سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آثارِ رحمانیتِ یک آیه: شاپور بختیار و فریدون فرخزاد - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سیامک رهگذر

عنوان : در جواب به هموطن گرامی سیروس شفیعی
جناب داریوش رهگذر مسئول نوشته خودش است و من جوابگوی نوشته خودم. گویا
جنابعالی دل پُری هم از انقلاب و انقلابیون ۵۷ هم دارید؟ خودم چونکه جنبش چپ ایران را از ابتدای انقلاب همراهی میکردم و همراه هستم هنوز میتوانم از تجارب بسیار تلخ دوران محمدرضا شاهی برایتان مثنوی هفتاد من کاغذ بنویسم که ازحوصله و بحث این جای محدود نظر نویسی خارج است. فقط خواستم کوتاه به عرضتان برسانم که شما هم حرفهای تکراری سلطنت طلبهای بهتر نشدنی دیروزی را میزنید که مدام میگویند که انقلابیون ۵۷ نمک نشناس بودن و از رو شکم سیری انقلاب کردند... که واقعا نادیده گرفتن خیلی از واقعیتهای تلخ دوران محمد رضا شاه دیکتاتور میباشد. ناراحتی شما را نمی فهم وقتیکه خود شاه سابق با زبان خودش میگوید که سرنگونی اش " خواست خدا " بود که آخوند ابله و جلادی مثل خمینی بیاید و او را از ایران بیرون بیاندازد. باور نمیکنید به ویدیوی که در انتها آدرس لینکش را میگذارم حتماً توجه کنید. در ضمن نوشته مرا دوباره خوب بخوانید که از زحمات جناب نقره کار در ابتدا تشکر کردم ( عنوان : با تشکر از زحمات جناب نقره کار!) حالا شما چرا حرف بی ربط میزنید؟ در ضمن آقای شفیعی فامیلی رهگذر نه رهگذار است!
حتی اگر فرخزاد در نیمه دوم زندگی اش برای آزادی ایران و دموکراسی بر علیه رژیم ضد ایرانی ملاها مبارزه کرد زحماتش باید قابل ستایش همه ایرانیها باشد اگرچه من شخصاً اعتقاد و باوری به دموکراسی خواهی سلطنت طلبها ندارم ومثل اسلامگرایان حرف مفت زیاد میزنند. امیدوارم شما رابطه یا پرنسیپ عامل و معلول را درک کنید که دلیل روی کار آمدن خمینی جلاد و مرتجع خود عملکردهای غلط شاه بوده که دست بوس آخوندها بود و تمدن غربی را میخواست ولی اقدامی برای مبارزه با اسلام ضد تمدن و مذهبگرائی نکرد و برای ملاها بیشتر مسجد ساخت و حقوق مفت از طریق اوقاف را هم بهشان میداد. شما برای شاهی که خودش گور خودش را کند برای چه ناراحتید پدرجان؟ ما قبل از اینکه خشم و لعنت خود را نثار خمینی فریبکار بکنیم باید عامل و مسئول اصلی فاجعه روی کار آمدن حکومت ننگ اسلامی خمینی بیشرف را در خود شاه دیکتاتور که جاده را برای خمینی صاف کرد ببینیم. خواستم نظر شما را به قسمتی از نامه ای که بختیار به همراه دیگران قبل از سرنگونی شاه به او نوشت جلب کنم تا ببینید این مردک شاه چقدر کور و کر و ابله بود که حرف هیچ ایرانی دلسوز وطن را گوش نداد و نمیداد و همین خودسری او باعث سقوط خودش شد:
" در زمانی مبادرت به چنین اقدامی می‌شود که مملکت از هر طرف در لبه‌های پرتگاه قرار گرفته، همهٔ جریان‌ها به بن‌بست کشیده، نیازمندی‌های عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمت‌های تصاعدی بی‌نظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشت‌آور گردیده، نفت این میراث گران‌بهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامه‌های عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونت‌های پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده‌است.بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندهٔ ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت
استبدادی، تمکین مطق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به
قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی
مسئول اداره مملکت بداند...( متن کامل این نامه در جای دیگر )
بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶.دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر
-آدرس لینک ویدیو؛ محمدرضا پهلوی: رفتن من و آمدن خمینی تقدیر الاهی بود
https://www.youtube.com/watch?v=sZQHZroyLDc
٨۰۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣۹۶       

    از : سیروس شفیعی

عنوان : اقایان رهگذار ها
نخست با عرض پوزش از مدیران اخبار روز برای مزاحمت مجددم...
تهیه مقاله هائی از این دست ،چنانچه کارشناسان و انانیکه در این رشته تجربه دارند مطلعند،چندین روز ،یکهفته ئی کار و وقت و زحمت میبرد...حضرات ،ما مردمان قدرنشناس،ناسپاس و پر توقعی هستیم.ادعا هایمان با اسمان میرود در حالیکه هیچ و هیچ فایده ئی خود نمیرسانیم و نداریم ..اما ادعا تا اسمان!
در نظرات شما ذره ئی بوی..قدردانی و تشکر از زحمت نویسنده ،نیست.تنها زحمات را دو چندان بر دوش او جا میگذارید.و این است هنر ما ایرانیان!
در سال ۲۰۱۷ شما اقایان در اروپا زندگی میکنید و ارزش های عقیدتی و فکری شما این است :
قرخزاد سلطنت طلب!! این است دانش و ثروت ملی ما.سیاسی و اجتماعی نسل امروز ما!!
نمونه اخرین برنامه ئی که او در لندن با چنان شهامتی،مردانگی اجرا کرد و خمینی و پشتیبانش را با صدای بلند فریاد زددر قلب لندن و به همان دلیل هم ان چنان غیر انسانی و وحشیانه توسط جانیان اخوندی ،تکه پاره شد..چنین شهامتی در هیچ یک از شما..بنده و تمام سیاسیون و رهبران سیاسی..نبوده و نیست نداریم نمونه ئی اقایان
محترم! ما تنها هنرمان دسته بندی کردن انسان هاست..شما اقای "کمونیست" که ان مرد با شهامت و وطن پرست واقعی را که جان و سرش را برای وطنش و ملتش داد،این چنین تحقیرامیز یاداوری میکنید، خودچه گلی بر سر ملتت زده اید؟
ایا ان شو و برنامه را دیده اید؟ ایا شنیده اید صحبت هایش را؟
شما اصولا از ان مرحوم چه میدانید؟ از زندگی و مبارزاتش،میدانید چه ثروتی را وقف کمک به کودکان بی سرپرست در ایران و افغانستان میکرد ؟ جای تاسف است اقای رهگذر المان نشین!! تاسف برای سرشتی بدین کوچکی در یک جوان ایرانی!
جز اینکه مقاله ها را سرسری بخوانید و چند خط ایراد های بنی اسرائلی بگیرید و بر نویسنده بتازید..چرا مقاله ئی چون این و یا بهتر این نمی فرستید برای اخبار روز تا منتشر کنند و ما بهره مند گردیم؟ اگر بیشتر میدانید بما هم بیاموزید اقایان..
شما از مرحوم فرخزاد دانشمند تری؟ با تجربه تری؟با شهامت تری؟
من نمیدانم شما هر دو یکی هستید که دو نظر نوشته اید یا خیر..اما اقایان محترم در دوران قبل از کودتای اخوندان..مردم امنیت داشتند،مردم دستشان به دهانشان میرسید..فحشا و فقر و اعتیاد و بدبختی تا بدین وسعت نبود..مملکت و ملت در حال نابودی و تباهی ست..ان خدا بیامرز محمد رضا به این مملکت خدمت کرد..نارسائی ها ..اما در تمام کشورها و سیستم ها وجود دارد..این رژیم کجا و دروان ان مرد کجا؟
اینگونه ارزیابی وقضاوت کردن غیر علمی و متعصبانه سیاسی/حزبی نشان میدهد که شما اقایان جوانانی هستید عصبی که فقط دشنام میدهید و هر چیزی را که بر میلتان نبود و نیست رد میکنید.جنبه های مثبت و منفی پدیده ها را بکناری گذاشته تمام روند و جریانی سیاسی را به زیر تازیانه تعصبات خویش میبرید..عمامه بسرها نیز چنین میکنند.رفتار و کردار شما و انها درست یک اسکلت است و یک فرم ،با عقاید گوناگون ایدئولژیکی نا همگون...اینده تاریکی در انتظار ملت و مملکت است!هیهات از این همه دوری و نا اشنائی ما مردم!
٨۰۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣۹۶       

    از : اقدس ـ آ

عنوان : «من صدای انقلاب شما را شنیدم»
جهت اطلاع آن بیخبران شاه الهی های جان نثار که انقلاب بسرقت رفته بهمن ۱۳۵۷ را برخلاف پدر تاجدارشان هنوز «فتنه»، «شورش» میدانند و خصوصآ جناب سیروس شفیعی بدون اطلاع از برآمدن رژیمهای دیکتاتوری درصدسال اخیر ایران که معتقد است که در ۱۳۵۷ اصلآ «انقلابی در ایران رخ نداد». بازخوانی بخشی از سخنرانی رادیو تلویزیونی محمدرضا پهلوی در چهاردهم آبان ۱۳۵۷ که به "صدای انقلاب شما را شنیدم" معروف شد میپردازم:
« ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می شد، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد…..و متعهد می شوم که خطاهای گذشته هرگز تکرار نشود، بلکه خطاها از هر جهت نیز جبران گردد. متعهد میشوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادیهای اساسی و انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خونبهای انقلاب مشروطیت است بصورت کامل به مرحله اجرا در آید،». قصد ورود باین بحثی که کمیتها و اعداد سخن میگویند را نداشتم ولی برای روشن شدن و آگاهی این کاربر گرامی فقط اشاره باین نقل و قول آریامهر را ضروری دیدم (از بقیه مسائل طرح گشته بدون پایه ایشان گذر میشود).
٨۰۴۲۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣۹۶       

    از : سیروس شفیعی

عنوان : به اقای داریوش رهگذر
جناب رهگذر شما مقاله را فاقد "زمینه روشنفکری "تحلیل کرده اید و خود نیز ،همین نارسائی را در نظر خودتان ،مرتکب شده اید..
ترور تیمور بختییار توسط سازمان امنیت ایالات متحده سی ای ا صورت پذیرفت.
دوم اینکه من در نوشته حاضر "مقایسه" ئی بین مرحوم فرخزاد و بختیار ندیدم،دو بار خوانده ام و چنین چیزی نبوده است.ایا شما مطمئن اید؟
در باره رژیم گذشته ،اما هیچ گونه مقایسه ئی در مورد این دو رژیم "پهلوی و ملایان نمیتوان کرد..اینها دست تمام نظام های استبدادی و جنایت کاری را در تاریخ ،از پشت بسته اند..شما نمیتوانید ادعا کنید که در رژیم پهلوی مانند این نظام ،ترور،کشتار،تجاوز،اعتیاد، فحشاء،خرابی های جبران ناپذیر به طبیعت و مملکت..فقر و بی عدالتی بوده است و حتی کمتر از اینها..خیر. تاریخ این ادعا را رد میکند.رژیم گذشته ایران و ایرانی قابل احترام ملت های غرب وقدرت های بزرگ غرب بوده و در سیاست های جهانی/اقتصادی مهره ئی همانند همان قدرتهای غربی ،بشمار میرفت.

صاحب ابراز سرکوب و ترور رژیم گذشته گشتند و کشتار مخالفین بچند برابر و با شیوه و سنت رژیم سابق ادامه میدهند...

این دو خط عین نوشته شماست..نشان میدهد که شما اطلاعات دقیقی از تاریخ کشورتان ندارید.چرا که جنایاتی که ملایان در این ۴۰ ساله نسبت به ایرانیان نموده اند در تاریخ کشور ما مانند ندارد..در رزیم سابق پدری نوزاد ۱۱ ماهه خود را به دیوار نمیزد و بقتل نمیرساندش اقای محترم!!
حوادث درناکی که نتیجه حکومت این چپاولگران و جانیان دینی ست ،نه در زمان پدر و نه پسر ،نظریش اتفاق افتاده است.در تمام ان ۴۰ /۵۰ سال یک اصغر قاتل و یک ..ورامینی در کشور بود..کودتای اخوندی سال ۵۷ با پشتیبانی انگلیس و امریکا را هنوز انقلاب میخوانیم..هنوز رژیم گذشته را با چنین رژیم جنایت کاری مقایسه میکنیم..هنوز نمیخواهیم واقعیت های تاریخی کشورمان را بپذیریم،بپذیریم که محمد رضا و پدرش به این مملکت خدمت کردند.اگر رضا شاه چادر شب سیاه را از سر زنان بر نمیداشت ما امروز مانند افغانستان بودیم..اگر لباس اخوندی را ممنوع اعلام نمیکرد..و یا در مورد پسرش...اقای محترم مسائل بسیار بسیار زیاد و مختلفی ست که نمیتوان در این یادداشت ها اشاره کرد...ما تا زمانی که پاک و درست و روشن کشورمان و تاریخش را بدون تعصبات سیاسی و دینی ،ارزیابی نکنیم و با خود صادق نباشیم..در بروی همین پاشنه خواهد چرخید....بیش از ۹۰ در صد ایرانیان نام خمینی را در سال ۵۶ برای اولین بار شنیدند..انقلابی در ایران رخ نداد..تاریخ اینده گواهی خواهد داد.

اقایان مدیران روزنامه نمیدانم مرز نوشتن چیست..مناسب بود منتشر فرمائید نبود هم که هیچ.موفق و پیروز باشید
٨۰۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر - از آلمان

عنوان : با تشکر از زحمات جناب نقره کار!
من هم تا حدودی با نظر کاربر محترم - داریوش رهگذر ( که شیوه نگارشش خیلی شبیه به هموطن گرمی ما احمد مجد میباشد؟ ) موافقم که همطراز قرار دادن زنده یاد بختیار و هنرمند سلطنت طلبی مثل فرخزاد کمی نابجا میباشد. بختیار بیچاره کسی بود که بارها به انقلابیون به خیابانها ریخته هشدار میداد که دنبال خمینی مرتجع و دجال راه افتادن عاقبتش دیکتاتوری مذهبی است ولی ما گوش شنوا نداشتیم و او را نوکر شاه میدانستیم البته به دلایل تنفر آنزمان ما از سلطنت که حتی دزدیده شدن انقلاب توسط یک آخوند ابله مثل خمینی را به برنامه های دموکراسی خواهی بختیار ترجیح میدادیم. به نوبه خود از زنده یاد بختیار عذرخواهی میکنم که واقعاً خیلی چیزها را درست دیده بود و هشدارش بجا بود و میگفت روزی همین انقلابیون ۵۷ که بدنبال خمینی راه افتادند از کرده خود پشیمان خواهند شد! بختیار مردی که یک عمر برای آزادی و دموکراسی در ایران تلاش کرد و آخرش جانش را هم در راه وطن از دست داد همانطور که میگفت برای آزادی ایران جانش چه ارزشی دارد در ویدئوی زیر که حتماً ببینید چه پیامهائی برای ما ایرانیها داشت!
- http://iranianuk.com/۲۰۱۷۰۸۰۶۱۸۴۳۴۶۰۲۱/ویدیویی-از-گزیده-هایی-از-اظهارات-شاپور-بختیار-به-مناسبت-بیست-وششمین-سال-روز-قتل-وی
٨۰٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۶       

    از : نقره کار

عنوان : توضیح و تصحیح
توضیح در مورد لیست ترورشدگان در خارج از کشور:
۱- نام دکترکسرا وفاداری- محل ترور در پاریس را دوستی به لیست اصافه کردند.( نیازمند منبع موثق)
۲- در مورد خانم مهین ارجمند که نام شان در لیست آمده به منبع موثق نیاز هست. با همین نام خانم مهین ارجمند از کوشندگان سیاسی در خارج از کشور هستند که به فعالیت های سیاسی خود ادامه داده اند. بنابراین یا احتمال تشابه اسمی مطرح است یا گزارش در مورد ترور صحیح نیست .
۳- دوستی "هادی عزیز مرادی" را عضو نهضت مقاومت ملی معرفی کرده است.
با سپاس از دوستان /م.ن
٨۰٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۶       

    از : داریوش رهگذر

عنوان : این آیه نیست که رحمانیت ترور را با خود بهمراه دارد بلکه رواج جهل و خرافات در سایه حکومتهای «ظلل الله» و «آیت الله» میباشد.
این مقاله با بریدن بخشهای از وقایع تاریخی راجع به ترور دگراندیشان، روشنفکران و مخالفان سیاسی و عقیدتی‌ در درون وبرون ایران توسط حکام وقت دچار نارسائی و فاقد زمینه روشنگری همه جانبه میباشد.

۱ ـ در جامعه ائیکه ترور افراد وسیله بقای عمر حکام مستبد است و هر حکومتی بدیلایل خود تراشیده مخالفین خود را بنحوی از سر راه برمیدارد ( ترور ها دوران سی و هفت ساله حکومت پهلوی دوم فراموش نگردد و از جمله ترور تیمور بختیار مهره خودی و مبتکر اصلی ایجاد ساواک محمدرضا پهلوی) در چنین جامعه ای انقلاب صورت میگرد و آنهم بمعنی واقعی کلمه یعنی زیر و رو شدن جامعه. سکان حکومت بعد از انقلاب بخاطر سیاست خفقانی دوران پهلوی اول و دوم بدست عقب مانده ترین لایه و قشر پائین اجتماعی افتاد و آنهائیکه در رژیم گذشته از «خدمتگزاری» از نوع شعبان بی مخها و دیگر شنکنجه گران و جلادان بی نصیب مانده بودند اینک در این حکومت «مستضعفان» صاحب ابراز سرکوب و ترور رژیم گذشته گشتند و کشتار مخالفین بچند برابر و با شیوه و سنت رژیم سابق ادامه میدهند. این قشر فرصت طلب و در کمین نشسته بلافاصله بعد از انقلاب همه قدرتهای اجتماعی را با زور و با یاری عوامل استعمار و استبداد در دررون تصاحب کردند همه آنان متولد و پرورش یافته در ایران دوران رژیم گذشته هستند و از کره ماه هم صادر نشده اند.( کاری بکار آنهائیکه بدلایلی مهاجرت کردند و خود را تافته جدا بافته میدانند و مادر زاد «آزادیخواه، دموکرات، ضد استبداد…» میباشند، نیست)
۲ ـ مقایسه این دو شخصیتهای اجتماعی، هنری ( دکتر بختیار و دکتر فرخزاد) کار درستی بنظر نمیرسد. یادآوری و یا برگزاری سالگشت ترور هر کدام این دو شخصیتها بتنهائی میتواند مورد قضاوت و اهمیت اشخاص قرار گیرد. و من شخصآ سطح اهمیت تلاشهای اجتماعی ایندو را تا قبل از انقلاب همطراز نمی بینم.
٨۰٣۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست