سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تراکتور سازی و ناسیونالیسم تُرکی - قهرمان قنبری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : ظالم و مظلوم
آقای قهرمان قنبری بر اساس نگرشی- که ظاهراً می خواهد خود را از آن نگرش خلاص کند- هر از چند گاهی در نوشتاری که ارائه می دهد به موضوعی به نام فارس و غیر فارس اشاره می کند که در این اشاره اش نوعی مظلومیت برای غیر فارس و ظالمیتی برای فارس را مطرح می کند که در این نوشتار اخیرش برای علمی نشان دادن نظرش به اندیشمندانی نیز استناد کرد ه است که ربط و مصداقیت نگرش او با نظرات آن اندیشمندان جای پرسش دارد. البته این را باید گفت ظاهراً ایشان دارد خسته می شود از تکرار یک موضوع که ریشه درستی برای اتهام زنی به دیگران(اتهام ظلم فارس به غیر فارس)ندارد.
در رابطه با نگرش ایشان به موضوعی به نام فارس و غیر فارس باید نکاتی را آورد که شاید ایشان روش دیگری برای تحولات کشور پی بگیرد.
باید به ایشان و امثال ایشان گفت
ایرانیان- که خود ایشان یکی از ایرانیان است- در طول تاریخ با دو قوم یا در ستیز بوده و یا در رقابت که این دو قوم را می توان ترکیسم و عربیست منطقه دانست
که با این دو قوم درگیرمبارزه ای هویتی بودند( البته وقتی صحبت از ایرانیان می کنیم یعنی تمام اقوام آن : کرد ترک آذری بلوچ عرب بختیاری و...) و وقتی به حکومت های ایرانی در گذشته تا کنون توجه شود در دوره های مختلف حکومتی بیشتر حاکمان آن ریشه در ترکیسمی داشتند که آنان پیگر مبارزه هویتی ایرانی با غیر ایرانی- که ترکیسمی در منطقه بودند- بودند؛ و در شرایطی با عربیسم ها در گیر می شدند و در پی پررنگ کردن هویت ایرانی در مقابل آنها می شدند.
حتی این روش(دفاع از هویت ایرانی در مقابل دیگران) را در صدر مشروطه و بعد از آن نیز می بینیم و جالبست بیشتر رجل سیاسی این دوره هم ریشه در ترکیسمی داشته اند و اینها هویت ایرانی را غیر از ترکیسم و عربیسم منطقه تعریف و پی می گرفتند.
اما وقتی به جمهوری اسلامی می رسیم مشاهده می کنیم
در دوره ای خاص از طرف بخشی از حاکمیت پروژه ای اجرایی می شود که آن نگرش ایرانی به ترکیسم و عربیسم منطقه تبدیل به فارس و غیر فارس می شود با کارکرد تفرقه افکنی داخلی آنهم بمنظور جلوگیری از رواج روح ملی ایرانی
چون حاکمیت متوجه شده تقویت روح ملی ایرانی در مبارزات ایرانیان بنیان هر مستبدی را برخواهد کند.
این پروژه فارس با غیر فارس با کار کرد داخلی برای حاکمیت ، مجریان مختلفی یافت که این مجریان اجرای این پروژه را بعنوان هویت مبارزاتی خود تعریف کردند
که البته بمرور زمان این پروژه به شکل کمیکی تبدیل شده و گروهی از آن مجریان متوجه شده اند این موضوع بسمتی خواهد رفت که خریداری نخواهد داشت.
در اینجا یک پرسشی مطرح است چرا آقای قنبری در این تله حکومتی گرفتار شده است؟ که اقدام ایشان برای خیلی ها مجهول است!
از پرداختن به موضوع باشگاه سازی سپاهیان و اطلاعاتی ها بر اساس قوم گرایی و تربیت کردن لیدر های از بسیجیان آنهم با رفتاری هتاکانه، خود داری می شود چون خسته کنند خواهد بود.
٨۶۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۷       

    از : س. آذر

عنوان : همانند اکثر نوشته های آقای قنبری، روشنگرانه و منصفانه است
این نوشته نیز همانند اکثر نوشته های آقای قهرمان قنبری روشنگرانه، منصفانه و خیرخواهانه است.
آرزو فقط گوش شنوا و وجدانهائی بی حب و بغض است.
دست آقای قنبری درد نکند.
با آرزوی نوشته های بیشتری از او، برای تاکید بیشتر، فرازهائی از نوشته ی او را در اینجا می آورم:

" اما نکته اساسی این است که جامعه ایرانی فقط روی شعار ارتجاعی مـرگ بر فارس و یا خلیج عربی تماشاگران تراکتورسازی حساسیت عجیبی دارد و این شعارها را نشان از حاکم بودن نژادپرستی تورکی بر طرفداران تراکتورسازی می داند."
" اما اینکه اکثر این ناظران وقتی شعارهای طرفداران تیمهای مقابل تراکتورسازی مانند "تورک خر" ، "تورکه صداش در نمی آید صدای عرعر نمی آید" و یا "مـرگ بر تورک " را می شوند واکنشی نشان نمی دهند و این شعارها را احتمالاً معمولی می دانند و فقط شعارهای ارتجاعی بعضی از طرفداران تراکتورسازی را نژادپرستانه می دانند از یک حقیقت تلخ خبر می دهد. آین حقیقت تلخ این است که توهین به تُرک و عرب و غیره از نظر این ناظران نژادپرستانه نیست و امری معمولی است و در بهترین حالت ممکن است اگر نیت ناظر خیرخواهانه باشد ممکن است ادعا بکند این شعارها را عده کمی از لمپنهای جاهل که نماینده افکار عمومی ایرانیان نیستند می دهند، و بهتر است این طور شعارها را زیاد جدی نگرفت. این کوررنگی در مقابله با شوینیزم فارس و استاندارد دوگانه جامعه روشنفکری و افکار عمومی ایران به طور روشن نشان می دهد که جامعه ایرانی از بیماری عمیق رنج می برد و بنحوی در ناخودآگاه شان مبتلا بنوعی از برتری فارس-شیعه بر دیگر ملیتهای غیرفارس ایرانی هستند."
" ندیدن عیب بزرگتر شونیزم فارس-شیعه که اتفاقاً رانت دولتی عظیم تری را دارا می باشد نمی تواند در برخورد با ناسیونالیسم ملتهای غیرفارس راهگشا باشد."
" یعنی اگر واقعاً کسانی با نیت خوب غیرناسیونالیستی بدنبال این هستند که این اختلافها و این رشد ناسیونالیسم می تواند خونین و فاجعه بار باشد، بطور اخلاقی اگر فقط ناسیونالیسم ملتهای غیرفارس را نفی بکنند و در بهترین حالت در مقابل ناسیونالیسم فارس محور سکوت بکنند نتیجه اش معلوم است که سکوت علامت رضا از عملکرد ناسیونالیسم فارس محور است و اصولاً این نوع سیاست که ما به وفور در ایران شاهد آن هستیم بیشتر باعث رشد جهشی ناسیونالیسم ملتهای غیرفارس می شود."
"فارس و شیعه بودن در این مملکت معمولی است و چیزی که غیرمعمولی است غیرفارس و غیرشیعه بودن است که تولید حساسیت می کند. در پایان لازم به ذکر می دانم که ناسیونالیسم ملتهای غیرفارس تابعی و یا واکنشی به ناسیونالیسم دولت محور پارس گرا است. بدون پرداختن به و یا محکوم کردن ناسیونالیسم دولت مدار شیعه- پارسی، پرداختن به ناسیونالیسم ملتهای غیرفارس همکاری و همدلی و با ناسیونالیسم فارسی تلقی خواهد شد و این به زبانه آتش فقط خواهد افزود."

با تشکر از مسئولین اخبار روز.
٨۶۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست