عنوان : "سوسیال دمکراسی" و "کمونیسم مارکسیسم-لنینیسم"
در شماره های اخیر اخبار روز سلسله مقالاتی منتشر شده است که طرفداران "سوسیال دمکراسی" و "کمونیسم مارکسیسم-لنینیسم" هریک از حقانیت نظرات خود دفاع کرده و نظرات دیگری را مردود دانسته اند. نتیجه این تشتت آرا یکی از عوامل ناتوانی "چپ" در مقابله با امپریالیسم سرمایه داری بوده است. اگر درست فهمیده باشم جناب جاسکی در سلسله مقالات خود کوشیده اند نشان دهند که مسیر مطلوب به "کمونیسم" , شاهراه "سوسیال دمکراسی" است. برای فرد عامی چون من, تعریف امروزی "سوسیال دمکراسی" و "کمونیسم مارکسیسم-لنینیسم" با طیف های گسترده آنها غیر ممکن و ترجیح میدهم که همه را در طیف وسیع تر "چپ" قرار دهم که تفاوت و اختلاف آنها با یکدیگر بسیار ناچیز تر از اختلاف آنها با " سرمایه داری " ست.

این مقدمه را جهت این آوردم که توجه را به مقاله اخیر Isaac Saney در باره کوبا جلب نمایم که بسیار گویا میباشد . تبلیغات وسیع و منفی امپریالیسم, دست آوردهای کوبا در زمینه رفاه شهروندان و حقوق انسانی را در نظر مردم دنیا در محاق قرار داده است. در کوبا تحصیلات و بهداشت و درمان مجانی ست ( یعنی ملت از طریق دولت مخارج آنها را میپردازد", کسی بی جهت توقیف و نا پدید نمیشود, بی خانمان و خیابان خواب وجود ندارد. در آنجا قانون جنگل dog-eat-dog فرمانروائی نمیکند, دیکتاتوری وجود ندارد, سیستم انتخاباتی آنها به طرز شگفت آوری آرای شهروندان را در شوراهای شهری - ایالتی - ملی منعکس مینماید و "سیاست چی" حرفه ای وجود ندارد, علاوه بر حزب کمونیست که در اداره امور مملکت دخالت مستقیمی ندارد سازمان های دیگری چون the Young Communist League and the Confederation of Cuban Workers, there are the Cuban Federation of Women, the Committees to Defend the Revolution, the National Association of Small Farmers and the Federation of University Students در کوبا کاملا فعالند. خدمات کوبا در سطح بین المللی آشکار تر ازآنست که محتاج ذکر باشد. اینها تنها جزئی از رئوس مطالب این مقاله است. " کمونیسم کوبا " بهشت موعود و "کمونیسم مارکسیسم-لنینیسم" نیست ولی در شرایط دشوار کوبا, میتوان گفت که بسیار موفق تر از بسیاری از کشورهای "سوسیال دمکرات اروپا " عمل کرده است.

کامنت را با با دوبیتی از شاهکار زنده یاد هاتف به پایان میبرم که " این ره، آن زاد راه و آن منزل - مرد راهی اگر، بیا و بیار - ور نه ای مرد راه, چون دگران, یار می‌گوی و پشت سر می‌خار".

https://www.counterpunch.org/۲۰۱۷/۱۰/۰۶/cuba-human-rights-and-self-determination/

https://ganjoor.net/hatef/divan-hatef/tarjeeband/
٨۱۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣۹۶       

عنوان : انقلاب اکتبر بزرگترین رویداد قرن بیستم
دستاوردهای انقلاب اکتبر، چه در عرصه نظری و چه در عرصه عملی، کماکان به مثابه غنی‌ترین تجارب در تاریخ بشریت محسوب می‌شود.
...
اگر بلشویک‌ها در هنگامه انقلاب، با گروندریسه و دیدگاه مارکس آشنایی همه‌جانبه داشتند، جنبه‌های انسانی فلسفه او هم، نظرشان را می‌گرفت و تفسیرشان از نیروی مولده صرفاً ابزار تولید نبود. لنین، گروندریسه، را که پیش نویس نقد مارکس بر اقتصاد سیاسی است، ندیده بود. همچنین ایدئولوژی آلمانی را. چون در زمان وی نبود یا بهتر بگویم کشف حجاب نکرده بود.
تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک (۶۷)
انقلاب اکتبر بزرگترین رویداد قرن بیستم
http://www.hamneshinbahar.net/index.php?page=otherm
٨۱۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹۶       

عنوان : برای سلامت بیمار ، دعا کنیم
مقاله را آرام و دقیق خواندم و از حوصله جناب جاسکی متحیر شدم . فاکتها و نتیجه گیریها درست و بی تعصب ( حتی الامکان ) . انقلاب در روسیه میشد ، آنچنان که باید میشد . اما آخر نفهمیدم که نویسنده اینهمه حوصله را در خدمت چه هدفی بکار گرفته است !! . همه انقلابها تاریخآ همانطور اتفاق افتادند که باید می افتادند . اما و اگرهای بعدی ، بی معنی است . انقلاب ایران هم همینطور . قاعدتآ بعدآ هم سرنوشتها از این قاعده مستثنی نیست . اتفاق این جهان ، افتادنی است . من خود در انقلاب ایران شرکت داشتم و از نزدیک بسیاری از حوادث را شاهد بوده ام . سئوالی که در پی این تجربه ها میآید ( که حامل دردها ، دلهره ها و نا امیدیهای بسیار است ) ، این است که ما آیا میتوانیم بازهم آگاهانه به استقبال انقلاب برویم و مردمان را به انقلاب فرا خوانیم ؟ . من شخصآ سالهاست که ضد انقلابم . دردها را میگویم . زشتیها را نشان میدهم ، اما نسخه درمان را در دست کسانیکه هنوز به قدرت نرسیده اند ، نمی بینم . همه انقلاب ها حامل آرزوهای بزرگ بشری بوده اند ، ولی به فاجعه کشیده شده اند . حالا به نتایج خیلی کم و حر کات مورچه وار تاریخ دل خوش میکنم . آیا ضدیت ما با انقلاب ، میتواند از وقوع آن جلو گیری کند ؟ نه لزومآ . اما وقوع انقلاب در هر سرزمینی درست به آن لحظه ای میماند که دکتر از بالین بیمار میاِید و رو به دوستان و خانواده اش میگوید : من هرچه از دستم برمیآمد ، انجام دادم . برای صحت حال بیمار ، دعا کنید .
٨۱۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۶