عنوان : کوتاهی از جانب من است و نه آقای آبراهامیان
ژاله خانم من بنا به قاعده شخصی خودم در بحث دوستان عزیز شرکت نمی‌کنم چرا که معتقدم من حرفهایم را زده‌ام و دوستان خواننده هم باید فرصت طرح نظراتشان را داشته باشند. ولی من بدقت نظر دوستان عزیز را دنبال می‌کنم. در این مورد از نظر اخلاقی من مجبور به پاسخگویی هستم.
اول، در مورد درسهای آقای آبراهامیان، ایشان در هر مورد چند کتاب معرفی کرده است از جمله در مورد نگرش فمینیستی. من از هر دسته فقط یک کتاب را که بیشتر آشنایی داشتم انتخاب نموده‌ام. آقای آبراهامیان در این مورد چند کتاب معرفی کرده است از جمله نوشته خانم پدیدار و آفاری. من نظرات خانم آفاری را بیشتر از جنبه انتقاد کاملا به جای ایشان به نظرات میشل فوکو در نظر می‌گیرم. با نظرات خانم پدیدار هم آشنایی ندارم. نظرات خانم وال مقدم را در این گروه می‌توان قرار داد اما من از ایشان فقط چند مقاله کوتاه خوانده‌ام. در هر حال جمع‌بندی من مربوط به من و کوتاهی در این مورد به خصوص فقط مربوط به من است و نه آقای آبراهامیان.
دوم، از معروفترین کسانی که عوامل مختلفی را برای علل انقلاب در نظر می‌گیرند میتوان از سه محقق زن که کارهای باارزشی در این مورد انجام داده‌اند نام برد: فریده فرهی، تدا اسکاچپول و نیکی کدی که برخی از نظرات آنها در قسمت دوم بررسی می‌شود.
سوم، من فقط به برخی از نظرات متداول در مورد علل انقلاب پرداخته‌ام و نه نتایج آن!
با پوزش در مورد طرح مبهم قضیه و ایجاد سوءتفاهم!
٨۹۵۶۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : تاریخ مردانه: آیا در تاریخ نویسی ایرانی هم ارزش تاریخ نگاری زن یک چهارم ارزش مرخ مرد است؟
آقای جاسکی عمدتا بر مبنای تقسیم بندی آقای آبراهامیان تاریخ نگاری انقلاب ایران را از دیدگاه های مختلف، از جمله فمینیستی اشاره کرده است، که از قضا نماینده این دیدگاه هم یک مورخ مَرد، آقای کامران تلطف، از کار در آمد. در عجب ماندم که چرا به پژوهش ها و کتاب های تاریخی زنان اشاره ای نیست، کسانی از جمله ژانت آفاری، پروین پایدار، هایده مغیثی، آذر طبری، ناهید یگانه،.الیس ساناساریان، هاله افشار... (حال از صد ها مقاله دیگر زنان ایرانی در زبان های مختلف می گذریم.) با خودم فکر کردم که شاید بطور ناخود آگاه بخاطر سلطه "گفتمان شیعه" در این جا هم ارزش پژوهش زن یک چهارم پژوهش مرد است!! محض اطلاع ایشان و آقای آبراهامیان به چند کتاب زیر اشاره می کنم.

- Janet Afary, Sexual Politics in Modern Iran, ۲۰۰۹, and Foucault and
the Iranian Revolution: Gender and the Seductions of Islamism , ۲۰۰۵),
with Kevin Anderson.
- Parvin Paidar, Women and Political Process in Twentieth Century Iran, ۱۹۹۵
-Haideh Moghissi, Populism and Feminism in Iran, ۱۹۹۴ and Feminism and
Islamic Fundamentalism: The Limits of Postmodern Analysis, ۱۹۹۹.
-Azar Tabari and Nahid Yeganeh, In the shadow of Islam: the Women’s
movement in Iran, Zed, ۱۹۸۲
-Elise Sanasarian, The Women’s Rights Movement Mutiny, Appeasement and
Repression from ۱۹۰۰ to Khomeini, ۱۹۸۳
-Haleh Afshar, Islam and Feminism: An Iranian Case-Study, ۱۹۹۸
٨۹۵۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : نوعی متدلوزی !
نوشته های آقای جاسکی با روش « ادامه دار» دار می تواند در بخش کوتاه تر و مناسب رسانه های اجتماعی دیچیتالی بحای دو یا سه بخش در ۴ یا ۵ بخش منتشر شود.
یک سئوال : نگارنده وقتی با حوصله تمام نوشته را می خواند به ابهامات ، نتاقضات ، کمبود ها و...... مثلا در مورد پروسه ی « انقلاب واقعا موجود بهمن ۵۷» بر میخورد . با خود کلنجار میرود که آقای جاسکی اشتباه می کند یا اشکال از من خواننده است ؟
به مثل وقتی به تمام دوران بعداز کودتای ۲۸ مرداد تعمق می کنم و مروری بر تمام کنش و واکنش های فرهنگی از جانب فرهنگ ورزان داخلی و خارجی می نمایم جای بسیاری از فاکتور ها و پارامتر ها را در طبقه بندی های ارائه شده خالی می بینم.
یادداشت را گرد می کنم و با نقل قولی از زنده یاد احمد شاملو منتظر پاسخ و مطالعه دیگر نظرات می مانم.
احمد شاملو در خاطرات خود می نویسد:
پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷، بنا بر دوستی و آشنائی که با ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف نامدار فرانسوی داشتیم و سرمست از سرنگونی رزیم گذشته بودم نامه ای به سارتر نوشتیم و در انتهای نامه نوشتیم جناب سارتر شما بابت پیروزی انقلاب به ما تبریک نگفتید ! شاملو ادامه میدهد سارتر بزرگ به من جوابی داد که سالهای سال در مغز من هنوز درنگ میدهد سارت نوشت :شما چگونه قیامی که رهبران آن روحانی و نتیجه ی آن حکومت مذهبی و روحانیون گردیدند را انقلاب می منامید؟ مگر نه اینکه انقلاب دگرگونی رو به جلو ست؟ شما برگشت به قهقرا کردید و این انقلاب نیست. سارتر ادامه میدهد که شما در آینده ناچار مجبور به انقلاب واقعی خواهید بود و آن رخدادی چون رنسانس اروپا است .یعنی بزیر کشیدن مذهب از اریکه ی قدرت که هیچ زبانی جز انقلاب متاسفانه آن را چاره ساز نیست.
(البته ژان پل سارتر یکی از نویسندگان خارجی تاثیر گزار در حکومت گدشته بود و در باره ی انقلاب کوبا هم با کتاب جنگ شکر در کوبا جانبداری کرد و در بین نیروهای چپ از محبوبیت بالائی برخورد بود)
٨۹۵۵٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : یک گزارش ناتمام
مقاله " یک گزارش ناتمام" نوشته آقای جاسکی، یکی از جامع ترین بررسیها در ارتباط با علل بروز انقلاب اسلامی است که با پرداختن به نظرات نویسندگانی با جهان بینی های مختلف، به کاوش دلایل انقلاب ۵۷ از جهات متفاوت همت گواشته است. در انقلاب ۵۷ تقریبا تمام طبقات اعم از پائین، متوسط، و بالای جامعه مشارکت داشتند، لذا تحلیل برمبنای طبقاتی نمی تواند توضیح جامعی از انقلاب ارائه کند و بایستی به دنبال عوامل کلی تر و بزرگتری در این ارتباط گشت. می دانیم که لازمست روابط تولیدی در یک جامعه با نیروهای مولد آن، رشد و گسترش پیدا کنند. در صورتیکه با رشد نیروهای مولد از رشد روابط متاثر از تولید جلوگیری شود، زایش و رشد شرایط جدید، به روشهای قهری سرکوب شود، نیاز و ضرورت موجود، به شکل شبکه های زیر زمینی و نامرئی به حیات خود ادامه داده تا در لحظه مناسب پوسته پنهان خود را دریده و با هیبت تهاجمی ظاهر شود.
ادامه این مقاله برای شناسائی علل انقلاب، عدم مقبولیت روشنفکران در انقلاب، ارزیابی دقیق از وضعیت موجود و روشهای تغییر شرایط حاضر ضروریست.
٨۹۵۴۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹٨