سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

با مدرسه چه کنیم؟ چهار پیشنهاد برای پدر و مادرها

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : درازترین راهها با خورده-گامها به پایان می رسند و گام نخست, کلان ترین خوردهاست...
هم میهن گرامی, خانم نفیسه آزاد, درود و سپاس بر شما برای طرح این موضوع بسیار مهم. آنچه من در یک نگاه گذرا میتوانم در میان بگذارم چنین است:
حقوق کودکان گستره ای انسانی ست که در فرهنگ واپس مانده ی ما چندان شناخته نیست و در نگرش مذهبی-خرافی حاکم بر ایران, هیچگونه جایی ندارد... اما بسیار امیدوار کننده ست که هم میهنانمان (همانند شما) گامسپاران این راهند تا که تغییر دهند هرآنچه ناخواهان ست!
نگرش شما دراین باره ستودنی ست, چرا که بدرستی از نهاد عمومی آموزش دفاع می‌کنید و آموزش بهتر، آزادی تفکر، آموختن تفکر انتقادی و امکان شناخت واقعی‌تر از دنیای اطراف برای کودکان و نوجوانان را راستای اصلی پیشرفت آموزش در کشور می انگارید.
در اینکه نگاه از "بالا به پایین" در سطح کشور شخصیت, استقلال فکری و اتکا به خود را در کودکان و نو جوانان زیر ضربات مهلک میگیرد نیز با شما میتوان و باید موافق بود. اثرات اینگونه "نگاه" را در بیشینه ی ایرانیان میتوان دید. از همین رو, مردم ما (اکثرا) خرافه-باورند, دنبال "زرنگ بازی" هستند و اینکه چگونه میشود کارها را از راه غیر اصولی انجام داد, همچنین کتاب خوان نیستند, دهن-بینند و با وجود کم بضاعتی در اتکا و اطمینان به خود, گمان میکنند در باره هر چیز و همه چیز صاحب نظرند! بگذریم از اینکه, در دست این حکومت, همه چیز به قرون گذشته رانده (و اسلامی-خرافی) میشود... برای نمونه به "طب اسلامی" و مظهر ننگین آن "دکتر" روازاده بنگرید!
ضمن تایید و ستایش هر تلاش آگاهانه هم میهنانمان در راه آموزش, لازمست توجه کنیم که بدون وجود یک دولت نیک-اندیش, مسئول و ایراندوست کارها زود-پرداز نبوده و اثر بخشی بالایی نخواهند داشت. اما میدانیم که "ما باید بکاریم تا دیگران بخورند" و براستی که راه پیشرفت جدا ازین باور نیست. نمیتوان دست روی دست گذاشت تا "انشاالله" دستی از آسمان بر آید و کاری بکند. جنبش نیرومند و افتخار آفرین زنان در ایران نیز همین را نشان میدهد.
ازین بهتر نمیتوان گفت که گفته اید "باید به بچه‌ها اعتماد کرد ....که صلاح خود را در زندگی "بیان کنند" و برای آن "تلاش کنند"... باید به آنان قدرت بخشید, گوش داد و جدی گرفت, به آنان صدا بخشید و از آنها یاد گرفت و .... برایشان باید جنگید!"
روش های پر شماری یاری رسان این پیشرفت میتوانند باشند. چند نمونه:
زدایش خرافه از ذهن کودکان از راه آموزش علمی همه جانبه
طرح و پیشبرد برنامه های هدفمند آموزشی (تلویزیونی, سینمایی و اینترنتی) برای کودکان,خانواده ها و آموزگاران
معرفی و برگردان کتابهای آموزش و پرورش کودکان
داستان نویسی هدفمند برای کودکان و نوجوانان و نمونه های دیگر از ایندست....
آشکار است که هر یک ازین کارها با سدهای حکومتی روبرو خواهند شد. و این گره اصلی کار است چرا که سخن از هر چیز (از کیفیت و کمیت آب گرفته تا محیط زیست و بیکاری و ..... آزادی بیان) در کشور ما بناچار سیاسی ست و طبعا ممنوع!
آری هم میهن گرامی, دنیای پس از مرگ خرافه ای موهوم است! درین سرزمین "ممنوع" هر چه "ممنوع" است ارزانی "ممنوع" کنندگانش بادا!
زندگی بهتر اما "گنج" ست که برایش باید کار کرد, باید جنگید! هم آوا با شما باید که پدر و مادر, این آموزگاران نخستین, بیاندیشند و بگویند "آنچه هست" هست, آنچه را باید ساخت که "میتواند و باید باشد"!
با ارج بر شما و دوستی از راه دور .... پایدار و پیروز باشید!
٨۱۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست