم فقط نگات منفی رابرسی میکنیم
خانم دانشگر با درود فراوان از نوشته های پرمحتوایتان تشگر میکنم وشمارا که مورد همه گونه شگنجه های روحی روانی شده اید فراموش نخواهیم کردما شما عزیزان را مپارزین و
سرمایه اپدی ملتمان میدانیم واگر از خاطره انسان فراموش شود ولی درتاریخ هرگز نه.
وامیدوارم همیشه سلامت وقلمتان درراه ازادی واتحاد پرتوان باد
۹۰۹۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹٨       

    از : کیا

عنوان : اصل را بر موضع فعلی بگزاریم!
اینکه همه اشتباهاتی در گذشته داشته اند و در آینده هم از خطا واشتباه کسی مصون نیست یک اصل است.
به گذشته تکیه دادن برای عملی در این زمان جز به تشدید اختلاف کمکی نمی کند و این درست هدف حاکمیت شیطانی است.
۹۰۹۰۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹٨       

    از : آرمان

عنوان : پس چی؟
به قول ضرب المثل فارسی"تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی ره؟"
جنابعالی و همفکران سازمانی تان ۴۰ سال است مردم را به این حکومتی ها امیدوار کردید و حالا این مرثیه را می خوانید؟ مگر شما نبودید که برای شکوفایی خط امام حتی راضی به احکام دادگاهای یک من یک غاز حکومتی بودید؟
۹۰٨۹٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست