سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برای نخستین بار یک تاکتیک از ترامپ را تایید می کنم، اما این تایید نیز فقط مشروط! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : گیله مرد

عنوان : در جواب به جناب کریمی!
ممنون از پاسخگوئی شما! خلاصه من نفهمیدم آلترناتیو چپهای امثال خودتان برای سرنگونی رژیم اسلامی چیست که فروپاشی اش را بقول خودتان دقیقه شماری میکنید! چونکه در نوشته های قدیمی شما هست که با "انقلاب" داخلی هم بخاطر خشونت و خونریزی مخالفید و راه تحول خواهی را طرفدار بودید! با تحریم اقتصادی رژیم هم مخالف بودید یا هنوز هستید در حالیکه میبینیم بدجوری رژیم ملائی را به دردسر و دریوزگی کشانده و دارد شیره اش را میکشد تا به حد سرنگونی اش بخاطر ورشکستگی اقتصادی اش بطور کامل بزودی! از طرف دیگر با تهدید جنگ توسط آمریکا که فشارهای سیاسی را روی رژیم ملائی باز زیادتر میکند مخالفید و فقط گویا موافقید رژیم برود مذاکره کند تا باز گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و کاسه همان باشد و آش رژیم همان! در حالیکه شعور روشنفکری شما هم خوب تشخیص میدهد که این رژیم ملائی ماهیت ضد مردمی دارد و با ساختارش دیکتاتوری مطلق اسلامیست که خطرناکتر میلیاردها دلار ثروت نفت و غیره مردم ایران را هم در دستش دارد تا برای امیال و اهداف صدور انقلاب اسلامی تروریستی اش خرج بکند و گروههای اسلامی تروریستی مختلف را در منطقه حمایت بکند! خب اگر شما هم قبول دارید که این رژیم ماهیتش تروریستی است پس دیگر چرا سر ابزار و شیوه سرنگونی اش اینقدر ادا و اطوار درمیآورید؟ یا فکر میکنید با پنبه میشود سر برید و نمیخواهید از دماغ رژیم ملائی حتی قطره خونی بریزد؟ اگر قبول دارید که دشمن اصلی و واقعی مردم ایران در خود ایران نشسته و نامش ج.ا است پس دیگر چوب لای چرخ سرنگونی این رژیم گذاشتن شما را نمیشود فهمید؟ تفاوت در دو دیدگاه ما در کجاست؟ چپهائی امثال شما فکر میکنند با چکش و تیشه هم میشود کوه دماوند را از سر راه برداشت چونکه رژیم ملائی بعد از چهل سال حکومت به محکمی و استواری کوه دماوند یا البرز شده و کندنش از سرجایش مشکل اگر نباشد بلکه نشدنی است! ولی کهنه کار چپی مثل شما آیا نمیخواهد بدنبال آلترناتیوی باشد مثلا با دینامیت گذاری ابزار بهتر و سریعتری برای کندن و انفجار کوه هست تا با چکش و تیشه به جان کوه افتادن؟ وقتیکه دینامیتش را آمریکا میخواهد هزینه بکند دیگر چرا میخواهیم مانع کنده یا منفجر شدن کوهی بنام رژیم اسلامی منفور باشیم که مانع تابیدن خورشید بر سرزمین مان شده؟ البته اگر ترامپ که مخالف جنگه به گفته خودش این آرزوی تغییر رژیم ملائی که خواست اکثریت ایرانیهاست را برآورده کند که بعید است چونکه تاجر و دلال و آلکاپون است نه سیاستمدار بقول خودش و رژیم ملائی میتواند او را هم مثل باراک اوباما بخرد! وگرنه من شخصا دوست دارم بگذاریم دهن این رژیم اسلاموفاشیست ملائی سرویس بشود با هر ابزاری که برای مردم درمانده ایران کمتر آسیب و ضرر داشته یا کوتاه مدت باشد! جناب کریمی از خرابی جنگ و غیره نترسید چونکه میگن: خرابی چو از حد بگذرد آباد گردد! خامنه ای دیکتاتور مرتجع هنوز به دنبال افسانه سرائی صحرای کربلاست و الگویش شهادت امام حسینی است و این آخوند میخواهد مردم زبان بسته ایران را گوشت دم توپ بکند و فکر میکند با شمشیر اسلامش میتواند از پس آمریکای ابر قدرت با بمب اتمی برآید و عشق شهادت برای خودش و مردم ایران دارد تا سر از بهشت کذائی خودش در آن دنیا در بیاورد! آقاجان شما با یک آدم معقول طرف نیستید بلکه با یک ملای خرافه پرست که تهی مغز است! جناب کریمی آنقدر هم واقعبین هستید و میدانید پایگاه چپها در بین مردم چقدر ضعیف یا ناچیز هست! شاید بخاطر همین موضعگیریهای شرایط نسج چپ سنتی ها که باعث برانگیختن تعجب میشود؟
۹۰٣٣۴ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٨       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : نکاتی پیرامون پاره ای ابراز نظرات و پرسش ها.
با سلام خدمت همه اظهار نظر کنندگان مرتبط با این نوشته.
هموطن عزیز. از سخنان شما فقط به آن دو نکته ای می پردازم که با مفاد این نوشته تماس گرفته است. باقی، باورهای جنابعالی است و حق شما برای گفتن آنها و نیز حق بنده برای بی پاسخ گذداشتن آنها محفوظ. نکته اول اینکه شما متاسفانه مصداق "ناسیونالیسم کاذب" مورد اشاره مرا اشتباهی برداشت کرده اید و ظاهراً آن را تقسیم شده میان دو جمعیت موافق و مخالف ترامپ در امریکا یافته اید! منظور من از ناسیونالیسم کاذب در این نوشته آنی است که خامنه ای بر متن بحران حاد کنونی دست اندرکار تولید و دامن زدن به آن در میان ایرانیان می شود. نکته دوم اما اینکه می نویسید ترامپ را پوپولیست نمی دانید. این عقیده شماست و نظر خیل رای دهنده به ایشان در امریکا که حق هم دارند از متهم شدن ترامپ به پوپولیست بودن و هوچیگری به خشم در آیند. زنده باشید.
آقای حسین دبیری ماه محترم. نوشته به اندازه لازم روشن است و من بیش از آنچه که نوشته بودم حرفی نه البته جهت "راهنمایی" بلکه برای تکرار کردن دیگر ندارم. مشکل شما ظاهراً این برداشت از نوشته است که گویا اینجانب عقب نشینی خامنه ای بر اثر این تاکتیک اخیر ترامپ را امری محرز گرفته ام. خیر بنده چنین شرط بندی نکرده و نخواهم کرد گرچه اضافه می کنم ایکاش چنین می بود و بشود و جمهوری اسلامی پای مذاکره برود. من می گویم که از دیدگاه منافع مردم ایران از میان انواع تاکتیک های متخذه ترامپ علیه جمهوری اسلامی، این یکی، یعنی اعمال فشار سیاسی برای کشاندن خامنه ای به پای مذاکره، امری مثبت است. شما چه می گوئید؟ ملاک داوری من نسبت به هر سیاست و تاکتیکی و از سوی هر کس هم که باشد، منافع و مصالح مردم است. این یک انتخاب مشخص در وضعیت مشخص بین سه رویکرد جنگ، تحریم اقتصادی و فشار سیاسی است. من می فهمم که در عالم واقع تفکیک مطلق بین این سه واقعی نیست، اما می توان که با اولی مطلقاً مخالفت نمود، دومی را تایید نکرد و سومی را استقبال! پایدار باشید.
آقای گیله مرد گرامی. تعجب بیشتر از آن من است که شما چنین پنداشته اید در خیال اینجانب آقای ترامپ منتسب به "اول امریکا" چیزی است به جز یک "سوگند خورده حافظ منافع امریکا"! حرف اینست که تاکتیک طرف امریکایی در واقعیت عینی چه معنی عملی برای ما مردم ایران دارد. از این که بگذریم حرف مرکزی شما این دو تاست: ۱) "مذاکره با این رژیم چه فایده دارد؟" ۲) "تنها راه نجات ایران سرنگونی رژیم اسلامی است که امریکا می تواند در این هدف ما نقش مهمی ایفاء کند". این دو در ترکیب با هم، البته که خود یک استراتژی است ولی من یکی، نه که دونده چشم بسته به دنبال آن. من نیز برای از میان برداشته شدن جمهوری اسلامی دقیقه شماری می کنم، اما برای من چیستی وضع پسا جمهوری اسلامی کم قدرتر از رفتن آن نیست و نیز نحوه رفتن آن نه که کم اهمیت تر از نفس تشریف بردنش. اختلاف بر سر راهبرد ها برای گذر از جمهوری اسلامی است عزیز و نه که همدیگر را به دوست و دشمن جمهوری اسلامی تقسیم کنیم. در راهبرد مد نظر من، مذاکره که قطعاً در صورت به نتیجه رسیدن حاوی عقب نشینی های جمهوری اسلامی از برخی مواضعی خواهد بود که به گفته درست خود شما از خصلت های بنیادی آن برمی خیزد، یک عقب نشینی و شکستی است برای آن و همین خود، بستر پیشروی جنبش مردمی درونزا در سمت دمکراسی و سکولاریسم. زنده باشید.
باقر شیخ الاسلامی عزیز. دوست قدیمی ۱) اگر جمهوری اسلامی تا آخر بایستد که البته احتمالش خیلی زیاد نیست، فاجعه است برای مردم ایران! خودش قطعاً متلاشی خواهد شد اما در همدستی عملی با طرف مقابل و به بهای بار کردن مصایب بیشتر بر دوش این کشور و شاید هم بسی فزونتر از آنچه تاکنون بار آورده است. ۲) توافق در مذاکره یعنی عقب نشینی هایی از سوی جمهوری اسلامی از منطقه که حضور ماجراجویانه اش تا به امروز در آن، چیزی جز خسارت و خطر برای ایران نبوده است. این عقب نشینی ها می تواند به سود مبارزه برای صلح و دمکراسی و سکولاریسم تمام شود. ۳) چه "دست غیبی" عزیز؟! این مردمند که از دل واقعیت تلخ امروز باید مفرهایی برای فردا بجویند. همین هم است دلیل این اندازه جوش و خروش های دلسوختگان در این تنگنا! دستت را به گرمی می فشارم.
آقای حسین فرزاد. توصیه دوستانه می کنم که بجای منتظر نشستن چیستی گام بعدی دیگران شما هم بفرمایید که گام مناسب در لحظات خطیر حاضر چیست و سهم خودتان را در آن چه می دانید؟ فکر نمی کنید اینگونه سازنده تر باشد؟ برای شما و دوستانی چون شما حوصله برای صبر بیشتر آرزو دارم.
آقای عزیز محمد از ایران. "هشدار" شما مبنی بر اینکه "این تایید تاکتیک، استراتژیک نشود" را کاملاً درست و بجا می دانم و خود را به تمامی شریک آن. فکر کنم متوجه هستید که در همین نوشته سه بار از تیتر گرفته تا در خود متن و نیز بهنگام نتیجه گیری آخر آن، از قید "مشروط" سخن گفته ام. نیز ملاحظه هم دارید که در نوشته همه بر تاکتیکی بودن این تایید گذرا بر بستر رویکردمان در نقد همچنان جاری ترامپیسم و استراتژی آن و در خدمت استراتژی رهایی ایران از جمهوری اسلامی پای فشرده شده است. حرف اینست که احساس مسئولیت در قبال استراتژی، موجب هراس از اقدامات تاکتیکی نباشد. دستت را به دوستی می فشارم.
کیا گرامی. درست است که شقوق مختلف در این فعل و انفعالات می تواند پیش بیاید ولی هر چی که هست مذاکره نسبت به جنگ احتمالی ترجیح مطلق دارد و فایده مند برای جنبش خواهان گذر از جمهوری اسلامی به سکولار دمکراسی. هم نظر بودنمان مایه دلگرمی است عزیز. موفق باشی.
آقای امیر ایرانی گرامی. گرچه دقیق متوجه نشدم که نکته محوری در حرف شما چیست اما این درست است که می گوئید جانب امریکا دارد هوشمندانه عمل می کند و طرف مقابلش ابلهانه. اما حرف من اینست که درست تر در این میان برای ماهای خواستار رفتن جمهوری اسلامی و در همانحال ترامپ را ناجی ندانستن، اینست که فکر و. عمل سوم هم در این بازی بغرنج خطرناک هوشمندانه عمل کند؟ پایدار باشید.
۹۰٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٨       

    از : یادگار

عنوان : سر پیری و این همه کم شرمی؟
این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا
من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
یعقوب وار وا اسفاها همی‌زنم
من فدای ام، دیدار خوب بیژن، حمید و مسعودم آرزوست.
۹۰٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٨       

    از : آ. بزرگمهر

عنوان : امکان و واقعیت
دوستان ، دنیا حساب کتاب نداشته و ندارد ،
دیوانه هائی به اسم امروزی خمینست و در ۱۳ آبان ۵۸ /۱۹۷۹ بنام «دانشجویان پیرو خط امام » سفارت آمریکا در ایران را اشغال و کارکنان آمریکائی را گروگان گرفتند.
خُب آمریکا تمام دارائی های ایران را بلوکه کرد و قانون محاصره اقتصادی علیه ایران وضع کرد.
در همان سال رونالد ریگان از حزب جمهوریخواه خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۸۰ آماده میکرد . ریگان بی خیال از محاصره اقتصادی ایران و گروگان های اسیر آمریکائی با خمینی وارد یک معامله ی کثیف برای «پیروزی» در انتخابات ۱۹۸۰ شد. از این افتضاح تر هم ممکن بود ؟ بدین صورت که خمینی باید گروگان های آمریکائی را آزاد نکند تا جیمی کارتر در انتخابات ۱۹۸۰ شکست بخورد. سرنوشت و وضعیت گروگانها و احساسات مردم آمریکا هم اصلا برای ریگان و حرب جمهوریخواه مهم نبود.برای خمینی هم بلوکه کردن دائارئی های ایران و محاصره ی اقتصادی مهم نبود و خشم و نفرت آمریکائیان و جهانیان علیه ایران و نسبت به اشغال وحشیانه سفارت هم مهم نبود .
هنوز کسی نمی داند که میزان واقعی میلیارد ها دلار زیانی که حکومت اسلامی ایران بخاطر مصادره ی شرکت های خارجی بعدازانقلاب و اشغال سفارت آمرکا ببار آورد چقدر است ؟
خمینی ۴۴۴ روز گروگانهای آمریکائی را نگاه داشت و درست در روز تحلیف رونالد ریگان هواپیمای آنها در خاک آمریکا بزمین نشست تا خمینی بخیال خام خودش جیمی کارتر را شکست داد و بقول مستند سازان غربی: « خمینی ریگان را رئیس جمهور کرد»
تقارن شروع جنگ عراق و ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۸/ ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۰ با پیروزی ریگان در انتخابات آمریکا نوامبر ۱۹۸۰ با پیشینه ی معامله ی کثیف ریگان ـ خمینی بر سر گروگانها دست حکومت بی آبرو را برای معامله ی پنهائی با آمریکا برای خرید اسلحه باز میکرد. در حالیکه در خیابانهای ایران شعارمرگ بر آمریکا داده می شد و جانیان کمیته و سپاه در خیابانها پرچم آمریکا و اسرائیل را لگد میکردند . حجت الاسلام حسن روحانی معاون مجلس شورای اسلامی ( رئیس جمهوری فعلی حکومت اسلامی ) با مک فارلین در هتل هیلتون تهران معامله ی پنهائی را «مدیریت» میکرد.کسی نمی داند حکومت دروغ و فاسد اسلامی چه زدو بند هائی با قدرتهای جهان داشته است و چه باج هائی برای بقای ننگین خود از حساب مردم ایران پرداخته است. ولی این را همه میدانند که از ۱۳۸۰ که احمدی نژاد «ظهور» کرد موج تحریم ها بالا گرفت و هنوز ادامه دارد. چه فرقی می کند که حجت الاسلام حسن روحانی بعنوان معاون ریاست مجلس شورای اسلامی هاشمی رفسنجانی با آمریکا در تهران معامله کند یا به عنوان رئیس جمهور حکومت ولایت فقیه با ترامپ به گونه ای علنی یا مخفی معامله کند؟
این حکومت یک روده ی راست ندارد و فراموش نکنیم که دست به هر ترفند و نیرنگ برای بقای ننگین خود میزند و هات و پورت هایش فقط برای تحمیق ساده لوحان ست.
ما برون را ننگیرم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
۹۰٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دزد اموال ایران و ذوق زدگی بعضی ها
پرسشی مطرح است:
از سرگردنه گیری فردی دلقک رفتار به نام ترامپ باید خوشحال بود و ذوق زده شد؟
با توجه به ساختار حقوقی حاکمیت فعلی شخصی به نام ولی فقیه مالک همه اموال کشور است و همه را می تواند به نام خودش کند با این وضعیت حقوقی عمل ترامپ چه معنی میدهد و چه عواقب خطرناکی دارد.
ترامپ که روش سرگردنه گیری را پیش گرفته بدین طریق تمام اموال ایران را صاحب شده است و حتی بعد از مرگ خامنه ای قوانین فعلی کار برد دارند که این یک فاجعه ملی است ترامپ به بهانه تحریم اموال ولی فقیه صاحب شدن اموال ایران را پی بگیرد و...
وقتی روحانی می گوید
رهبر فقط یک حسینه و یک منزل دارد بگونه ای پاسخی به روش چپاولگرانه هوشمند ترامپ است.
بعضی ها از گیلان در سرزمین المان سنگر گرفته اند برای اهدافی، اینها بدانند
ترامپ از شما ها باهوش تر است او چیزی برای شما نمی گذارد
همه اش را خودش بالا می کشد.
عجب حکایتی شده مبارزه کردن در شرایط فعلی.
۹۰٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : کیا

عنوان : آنچه مهم است منافع مردم است
درست است که ترامپ نماینده راستترین جناح سرمایه داری جهانی است ، ولی این تصمیم مرکز حاکمیت ولایی را هدف گرفته است و میتواند کوتاه مدت باشد با عقب نشینی حاکمیت ایران.
و میتواند با عقب نشینی ایران و تمرکز نیروهای خارجی در داخل و برداشتن تحریم ها باعث سرکوبی بزرگ در داخل کشور شود و عمر حاکمیت را افزایش دهد!.
ولی من هم در این برهه و مقطع به رفیق کریمی حق میدهم .
۹۰٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : محمد از ایران

عنوان : هشدار که تایید تاکتیک ، استراتزیک نشود
معمولا فراگشت مواضع از جایی می آغازد که توجیهات سیاسی موجهی دارد ، این بدان معنا نیست که ما سفید و سیاه ببینیم و همه چیز را به صرف طرح آن از سوی دشمن از ابتدا خط بطلان کشیم اما بدان معناست که گاه پیامد ای چنین مواضعی از سوی دشمن مردم چنان رنگ و لعابی می گیرد که حد اشتراک در تاکتیک را به مداومت هم ذات پنداری رهنمون میشود ، نشانه ها و سوابق اینکار را میتوان در همراهی با خمینی و حمایت از مواضع به ظاهر ضد امپریالیستی اش دید تا آنجا که هنوز هم چوب این همراهی را میخوریم هشدار که این تایید تاکتیک ، استراتژیک نشود!!!
۹۰٣۰۰ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : حسین فرزاد

عنوان : چراغ دادن
آقای کریمی که قبلا افتخار شرکت در گردهمائی استکهلم و پیام به گردهمائی بروکسل را دارند، خلاصه از دید خود فرصتی پیدا کردند تا "چراغ" بدهند! باید منتظر گامهای بعدی بود.
۹۰۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : چند سئوال از آقای کریمی
با اقای کریمی موافقم که ترامپ سعی میکند تا با تمام امکاناتی که در دست دارد ، جمهوری اسلامی را بر سر میز مذاکره ، بنشاند .
سئوال : ۱ -اگر جمهوری اسلامی تا آخر ایستاد و تن به مذاکره نداد ، پیامدهای آنرا چگونه می بینید ؟ .
۲ - اگر جمهوری اسلامی تن به مذاکره داد و با آمریکا به توافقهایی دست یافت و امریکا هم پذیرفت که ایران با همین رژیم و رهبری ، رو به آینده ای امیدوار کننده خواهد داشت . فکر میکنید از این توافق چه چیزی نصیب ایران خواهد شد و ایران بعد از این قرار داد ، در چه راهی خواهد بود ؟ .
و نکته آخر اینکه آیا مخالفان مثلآ سکولار رژیم ، همواره باید در انتظار این باشند که " دستی از غیب برون آید و کاری بکند " ؟ .
۹۰۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٨       

    از : گیله مرد

عنوان : تعجب از موضعگیری آقای کریمی؟
جناب کریمی فراموش میکنید که ترامپ سوگند خورده حافظ منافع آمریکا و مردم خودش باشد نه ایران و کشورهای دیگر! برخی انتقادات شما به ایشان از دید و نگاه ضدامپریالیستی چپی خودتان است نه ایراد و اشکال ترامپ هرچند که من و شما از او با افکار و رفتار کودکانه و پوپولیستی اش خوشمان نیاید! ترامپ برای مردم خودش خوب کار کرده از جمله پائین آوردن آمار بیکاری و مالیات و ده ها نمونه دیگر!اینرا قبول ندارید؟
از دیدگاه جناب کریمی در تعجبم که میگوید اگر تحریم حساب مالی خامنه ای او را مجبور کند به میز مذاکره برگردد پس کار ترامپ درست یا مثبت میباشد! جناب کریمی فکر میکنید مذاکره با یک رژیم اسلام تروریستی چه فایده ای دارد؟ در دکترین این رژیم ملائی است که با ترور و حتی شده دستیابی به بمب اتمی انقلاب اسلامی اش را با زور و جنگ و جدال و دخالت در کشورهای دیگر هم شده صادر بکند! مگر مذاکره در ایدئولوژی اسلام سیاسی این رژیم ضد ایرانی دزد و فاسد و غارتگر تغییری میدهد؟ نه! شما فکر میکنید با مذاکره میشود به رژیم ملائی حالی کرد که دست از سیاست اسرائیل ستیزی اش بردارد؟ نه! پس تا زمانیکه رژیم ملائی اسرائیل را به رسمیت نشناسد و نیروهایش را از کشورهای دیگر بیرون نیاورد حتی چنین مذاکره ای هم صورت بگیرد فقط یکسری قرارداد روی کاغذ است و یکسری تسلیم شدن موقتی رژیم تا تحریمها برداشته شود. به نظرم جناب کریمی با موافقت مذاکره میخواهد مانع فروپاشی رژیم ملائی شود و به نجاتش بشتابد؟ تنها راه و نجات ایران سرنگونی رژیم اسلامی است که آمریکا میتواند در این هدف ما نقش مهمی ایفا بکند اگر یکسری چوب لای چرخش نیاندازند و خود را در کنار رژیم ملائی قرار ندهند به خیال خام اصلاح طلبی شان یا تحول خواهی شان! آقای کریمی چه خواهد کرد اگر ترامپ با سیاستش مقابل رژیم ملائی خامنه ای دیکتاتور را به زانو در آورد و بساط نظامش را برچید؟
۹۰۲۹۵ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست