سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خواست تحول بنیادین در جامعه موج می زند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : برخی تزهای مارکس هنوز بعد از گذشت ۲۰۰ سال در حد تئوری باقی ماندند!
با درود فراوان خدمت استاد گرامی جناب رئیس دانا محترم! با تشکر از زحمت شما برای جواب کوتاهی که ارسال فرمودید! هرچند که جنابعالی در مقام پرفسور در رشته اقتصاد از آگاهی و اطلاعات بیشتری برخوردارید ولی گویا تز قیام کارگران برای تغییر سرنوشت خود تنها "با استفاده از خشونت" را گویا قبول ندارید یا از اعتراف به آن خودداری میکنید که برایتان در زیر سند میاورم که در مانیفست کمونیست قبل از اینکه لنین آنرا گفته باشد آورده شد. منبع از ویکی پدیای المانی است که شما میتوانید به زبان انگلیسی در سمت چپش آنرا بخوانید که آورده شد و برگردان از من است:" کمونیستها رد میکنند یا مخالفند که نظراتشان و اهدافشان را مخفی کنند. آنها بطور آشکارا توضیح میدهند که زمانی به اهدافشان میتوانند برسند که به شیوه خشونت آمیز همه شرایط و نظم حاکمه را براندازند هرچند که طبقه حاکمه از انقلاب کمونیستی وحشت بکند و بلرزد. پرولتاریا در این نبردش چیزی برای از دست دادن ندارد بجز زنجیرهایش. آنها مجبورند برنده دنیا باشند." میبینید جناب رئیس دانا که تاکید روی مبارزه "قهرآمیز" توسط کارگران است اگر که میخواهند از زنجیرهای اسارت خود آزاد شوند! به نظرم اگر طبقه سرمایه دار زالو صفت ترسی هم از خشونت طبقه کارگر نداشته باشد محال است تن به امتیازدهی به طبقه کارگر بدهد. ولی حالا سوال پیش میاید در طول این دویست سال از این تز جناب مارکس تا چه حد در جوامع کاپیتالیستی در عمل دیده شد و تا چه حد موفق از آب درآمد در حالیکه سوسیال دمکراسی با شیوه غیر خشونت آمیز خیلی موفقتر عمل کرد اگر نگاهی به کارنامه کمونیسم در کشورهای بلوک شرق سابق بکنید در مقایسه با اروپای غربی مثل سوئد یا آلمان و غیره که شرایط کارگران در کجاها با سوسیال دموکراسی بهتر شد یا بود و میباشد. به نظرم کارگران ایران هم راهی جز مبارزه حتی خشونت آمیز با مناسبات بندگی و بهره کشی در حکومت حاکمه ظالمه ایران ندارند که سرمایه داری درنده خو و بدون کنترل است! در نبرد شما با رژیم ضد کارگری ملایان در کنار کارگران ایرانی همواره پیروز باشید! اگر پروفسور چپ آنهم مارکسیستی مثل شما موفق نشود دیگر امیدی به بهبودی اوضاع کار و کارگری در ایران نمی توان داشت. با آرزوی سلامت برای شما!
آدرس لینک ویکی پدیا ( https://de.wikipedia.org/wiki/Karl_Marx#Klassenkampf_und_Revolution )

مدرک نوشته مارکس در برنامه حزب کمونیست سال ۱۸۴۸، اثر مارکس-انگلس باند ۴ صفحه ۴۹۳
So endet das programmatische Manifest der kommunistischen Partei von ۱۸۴۸ mit den Worten:

„Die Kommunisten verschmähen es, ihre Ansichten und Absichten zu verheimlichen. Sie erklären es offen, daß ihre Zwecke nur erreicht werden können durch den gewaltsamen Umsturz aller bisherigen Gesellschaftsordnung. Mögen die herrschenden Klassen vor einer kommunistischen Revolution zittern. Die Proletarier haben nichts in ihr zu verlieren als ihre Ketten. Sie haben eine Welt zu gewinnen.“

– Marx-Engels-Werke Band ۴, S. ۴۹۳
٨٨۱٨۱ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : سوال
ما شاهد حمایت های متفاوت از بخشی و همرزمانش هستیم.
آیا حول جنبش کارگری با مرکزیت فعالان فولاد و هفت تپه و ...میتوان امیدی به جبهه ای از چپ و با موفقیت امیدوار بود؟
آیا در صورت موفقیت میتوان به یک حکومت سوسیالیستی در زمان نه چندان دور دل بست؟
٨٨۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       

    از : فریبرز رئیس دانا

عنوان : مارکس اشتباه نمی کرد
در مورد سقوط نرخ سودآنها که سقوط قطعی یک طرفه و برگشت ناپذیر را به مارکی منتسب می کنند اشتباه می کنند. مارکس در همان بحث و لاگوی نظری و انتزاعی خود( او به ساختن الگوی انتزاعی اعتقاد داشت و امروز هم این ابزار کار پژوهش گران اقتصاد است) به بحث نوسانهای اقتصادی می پردازد که در آن نرخ سود سقوط می کند و امکان ترمیم نیز می یابدوالبته سرنوشت محتوم سرمایه داری نوسان و انطاط است نه این که یک سره به قعر برود. در بحث انقلابی نیز نظر لنین و دنباله ی بحث های او این نیست که همین فردا یا هر روز دیگر کارگران دست به اسلحه می برند. مبارزه ی طبقاتی در زندگی عادی در تلاش های صنفی در فعالیت سیاسی در مبارزه های نهائی انقلابی جریان و زیر و بم هم دارد. تغییر نظر لنین دایر بر همین روند است. بحث انتزاعی و حماسیب و کلی در مانیفست را بدون ارجاع به همه ی آثار مارکس نمی توان درک کرد و حتا پذیرفت. متشکر از پرسش شما
٨٨۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : آیا کارل مارکس اشتباه نمیکرد؟
جناب فریبرز رئیس دانا که مارکسیست است و شناختی خوبی هم بایستی روی نظرات مارکس داشته باشد نظرش راجع به این دو دیدگاه مارکس که در عمل به وقوع نمیپیوندند و برخی حتی از آنها بعنوان اشتباه نظرات مارکس سخن میگویند چیست؟
امروز طی خواندن فوکوس آنلاین آلمان به نوشته ای از گابور اشتاینگارت ( Gabor Steingart ) که از مخالفین چپهاست برخوردم که با استناد به دو تز مارکس میگوید تزهایش اشتباه هستند. آن دو تزش را به آلمانی در انتها میاورم. اشتباه اول: مارکس فرض را بر این میگذارد:" که با توجه به شدید شدن رقابت در سرمایه داری بایستی شاهد سیر سقوطی میزان سودآوری در این سیستم باشیم." اما در واقع مشاهده میکنیم که میزان سودآوری در کاپیتالیسم بطور وحشتناکی رو به افزایش است و سرمایه داران هر روز ثروتمندتر میشوند و حجم سرمایه بالاتر میرود!
اشتباه دوم: مارکس و انگلس در مانیفست کمونیست مقاومت توام با خشونت کارگران را پیش بینی میکنند و میگویند:" بوروژوازی نه تنها سلاح های مرگبار میسازد که برایش مرگ آور است؛ بلکه مردانی را هم تولید میکند که این سلاح هایش را بدست خواهند گرفت، این مردان اسلحه بدست بگیر همان کارگران مدرن و پرولتاریا میباشند!" ولی میبینیم که کارگران امروزی نه تنها هیچ میل و آرزوی انقلاب مسلحانه کردن ندارند و دنبالش نیستند بلکه بدنبال مسائل جانبی دیگری هستند.( بنا به گفته نویسنده!)
جناب رئیس دانا حالا با توجه به اوضاع اسفناک کارگران در ایران جای سوال باقی میماند پس کجاست این وعده مارکس و انگلس که کارگران ایرانی در مقابل اینهمه نابرابری و بیعدالتی و استثمار نیروی کارشان و با توجه به ماه ها حقوق نگرفته شان پس چرا دست به اسلحه نمیبرند یا انقلاب نمیکنند تا از حقوق پایمال شده شان دفاع کنند و صرفا به اعتراضات و اعتصاب رضایت میدهند؟ که مواجه با سرکوب میشوند. آیا اینطور نیست که اگر که خواسته صنفی آنها برآورده شود و نسبتا رفاه مالی داشته باشند کاری به سرمایه داری ندارند؟ حالا بهانه نیاورید که حزب فعال چپی در ایران نیست که کارگران را آگاه کند و به سمت انقلاب ( مسلحانه! ) کردن سوق شان دهد.
ضعفهای جنبش کارگری را در ایران ریشه یابی کنید و یک مقایسه با برخی نظرات کارل مارکس بکنید تا ببینید آیا نسخه تجویزی مارکسیستها اصلا در عمل تا چه حد کاربرد دارد یا درست میباشند؟
منبع متن آلمانی از فوکوس آنلاین بتاریخ امروز ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹:

Erstens: Angesichts der verschärften kapitalistischen Konkurrenz ging er von
„tendenziellen Fall der Profitrate“ aus. In Wahrheit erleben wir, dass die Profitraten durch die Decke gehen.

Zweitens: Marx und Engels prophezeiten im kommunistischen Manifest den gewaltsamen Aufstand der Arbeiter: „Die Bourgeoisie hat nicht nur die Waffen geschmiedet, die ihr den Tod bringen; sie hat auch die Männer gezeugt, die diese Waffen führen werden – die modernen Arbeiter, die Proletarier.“ Doch der moderne Arbeiter sehnt sich ....nicht nach Revolution.
Gabor Steingart
٨٨۱۶۰ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست