سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آب‌گوشتِ گربه، واگویی‌ی روایتی مخدوش - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سهرابی

بعضی از نظرات واقعا سفسطه است. اینکه نویسندگان کتاب اکثریتی هستند و این گروه از جنایات حکومت خمینی دفاع کرده، هیچ توجیهی برای رفتار سادیستی حیوانکشی نیست. آدمی که اینگونه فکر کند، باید معالجه شود.
٨۲۷۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : بهمن س

عنوان : نکاتی در مورد این کتاب
قصد داشتم که نقد بر این کتاب سوال برانگیز و پر از مشگل بنویسم که وسط کار با شروع خیزش مردمی آن را بکنار گذاشتم چرا که دنبال کردن مبارزات مردم از کتابی که هیچ به آگاهی ات نمیافزاید مهم تر است. دیدم حال که اقای اصلانی زحمت کشیده و به تنها یک نکته از صد ها نکته را شکافته و پرداخته، تیتر وار نظرم را در مورد این کتاب بنویسم
۱. نام کتاب به فارسی با انگلیسی آن همخوانی ندارد بهتر بود با یک انگلیسی زبان دان مشورت میشد
۲. قرار بوده که نویسنده گان با دید آن روزی خود مطلب بنویسند که ابدا چنین نشده و معلوم نیست چرا نویسنده گان از خواست اصلی خود در نوشتن کتاب بساده گی گذشتند گویا درآوردن کتاب مهم تر از محتوی و حواست نویسنده گان بود
۳. اکثریت مطلق نویسنده گان از اعضای سازمان اکثریت هستند و برخی با پیشینه بسیار منفی که حرف جدیدی جز تکرار ملال آور حرف های گذشته خویش نگفته اند. ما با یک نمونه نوشته از بخش اقلیت یا چریکها روبرو نیستیم (مگر آنکه حیدر را که نوشته اش همان کتابش هست را بعنوان اقلیت حساب کنیم)
۴. به نطر من شاید یکی از مهمترین کاستی های سچفخا نیمه چشمی داشتن به عضو گیری قبیله ای بود که صدمات مهمی را بخصوص بعد از سال ۵۵ به سازمان وارد آورد (شاید جو شدیدن پلیسی و شناخت داشتن به داشتن این نگاه کمک کرده باشد) نمونه فاجعه بار و تاصف بار آن همین نوشته خانم قاجار هست. کسی که نه آن موقع و نه کنون نه از مبارزه سررشته ای داشت نه از مارکسیسم. بعد از قیام ۵۷ هم قبیله وار بدنبال قبیله اش به راه افتاد و امام جانی بالفطره را ضد امپریالیست نامید و از کشتار هزاران ازاده به شوق آمده ولی از کشته شدن یک گربه (اگر که صداقت در کار باشد و حقیقت را گفته باشد) بسا افسرده شد و در انتها همراه با قبیله اش با آمدن به غرب امپریالیست شیفته این نوع سیستم حکومتی شد.
٨۲۷۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۶       

    از : بهمن پارسا

عنوان : سر دلبران و حدیث دیگران
من به اساس این مطلب نظر ندارم. نگاه من متوجه روش گزارش ویا روایت و یا تبیین و... ان است. از این سخن خواننده چه باید برداشت کند؟ گاه هست که بخواهیم به شیوه ی : خوشتر ان باشد که سر دلبران/گفته اید در حدیث دیگران ، ادای مطلب بکنیم ، که در اینجا توفیقی در کار نیست. این متن بیشتر باعث نوعی سردر گمی است. و اما یعنی مهر و مهر ورزی در هر شکل ان متباین اهداف انقلابی-اجتماعی و عدالتخواهی می بوده!؟ گمان نمیکنم. که اگر اینطور بوده باشد: ترسم که به کعبه نرسی ... وبقیه ی قضایا.
با احترام پیشگاه اقای اصلانی
٨۲۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۶       

    از : سهرابی

منظور نویسنده دفاع از غلامیان است یا تخریب اوست؟ هر انسان با وجدانی از حکم کشتن یک حیوان عصبانی می شود. قضیه ابگوشت گربه اصل قضیه را رفع و رجوع نمیکند.
٨۲۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۶       

    از : فواد روستائی

عنوان : فراموش اصل مطلب و پرداختن به حاشیه
با سلام خدمت جناب مهدی اصلانی باید بگویم که از خواندن نوشته ی ایشان بسیار حیرت کردم. ایشان در مطلب خود اصل مطلب یعنی محکوم کردن آن خانم بینوا به کشتن گربه و کشته شدن گربه را که نه هیچ خطری برای کسی داشته و نه گناهی کرده است عمداً یا سهواً به فراموشی سپرده اند و به تجزیه و تحلیلِ پی آمد احتمالی آن که می توانسته است فراهم کردن آبگوشت یا گوشت گربه ی بخت برگشته باشد پرداخته اند تا از متهم دفاع کنند. دوست عزیز حق بود دست کم در جند کلمه هم نظرتان را در مورد این تنبیه عیر انسانی از سوی کسانی که هدف شان ساختن دنیائی انسانی و تحقق شأن و حرمت انسان بود و در راه آرمان های خویش از جان می گذشتند می نوشتید
با احترام و تجدید ارادت باید عرض کنم که من همیشه از خواندن نوشته هایتان مستفیض شده ام
٨۲۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست