سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پیرامون دمکراسی، جمهوری و چپ - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهزاد کریمی

عنوان : نوشته خود به اندازه کافی روشن است
با سلام به دوستانی که با گذاشتن کامنت هایی زیر نوشته من، یا در موضوع مانده و سخن گفته اند که متشکرشان هستم و یا صرفاً انباشته های دل خویش بیرون ریخته اند که از اینها نیز ممنون اما فقط همراه با این یادآوری که: منطق کامنت گذاری، ماندن در موضوع را ایجاب می دارد! متاسفانه گاه در بیشتر اظهارنظرها، شخص در آنها چیزی از بررسی اتباتی و نقدی مفاد نوشته خودش را نمی بیند. برخی از این دوستان، در کامنت خود بنده را نواخته اند و یا که تشکل های دیروزین و امروزین متبوع مرا؛ بعضی نیز البته هر دو را. خب، نظرشان است و بیان آنها حق شان، اما جا دارد این دوستان بکوشند که مضامین فکر خود را در شکل مقالات مستقلی قلمی کنند و مخاطبانشان را نیز با دادن آدرس مشخص و موضوعات معین دعوت به ادای توضیح و مشارکت در موضوع بنمایند. آنگاه است که مخاطب شان می تواند مقتضی وضع، واکنش درخور از خود به نوشته های آنها نشان بدهد یا که ندهد. هم از اینرو به آقای مرتضی پاکبان گرامی باید بگویم که درست است من به رویه همیشگی ام مبنی بر گفتگو وفادارم اما این انتظار هم از من نباید داشت که در هر موردی ورود کنم که گوینده و نویسنده اش یا وارد اصل موضوع مشخص نمی شود و یا آنچنان دور از نکته که پیشاپیش امر تفاهم را زیر علامت سئوال می برد. من بر روشنگری مستدل و سازنده هستم و نه "افشاگری" های مخرب و غیر منصفانه.
آقای جواد رضایی میر قائد عزیز، کار خوبی کرده اید که از سالها قبل مجموعه نوشته هایی در رابطه با " کدامین گزینه: اصلاح یا انقلاب" نوشته و دهسال بعد هم آنها را باز نشر داده اید. حالا تقصیر بقیه چیست که نوشتجات شما را خوانده یا نخوانده اکنون بخواهند به شما بپیوندند یا نپیوندند؟ خوب است که هر یک از ماها خستگی ناپذیر بنویسیم و به سهم خود افکار عمومی غنامند کنیم. تصمیم و انتخاب با مردم است که یا حرف و حدیث ماها را تایید می کنند و یا که تصمیم به رد انها می گیرند.
خانم فریبا علیخانی. بلاخره چه می گویی عزیز؟ به میدان بیاییم یا نه؟ چگونه و با چه نوع دعوت سیاسی؟ دعوت به آمدن خود و بقیه به اشتراک عمل و ائتلاف و اتحاد بکنیم یا نکنیم؟ یا که فقط ابراز یاس و باد دادن خرمن پارسال؟
آقا مرتضی پاکبان. همانگونه که اشاره کرده اید بله هم حضوری در نشست استکهلم داشتم که متن سخنرانی ام در آنجا و نیز توضیحات بعدی در این زمینه انتشار عمومی بلافاصله یافت و هم اینکه از رفراندوم دفاع کرده بوددم که کماکان هم می کنم. بیش از سه دهه است بر گفتگو و تعامل در اپوزیسیون تاکید می ورزم و از دو دهه پیش، مدافع رفراندوم در معنای گشوده شدن افقی پیشا روی جنبش ملی و فراگیر دمکراسی خواه در مبارزه با جمهوری اسلامی هستم. هیچ "نام مستعار"ی در کار نیست عزیز. توصیه می کنم که اگر وقت داشته باشید نوشته مرا با دقت بیشتری بخوانید. جای و جایگاه من معلوم است و من در این نوشته فقط کوشیده ام که معماری سیاسی پیشنهادی ام در زمینه اتحادها را بسط بیشتری دهم.
ایضاً به آقای فریبرز ستاری گرامی. من به بلوغ چپ و نیروهای دمکرات سکولار در درونمرز و برونمرز باور دارم و می دانم که سرانجام تصمیم درست خواهند گرفت. مسئله من همه پراکندگی هایمان است و تاخیرهایمان. زمان و زمان و گذر زمان!
نیز ممنون عزیزان کیوان الف و کیا.
٨٨۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۷       

    از : فریبرز ستاری

عنوان : خروج چپ از منزه طلبی به ورود به تعامل با سلطنت طلبی نیست.
آقای بهزاد کریمی مراد و منظورت از این گزاره های کوتاه و استفهامی چیست؟ گزاره هایی نظیر " اتحاد برای جمهوری‌خواهی و بس؟ دمکراسی و باقی هیچ؟ کدامین درس از خیزش های جاری و چه پاسخ سیاسی درخور؟ ریسک سیاسی یا حفظ "پاکیزگی"؟ وارد صحنه شدن یا تماشاچی ماندن؟ چپ کجاست؟" چپ کجاست؟ چپ راو جنبش فدائی را به کجا رساندی به جائی می خواستید برسانید که موفق نگشتی اما موفق شدی تا نام خود را در کنار مشتی سلطنت طلب پهلویچی قرار بدهی و پیشینه مبارزاتی در جنبش فدائی را به ثمن بخس بفروش برسانی. حالا شما با اینکه رحل اقامت در کوی محبوب نو انداخته اید دیگر ترا با جنبش فدائیان چکار ؟ قطعا اکثریت قریب به اتفاق مرتبطین جنبش چپ و فدائی گفتمان سلطنت مدل پهلویستی را نماد اسبدادشرقی می دانند و از آنجا که معتقدند گذشته یا رژیم دیکتاتوری شاه - باعث آینده که امروز در جمهوری اسلامی تجربه می کنند قطعا باوجود گسست روزافزون از جمهوری اسلامی بهیچ وجه من الوجوه نیز میل به بازگشت به گذشته ندارند. آقای بهزاد کریمی شما و یکی دو تن از هواداران فدائی توانستید ذیل دمکراسی خواهی پرچم اتحاد با رضا پهلوی را بردوش کشید ولی آگاه نیستید که بخش وسیعی از هواداران چپ و فدائی خارج کشور با احیا سلطنت پهلوی مخالفت زیح دارند. قطعا هواداران فدائی در داخل کشور یا به توصیف رهبری فدائیان – اکثریت – یاران فدائی به مبلغان سلطنت پهلوی وقعی نخواهند گذاشت چنانچه شکل گیری سلطنت مشروطه را نیز لامحال ارزیابی می کنند زیرا گفتمان دلخواه ایران کنونی جمهوری عرفی است و سلطنت پهلوی در آن محلی از اعراب ندارد.
٨٨۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : جبهه ضد دیکتاتوری ولایت باید تشکیل شود!
بعنوان یک مارکسیسم لنینیسم نباید در جبهه ضد دیکتاتوری ولایت شکاف انداخت.
شکل حکومت آینده مهمتر از محتوای مبارزه نیست ،آنچه مهم است از این تاریکی میبایست بیرون بیاییم ودر مورد شکل حکومتی و فعالیت های احزاب در مسیر حرکت و یا حتی بعد از موفقیت میتوان بشکلی دمکراتیک تصمیم گرفت.
٨٨۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۷       

    از : مرتضی پاکبان

عنوان : نام مستعار!!
تمام مقاله در تلاش اثبات همکاری بین جمهوریخواهان و سلطنت طلبان است. امروزه گویا "جبهه دموکراسی خواهی" نام مستعار همکاری با سلطنت طلبان شده است . آقای بهزاد کریمی که قبلا یکبار در ماجرای "رفراندم" و با شرکت در کنفرانس استکهلم تلاش ناموفقی در این زمینه داشتند، انگار دوباره تلاششان را برای نزدیک کردن چپ ها و جمهوریخواهان با سلطنت طلبان شروع کرده اند. ایشان که معمولا به کمنتار های زیر نوشته شان پاسخ میدهند لطفا در یک کلام و بدون پیچاندن بنویسندکه آیا تمام مطلب در جهت نزدیکی با باصطلاح "شورای گذار" وبرنامه های نزدیکی به سلطنت طلبان نیست؟
٨٨۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۷       

    از : جواد رضایی میرقائد

عنوان : منزه طلبی
آقای بهزاد کریمی بعد از سالها بی عملی و دنباله روی از حوادث و با ذربین گشتن در بین افراد و جناحهایی از حکومت اسلامی برای کشف روزنه ای از امید و تدبیر هم اکنون که جنبشهای اعتراضی درون کشور قصد عبور از کلیت رژیم را دارند یادش آمده که همچون فرمانده ای بر دیگران نهیب زده و درسهایی که ایشان بعد از چهار دهه کسب کرده اند مشق خود کنند.
ایشان می فرمایند: ( چپ باید از منزه طلبی بیرون زند و این بداند که تنها در ورود به صحنه است که می توان نیرو شد و سنگر واننهاد و جبهه را نباخت.)!
آیا این رفیق پیشکسوت ما نمیداند سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با همین "منزه طلبی و در صحنه بودن" در زیر دیکتاوری شاه بود که توانست پس از سرنگونی آن نه تنها نیرویی میلیونی و خوشنام شود بلکه سنگرهای بسیاری را فتح کند!
آیا نباید پرسید آقای کریمی شما با آن نام و منزه طلبی و سنگرهای فتح شده چه کردید؟
آیا گفتار امروزین شما برای نسلی که شاهد عملکرد فاجعه بار شما بوده است قابل باور و ارزش خواهد بود. کجاست آن سنگرهایی که با منزه طلبی و جانفشانی فدائیان خلق فتح گشت و بر آن خانه که شما نیز برآن حکم می راندید چه آمده است؟!
٨۷۹۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۷       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : سیاست ورزی
آقای کریمی دچار فراموشی مزمن گشته است. والا کیست که نداند این چپ به اصطلاح ایشان ترسان از سیاست ورزی (تو بخوان فدائیان) را تیمی که ایشان یکی از نیروهای موثر آن بود بدینجا کشانیده است.
ایشان خیال می کنند چون لباسشان عوض شده مردم ایشان را نمی شناسند. درست است که به همت ایشان کرکره سازمان اکثریت پائین کشیده شد ولی دوستداران می دانند چه و کدام عوامل باعث شرایط "پات" در آن سازمان بود. حال یکی از عناصر کلیدی همان جریان اینک به بقیه می تازد که چرا به میدان نمی آئید.
یادش بخیر خانم لیلا فروهر میگفت: ما بسکه نپریدیم پریدن یادمون رفت / تو خواب موندیم دیگه رسیدن یادمون رفت
بله آقای کریمی هر کاری تمرین می خواهد. و با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود. حال همچون صفحه ی خط دار، سر خط ته خط هی بگوئیم؛ کارگران، زحمتکشان، سوسیالیسم، دمکراسی، عدالت اجتماعی. مردم می فهمند که این صداها از خوردن کفگیر به ته دیگ است و برای خالی نماندن عریضه به زبان می آید.
٨۷۹۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۷       

    از : کیوان الف

عنوان : تحلیل پیچ خورده
با تشکر از آقای کریمی، تا این "چپ هراسان از سیاست ورزی" بخواهد بفهمد که شما چه گفقته اید، انفجار در ایران روی داده است.
دوستانی که از سبک و سیاق نگارش ایراد میگیرند باید آگاه باشند که اشکال در پیچیدگی سپهر سیاسی – اجتماعی ایران است که تحلیل گران نیز مجبور به پیچیده گوئی می شوند. والا به حضرت عباس هنوز و همچنان بهترین تحلیلها را همین چپ ترس خورده می دهد.
٨۷۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۷       

    از : جواد رضایی میرقائد

عنوان : کدامین گزینه، کدامین راهکار
به کدامین ندایت بسنده کنم!
بارها در مورد لزوم کار جبهه ای در مورد جبهه متحد چپ و همچنین جبهه متحد دمکراتیک ملی نوشتیم. از ضرورت کنگره ملی تا شورای رهبری موقت و مجلس موسسان تا دل کندن از امید به بازی جناحی حکومت اسلامی نوشتیم اما در آنزمان از طرف شما نه تنها خریداری نداشت بلکه تصور می نمودید انسانی مریخی هستیم غافل از اینکه از چنگ کلیت حکومتی گریخته بودیم که رفقایمان برای جوهری نمودن انگشتهای خود در نمایشهای انتخاباتی اش استخاره می کردند!
پرداختن به مقاله آقای بهزاد کریمی و دستاوردهای امروزیش در این مکان نخواهد گنجید اما خواندن مقالات آن دوران را به آقای کریمی پیشنهاد می نمایم هرچند یقین دارم خواندنش برای امثال آقای کریمی تلخ باشد.
از آقای کریمی انتظار میرود سیاست را اینگونه که اکنون بدان رسیده است معنی نکند( چپ باید از منزه طلبی بیرون زند و این بداند که تنها در ورود به صحنه است که می توان نیرو شد و سنگر واننهاد و جبهه را نباخت. آنکه مسئله اصلی اش حفظ "پاکیزگی" باشد و منزه ماندن، بداند که بازنده پیشاپیش در سیاست است. سیاست، دخالت و ورود در صحنه است؛ )!
آقای بهزاد کریمی لابد میداند، یکی از شاخصه ها و افتخارات جنبش چپ و فدایی ایران "منزه طلبی" و نیالودن به آنچه هم اکنون ایشان از بیان شفاف آن شرم دارید. شاید تعریف شما از مبارزه عوض شده و کمال همنشین در شما اثر کرده باشد. یقین دارم که بهتر از ما میدانید "برد و باخت" در فرهنگ فدائیان خلق و جنبش چپ با "سود و فایده" سیاسی کنونی شما متفاوت بوده است. چهار دهه انواع تئوری بافی از شکوفایی تا سازندگی، از اصلاح طلبی تا تغییر را نزد شما آموختیم اما ظاهرا کشتیبان را سیاست و تدبیر دگر آمد، "تدبیر و امید" به عبور از "منزه طلبی"!
به حافظه تاریخی خود رجوع می کنم و حرفهای جدیدی از شما می شنوم و آنهم (برای آنکه درست سیاست کنیم، انتقاد و نقد بشنویم) چیزی که بارها گفتیم اما شما نخواستید آنرا بشنوید.
لطفا اگر وقت داشتید نگاهی به مقاله پنج قسمتی اینجانب تحت نام ( کدامین گزینه، اصلاح یا انقلاب؟ ) بیندازید، شاید برای کشفیات بعدی مفید واقع شود. مقالاتی که حدود ده سال بعد مجددا در سایت اخبار روز منتشر شد. زمانیکه شما بهمراه رفقای سازمانی با ذربین دنبال موجودات عجیب الخلقه ای از حکومت اسلامی بودید تا تحت نام اصلاح طلب و ... به جنبش انقلابی مردم ایران معرفی نمائید.

به امید استقرار: آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی در ایران
٨۷۹۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست