سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حذف مخالفان در پیش دستور برنامه یِ رضا پهلوی؛ پسر کو ندارد نشان از پدر! - امیرحسین لادن

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فریبرز ستاری

عنوان : مدیریت ایران در قالب جمهوری آری ! اما با سلطنت نه !
کاش رضا پهلوی این منتظرالسلطنه، بت عیار بود. اما نه بت ست و نه عیاری داند. اما بهر رو ضرب المثل را با معنای سلبی می آورم که رضا جان ! هر لحظه به رنگی درآیی بت عیار! یک روز در جلد اریوبرزن سردار ایرانی، روزی در لباس خِنگ سپهسالاری در آیی و امروز در پوشش ققنوس پرنده افسانه ای خود را تصور کنی. تصوری که قبل از این که تخیل باشد، توهم سیاسی – روانی چشم به انتظاری است که در سودای برگشت به قدرت می سوزد.
این بار رضا پهلوی، ماسک ققنوس را چهره زده و ترهاتی بیان کرده است که تناقض مند می نمایاند. پس برای این دروغگوئی، نخست بخشی از واقعیت تاریخی را تائید می کند که " پدرش محمدرضا از حمایت آمریکا برخوردار" بود. قطعا این گزاره درست است و اسناد تاریخی گوناگون تائیدش می کند اما برای نفی بخش دیگر واقعیت، ناچار دروغ چندوجهی می گوید که اولا کودتا برعلیه دولت ملی دکتر محمد مصدق اولا افسانه ست؛ دویما عاملین کودتا اینتلجنت سرویس انگلیس و سیا آمریکا را معرفی نمی کند، سوما نقش ارتجاع و دربار داخلی و ارازل و اوباش را در وندالیسم و هرج مرج اجتماعی کتمان می کند تا دروغ چهارمش را آشکارتر بیان کند که " حکومت مصدق" محبوبیتش را از دست داده بود " . منتظرالسلطنه چنان در سودای قدرت دروغ می بافد و افسانه می سراید که از یاد می برد. مدت زمانی نچندان دور مادلین آلبرایت وزیر اسبق امورخارجه آمریکا، از نقش آشکار دول آمریکا و انگلیس در امر کودتا برعلیه دولت ملی مصدق به صراحت نام می برد.
در فراز دیگر گفتگو، رضا پهلوی شاهزاده بی تاج و تخت می بافد و در برابر پرسشی که " شما سلطنت طلب هستید یا جمهوری خواه؟ گفت در هر دو فرم کشورمان قابل اداره خواهد بود." اینجا در ادامه آن دروغ های شاخدار و بی شاخ، دم خروس او بیرون می زند. وی دلسوخته بازگشت سلطنت پهلوی می گوید که ایران برای هر دو مدل سلطنتی و جمهوری مهیاست. ایشان باز از یاد می برد که گفتمان سلطنت اعتبار و روائی خود را در بهمن ۵۷ از دست داده بود و جامعه امروز ایران گفتمان جمهوری را برگزیده و از آنجا که گفتمان فروپاشیده سلطنت و مدل پهلوی مخلوع، امکان احیا برای ادامه حضور در قدرت را در ایران ندارد. بنابراین نظیر دیگر گفتمان منسوخ و مضمحل، از رده کارآمدی خارج شد و به جرگه تاریخ پیوست. بنابراین گفتمان سلطنت دیگر بار سیاسی – اجرائی نداشته و در قفسه بایگانی راکد تاریخ قرار داده شد.
رضا پهلوی در طول تلاش برای بازگشت سلطنت از پاسخ صریح با آلترناتیو آتی ایران می گریزد مثلا پز دمکرات شده می گیرد و در جلد روشنفکر می خزد، اما نمی داند که این نوع فیگور، یعنی فرار از هر نوع تعهد، یعنی مسئولیت گریزی، و عوامفریبی است. چون مردم ایران می دانند پز و تظاهر رضا پهلوی به رویکرد دمکراسی به معنای غلبه خردگرائی در او نیست.
٨٨۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۷       

    از : کیوان

عنوان : تکرار مکررات
من نمی دانم آقای لادن چند ساله اند، اما من اکنون ۵۱ سال دارم و انقلاب و ادبیات سیاسی آن دوره را بخوبی بیاد می آورم. سطحی بود و شلخته، همچون خود انقلاب. متاسفانه مقاله آقای لادن کم و بیش در سطح ادبیات سیاسی چهل سال پبش باقی مانده است. هم رژیم پهلوی و هم رضا پهلوی حتمن جای انتقاد زیادی دارند. اما تکرار چنین مکرراتی، حتی اگر خالی از حقیقت نباشند، که نیستند، خوانندگان با تجربه تر را قانع نمی کند (هر چند که نویسنده در مورد مخالفان دیدگاهش حکم "کم دان" را پبیشاپیش صادر کرده اند). "نو شدن" امر مبارکی است، حتی برای مخالفان رژیم پهلوی!
٨٨۹۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست