سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حفظ "برجام" و "مرگ بر امریکا"؟! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : زمینی یا مریخی
یکی از هموطنان ارجمند با عصبانیت مواردی را به قصد تذکر یادآوری می کند که در خصوص آورده های ایشان می توان گفت:
۱)بحث و غُر زدنها وقِر دادنها(ادا و اطوار در آوردنها) در روند مبارزاتی در عالم زمینی نه در عالم مریخی برای همین بوده وهست که هر گروه و تشکلی این حق را داشته باشد و این شانس را بیابد که ابراز وجود کند و بتواند برنامه های خودش را بیان کند و ارائه راه جهت راهگشایی دهد.
۲)پای گروهی به نام مجاهدین خلق بمیان آمد،در رابطه با این گروه که چماقش چگونه است می توان بحث کرد.
وقتی صحبت از چماق می شود می توان دو نوع چماق را متصور شد؛
یکی تفکر چماقی،
دیگری اقتدار چماقی،که این اقتدار چماقی ،چماقی است که می تواند برای مهار گردن کلفت های مفت خور و زورگویان چه از نوع دزدان عریان و چه از نوع دزدان پنهانی و شیادان بکار برد.
باید گفت
وقتی در تفکر راهبردی یک تشکیلات، پرستش کارپایه قرار می گیرد، این تفکر منتهی به تفکر چماقی خواهد شد و چنانچه هر تفکر یا گروهی یا فردی که بخواهد
پرستش خواهی و کارپایه های اینچنینی را به چالش و به پرسش بگیرد مستحق خوردن چماق است ؛ آنهم چماقی خفقان آور.
پرسشی مطرح است:
آیا مجاهدین خلق نامیده شدگان از کارپایه پرستشی و پرستش خواهی بدورند یا خیر؟
اگر پاسخ خیر است، پس مبارزه، مبارزه ایست که چماقی را با چماق دیگر عوض می کند و....
پرداختن به کارناوال های پر هزینه تشکیلات مجاهدین که هر سال تکراراً بر گزار می شود می تواند طولانی و خسته کننده و شاید تکراری باشد.
۳) صحبت از تثبیت فریبکارانه حاکمیت شد
یکی از روش های تثبیت اقتدارگرایی و ویرانگر حاکمیت بر کارپایه جنگ سرد شیعه و سنی است که یکی از راهبرد های خامنه ای بوده که این تفکر شکستش آشکار گردید اما این پرسش مطرح است :
چرا مجاهدین در قسمتی قرار گرفته اند که در پی پررنگ نگهداشتن این جنگ سرد است؟
اینکه روش های مجاهدین چقدر در تثبیت یا تداوم قهریه حاکمیت نقش داشته اند قابل بحث است.
۴) به امید اینکه، آن زندانی که خود ساخته ای و زنجیری که بافته ای هر چه زودتر از توی هموطن ارجمند دور بادا!
٨۰۱۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۶       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : چماق در مقابل چماق!
۱."چماق مجاهدین " هنوز در حال رشد است و شاید بتوان آنرا در مقابل چماق حاکمیت به نفع مردم پرورش داد ،اگر با مجاهدین به دیالوگ بپردازیم.

۲.در یک حکومت دمکراتیک هم مجاهد و هم حزب‌ا‌لله هم ملی‌ هم چپ ...حق اظهار وجود دارند ،مگر ما حکومت خاصی‌ را در نظر داریم و توانایی خاصی‌ را ،که بتوانیم ایرانیان را با مریخیان تعویض کنیم!

۳.حکومت ولایی با تمام طرفند‌های مضحک و هزینه آور در حال تثبیت جهنمی خویش است،نظارت تنها و قر زدن بیهوده ،راهی‌ به جایی‌ نمیبرد.

تشکیل کمیته‌ای از مخالفان علیه حکومت ولایی و استفاده از همه امکانات اپوزیسیون از نظر تئوریک الزامی است ،چونکه در عمل خیلی‌ وقت است مبارزه صورت گرفته است اما متأسفانه پراکنده و واگرا.

مجاهدین معتقد به ‌ایرانی آزاد میباشند ،به این ادعا میبایست امکان داد .

از طرفی‌ مجاهدین هم میبایست نشان دهند که به دیگران در مقاومت علیه ارتجاع شانس میدهند و خود را تافته جدا بافته نمی انگارند .
٨۰۱۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : تغییر شرایط
هموطن ارجمندمان زندانی زنجیری در نظرش، برای تغییر شرایط، کمک گرفتن از گروه هایی را نیز پیشنهاد می دهد که در خصوص این پیشنهاد می توان گفت:
اگرچه در تفکر آزادی خواهی و دمکراسی خواهی هر نیرو و هر تشکیلاتی جایگاه خود را می تواند داشته باشد و جایگاهی را بیابد اما اگر بخواهیم برای رسیدن به آزادی ودمکراسی چماقی را جایگزین چماق دیگری کنیم این روش پرسش برانگیز خواهد بود
٨۰۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : میزان میهن دوستی
اگرچه آقای کریمی با نگرشی فراتر از حزبی و تشکیلاتی به مسائل کشور پرداخته و مسائل را از دید یک ایرانی میهن پرست ارزیابی کرده و می کند و در برخورد با سیاست های خامنه ای سیاسته ای او را مخرب ارزیابی می کند؛
اما:
وقتی ایشان در آوردن مطالبش به این سمت گرایش می یابد که رقبای درون حاکمیتی مقابل خامنه ای نباید شرایط جایگزینی (الترناتیوی) روند تحولخواهی را پیدا کنند آنگاه ایشان بسمتی می رود که نشان از این است؛
که می خواهدبگوید
رخ داد ها خاص مفید، ناشی از سیاست های خاص خامنه ای است؛
که ناخواسته ایشان یک اعتبار بخشی خردمند اندیشی به خامنه ای نسبت می دهد و برای او تبلیغ می کند؛
که این رفتار ایشان( آقای کریمی) بگونه ای خاص می تواند کلیت تحلیلش را به زیر پرسش ببرد.
اگر بخواهیم موضوعات مطرح شده در نوشتار آقای کریمی را بر شمریم می توان گفت:
۱) پروژه هسته ای و کارکرد آن
۲) پروژه موشکی و کار کرد آن
۳) عمق استراتژیک و اهمیت آن
۴) برخورد بازیگران نظام به سه موضوع: پروژ هسته ای، پروژه موشکی، عمق استراتژیک
۵) اعتبار و اهمیت کشور ایران در منطقه و در جهان از دیدگاه یک ایرانی
۶) نقش آزدای و دمکراسی در سیاست های دفاعی و اعتبار بخشی به یک کشور در جهان.
قطعاً! توجه به شش مورد فوق،در اهداف مبارزاتی هر ایرانی، یک امر ضروری است.
اگرچه پیش تر ها در رابطه با هر کدام از شش موضوع نام برده نکاتی ذکر شد در اینجا سعی می شود بصورت مختصر فقط در حد چگونگی برخورد بازیگران نظام با شش موضوع، نکاتی آورده شود:
باید گفت بازیگران نظام اسلامی که در دو قطب اقتدارگرائی ولایی و جمهوری خواهی سازمان یافته اند بخشی از مرز بندیشان ناشی از برخورد با این شش موضوع است.
به گروهی از آنان( بازیگران نظام) اتهام جاسوسی و سوزاندن هر کدام از موارد - که یک برگ برنده ای در بازی های بین المللی است- وارد شده است.
اوج سوزاندن هم در سیاست های خاص هشت ساله خامنه ای و تیم خاص مورد نظرش (احمدی نژادیان) بوده که اتهام جاسوسی نیز بر آنان وارد شده است که این بازیگران خاص خامنه ای در آن دوران، درمرحله ای دریک بازی خاص، خود دو گروه شدند یکی در شکل بقایی و دیگری در شکل مصلحی که هر کدام دیگری را متهم به جاسوسی می کند و...
اگر تاریخچه پروژه هسته ای و موشکی را در حیات جمهوری اسلامی بررسی کنیم
می توان پی برد:
خامنه ای و تیم مورد علاقه اش چه میزان در اجرا و عملی شدن پروژه ها و چه مقدار در سوزاندن آنها- که بعنوان یک برگ برنده سرزمینی و نشان از اقتداری در مقابل سایر بازیگران منطقه ای بوده اند- نقش داشته اند؟
نکته و پرسشی است که باید به آن توجه داشت؛ می دانیم در تحولات منطقه ای و جهانی، سوزاندن برگه های اقتدار یک سرزمین چقدر می تواند سرزمین را آسیب پذیر کند که آسیب پذیری نیز می تواند مقدمه متلاشی شده سرزمین شود.
توجه به این مسائل، میهن پرستی و میهن دوستی فرد را برجسته کند.
٨۰۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۶       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : رفیق محترم! چه باید کرد؟
ما هم میگوئیم تغییر رژیم!



خلاصه نشست سران قوهٔ .

۱.روحانی :در پشت رهبر بمانیم و حرفهای همیشگیش.

۲.رئیس مجلس:قانون اساسی‌ را تغییر بدهیم و اصل ولایت فقیه بماند!

۳.رئیس قوهٔ قضایی:گسترش اسلام ،ولایت فقیه، فتنه و حقوق اسلامی که بهتر از حقوق بشر است!



نتیجه: اختلاف شدید, تلاش برای تثبیت بیشتر ولایت!

اتحاد همهٔ نیروهای چپ از جمله "سازمان مجاهدین خلق" .

شانس تغییر رژیم موجود است ولی‌ تشکل مناسب با تاخیر میباشد!
٨۰۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : از مردم و با مردم, در ستیز با دروغ و نادانی و دزدی و جنایتکاری...
هم میهن گرامی, آقای بهزاد کریمی, درود بر شما و سپاس از تلاشتان در پیشبرد نگرشی واقعبینانه تر, جاندارتر و کاراتر در سازمان فدائیان اکثریت.
اما چند نکته از روی دوستی و از دورها...

نکته ی یکم:
بکار بردن گزاره ی "جناب خامنه‌ای", آ نهم دوبار در این نوشتار, اگر از بخشش ناروای واژه ها نباشد, مایه ی نومیدی ست. به این گفته انگ "خرده گیری" نباید زد چون رسا نبودن قامت گفتار در برابر تبهکاران و یا دست کم (ببخشید) شلخته گویی در برابر آنان را نشان میدهد. همه ی ما کاربرد یاوه گویی های خمینی مانند "کوخ نشین" و یا "فشل کردن" را از سوی افرادی که خود را ولخرجانه "پیشتاز" می انگاشتند و اکنون آنرا در "بازنشستگی" پیش میبرند, دیده ایم. اگر سخن ما معرف کیفیت و ماهیت مبارزه ماست, آنگونه باید گفت که شایسته ی خرافه-پردازان, دزدان, تبهکاران و جنایتکاران است!

نکته ی دوم:
بر بنیاد گفتار شما, که با بیشینه اش میتوان همراه بود,
اگر خامنه ای در برابر "جنگ اقتصادی موفق توسط اوباما، جز عقب نشینی‌ از سنگر (انزوا) چاره دیگری" نداشت.
اگر "(خامنه ای) بود که چانه زنی با امریکا را ...سال ۱۳۹۱ در عمان ... آغاز کرد تا در ژنو (۱۳۹۴)، به جان کری و ... قدرت‌های جهانی (از طریق جواد ظریف) چراغ سبز برای توافق نشان دهد"
اگر "در روند گفتگوهای هسته‌ای، خامنه‌ای... خود ... نقش محوری و تعیین کننده‌ای ... داشته است... (و بدون) موافقت (او) اصلاً قراردادی امضاء نمی شد!"
اگر "در نظام ولایی، حرف اول و آخر بر سر موضوعات کلان با ولی فقیه است."
اگر مجلس "شورای نگهبان (منافع جنایتکاران)" به فرمان خامنه ای نامزدهای ریاست "جمهوری" را تعیین میکند و مردم در محدوده ی تعزیه ی حکومت اسلامی به "انتخاب" روحانی (که از زمان عراق-نشینی خمینی تا کنون از نورچشمی ها و صحنه چرخانان اصلی نظام ویرانگر اسلامی بوده است) تن در میدهند.
دیگر چه موردی دارد که "فهم" مصلحت عمومی کشور در این شرایط را به روحانی و ظریف نسبت بدهیم و کوشش آندو برای اجرای وظیفه ی از پیش تعیین شده از سوی خامنه ای را "تایید" کنیم؟ چنین تاییدی آیا در اصل تایید "منویات" از-روی-ناچاری خامنه ای نیست؟ آیا چنین تاییدی را میتوان دقیقترین سیاست ورزی برای این شرایط دانست؟ شیپور بیداری ما آیا نباید در اینگونه موقعیت ها, بی کفایتی (در ملایم ترین حالت), ویرانگری و تبهکاری حکومت اسلامی را بگوش مردم بنوازد؟

نکته ی سوم:
اگر بگفته ی رگس تیلرسون, وزیر (دخالت جنایتکارانه در جهان) آمریکا, هدف ترامپ و کمپ سرمایه داران هار پشت سرش "انتقال مسالمت آمیز قدرت در ایران" است و محتملترین قدرت -نصیبان در چشمشان اصلاح طلبان (بخوان نئولیبرال ها به رهبری روحانی) هستند, آیا بالاگیری تازه برخوردهای روحانی و خامنه ای درین راستا نیست؟ گفته های "رادیکال" روحانی که در تباین با گفتار و کردار چهل ساله اش هستند, یواش و حساب شده (و شاید هم از سوی ترامپیان برنامه ریزی شده), او را "رسماً و عملاً علیه امریکا ستیزی خامنه‌ای" (برای دریافت هدیه آمریکا-آورده ای) چهره نما نمی کند؟

نکته ی چهارم:
در برابر توفان تغییری که در پیچ دگر راه رخ خواهد داد, چپ سی-سال-پراکنده ی ایران به چه کار است هنوز؟ آیا به اتحاد "واجب تر از نان شب" خویش دست یازیده ست؟
بهروز و پایدار باشید!
٨۰۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹۶       

    از : کمال حسینی

عنوان : سیاست خارجی جمهوری اسلامی
آقای کریمی در این نوشته به "سیاست های تشنج آفرین " جمهوری اسلامی در منطقه اشاره کرده است که به نوبه خود درست است .بخش زیادی از این مطلب بر روی سیاست "آ مریکا ستیزی" ولی فقیه تمرکز کرده است بدون پرداختن به ریشه ها و علل این "آ مریکا ستیزی ".به باور من توافق برجام در دوران اوباما تنها توافقی بود برای کنترل بحران , می دانیم که آ مریکا صحبت از جلوگیری از فروش نفت ایران می کرد و این چیزی جز وقوع جنگ نمیتوانست باشد .بنابر این مادامی که سیاست های جمهوری اسلامی بطور بنیادی تغییر نکند حتا در دوران اوباما شانسی برای بهبود روابط نمی توانست وجود داشته باشد .امروز یک جنگ نیابتی بسیار خونین و ویرانگر بین ایران و عربستان در سوریه و یمن در جریان است , حزب الله در لبنان هزاران موشک را به سوی اسرائیل نشانه رفته است , ایران در تلاش است تا جای پای خود را در سوریه محکم کرده تا احتمالا کارخانه های موشک سازی در سوریه را هم بر پا کند , اسرائیل هم از هر فرصتی برای بمباران نیروهای طرفدار ایران در سوریه استفاده می کند .عربستان و اسرائیل ۲ متحد استراتژیک آ مریکا هستند , بسیاری از سیاست مداران آ مریکا با حمایت مالی لا بی اسرائیل به قدرت رسیده اند , چگونه امکان دارد که آ مریکا چه در دوران اوباما و چه در دوران ترامپ به سوی بهبود روابط با کشوری برود که عملا با آ ن در جنگ است ؟ استراتژی جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی نیاز به بازبینی جدی دارد , این بازبینی تصمیم شخصی ولی فقیه نیست , هسته اصلی قدرت در ایران مسولیت این بازبینی را باید به عهده بگیرد در غیر این صورت باید در انتظار روزگاری بسیار تیره تر از آنچه امروز شاهد آ ن هستیم باشیم .
٨۰۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست