سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اقتصاد دانش بنیان ( Knowledge. basede economy) توطئه نیست! - حمید آصفی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید آصفی

عنوان : سلام برآقای آرمان شیرازی
ازآخرنوشته شماشروع میکنم: اینکه عرض نمودم ملی و مذهبی هستم نه اینکه قصدمرعوب نمودن شماباگذاشتن عینک ایدئولوژیک برچشمانتان باشم .مگرالآن درایران به غیرازحاکمیت وبدنه محدوداجتماعی آن کسی مدافع حکومت دینی است؟ ملی مذهبی هاهیچ وقت نبودندوالآن نیرامرمذهب رایک موضوع شخصی ودرنهایت امربهعنوان یک نهادمدنی تلقی میکنندمدلی که الآن درغرب درموضوع مذهب وجایگاه آن وجوددارد.مذهب درامراخلاق وروحیات شخصی برای خودم مطرح است وبس!وغرض اینکه بنده به اندیشه های مارکس،سوسیال دموکراسی ،سوسیالیسم به مثابه تجارب ودانش وآمال هرانسانی که به انسانیت پای بنداست مینگرم .اینکه ملی مذهبی اعدام های ۱۳۶۷ رامحکوم نکرده اندلطف کنیدبه سایت نهضت آزادی مراجعه نماییدوموضعگیری درمحکومیت آن اعدام هاراببینیدوبه عقب تربرویدازهمان بدوپیروزی انقلاب مخالفت آنان رابااعدام ارتشی هارامطالعه کنیدبعددرباره شروع اعدام هاازسی خرداد۱۳۶۰ رادرهمان مقطعی که برخی نیروهای چپ درشراکت سیاسی بارهبرضدامپریالیسم نظام راتطبیق دهید......بنده البته عضونهضت آزادی هرگزنبوده ام.امادرباره اقتصاددانش بنیان منظوراقتصادی است که موادخام وکاربری یدی وصنایع سنگین دودزاومحیط زیست آلوده کن کمترین نقش راداردودراین باره به مقالات پیشین اینجانب ویاسرچ کوچکی در اینترنت ....بنویس: اقتصاددانش بنیان چیست؟
٨۱۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنچه پنهان ست، نامش "گندم" ست تا که کالای دگر را "جو فروشان" آب بنمایند - ۳
آقای آصفی, درود بر شما و سپاس از اینکه از پاسخ های تک جمله ای شعارگونه کناره گرفتید و آغاز به گفتگو کردید. چنین گردش در رفتار بیگمان نشان از فرهیختگی شما دارد. پیداست که شما و من یکدیگر را نمی شناسیم و چیزی بر ضد یکدیگر نمیتوانیم داشته باشیم. ازین روی گفتگوی ما در پهنه ی چالش اندیشه هاست و تازش بیکدیگر نیست.

نمیتوان با گفته ی شما همراه بود که "ازدوره جدیدسرمایه داری ... وارددوران دانش بنیان شده است." چرا که طراحی و ساخت کالا بدون آگاهی از ویژگیهای ماده و تغییرات آن هنگام فرآوردن (پروسس)، نگهداری و پخش ممکن نیست. بگفته ی دیگر، سرمایه داری از آغاز "دانش بنیان" بود هر چند که این دانش کم مایه تر بود. راست اینست که نه تنها اقتصاد (چه سرمایه داری، چه سوسیالیسم)"دانش بنیان" است، بلکه هر حرکت و تصمیم در زندگی روزانه انسان (چه دانا و چه کم-دان) با نوعی از آگاهی یا دانستن آغاز میشود. منتها نوع و کیفیت آگاهی ست که انسان ها را از هم متمایز می سازد و در جایگاههای گوناگون قرار می دهد.

پیشرفت در رشد نیروهای مولده، شیوه ی مدیریت، نوآوری و کنترل کیفیت در تولید، پیشرفت علوم و... در سرمایه داری را هیچ اندیشمندی انکار نمی کند. این واقعیت انکار ناپذیر را میتوان دید و در آن برجا ماند. گفتگو اما در توجه به کمبودهای جدی و ویژگیهای غیر انسانی (بهره کشانه) آنست که انسان اندیشمند، متعهد و نوع دوست را به فرا رفتن از آن (به سوسیالیسم) رهنمون می سازد!

شما "سیاست زدگی" را با درونمایه ی منفی به دیدگاه من نسبت داده اید. آیا میتوان ماهیت دیدگاه کسی را که یک سوی از سرمایه داری را بزرگ کرده و می ستاید و همزمان، سویه های ذاتی، منفی و غیر انسانی آنرا از نگر دور می دارد "جهالت زدگی" خواند؟

با شما همراهم که درین دوره ی استیلای دوزخی سرمایه داری بر جهان، هر "دولت وجریان سیاسی مترقی" اگر هنر کند "میتواندبرمبنای منافع ملی حرکت نماید." اما نباید از یاد برد که حرکت از منافع ملی، آغاز حرکت بسوی سوسیالیزم است که، با نفی فزاینده بهره کشی انسان از انسان و طبیعت، دیوارهای "زندان ملی" را فرو می ریزد تا پهن بی مرزی را به همگان ارزانی دارد. درست بهمین دلیل است که هر کجا حکومتی (به هر درجه) ملی برقرار شود، سرمایه داری جهانی با اهرم های نیرومند (اقتصادی، سیاسی، نظامی، اطلاعاتی) خود آنرا از جا بر می کند (ایران، شیلی، اندنزی، کوبا، گرانادا، برزیل و ...). آیا چنین نگرشی را می پذیرید؟

از گفته ی شما که "درباره فریب کاری های سرمایه داری قرارنیست اکابریادهم بدهیم" بر می آید که می پذیرید سرمایه داری چندان نکوکار و "معصوم" نیست. درینصورت و با توجه به کردار و رفتار سرمایه داری جهانی (دست کم در صد سال گذشته) می پذیرید سرمایه داری (طبعا دانش بنیان) با فریب و تجاوز درآمیخته است؟

گزینش شما را ارج می نهم آنگاه که می گویید "من چپ مارکسیست نیستم ودرنحله ملی مذهبی قراردارم." آیا بخش "مذهبی" این هویت همان "عینک ایدئولوژیک" نیست که بر چشم من می گذارید؟ راست اینست که مخالفت با بهره کشی یک امر والای انسانی ست و سربلندی و نام آوری مارکس در آنست که آغازگرش بود! با چه نگرشی میتوان گوهر رخشان مارکسیسم (یعنی مخالفت با بهره کشی) را کناری افکند و راه دیگر رفت؟

از آنجا که (کیفیت) زندگی شمای ملی-مذهبی و من دگراندیش درین خانه ی دیرین بهم گره خورده است، از روی مسئولت انسانی، پاسخ دهید که چرا تا کنون هم میهنان ملی-مذهبی از محکوم کردن کشتار هزاران انسان دگر اندیش در زندان های پرشمار حکومت اسلامی خودداری کرده اند؟
٨۱۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣۹۶       

    از : حمید آصفی

عنوان : آقای آرمان شیرزای عرض سلام
درچندبندشمانقدخودراتقسیم وعرضه نموده ایدکه من کوتاه پاسخ میدهم : به غیرازدوره جدیدسرمایه داری که وارددوران دانش بنیان شده است اقتصادهای سوسیالیستی آینده نیز وارد اقتصاددانش بنیان بایدبشوندونظام آرمانی کمونیسم هم براساس یک جامعه فوق پیشرفته که الآن به ذهن هم قابل تصور نیست بناخواهدشد.مارکس میگویدجامعه پیشرفته سرمایه داری به لحاظ رشدنیروهای مولده ودانش بالادرتولیدبه نوعی نمایشگرآینده جامعه بشری است که تحقق سوسیالیسم بدون سبقت گرفتن ازلحاظ علم و تکنولوژی وسازمان وشیوه تولیدنمیتواندسرمایه داری راشکست دهدآنجاکه درکتاب جنگ طبقاتی در فرانسه میگویدتااین انقلابات پی درپی درتولیدوفن آوری ونیروهای مولده درنظام سرمایه داری حاکم است طبقه کارگرنمیتواندیک پشم ازتن سرمایه داری بکند! شمابه سرمایه داری نه بعنوان یک رابطه اجتماعی ودارای وجه مترقی درمراحل مختلف درجوامع مختلف که موجب رشدنیروهای مولده میشودنگاه نمیکنیدبلکه باعینک سیاست زدگی و ایدئولوژی اولیه ضدسرمایه داری همه اشکال آن راردمیکنیدومعمولاجریان هاوجوامعی که که بشکل میکانیککال باهمه صورسرمایه داری برخوردنفی گونه ایدئولوژیک میکنندبه صورپلشت ترسرمایه داری دچارمیشوند.بنابرنظرمارکس هرگونه تلاش برای سبقت گرفتن ازدوخصیصه نظام سرمایه داری فقط بنابرالغای وسلب مالکیت وودولتی نمودن آن درنهایت محکوم به شکست وبه صورپلشت تری ازسرمایه داری ذجعت میکندمانندسرنوشت اتحادجماهیرشوروی! درباره فریب کاری های سرمایه داری قرارنیست اکابریادهم بدهیم مگردردوران اتحادشوروی همه روابط بین المللی اش برمبنای صداقت و انسانیت باسرمایه داری بودیعنی تاکتیک زدن ومانورهای فریبکارانه دردیپلماسیژ آن دربرخودباجهان سرمایه داری نبود؟ فعلاروابط جهانی براصول انسانیت واخلاق سوسیالیستی نیست خیلی دولت وجریانی سیاسی مترقی هنرکندمیتواندبرمبنای منافع ملی حرکت نماید.درباب استثمارمارکس رشدنیروهای مولده برایش مهم ترازاستثماراست والبته استثمارراتاییدنمیکندولی برای محواستثماررشدعالی نیروهای مولده که منجر به جامعه رفاه وفراوانی میشودازدرجه اهمیت بالاتری برای مارکس برخوردداراست. درهمین جهانی شدن سرمایه ودوران نئولیبرالیسم چین ۶۵۰ میلیون اشتغال برای کارگرانش ایجادکردوالبته استثمارکارگران چینی بالاتر رفته به لحاظ تولیدارزش اضافی وتبعیض درتقسیم آن نه بدلیل کارهای شاغ و۱۸ ساعت کارکه میدانم درذهن بسیاری ازچپ های سنتی وارتدکس این نوع استثمارمدنظراست امابه همین میزان رفاه کارگران چینی بالاتر رفته است ونیزدرجه رهایی آنهادرعرصه های گوناگون زندگی .......در آینده دراین باب بیشترمینویسم وتوضیح اینکه من چپ مارکسیست نیستم ودرنحله ملی مذهبی قراردارم ا
٨۱۷۷۰ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنچه پنهان ست، نامش "گندم" ست تا که کالای دگر را "جو فروشان" آب بنمایند - ۲
آقای آصفی, در هیچ جا از نوشتار من نشانی از"مخالف علم ودانش" بودن وجود نداشت. برداشت شما از کجا آمد؟ چشم داشت هر خواننده ی پای بند به "علم و دانش" بیش از اینست که شما پاسخ چالش های طرح شده را تنها با یک جمله سرسری, بی پایه, نامربوط و شعارگونه بدهید!
چکیده ی نوشتار من, در همراهی با نمونه هایی چند, چنین بود:
۱ - اقتصاد سرمایه داری بیگمان "دانش بنیان" است. آقای آصفی این ویژگی را ستایش می کند و دیگر ویژگیهای سرمایه داری را از نگر دور می دارد.
۲ - سرمایه داری با فریب و تجاوز درآمیخته است.
۳ - سرمایه داری نظامی بهره کشانه ست و تنها بدنبال حد اکثر نمودن "سود خویش" است.
۴ - گفتگو (اگر انسانی و واقع بینانه باشد) از چگونگی گردش سرمایه با تمام ویژگیهای آن است.
شوربختانه, به نگر می آید که شما, به هر دلیل, کشش و گرایش لازم برای پاسخ چالش های طرح شده از سوی من و دو هم میهن دیگر "میرزایی" و "فرهاد عاصمی" را نداشته اید.
بدیهی ست که "اخبار روز" یا تارنماهای مانند آن, برای پای بندان به دانش, نه میدان نام آوری که جایگاه داد و ستد اندیشه و همگرایی ست. وگر نه, نوشتن برای چیست و چه نیازی به خواندن است؟
٨۱۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : عنوانی که تنها بریده ای از آن چاپ شد.
نمیدانم به چه سبب عنوان پای نویس پیش از من، سه-پاره شد و دو پاره ی دیگرش چاپ نشد.
درست و یک-پارچه آن عنوان چنین است:
"آنچه پنهان ست، نامش "گندم" ست تا که کالای دگر را "جو فروشان" آب بنمایند..."
٨۱۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : حمید آصفی

عنوان : به آرمان شیرازی
پس زنده بادجهل! یعنی باید مخالف علم ودانش بودتاچپ ضدسرمایه داری تلقی شوید،؟
٨۱۷۵٣ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنچه پنهان ست، نامش
آقای آصفی، اینبار خرمنی از واژه ها را کومه کرده ست تا خوانندگان "سرگرم" کوبیدن شوند... و آنگاه او (از روی آگاهی یا شاید هم نا آگاهی) ماهیت اصلی روابط بهره کشانه را که ویژگی سرمایه داری ست با رنگ و نام "اقتصاد دانش بنیان" به خورد بی خبران و دهن-بینان بدهد که "توطئه نیست"!
آقای آصفی! اگر به گردش اقتصاد سرمایه داری (در هر کشور که می خواهید) دقت می کردید، یا فرصت کار در آن کشورها نصیبتان می شد، در می یافتید که همه (بدون استثنا) "دانش-بنیان" هستند. اصولا بکارگیری آخرین یافته های علمی در هر زمینه (مانند تولید، نگهداری، پخش، بازاریابی، نوآوری، کنترل کیفیت، بستن قراردادها، از میدان بدربردن رقبا، تربیت مشتریان برای مصرف هر چه بیشتر) میزان موفقیت هر کمپانی را تعیین می کند. بنابراین، گفتگو (اگر انسانی و واقع بینانه باشد) از چگونگی گردش سرمایه است که شما پیچش های آنرا از نگر دور می دارید و ستایشگر ظاهر آن می مانید که ”دانش بنیان“ است!
فهرست کوتاهی از نمونه های آنچه درین پیچش ها می گذرد چنین ست:
۱ - در هر زمان، مزد- و حقوق-بگیران، که عامل اصلی گردش کارند، مورد بهره کشی قرار میگیرند (سرمایه دار ارزش اضافی را تصاحب می کند).
۲ - آلودگی رذیلانه محیط زیست و فرار از پالایش آلاینده ها که آلودگی آب و خاک را پدید می آورد.
۳ - حساب سازی و جابجایی منابع برای فرار از پرداخت مالیات. کمپانی ها متخصصین خود را برای این کارها در اختیار دارند.
۴ - به هم ریزی زندگی مردمان کشورهای دیگر مانند کودتا (ب.پ در ایران، آی.تی.تی در شیلی یا کشورهای دیگر که از چیرگی سرمایه داری سر پیچان شوند) و یا ایجاد صنایع "تفننی" (خرید کم بهای زمین در کشورهای فقیر برای تولید عصاره و داروهای گیاهی و فروش آنها در کشورهای ثروتمند که باعث دربدری و افلاس بیشتر مردم در کشور فقیر می شود).
۵ - بازار سازی بر بنیاد ادعاهای فریبنده (که گاه سازمانهای دولتی از تائید آنها خودداری می کنند) برای فروش کالاهای غیر ضروری مانند عصاره ها و داروهای گیاهی.
۶ - دگرسان کردن یا ویران سازی کشورها (یوگسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی) برای پیشبرد اهداف سیاسی-اقتصادی.
۷ - بالا-پایین کردن بازار در سطح "ملی" و بین المللی برای دگرسان کردن روندهای اقتصادی-سیاسی (مانند تبانی با عربستان و استفاده از اهرم نفت).
نتیجه ی تمام موارد بالا و مانندهایشان، که با فریب آمیخته است، بدست آوردن حد اکثر سود (به هر ترتیب و از هر راه) است که جوهر اصلی سرمایه داری یا بگفته ی دیگر ”اقتصاد دانش بنیان“ است!
آیا هنوز آقای آصفی را باور میتوان کرد که "اقتصاد دانش بنیان توطئه نیست"؟!
٨۱۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : حمید آصفی و "خوانش جدید مارکس"
باید از نظریه پرداز ملی- مذهبی- و ... متشکر بود برای این امر که با شفافیت هدف "خوانش جدید مارکس" را در سخنانش قابل شناخت می سازد. این اندیشه ی ضد مارکسیستی، با به کار گرفتن به اصطلاح نقل قول ها از بانیان سوسیالیسم علمی در نوشتارهایش، می کوشد مضمون اجتماعی- تاریخی مارکسیسم را نفی کند.
آصفی در این نوشتار، صرفنظر از نکته های درستی که می توان و باید به آن پرداخت و مورد تایید و تشویق قرار داد، در وحله اول می کوشد چنین وانمود سازد که گویا موافقت مارکس با رشد نیروهای مولده، به معنای تایید او از ادامه ی شیوه ی تولید سرمایه داری است. هدف "خوانش جدید مارکس" که نظریه پردازانی دیگر از قبیل شیدان وثیق نیز در اخبار روز تبلیغ می کنند، می خواهد سرشت اجتماعی- تاریخی مارکسیسم را مخدوش و نفی کند.
در این زمینه نوشتارهایی در توده ای ها منتشر کرده ام که می توان به آن مراجعه نمود. در نوشتار جداگانه و با توجه به نظرات نظریه پرداز آصفی نشان داده خواهد شد، که زمینه عینی پیدایش "شیوه ی تولید کمونیستی"، با تحقق پیش بینی مارکس که علم به نیروی مولده بدل خواهد شد، تحقق یافته است و لذا هنگام پشت سر گذاشتن نظام استثمارگر سرمایه داری از نظر تاریخی آماده شده است. دوران، دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است که با انقلاب اکتبر صد سال پیش آغاز شد. گذاری که تحولی انقلابی است و لذا در همخوانی با برداشت سرشت اجتماعی- تاریخی مارکسیسم- لنینیسم قرار دارد.
امیدوارم انتشار نوشتار ذکر شده در اخبار روز ممکن باشد.
٨۱۷٣۹ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣۹۶       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : بحث علمی بدون منبع پیگیر نیست
در تایید نظر "میرزایی" می توان انتظار داشت که نظریه پردازان به ویژه آن هنگام با نقل قول مشخص و ارایه منبع سخن خود را مستدل سازند، هنگامی که به انتقاد از موضعی می پردازند. متاسفانه نظریه پرداز آصفی، وثیق، علیجانی و بسیاری دیگر از این شیوه نگارش و بررسی علمی نظر و موضع ها بهره نمی گیرند. انتقاد و نظر در سطحی عام و نه مشخص، انتزاعی و نه مجرد مطرح می شود.
متاسفانه هنوز امکان مطالعه ی دقیق نوشتار کنونی نظریه پرداز حمید آصفی را نداشته ام. به آن به طور مجزا خواهم پرداخت، با این امید که نوشته به تبعیدگاه "مقاله های وارده" فرستاده نشود.
٨۱۷٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣۹۶       

    از : میرزایی

عنوان : لطفاً اندکی در انتشار مقالات تأمل بفرمایید
سردبیر محترم نشریه اخبار روز
در مقاله حاضر نوشته شده است که اقتصاد دانش بنیان باعث شده که در چین ۶۵۰ میلیون نفر اشتغال داشته باشند. شما چون این مقاله را منتشر فرموده‌اید وظیفه دارید منبع این رقم را ذکر بفرمایید. در صورت عدم ذکر این منبع و عدم انتشار این نظر به نظر می‌رسد که با کمال تأسف برای شعور مخاطبان ارزشی قائل نیستید. با تشکر
٨۱۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست