سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نمایان تر شدن یک نقطه عطف! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : روزبه زرین

عنوان : سیاست یک بام و دو هوا
رهبری سازمان اکثریت اعلامیه می دهد که به هیچکدام از کاندیداهای رژیم برای ریاست جمهوری رای نمی دهد و کلی ذکر مصیبت می کند اما تقریبا همه اعضای قدیم و جدیدش برای کی از کاندیداهای رژیم یقه پاره می کنند و از رهبر سابقشان گرفته تا دیگر اعضای ریز و درشتشان سر از سفارت های رژیم یا هتل های اجاره ای رژیم سر در می آورند و رای می دهند! به قول معروف دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
به قول آمریکایی ها اگر یک چیزی مثل اردک راه می رود و مثل اردک صدا می کند به احتمال زیاد اردک است! اکثریتی ها هم چه سابق و چه اکنون حامی یک رژیم جنایتکار و پلید بوده اند و این قسم های حضرت عباس شان به درد امام ضد امپریالیست شان می خورد. مردم ایران نمی توانند به چنین جریانی اعتماد کنند! نمونه دردناک آن رفتن رهبر سابق آنها یعنی فرخ نگهدار با وزیر سانسورچی سابق رژیم به سفارت رژیم در لندن به اتفاق مسعود بهنود یعنی یکی دیگر از حامیان این رژیم برای رای دادن به ملای شیادی دیگر بود. تازه بعد از مرگ آیت الله کوسه برای او مرثیه هم خواند و کلی از او تمجید کرد! نفرین هر مادر اعدامی رژِیم لایق این حامی رهبر سابق اکثریتی هست!
٨۶٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۷       

    از : احمد نجاتی

عنوان : طرح بخشی از واقعیت کمکی به حل مشکل نمیکند.
دوست گرامی نا دیده و شاید دیده و نا آشنا
با بخشی از نوشته شما موافقم ولی دوست گرامی آقای نکونام طرح بخشی از واقعیت کمکی به حل مشکل نمیکند.
اگرهدفمان از طرح انتقاد نشان دادن راه است
بسیار پسندیده ومفید است، وگر نه مشکل بتوان چاره ساخت
شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
مواضع ما نسبت به انتخابات ریاست جمهوری
انتخابات در جمهوری اسلامی، غیرآزاد و غیردمکراتیک است و در آن حقوق مخالفین، منتقدین و حق شهروندی نقض می شود. انتخابات در جمهوری اسلامی نه برای تامین و تضمین حق شهروندی، که ابزاری برای تنظیم مناسبات قدرت در درون آن و رقابت بین جریان های حکومتی است. شورای نگهبان با توسل به نظارت استصوابی و برحسب خواست دستگاه ولایت، کاندیداها را برگزیده و معرفی می کند. برای مردم ایران تنها انتخاب از میان برگزیدگان شورای نگهبان امکان پذیر است. در عین حال انتخابات در مواقعی فرصت هائی برای مردم فراهم آورده که برنامه جریان حاکم را برهم زنند و مهر خود را بر آن بکوبند. ما مخالف انتخابات غیرآزاد و مهندسی شده هستیم و برای برگزاری انتخابات آزاد مبارزه می کنیم.
ولی فقیه، نظامی ـ امنیتی ها، راست افراطی و قوه قضائیه به ارگان های منتخب امکان نمی دهند کارکرد ویژه خود را داشته باشند. به همین جهت ظرفیت ارگان های منتخب برای حل مشکلات اصلی کشور از جمله غلبه بر بحران اقتصادی و سامان بخشیدن به اقتصاد کشور محدود است. این نظر که گویا با انتخاب این و یا آن کاندیدا، کشور در دو راه کاملأ متفاوت گام خواهد گذاشت، با توجه به بالادستی بلوک قدرت، توازن قوای موجود و ظرفیت نیروی اصلاحی ـ اعتدالی با واقعیت هم خوانی ندارد. در عین حال این مسئله نافی تفاوت بین کاندیداها و سمت گیری ها آن ها نیست و نباید آن را نادیده گرفت.
سازمان ما در مقام یک سازمان اپوزیسیون و چپ دمکرات که دارای پرنسیپ های برنامه ای در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و از آزادی، عدالت اجتماعی، دمکراسی، سوسیالیسم و منافع و مطالبات کارگران و زحمتکشان دفاع می کند، نمی تواند از کاندیدائی حمایت کند که فاقد برنامه برای تامین آزادی های سیاسی و عدالت اجتماعی است. ابراهیم رئیسی و حسن روحانی دو کاندیدای اصلی در انتخابات هستند. دست رئیسی به خون هزاران زندانی سیاسی و از جمله بیش از ۱۵۰ عضو سازمان آغشته است و پیروزی او در انتخابات به تشدید فضای امنیتی، تعمیق بحران اقتصادی، تشدید تنش در مناسبات با کشورهای منطقه و جهان و یکدست شدن حکومت خواهد انجامید. ولی حسن روحانی هم با توجه به کارنامه چهار ساله ، نگاه و عملکردش در حوزه حقوق بشر، آزادی های سیاسی و عدالت اجتماعی، سیاست ضدکارگری  و استمرار طلبی اش، کاندیدای مورد نطر ما نیست. در این انتخابات ما از کاندیدائی حمایت نمی کنیم و از مردم می خواهیم که به رئیسی جنایتکار رای ندهند.
با مهر
احمد نجاتی
٨۶٨٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۷       

    از : حسن نکونام

عنوان : نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
آقای کریمی با درود! آن زمان که در سال ۹۲، تقریبن همه جریانات و شخصیت های چپ، ماهیت آخوند حیله گر، امنیتی، طرفدار آتشین دستگیری و شکنجه و اعدام و تبه کاری، مانند حسن روحانی را به مردم معرفی می کردند، سازمان فدائیان اگثریت شما، چه موضعی داشت؟
بخاطر داریم که وقتی سه تفنگدار معروف (حضرات فرخ نگهدار، مسعود بهنود، عطاالله مهاجرانی) به سفارت یا دفتر نمایندگی حکومت در اروپا، مراجعه کرده و رای دادند، در مقابل پرسش هائی که از آنها میشد، با لودگی تمام، از پاسخگوئی طفره رفته، و پرسش کننده را به تمسخر می گرفتند.
بخاطر داریم که پس از «انتخابات» و «رئیس جمهور کردن» روحانی، سازمان فدائیان اکثریت، اطلاعیه داد، و «پیروزی مردم ایران» را به آنها تبریک گفت.
آقای کریمی! از کی متوجه شدید که روحانی در خط ولی فقیه است؟ از همین جلسه ای که در دانشکاه برگزار شد؟ نمی خواهم نمک بر زخم بپاشم، اما بخاطر دار یم که در همان اوایل انقلاب تز «شکوفائی» را مطرح کردید، و با «ضد امپریالیست» نامیدن یک آخوند مرتجع و خرافاتی و بیسواد و انسانکش و خاوران ها- آفرین، چه ها که نگفتید و نکردید؟
آقای کریمی! چرا بقول گفتاری عامیانه : دو زاری شما دیر می افتد؟
آقای کریمی! در نوشته قبلی خودتان، در مورد «خرج کردن به حساب حمید اشرف» و به درستی، به نقد مسعود بهنود پرداختید، اما در مورد »دو تفنگدار دیگر» حرفی نزدید. وقتی هم از شما، پرسش مشخصی را مطرح کردم، پاسخی نگرفتم.
آقای کریمی! یک پاسخ بمن بدهکارید. نه به شخص من، بلکه به جنبش چپ و مردم ایران.
با آرزوی تندرستی و شادی برای شما، و همگان
٨۶٨۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : هموطن

عنوان : چپ و دموکرات قلابی مثل آنان
آقای کریمی شما بدرستی نوشته اید که نکته دوم این نوشته نیز متوجه نقد کارزاری است که جریان اعتدال – اصلاح طلب حکومتی بهمراه برخی ها در سطح جامعه به راه انداخته اند تا طبقات و اقشار اجتماعی کم توان جامعه را در زمره مقصرین بحران کنونی نشان دهند! کارزاری متاسفانه نه چندان ناموفق در محدوه ای از جامعه! کارزار رندانه ای که روانشناسی غالب بر اقشار متوسط دارای رفاه نسبی را در برابر روانشناسی طبقات کم توان و نادار بسیج می کند! اتاق فکر جمهوری اسلامی خوب دریافته است که از هر طریق ممکن باید کوشید تا مانع برقراری پیوند روانی و همگرایی سیاسی میان اقشار متوسط با نیروی اجتماعی تهیدست و کم توان شد.

اما بدبختانه فقط این جریان حکومتی نیستند که عریان و آشکار فعالیت دارند بلکه اکثر نیروهائی که با عناوین و نامهای مختلف و متعدد چپ و دموکرات و پیرو طبقه کارگر فعالیت می کنند هدف شان حفظ نظام جمهوری در باطن است و در ظاهر دیگران را فریب می دهند. جان کری و اوباما اگر صد نامه به خامنه ای بنویسند مردان خیلی خوبی هستند اما وقتی خواننده ای مثل افتخاری عقیده ای را بیان کند می شود مزدور و ضد خلق(که دفاع از خلق دروغ است). اتاق فکر جمهوری اسلامی در پناه و کمک این جریانها است که توانسته مردم را فریب دهد. فلان جوان و فلان فرد مدینه فاضله اش مثلا سوسیالیسم است اما وقتی وارد عرصه فعالیت می شود بعد از مدتی به همان ارتجاع پناه می برد.
٨۶٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست