سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نامه سرگشاده به مولوی عبدالحمید در مورد ضرورت اجرای شریعت اسلام - عبدالستار دوشوکی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اوستا اوس کاظم بنا

عنوان : پیشنهاد به آقای عبدالستار
آقای عبدالستار دوشوکی
من فکر میکنم که افراد شناخته شده مذهبی در هر دینی وبخصوص دین اسلام و دو شاخه شناخته شده آن ، یعنی شیعی وسنی ، عموماً جایگاه ویژه ای برای خود قائل هستند و در برهه ای بدلیل اینکه با حکومتی مخالف میشوند و مقداری از عقاید خود را تغیر میدهند و یا کتمان میکنند و طبعاً همراهی مردم منطقه خود را نیز به همراه دارند ، در هاله ای از رهبری از طرف مردم پیچده میشوند که ناخود آگاه ، شناخت رفتارها و تصمیمات آنها را قدری پیچیده میکند . نمونه مشخص آن ، آقای خمینی که بلآخره به قدرت سیاسی- اجتماعی و دینی ( تبدیل شدن به امام ) رسید در ایران ، آنگاه که قدرت اجرایی پیدا کرد ، تازه افکار و منویات واقعی اش را بر ملا کرد . به همین دلیل من شخصاً ترجیح میدهم این افراد را در خارج از موضع سیاسی روزشان در رابطه با حکومت مستقر و در جایی مناسب تحلیل کرد که در آینده مردم دچار سرگیجی و حیرت نشوند که " ای وای چه دیوی را بر سرنوشت خود حاکم کردیم که حالا دارای پول و اسلحه و تعدادی چاپلوس و مزد بدست هم هست ." در نهایت فرو کشیدنش از رسیدن به این مرحله از قدرت ، قطعاً به کشتار انسانهای زیادی منجر خواهد شد .
گویا آقای عبد الحمید نمی داند در جمهوری اسلامی ، همین اجرای قانون شریعت اسلام ( از نوع شیعی اش ) است که چهل سال دمار از روزگار مردم ایران در هر زمینه ای در آورده است که امروز ایشان خواهان اجرای شریعت سنی ( و یا به قول ایشان ،شریعت محمدی ) آن در پاکستان شده اند . من دوستانه می خواهم به آقای عبدالحمید پیشنهاد کنم که : جان مادرتان ، همین یک فرزند را که در ایران زائیده ایم و به منجلاب از طریق ضرورت اجرای شریعت اسلامی رفته ، بر کنار کنیم ، کاری به زاد و ولد همسایه ها نداشته باشیم . آقای دوشوکی عزیز ، من به شما پیشنهاد میکنم به قول ما بنا ها ، به این نوع بچه ها ، زیاد" لی لی به لا لای شان " نگذارید . یعنی به زبان امروزی ، موقع خوابیدن بچه ، زیاد ناز او را نکشید ، وگر نه دور ور میدارد و آنگاه شما فردا ها از کار و زندگی واجتماع و هر چه آینده است نا امید خواهید شد و از هر چه بچه داشتن برای زمان بعد پشیمان خواهید شد .مثال روشن آن ،به برکشیدن شخصی خوابیده در غار بنام آقای خمینی بود که امروز در ایران ، حتی جنازه اش روی دست اصطلاح طلبان شیعه شیفته آن روزه اش مانده است و امروز نمی دانند با آن چه کار کنند !!!
٨۶۴۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست