از : آرمان شیرازی
عنوان : و هنوز هم بهارِ دیگرساز در راه ست!
هم میهن گرامی, آقای سهراب مبشری, درود و سپاس بر شما.
بررسی ارزشمندی بود که می تواند در ریزش ترس چپ هراسمند تاثیربخش باشد... چپی که در یورش امواج نیرومند, زیرِ پایش خالی شده و برای شناور ماندن خویش دست به هر چیز می اندازد و نام خود را از کمونیست به سوسیالیست, چپ نوین, چپ دمکرات, چپ رهایی خواه و ... دگر می سازد. درست مانند دانش آموز کودن و درس-ناخوانده ای که, هراسان از چالش آموزگار, سر به پایین و چشم بر زمین می دارد...
اگر بدانیم که جانمایه هستی ما ستیز با هرگونه بهره کشی ست, در کنارِ دستاوردهایمان, که کم نبودند, سرفرازانه می ایستیم و کژرویهایمان را پیش از دیگران نکوهش می کنیم. ما چیزی جز زبونی یا ناپختگی برای سرافکندگی نداریم. آنگاه نیز که بدلائل کمبودها و کم کاریهای خود از یکسو و دسیسه های کمونیسم-ستیزان نیرومند از سوی دیگر, نخستین تلاشمان به پرتگاه تاریخ (فروپاشی شوروی و کشورهای همراه) رسید, بدون کوچک ترین آزار به مردمان خود, کناره گرفتیم... و این نیز خود نشانی از انسانیتی بود که مانندی در تاریخ نداشت! و هنوز هم بهارِ دیگرساز در راه ست!
٨٣٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۶
|