سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

محدود به دو مطلق

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر آمویی

عنوان : پاسخ روشن ، کوتاه و مستدل
آقای صدیقی،
ممنون از پاسخ مشروح اما سراپا شور و احساس شما. می دانید که شور و احساس همیشه به راه راست نمی رود، نمونه اش شور و احساس رأی «آری» به جمهموری اسلامی که تجسم هراس آور جهل در مقیاس ملی بود، همراه با اکثر، نه همه‍ی، روشنفکرانش. هزاران اسفا!
نوشته اید «مگر از معادلات سیاسی» بی خبرید؟
پاسخ: دو نوع معادلات سیاسی داریم: آشکار و پنهان. از پنهانهایش خبری ندارم. اما از برخی از آشکارهایش تا جایی که در مطبوعات درج می شود، آن هم تا حدی فقط، شاید! مثلا در کیهان چهارشنبه هجدهم بهمن سال پنجاه و هفت (چهار روز قبل از انقلاب بهمن) خبری از ملاقات سری مقامات آمریکایی با رهبران منحط و محافظه کار در مورد تغییر رژیم و مسائل دیگر مربوط به آن آمده است.
پرسشهای دوگانه‍ی من از شما روشن بود: «منظورتان از "تنگاتنگ" چیست و "چه مدرکی دال بر" جاسوسی مهندس بازرگان دارید؟»
شما به جای دادن پاسخی کوتاه به این دو پرسش، از موضعی آموزگارانه بر من خرده ها گرفته اید که چرا آن سوالها را می پرسم.
دوست ارجمند، بین «ارتباط» حتی اگر محرمانه هم باشد با «وابستگی و جاسوسی» برای دولت آمریکا و نظایر آن تفاوت عمیق و ماهوی موجود است. اصولا نیروی آلترناتیو در شرایط قرار گرفتن در آستانه‍ی قبضه‍ی قدرت دولت، باید بلافاصله وارد ایجاد روابط دیپلماتیک با قدرتهای نافذ در کشور شود و موضعش را در مورد تنظیم مناسبات با آنها تعریف و موجبات امنیت سیاسی و نظامی کشور را فراهم آورد. معتقدم مهندس بازرگان نمی توانست از چهاچوب تعریف شده در اینجا پایی فراتر گذاشته باشد؛ البته مهندس بازرگان دچار توهم و ترس از پاگیری سوسیالیزم و اساسا معتقد به تغییر آرام و حفظ نظام سرمایه داری بود. اولی، از نظر من، نادرست و دومی در شرایط آن روزگار در چهارچوب پتانسیل تعادل نیروهای داخلی و خارجی، مخصوصا با توجه به فقدان بلوغ فکری ایرانیان و روشنفکرانش و طبقه ی کارگر، درست بود: دیدیم که چه شد و خود بازرگان هم قربانی سیاست مماشات با نیروی های مرتجع گشت: بازگشت به استبداد فقاهتی ماقبل قرون وسطایی!
از این گذشته اتهام جاسوسی اتهامی است که باعث می شود برای فرد متهم و شاید جریان تحت رهبری او دست کم در وجدان تاریه و سینه های اذهان آگاه و ملی پرونده ای باز شود تا در موقعیت مناسب بدان رسیدگی شود. همین کاری که شما می کنید!

آقای عزیز، مابقی فرمایشهای شما از نظر این احقر زاید بر نیاز بود . مع هذا روحیه‍ی میهن دوستی و انسانی شما را ستایش و از آن قدردانی می کنم.
٨۱٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۶       

    از : هرمز

عنوان : بیسوادی توام با ادعای زیاد و هتک حرمت همکاران
هیچکس نیست پا به عرصه‍ی ادعای سیاسی بگذارد مگر آنکه بگوید برای عدالت اجتماعی و رسیدن به وضعیت فقرا و ضعفا و از پا در انداختن ظالمان و زالو ها آمده. این ادعا ها اما در صحنه‍ی عمل با شناخت کوچکی از شخصیت اجتماعی فرد فورا محک میخورد. ادعا کردن که اخبار روز تیول رسمی یکی ازخواننده ها است که دوست ندارد غیر هم ذوقانش را راه بدهند و این را سهو تلقی میکند، یکی از ین محک هاست. همسان قلمداد کردن یزدی و حسن شریعتمداری میزان و درجه‍ی کیلوئی بودن شناخت و تجربه‍ی اجتماعی این فرد را نشان میدهد. اینکه دست در افکار پدر مخاطب هم ببری آنهم وقتی از افکار پدر خودت کسی خبر ندارد، میزانی ست که درجه دموکراتیک بودن و انسان دوست بودن فرد را نشان میدهد.اینست که گمان میکنم کامنت گزاری که خودنمائی هائی ازین دست کرده میتواند کاندیدای مناسبی برای آینده ایران از سوی افرادی چون ترامپ باشد. اینها کسانی را میخواهند که پایشان را خیلی از گلیم خودشان دراز تر کنند
٨۱٨٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۶       

    از : امیر آمویی

عنوان : دلم برای رأی درست، سنجیده، دقیق و خالی از حب و بغض تنگ است!
آقای خسرو صدری،
عنوان کامنت شما حاکی از ایراد اتهام به آقای شریعتمداری مبنی بر "دلباختگی به آمریکا"ست! دلیل شما چیست؟ نداشتن سنخیت با چپ در عالم دموکراسی جرم نیست! جرم بی اعتنایی به حقیقت و حقوق مردم و دفاع از حقوق آنان است! بر پایه ی فرضیات ذهنی نمی توان در مورد دیگران قضاوت کرد! شما چگونه قضاوت می کنید که تفاوت آقای شریعتمداری با یزدی فقط یک چیز است؟ کل مطلب ارزشمند آقای شریعتمداری نشانه ی دو موضع گیری و رفتار متفاوت و متضاد است.

اما سخنتان را به شدت در مورد کودتای بیست و هشت مرداد می پسندم. حقیقت این است که امروز همچنان میزان سنجش ماهیت افراد و گروهها میزان وفاداری آنان به مصدق بزرگ است که رهبر ملی ایران و رهبر دموکرات ایرانیان و رهبر استقلال ایران بود و امروز همچنان راهش راه ماست، چه چپ باشیم چه دموکرات.

زنده باشید.
٨۱٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۶       

    از : پژمان صدیقی

عنوان : اقای عزیز مگر شما از معدالات سیاسی بی خبرید که چنین سوالی میفرمائید؟
اقای امویی در روابط سیاسی تمامی ان افرادی که بر ضد منافع کشورهای خود با کشورهای خارجی فعالیت میکنند،لزوما در استخدام و یا مامور ان کشورهای مربوطه میتوانند نباشند.مگر پدر و پسر "زاهدی" مامور یا جاسوس سیا بودند؟
(منظور به صورت رسمی و قراردادی ست) خیر،اما نتیجه ان همکاری ،ایران امروز است.
عکس های بازرگان با سیلوان و هایزر ، فرستاده گان سیا و دولت امریکا ،موجود است.اطلاعات دقیقی در مورد حمله عراق به ایران را سیا به ایشان و یزدی و دولت موقت داده بود. اینها و بسیاری دیگر .. هنگامی که دولت کنار رفت ،بازرگان و یزدی از دادن ان اطلاعات به دولت جدید خودداری کردند و خسارات مرگبارش را همه میدانیم...رابطه با دشمن مملکت و مردم ما یعنی امریکا به هیچ عنوان و هیچ ترتیبی نمیتواند در رابطه با منافع ایران از ان دیدارها ،توضیح دهنده و تشریح شود،به هیچ عنوان...مگر بنا بر قراردادهائی از قبل تعین شده که منافع ان افراد را تضمین کرده باشد و بکند..دیدار هائی از این دست طبق تشریح و توضیح بین المللی نام "خیانت" متعلق میشود و نه معنای دیگری. در تمام کشورها در عالم سیاست هر عمل و کرداری دارای معنا و مفهومی ست.و این یکی از ان معانی ست .دیدار و ملاقات با دشمن کشور و سازش بدور از اطلاع مردم..جز کلمه "خیانت" نام دیگری نیست و بنده از بردن چنین مفهومی خودداری میکنم در باره اقای بازرگان.برای اطلاع مینویسم.
اصولا این چه سوالی ست شما میفرمائید،مگر همکاری با دولت خارجی انهم ایالات متحده دشمن ملت و کشور،شاخ و دم دارد؟ تمام تاریخ ان دوران زدو بند و سازش و بده بستان بوده است بدور از اگاهی ملت.شما انتظار سند و مدرک دارید؟
سرنوشت مملکت و مردم ایران رو به تباهی ست اقای عزیز.همه میدانیم زیر این گربه نشسته اتش است ،اتش.همه میدانیم چه سرنوشت شومی برای ایرانیان رقم زدند همان دولت موقت،جبهه ملی و نهضت ازادی و توده ئی ها که گل سر سبد تمامی هستند...مراحلی را که در مقاله نوشته شده است را بنده قبلا نیز خوانده بودم و اینها همگی انتشار یافته است دروغ و یاوه گوئی نیست همگی بر پایه واقعیت و سندیت موجود است.
اقای بازرگان نیمه خم میشود و دست میدهد به سیلوان و هایزر دو مامور پست فطرت و دشمن ملت و کشور ما..نیمه خم.!! عکس ها همه موجود است .در تمام مدتی که بازرگان اداره مملکت را بعهده داشت، شبها مردم را روی پشت بام ها بدون محاکمه میکشتند..زمانی که امیر انتظام طرح انحلال مجلس خبرگان را تهیه کرد و از همه امضاء گرفت و در هیئت دولت هم تصویب شد ،در پیش ملا "امام خمینی" ملای نادانی که از استین انگلوساکسون ها بیرون لغزید..مانند کریم شیره ئی پس رفت و نتوانست ان طرح را به او بقبولاند..چرا؟ بدلیل اینکه امریکا و ملا در بغداد و پاریس تمام توافق ها را به انجام رسانده بودند و خمینی از قبل میدانست مراحل پیشرفت نقشه ها را و قدرت سیا که پشتش بود..اقای بازرگان در فرانسه با مقامات امریکائی و سید ملاقات کردند.همه و همه این حوادث دردناکی که مردم بی خبر بودند و اینها ،انتخاب شده گان ،با زدو بست ها با امریکا و انگلیس..کارها را به پیش میبردند و ملت در خواب!! شما انتظار دارید برای شما سند نشان دهند ؟؟ای اقا این چه خواسته غیر معقولی ست شما دارید.اگر مسائل سیاسی را با سند و مدرک انجام میدادند که جهان امروز این نبود قربان!
امروز ایران همین ویران است که میبینیم.من نمیدانم شما ساکن کجا هستید .از همه انانی که مهاجرت کردند عده ئی هم چون بنده بی جرات در این خراب شده ماندیم و هر روزمان جهنم است اقای عزیز..اگر در اروپای مهد ازادی و رفاه تشریف دارید تندرست و خوش باشید نوش جانتان کور شود هر انکه نتواند دید..اما به دفاع از کسانی که مسببان ویرانه امروز و سرگذشت سیاه این مردم هستند بر نخیزید اقای عزیز.قهرمان پروری و تعصبات در جوهر ما ایرانیان نهادینه شده است. تعصبات و ناباوری ها ، عشق و عاطفه های گذشته های ما نسبت به پدیده ها و اشخاص است،که وقتی عکس ان چیزی که در جان ما رشد نموده است را..مشاهده میکنیم،هرگز باورمان نمیشود.هرگز!
٨۱٨۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۶       

    از : بابک مهرانی

عنوان : دافعه های «چپ»
آقای خسرو صدری چنین نوشته اند ـ سخنان کسانی چون شما آقای شریعتمداری که هیچ سنخیتی با اندیشه های "چپ" و طرفداران عدالت اجتماعی ندارید، گه گاه و سهوا درجاهایی که نباید منتشر می شود.

نگارنده تصور می کند که آقای خسرو صدری هنوز در همان عوالم « حزب طراز نوین » جا مانده است و نمی خواهد تنوع کارهای اخبار روز را باور کند. حداقل نمی بیند که این سخنرانی بخاطر مضمون تاریخی آن در فایل «تاریخ» درج شده است. نگارنده که از آغاز فعالیت اتحاد جمهوری خواهان ایران با دوستان بسیاری آشناشدم. یکی از آنها آقای حسن شریعتمداری بود .
از این ها گذشته مگر شما که خود را «چپ» معرفی می کنید همه چیز می دانید و نیازی به مطالعه آثار دگر اندیشان ندارید. همه چیز را باید«چپ» ها بنویسند ؟ فرق شما با کسانی که دگر اندیشان را تحمل نمی کنند چیست؟
بنده هم مانند آقای شریعتمداری نمیدانم پوست خربزه ی « اخمد رشیدی مطلق »
چه کسی مقارن با سفر جیمی کارتر شب ژانویه ۱۹۷۸زیر پای شاه انداخت ۷ دیماه ۱۳۵۶ شما میدانید؟ لازم نیست شاه دوستان به این نکته فکر کنند؟

آقای شریعتمداری می گویند مراجع بزرگ آیت الله خمینی را بخاطز حمایت از فدائیان اسلام طرد کردند . شما میدانستید؟ کار کوچکی بوده است ؟
آیا واقعا فردای ۲۶ دیماه ۵۷ که شاه ایران را ترک کرد رهبر حزب توده عوض شد؟
آیا شما فکر می کنید دوستان اخبار روز «سهوا» این سخنرانی را در زیر فایل «تاریخ» گذاشته اند.
نگارنده حدس میزند که شما تحمل خواندن یا شنیدن مطالب دگراندیشان را ندارید و این بسیار عادت بدی ست.
حرب آخر شما چه کاره هستید که برای رسانه ها تعیین تکلیف می کنید په کدام مطلب
کجا «نباید» منتشر شود؟
خواهشمند ست بنام «چپ» اینقدر تشعشعات «دافعه» پخش نفرمائید.

اجازه دهید آقای تابان و همکارانش از این دست کامنت ها اعصابش خط خطی نشود.

بچه که بودیم می شنیدیم که کمونیست ها دموکرات ترین آدم ها هستند ولی مثل اینکه تحت تاثیر خوادث وحشتناک روزگار آنها حرفها و فکر های نیک کم رنگ شده است.
بنده از این سخنرانی خیلی آموختم و از اخبار روز بخاطر نشر این سخنرانی سپاسگزارم.
کمی مهربان تر باشیم
٨۱٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۶       

    از : خسرو صدری

عنوان : نفرت از خمینی و دلباختگی به آمریکا
سخنان کسانی چون شما آقای شریعتمداری که هیچ سنخیتی با اندیشه های "چپ" و طرفداران عدالت اجتماعی ندارید، گه گاه و سهوا درجاهایی که نباید منتشر می شود. و فقط از این رو هرچند خود را همانقدر از شما دور میدانم که از ابراهیم یزدی، با نگاه به تیتر مطلبتان، نشد که بدون این یادآوری گذر کنم: تفاوت شما و یزدی در این خلاصه می شود که او گویا از شاه نفرت داشت و شما از خمینی. باقی هرچه می ماند وجه مشترک است. آن مرحوم هم لااقل در این دودهه که آمریکایی ها این همه جنایت در گوشه و کنار جهان و بخصوص در جوار کشورمان مرتکب شدند و بارها ما را هم به حمله نظامی تهدید کرده و می کنند، درست مثل شما، زبانش به انتقادی اصولی از آن باز نشد. او هم به کودتای ۲۸مرداد که میرسید لکنت زبان پیدا میکرد. کاش دقیقا میدانستم که مرحوم پدرتان در این باره چه موضعی اتخاذ فرموده بودند.
٨۱٨۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۶       

    از : امیر آمویی

عنوان : کاربست سخن و کلام دقیق یکی از لوازم ضروری آزادی است
آقای صدیقی،

شما نوشته اید که «سازمان نهضت آزادی و رهبران وقت طبق مدارک موجود چه قبل از آمدن خمینی به ایران و تا مدتها بعد ،همواره رابطه تنگاتنگی با سازمان امنیت ایالات متحده و دولت امریکا ،داشته اند.»

۱- منظورتان از «رابطه ی تنگاتنگ» چیست؟ لطفا دقیق بنویسید؟
۲- اگر منظورتان این است که مهندس مهدی بازرگان، مأمور یا جاسوس سیا بوده، چه مدرک یا مدارکی دارید؟
٨۱٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۶       

    از : پژمان صدیقی

عنوان : باید خون گریست!
جناب اقای شریعتمداری ضمن عرض سلام.
سازمان نهضت ازادی و رهران وقت طبق مدارک موجود چه قبل از امدن خمینی به ایران و تا مدتها بعد ،همواره رابطه تنگاتنگی با سازمان امنیت ایالات متحده و دولت امریکا ،داشته اند.دو روز قبل از اشغال سفارت بازرگان،امیرانتظامو یزدی دو یا سه تماس متوالی با ماموران سیا داشته اند.اطلاعات دقیقی از حمله عراق به ایران را هم در همین ارتباطات نزدیک ،کسب کرده بودند که به علت انحلال دولت موقت ،از قرار دادن ان اطلاعات به دولت جدید خودداری کردند و اسیب ها و فاجعه بزرگی از حمله غافلگیرانه عراق ،مواجه شدند.
نهضت ازادی و رهبرانش یکی مسببان سرنوشت تباه کشور و ایرانیان اند و شاید بزرگترین ان چند علت و سبب.همانطوریکه در مقاله نیز ذکر شده است و امروزاسناد مهمی هم انتشار یافته است ،خمینی و مقامات سیا در تمام حوادث بعدی به توافق رسیده بودند.در واقع ویزای ورود خمینی به کشور و نشستن بر مصدر رهبریت کشور در نوفل لوشاتو توسط امریکا،صادر شده بود!
گفتنی ها تمامی ندارد ،اگر سرنوشت کشور و ملت امروز این است ،تمامی بر دوش همان افرادی ست که در ان زمان حساس خود با تصور اینکه بدرستی ارزیابی میکنند و تصمیم میگیرند و انتخاب میکنند..با صلاح مصلحتی دولت وقت ایالات متحده !!!سرنوشت این ملت و مملکت را بدست گرفتند و فرد بی سواد و نالایقی چون خمینی را هم چنان قدرتی توسط دولت های غربی /امریکا و انگلیس،نصیب شد که اختیار جان و نان و اینده ملتی را به چنین روزگار تباهی بکشانند و کشیدند...باید بر چنین سرنوشت شوم و بد شانسی خون گریست اقا !
مقاله مفید و جالب ست باید از زحمات شما تشکر نمود..مفید و به اندازه کافی غنی!
٨۱٨۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۶       

    از : هرمز

عنوان : آدمشو می شناسند
آدمهائ مثل پدر شما رو هیچوقت انتخاب نمیکردند بیآورند. آدمش را می شناسند که کی می تواند بیآید شر بپا کند او را می آورند. علیرغم همه داعیه ها در مورد تحول تاریخ که جامعه است و طبقات است و غیره، نقش فرد ها اگر نگاه کنیم بسیار پررنگ است. یکی میآید یا می آورندش که همه چیز را زیر و رو و درو کند .
٨۱٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست