سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جامعه محوری از سیاست ورزی می گذرد! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : masoud memar

عنوان : تا کی ؟
آقای کریمی من لزومأ ارتباط جامعه محوری را با سیاستورزی معکوس میدانم یعنی سیاستورزی زمانی جواب مثبت و ممکن میدهد که جامعه محور باشد و همینطور با طرز نگرش آقای نیکفر کاملأ مخالف هستم که یک حزب سیاسی بخواهد وظیفه ماهوی خود را فراموش کند و مسئولیت نهادهای اجتماعی را بدوش بکشد از جمله آگاهی دهی یا توانمند کردن جامعه یا فعالیت هنری و ادبی و فرهنگی. همانطور که مشخص است و آقای نیکفر هم به آن اشاره کرده است نقش مثبت افراد چپ در تاریخ ایران است در اکثر زمینه ها ولو در عرصه سیاسی. اما ایشان عرصه های فعالیت را از هم تفکیک نمیکند از جمله عرصه های گوناگون اجتماعی و عرصه سیاسی . ایشان معتقد است چون توان سیاسی نداریم پس عرصه سیاسی را نگاه داریم اما بجای فعالیت سیاسی نقش نهادهای دیگر جامعه را بعهده بگیریم . چپ هم در حوزه نظری هم در عرصه های مختلف اجتماعی هم در عرصه سیاسی وجود دارد و هر چپی بسته به بینش و تشخیص ضرورت و الویت میتواند وارد عرصه و حوزه مربوطه شود. اما اگر وارد عرصه سیاسی شد باید علت وجودی خود را نفی نکند و برنامه معین برای مشکلات جاری را ارائه دهد نه اینکه صرفأ برنامه برای پسا جمهوری اسلامی ارائه دهد . در ظمن با سیاست جامعه محورانه ٫ سرنوشت بعدی کشور را تشخیص دهد و از تمامی پتانسیل های موجود برای دستیابی به آن بهره ببرد تا مشروطیت به دیکتاتوری رضا خانی نیانجامد یا دیکتاتوری پهلوی به دیکتاتوری دینی مبدل نشود. انگیزه را به غیرسیاسیون بسپارد و به انگیخته بپردازد.
٨۴۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣۹۷       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : نه ! چپ ایران کمتر از هیچ چپ دیگری در جهان نیست.
دوستان گرامی سال نو مبارک با بهترین آرزوها در کار و زندگی و مبارزه برای ایرانی آزاد و آباد.
نوشته ی آقای نیکفر« آیا "راهی دیگر" ممکن است؟ − وضعیت چپ در آینه "کنگره مشترک" » را چند بار خواندم و چون سی سال زندگی در تبعید را مثل بسیاری تجربه کرد ه ام هیچ تردید و شبهه در راهی که رفته ایم ندارم و اشتباهات و انحرافات را درک می کنم . می بینم که چپ در کشور های پیشرفته با کمترین صدمه و محدودیت ها روبرو بوده اند نیز وضع بهتری از ما که در زیر «سایه» ی دیکتاتور ها بوده ایم ند بدیهی است در سیستم های سرمایه داری چه در انگلستان یا فرانسه و آلمان و هرکشور دیگری هر جور که زورشان برسد راهیان آرمان سوسیالیسم را متمدنانه یا بربرمنشانه حذف می کنند. با این تفاصیل نمیدانم چرا نیروهای سیاسی ایران اعم از چپ یا سایر نیروها فکر می کنند که فقط چپ ایرانی شاگرد تنبل مدرسه سوسیالیسم بوده است و باید تا می توان آنها را هو کرد.
آقای نیکفر هم چکیده نوشته اش همین است و با پشنهادی مبهم و نامشخص :
[ "راهی دیگر" برای چپ این است که نه به مبارزه انتخاباتی فکر کند، نه به انقلاب؛ نه چنان چیزی در جریان است و نه چپ زور چنین چیزی را دارد. باید مواظب باشد زیر دست و پا له نشود، چون ممکن است وضع به مراتب بدتر از دهه ۱۳۶۰ شود که در آن درگیری سازمان قدرت‌طلب مجاهدین با یک رژیم قدرقدرت، سازمان‌های چپ را داغان کرد.]

اصلا نمی فهمم چگونه «ممکن » است چپی که در سراسر جهان پراکنده است در وضعی بدتر از دهه ۶۰ قرار گیرد که نه جنگ و اشغال نظامی در کار است و نه آن سازمان مجاهدین که بسیاری را بدنبال خود کشید.

با این وجود در پاراگراف آخر نوشته ی آقای نیکفر عناصر مثبت و سازنده ای وجود دارد که می توان آنها را برجسته کردو روی آنها بیشتر تاکید و کار کرد:
[ کار چپ این است که منتقد رادیکال همه جریان‌های موجود باشد؛ این به این معنا نیست که فقط نه بگوید و غرغر کند؛ به هیچ وجه! عرصه وسیعی برای آری‌گویی و تشویق و همراهی وجود دارد: انبوهی وظیفه پیش روست..............
هم اکنون فعالان منفرد و محافل چپ چنین وظایفی را پیش می‌برند. سازمان‌های با اسم و رسم لازم است به آنان ارج بگذارند و گمان نکنند که چپ به تشکل آنها منحصر می‌شود. ]
بیش از تمام حرفهائی که آقای نیکفر زده است ما شصت هفتاد ساله ها لازم است که به تغییرات جامعه شناختی ایران و جوان شدن توجه کنیم که آینده بدون جوانان امروز تغییر نخواهد کرد.
نوروزتان پیروز
٨۴۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : الگوی سه قسمتی
در نظر قبلی که پای نوشتار آقای نیکفر ارائه گردید در پی این بودم که نکات برجسته الگوی دو قسمتی را پررنگ کنم و قرار شد که الگوی سه قسمتی را در نظری دیگر ارائه دهم که با توجه به اینکه نوشتار آقای نیکفر به پشت انتقال یافته و نوشتار آقای کریمی در رابطه با نوشتار آقای نیکفر است و آقای کریمی هم مطالبش بگونه ای واسط ها را بمیان آورده( البته با نگرش دیالکتیکی و برداشت از ادبیات مرسوم چپ)
نظرم که درمورد الگوی سه قسمتی جامعه است را در اینجا ارائه می دهم. البته با پوزش از آقای کریمی.
الگوی سه قسمتی جامعه چه می گوید و آقای نیکفر چگونه این را مورد توجه قرار داده و چگونه در داوری در مورد گروهی از کنشگران سیاسی معروف به چپ که در پی باهم بودنی هستند ایشان(آقای نیکفر) دچار اشتباه گردیدند؟
باید گفت الگوی سه قسمتی، جامعه را به سه قسمت:
۱) قسمت بالا که مربوط به نهاد های قدرت است؛
۲) قسمت میانی که مربوط به N G O ها است؛
۳) قسمت زیرین که مربوط به سایر مردم است؛
تقسیم می کند.
در این تقسیم بندی، رسیدن به قسمت نهاد قدرت همانند تقسیم بندی دو قسمتی نیست بلکه در اینجا احزاب و وجود دمکراسی حرف اول را می زند و در دمکراسی احزاب در یک رقابت تنگاتنگ برای دوره ای محدود به قدرت می رسند و سپس سیاست های خاص خود را به پیش می برند.
در این الگوی سه قسمتی،چون وجود احزاب و دمکراسی حرف اول را می زنند پس بررسی این الگو بر اساس معیارهای دیگر فرد بررسی کننده را به خطا می برد!
در قسمت میانه، ان جی او ها حاکمند و این ان جی او ها اگر چه ممکن است کار سیاسی هم انجام دهند اما اقداماتشان در راستای آشنا کردن مردمان به حقوق اولیه اشان است و اقدامات آنان معطوف به قدرت و کسب قدرت نیست !
تفاوت اینها با احزاب در همین معطوف به قدرت نبودنشان است.
اما در این الگوی سه قسمتی احزاب چگونه اند:
در این الگو، افرادی که احزاب را تشکیل می دهند از دو قسمت میانی و پایینی جامعه هستند؛ که در احزاب با دیدن آموزش های خاص آماده رسیدن به قسمت نهاد های قدرت می شوند. اما اعضای حزب ها می دانند:
باید در یک رقابت به قدرت برسند؛ آنهم قدرتی که زمانش محدود ومشخص است و تداوم قدرت شان بستگی به اعمال مثبتشان دارد.
با توجه به مطالب بالا، اگر برویم سراغ نیرو هایی که بعنوان نیروهای مبارز چپ معروف شده اندکه در اقداماتی مثبت، در تلاش هستند با هم بودنی را بسازند و وقتی به این نتیجه می رسیم که آنان دمکراسی را محوریت اصلی اقداماتشان قرار داده اند و برقراری دمکراسی را نیز یکی از اهداف مبارزاتی خود قرار داده اند اعتراف خواهیم کرد:
اقداماتشان نشان از یک هوشمندی می دهد و در راستای روند تحولخواهی دیرینه کشور است.پرداختن به این قسمت طولانی است بگذریم.
اما به نکته ایکه در این الگو سه قسمتی باید توجه داشت اینست:
چون نیروهای احزاب، متشکل از افراد دو قسمت میانی و پایینی هستند پس برنامه ریزان احزاب باید حضور فعال در این دوقسمت داشته باشند و به جذب نیروها دراین دوقسمت بپردازند؛
اگر حزبی چنین نکند( به جذب نیرو نپردازد) در حقیقت حزب نیست بلکه یک محفلی است از افراد پیر و پاتال که فقط بدرد گفتن خاطرات قصه مانند می خورند بگذریم.
٨۴۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : م حسین

عنوان : دفاع از مجموعه نیرهای ضد امپریالیزم در سطح جهان
آقای کریمی به نکاتی خوبی اشاره کرده اید، اما از وساطتت برادر بزرگ تر درک مناسبی ارائه نداده اید و دچار خطایی جدی کشده اید.
اگر امر وساطت در مبارزه در درون یک کشور به طبقهٔ کارگر یا توده های مردم بر می گردد و مبارزه در واقع نمایندگی مبارزهٔ طبقاتی در حین مشارکت فعال در صف پیشروی مبارزات دمکراتیک است، این مبارزات در صحنه جهانی ، توجه و حمایت و همبستگی با مجموعه نیروهای ضد استبداد جهانی (امپریالیزم) بوده است. این برادر بزرگ تری که شما می گویید، نقش مهمی در مهار اردوگاه امپریالیستی داشت. نقش مهمی در پایان بخشیدن به فاشیزم داشت، علیرغم همهٔ نارسایی ها، اولین و هنوز هم مهم ترین تجربهٔ سوسیالیستی بشریت بوده است، چرا هر نوع وساطتی نباید در این عرصه و این مبارزه دیده می شد؟
آیا مبارزه را به عرصهٔ ملی، بدون توجه به آنچه در جهان می گذرد تقلیل نداده اید؟
سال هاست از اردگاه سوسیالیستی خبری نیست و آمریکا به همراه پیمان ناتو اش قدرقدرتی می کند و برای جهان تصمیماتی می گیرد و دخالت هایی می کند که منافع کشورهایی مانند ما را به نفع غارت های جهانی خود پایمال می کند. در عرصهٔ جهانی چه وساطتی برای مبارزه با آن باید باز شناخت؟ مگر کشورها سیاره های مستقل از هم اند که بشود صرفا در عرصه داخلی مسئله را حل کرد؟
٨۴۱۰۱ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : هاوکینگ:" Perfection " بی عیبی موجودیت ندارد!
هاوکینگ: اگر کسی از اشتباه شما سخن گفت ، بهش بگوئید شاید مثبت است ، چونکه وجود ما بعلت خطا در ابتدای کهکشان " عدم تساوی بین ماده و ضد ماده جهان " رقم خورده است
نوروزتان پیروز باد.
٨۴۰٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست