از : فرهاد فدایی
عنوان : پاسخ آخر
احمد فرهادی عزیز
با درود و سپاس از پاسخ شما
یک تفاوت در نگاه ما وجود دارد و آن این است که من شکست را مرگ تلقی نمی کنم، بلکه شکست بخشی از راه است، یا شاید بهتر است بگوییم استفاده از تجربه شکست است که می تواند پیروزی را به ارمغان آورد.
ولی مرگ یا مردن با شکست قابل قیاس یا هم وزن نیست.
برای همین است که ما از دو زاویه موضوع را بررسی می کنیم.
با تشکر
٨۰۴۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱٣۹۶
|
از : احمد فرهادی
عنوان : دو پاسخ به دو هممیهن گرامی
هممیهن گرامی بازرگان،
با سپاسِ دوباره از توجه شما به آگاهیتان میرسانم که به گمانِ خودم پرسشِ شما را درست فهمیده بودم.
باری اگز به هم باور نداشته باشیم استدلال بیفایده میشود. سخن گفتن از "ذبح" یک سازمان یا از "فرا خواندن چند رفیق" به یک سازمان دیگر نشان از بیباوری به همدیگر دارد و در چنین فضایی من مایل به گرفتن وقتِ شما و دیگر خوانندگان نیستم.
ولی اگر مبنا را بر باور به هم قرار دهیم پاسخ من به پرسشِ شما این است که آن همگرایی که به شکل گرفتن اتحاد جمهوریخواهان ایران انجامید از جنسِ به اصطلاح "جبههای" بود و این همگرایی که قرار است به بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» بیانجامد از جنسِ "حزبی" است. روشن است که هر کدام برخوردِ ویژهی خود را نیاز دارد. گذشته از آن در رابطه با شکل گرفتن اتحاد جمهوریخواهان ایران، گرچه شمارِ زیادی از اعضایِ تشکیلاتِ سازمانِ فداییانِ خلق ایران (اکثریت) خواهان آن و نیرویِ کوشایِ آن بودند، کلِ تشکیلاتِ سازمان به صورتِ یک نهاد چنین خواستی نداشت. برعکس آن زمان، اکنون تشکیلات یکپارچه خواهان بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» با یاران و همراهانی از سازمان اتحاد فداییان خلق ایران و کنشگران چپ است.
هممیهن گرامی فرهاد فدایی،
با سپاسِ از توجه و پاسخِ شما.
در پاسختان یک دوگانگی به چشم میخورد. یک جا نوشتهاید «... حتی اگر بگویید در آن برهه پروژه وحدت شکست خورد باز هم مخالفتی ندارم ...» و جایِ دیگر نوشتهاید «... با این وجود پرسش من هم چنان باقی است که: چگونه می شود پروژه وحدت چپ مرده باشد و بعد در کنگره ۹۷ درصد رای بیاورد؟ ...».
سرچشمهی این تناقض در پافشاریِ شماست بر اینکه مردنِ "پروژه" را مردنِ "موضوعِ پروژه" بپندارید، مردنِ "پروژهی وحدتِ چپ" را مردنِ "وحدتِ چپ" یعنی مردنِ "موضوعِ پروژهی وحدتِ چپ" بپندارید. اگر این پافشاری را کنار بگذارید اختلافی با نوشتار نخواهید داشت.
٨۰٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۶
|
از : فرهاد فدایی
عنوان : پاسخ به جواد
جناب جوادی عزیز
با اسم ناشناس نوشتن و برخورد چکشی کردن برخورد مناسبی نیست، حتما می دانید نوع جمله بندی، استفاده از کلمات و سبک نوشتن به راحتی مشخص می کند که نویسنده چه کسی است، حتی اگر کسی با اسم مستعار بنویسد، وقتی چنین نوشتاری مشخص شد، نسبت خانوادگی افراد نیز مشخص می شود و آن وقت چهره خوبی ندارد.
در متن خود آورده اید:
دانای کل
سخن نگوئید
خوانندگان را مهجور
جملات را مزمزه کنید
وقتی قلمتان گرم
کدام صف
حسین شریعتمداری ظاهر نشوید
تیغ زنگ زده
کنار ترامپ
مواظب باشید
پاسخ من به شما این است که کمی به این نوع گفتمان فکر کنید، مسلما چنین برخوردی در شان شما و جمع ما نیست.
٨۰٣۵۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۶
|
از : فرهاد فدایی
عنوان : پاسخ دوم
احمد فرهادی عزیز
با دورد و سپاس از پاسخ شما
چند نکته در رابطه با متن شما به نظرم رسید که لازم دیدم به آن اشاره کنم، من هوش و دقت شما را بار ها تعریف کرده ام و هم چنان، امروز نیز گفته خود را دوباره تایید می کنم، بنابراین من در تکس قبلی خود مثالی زدم از "بدیهیات" که عقل سلیم در همه جای دنیا رای به اتحاد و وحدت می دهد و آن موضوعی است که شما هم تایید می کنید و در اصل اشاره به یک پایه واحد بود برای نزدیک شدن گفتمان ما و فکر نمی کردم که شما از این جمله برداشت منفی کنید.
اما در نوشته قبلی خود، به تضادی در متن شما اشاره کردم که چگونه می شود پروژه وحدت چپ مرده باشد و بعد در کنگره ۹۷ درصد رای بیاورد؟
اما پاسخ شما برای من از چند جهت قابل توجه است، اول این که شما می فرمایید:"بیگمان اگر عصبانی نمیشدید "پروژهی وحدتِ چپ" را با "وحدت" یکی نمیگرفتید"، شما به خوبی می دانید که در سطح گفتار و نوشتار سه جریان چنین مرسوم است که "پروژه وحدت چپ" را "وحدت چپ" می نامند، از این رو من نیز این رویه استفاده کردم و به جای نوشتن "پروژه وحدت چپ" به اختصار به نوشتن وحدت چپ بسنده کردم، با این وجود پرسش من هم چنان باقی است که: چگونه می شود پروژه وحدت چپ مرده باشد و بعد در کنگره ۹۷ درصد رای بیاورد؟
دوم، در تیتر متن شما آمده، پروژه ی وحدتِ چپ مرد، زنده باد فرایندِ وحدتِ صفوفِ چپ
آیا اگر پروژه ای بمیرد می تواند فرایند داشته باشد؟؟ برای مثال از یک انسان مرده چه فرایندی را می توان انتظار داشت؟؟ بنابراین وجود فرایند قاعدتا وابسته به وجود زنده بودن پروژه است.
نا گفته نماند، آن استدلالی که مطرح می شود که در طول راه با تغییر کمی نیرو ها کیفیت این پروژه تغییر کرده با آن موافق هستم، حتی اگر بگویید در آن برهه پروژه وحدت شکست خورد را باز هم مخالفتی ندارم، اما برگزاری کنگره آخر به خوبی راه حیات پروژه را نشان داد و رای ۹۷ درصدی کنگره این وظیفه را بر دوش همه ما قرار داده است که با تمام توان در راه برگزاری پیروزمندانه کنگره مشترک وحدت بکوشیم.
شما بیان داشته اید:" چگونه میشود کارِ بسیار بسیار عظیمِ وحدتِ چپ را در قالبِ یک پروژه عملی کرد؟"
حقیقتا کار یک پروژه که هیچ، شاید کار ده ها پروژه از این دست هم برای رسیدن به چنان هدفی کم باشد، که البته می توانیم بعد از تشکیل "حزب نو" نسبت به پیگیری اتحاد گسترده جنبش چپ ایران بکوشیم، و این منافاتی با اصل موضوع و تلاش این سه جریان ندارد.
در ادامه حقیقتا من منصفانه این بحث را آغاز کردم و دقیقا به این خاطر که شما، در تفسیرِ مصوبهی کنگرهی فوقالعاده یکی از اعضایِ کمیسیونِ کنگره برایِ تدوینِ همان سندی بودید که توانست ۹۷ ٪ رای کنگره را کسب کند، من را بیش از همه مسایل مشتاق ساخت که وارد این گفت و گو شوم.
در آخر عنوان می کنم گفت و گو های سازنده، برای انتقال افکار، رشد و هم فکری فعالان جنبش چپ ایران ضروری است، و چنین مباحثی ذره ای از احترام شما در نزد من نمی کاهد.
٨۰٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۶
|
از : کیا
عنوان : وحدت چپ در حال وقوع است!
سه سازمان در اینجا در حال گفتگو هستند و در گوشه های دیگر تجمعهای گروهای چپ و دمکرات ...
اینکه جریان کند است را میبایست تصحیح کرد.
٨۰٣۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۶
|
از : بازرگان
عنوان : دم خروس و قسم حضرت عباس
با تشکر از پاسخ و احساس مسئولیتتان. اینگونه پیداست که سوآل من به اندازه ی کافی واضح نبوده و منظور مرا نمی رسانده..
آقای فرهادی بزرگترین تشکلی که تا کنون در خارج از کشور شکل گرفته و رفقای اکثریت پای اصلی آن بوده اند اتحاد جمهوریخواهان ایران است. آیا ایجاد چنین تشکلی نیازمند مصوبه ای از طرف کنگره ی سازمان اکثریت بود؟ (با عنایت به اینکه رفقای اکثریت از پایه گذاران اولیه ی آن بودند)، خب این تشکل هم در بهترین حالت چیزی در حد آن. حزب ... هم می توانست و می تواند تشکیل شود و هرکه دلش خواست برود عضو آن شود. این ساز و دهل بوروکراتیک برای چیست؟ اگر قرار نیست سازمان اکثریت در مراسم افتتاح حزب ... ذبح شود و آن حزب هم برنامه اش همین است که در حال حاضر اکثریت دنبال می کند پس چرا این چند رفیق (از اتحاد فدائی و کنشگران چپ) را به داخل تشکیلات اکثریت فرا نمی خوانید و قال قضیه را نمی کنید و اصرار دارید بگوئید ما داریم کاری می کنیم کارستان.
٨۰٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۶
|
از : احمد فرهادی
عنوان : چند پاسخ کوتاه
با سپاس فراوان از توجه هممیهنانی که اظهار نظر کردهاند چند نکته به آگاهیتان میرسانم.
هممیهن گرامی بازرگان،
اگر آنچه به قولِ شما نشر پیدا کرده مصاحبهای جدی نبود و اگر برایِ من اهمیت نداشت به نقدش نمینشستم. هم این مصاحبه و هم فرایندِ بنیانگذاریِ «تشکل مشترک حزبی» برایِ من آنچنان از اهمیت برخوردار است که نمیتوانم از نقدش چشم بپوشم.
میپرسید «چرا ... نمیروند ... تشکل مورد نظرشان را در بیرون سازمان "اکثریت" برپا کنند ...؟». قرار نیست تشکل مورد نظر درون "اکثریت" برپاشود. «تشکل مشترک حزبی» که قرار است این سه جریان بنیانگذاری کنند مستقل خواهد بود از هر حزب و سازمانِ موجود.
هممیهن گرامی فریبا علیجانی،
آرزو میکنم این ناباوری به همدیگر روزی از میانِ ما کنشگرانِ سیاسیِ چپ رخت بربندد!
هممیهن گرامی فرهاد فدایی،
بسیار متاسفم از اینکه شما چنان ناراحت شدهاید که نه به نقدِ نوشتار بلکه به نقد برداشتِ خودتان از آن پرداختهاید.
در نوشتار ندایِ "وحدت مرد" سر داده نشده. در نوشتار آمده «پروژهی وحدتِ چپ مرد، زنده باد فرایندِ وحدتِ صفوفِ چپ». شما با تجربهای که دارید بیگمان اگر عصبانی نمیشدید "پروژهی وحدتِ چپ" را با "وحدت" یکی نمیگرفتید و با یک چرخشِ قلم ساده مرا به به نداشتنِ عقلِ سلیم مفتخر نمیکردید.
دوست گرامی آنگاه که وحدتِ چپ به یک پروژه فروکاسته شد، مرگِ همان پروژه یعنی "پروژهی وحدتِ چپ" رقم زده شد. چگونه میشود کارِ بسیار بسیار عظیمِ وحدتِ چپ را در قالبِ یک پروژه عملی کرد؟ همان هنگام اگر شکیباییِ شنیدنِ نقدِ بیپروا ولی محترمانهی همدیگر را میداشتیم و پرهیز میکردیم از کوشش برایِ جا دادنِ فیل در فنجان، امروز با این شرایط روبرو نمیشدیم که از شنیدنِ حقیقتِ پایانِ بیسرانجامِ آن کوشش برافروخته شویم. خوشبختانه سرانجام این نقدها شنیده شدند ولی هنگامی که به فریاد تبدیل شدند.
در تفسیرِ مصوبهی کنگرهی فوقالعاده هم اگر یادتان میآمد که من یکی از اعضایِ کمیسیونِ کنگره برایِ تدوینِ همان سندی بودم که توانست ۹۷ ٪ رای کنگره را کسب کند، کمی منصفانهتر سخن میگفتید.
به هر حال من از احترام شما نمیکاهم.
٨۰٣۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۶
|
از : ناشناس
عنوان : ما، آرا، مشکل درماندگی سیاسی
بعضی در مورد رای و درصد آرا بگونه ای صحبت می کنند که گوئی خود بی خبرند چه پتانسیلی از بی عملی و عدم مسئولیت در پشت آن خوابیده. شاهد این مدعا برنشستگان بر صندلیهای مادام العمری ریاست اند. بیائیم رفقا خودمان را گول نزنیم با یک بیلان بیطرفانه از کار بیست ساله ی اخیر و با نگاهی به لیست افراد دائما ً در شورا و هیئت سیاسی، کیفیت این آرا و انتخاباتها را دریابیم. آری آمار می گوید در تمام کنگره ها یک طرف پیروز بوده و تمامی پیشنهادات یک طرف رای حداکثری داشته اما رفقا پس بگوئید چرا به اینجا رسیده ایم؟ روز و ماه و سال می آید و می رود و ما همانها که بوده ایم هستیم. صندلیهایمان نیز که مشخص است، پس ایراد کجاست؟ چرا پیشرفت که حاصل نمی شود هیچ داریم از بین میرویم؟ آیا واقعا ً درد ما اضافه شدن همین چند نفر به جمعمان است یا ایراد جای دیگر است؟
٨۰٣۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۶
|
از : جوادی
عنوان : کدام صف
اقای فدائی لطفا ً از موضع دانای کل سخن نگوئید و خوانندگان را مهجور فرض ننمائید. شما بعنوان یکی از شرکت کنندگان و رأی دهندگان کنگره واضح بگوئید باید چه اتفاقی بیفتد و چند نفر بمانند تا شما بپذیرید پروژه وحدت شکست خورده است؟
لطفا ً کمی جملات را مزمزه کنید وقتی قلمتان گرم می شود و شعارهایی را بیان می کنید که حزب توده ایران ۵۰ سال است مطرح کرده و می کند و دریغ از یک اتحاد (وحدت پیشکش) در پس و پیش انقلاب ۵۷ "وحدت و اتحاد نیروهای سیاسی، امروز نقطه عطف حیات جریان های اپوزیسیون علیه رژیم استبدای ولایت فقیه است، مخالفان وحدت و اتحاد نیرو های چپ در کدام صف ایستاده اند؟؟؟؟"
"کدام صف"؟!خواهشا ً شما هم در لباس حسین شریعتمداری ظاهر نشوید و ما را از این تیغ زنگ زده نترسانید. این روش و این تیغ می تواند شما را در کنار ترامپ بنشاند، مواظب باشید.
٨۰٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۶
|
از : فریبا علیخانی
عنوان : برای فهم یک اراده
انگار جا دارد از آقای فرهادی پرسیده شود؛ آقای فرهادی چطور شد شما و دوستان در داخل اکثریت به این نتیجه رسیدید یک "حزب" چپ (با همین برنامه موجود در اکثریت) تأسیس کنید؟ و در ادامه اینکه چرا به این نتیجه نرسیدید همین سازمان را به سطح حزب ارتقاع دهید؟ آیا نام و تاریخ "اکثریت" دلیل اصلی این تصمیم است؟ و به این ترفند دو نشانه می خواهید زدن ۱- از نام و تاریخ "اکثریت" رهایی یابید ۲- با همان برنامه + دوستان قدیم، ادامه راه دهید.
٨۰٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۶
|