سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از کودتای انقلابی تا انقلاب اجتماعی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فرهاد عاصمی

عنوان : اسلولب مطلق کردن یک سو
رفیق مالجو نیز مانند بانو رفیق اسدپور با برداشتی یک سویه در نبرد فرهنگی- طبقاتی، سویه ی نبرد فرهنگی را مطلق می سازد، تا سویه ی نبرد طبقاتی را در ابهام قرار دهد و گویا از صحنه واقعی نبرد برای ترقی خواهی خارج سازد.
نبرد فرهنگی پیش و بعد از انقلاب باید همان طور ادامه داشته باشد که نبرد طبقاتی نمی تواند از مدنظر دور نگه داشته شود. اگر بتوان به طور کلی به تجربه ی گذشته نیروی نو انتقادی وارد نمود، می تواند تنها این انتقاد باشد که نتوانسته است همیشه تناسب ضروری میان آن دو را در لحظه های بحرانی بیابد و از این طریق استه تیک نبرد ترقی خواهی را مخدوش ساخته است.
چنین انتقادِ عامی اما تنها آن زمان از مضمونی جدی و علمی برخوردار است که با ارایه راهکاری همراه باشد که می توانسته است در شرایط مشخص مورد انتقاد، دسترسی به هدف استراتژیک را با هزینه ای کم تر ممکن سازد.

با تفسیر انقلاب- کودتا از انقلاب اکتبر که تزی نادرست و اثبات نشده است، این رفقا کم اطلاعی خود را به معرض نمایش می گذارند و هنگامی که تنها در این سطح مقاله می نویسند، اندیشه ی خود را مورد این اتهام که عامداً آدرس عوضی می دهند، قرار می دهند.
در حوادث پیش از انقلاب اکتبر لنین تنها آن زمان را هنگامه ی نواختن در شیپور انقلاب اعلام نمود که بلشویک ها در شورای کارگران و سربازان اکثریت آرا را به دست آوردند.

حذف گردان پیش آهنگ آگاه و متشکل در انقلاب که رفیق مالجو خواستار آن است، تا گویا کودتایی تحقق نیابد، درست آن مرز پوزیتویستی و تایید آمیز برای حفظ نظام سرمایه داری است که زنده یاد سیاوش کسرایی آن را در شعر ٬٬خطر!٬٬ مورد خطاب قرار داده و نسبت به آن هشدار می دهد که انحراف را در تاریکی و در راه پرپیچ و خم و پر فراز ونشیب نبرد طبقاتی ممکن می سازد.

رفیق مالجو به این پرسش اساسی پاسخی پوزیتویستی می دهد که نیروی نو باید پس از تصاحب ضروری قدرت - به گفته ی زنده یاد احسان طبری در دور یا فاز اول انقلاب - باید در دور دوم، فاز ٬٬نبرد که بر که٬٬، از بقا و تثبیت انقلاب دفاع کند و برای استواری حاکمیت نوین بکوشد یا نه؟ آیا باید در شرایط تشدید شده ی نبرد طبقاتی پس از پیروزی در گام نخست - ونزوئلا اکنونی! - و به منظور دستیابی به هدف استراتژیک نو و بازسازی اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی و .. برای جامعه نو - که دور یا فاز سوم انقلاب است - از همه ی اشکال مبارزه با ارتجاع داخلی و جهانی بهره گیرد یا خیر؟ آیا می توان در شرایط مشخص کنونی به مردم و دولت ونزوئلا پیشنهاد نمود دست ارتجاع داخلی و خارجی را باز بگذارد؟ رئیس جمهور خود اعلام کرده و مورد حمایت امپریالیسم آمریکا و متحدانش را به جانشینی مادورو بپذیرد و تحت شرایط مورد نظر آن ها ٬٬انتخابات آزاد٬٬ را به راه اندازد؟ آیا توصیه ی چنین «قواعد بازی» که مالجو برای هر انقلابی توصیه می کند، در جهت کمک به تهدیدات امپریالیسم آمریکا نیست که با محاصره ی اقتصادی- سیاسی و تهدید نظامی و یا حتی یورش نظامی تدارک نابودی انقلاب بولیواری را می بیند؟

تلفیق مبارزه ی فرهنگی و طبقاتی پیش و پس از پیروزی انقلاب، آری! مطلق نمودن مبارزه ی فرهنگی پیش و پس از پیروزی انقلاب، خیر!

مشکل کنونی در ونزوئلا ناروشنی برای نوسازی اقتصادی- اجتماعی کشور است. بی برنامگی برای نوسازی جامعه است. حل نبودن برنامه ی اقتصاد ملی برپایه ی اقتصاد سیاسی مرحله ی ملی- دمکراتیک انقلاب است. تشکیل نشدن جبهه متحد خلق است که در آن نباید جای حزب کمونیست ونزوئلا خالی باشد.
این درس ها از تجربه ی در جریان درونزوئلا برای ما در ایران موزنده است. و بی تردید عبارت است از بحث رفیقانه و باز درباره ی استراتژی و تاکتیک ها در نبرد فرهنگی- طبقاتی جاری در ایران. در این بحث، بررسی برنامه اقتصاد ملی به عنوان جایگزین ضروری در برابر اقتصادی سیاسی امپریالیستی- اسلامی ضرورتی بی تردید و تاریخی داراست.
آیا عجیب نیست که رفقا مالجو، اسدپور دیگران تاکنون آماده برای بحث رفیقانه نیستند؟
٨۹۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : رضایی

عنوان : اصلاح یا انقلاب
مصداق از آنور بوم افتادن در مورد آقای مالجو غلبه «کار فرهنگی» به سیاست و رد انقلاب سیاسی و تنها میراث ارزشمند لنینیسم (به تعبیر ایشان سم لنینیستی)در جدال با سوسیال دموکراسی و رفرمیسم در قرن بیستم است.
٨۹۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست