سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تفاوت آری، تقابل نه! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : روزبه صالحی

عنوان : سیاست ورز باید که صریح الموضع باشد نه کلی نگر
آقای بهزاد کریمی! تکه هایی از تناقضات نوشته ات این است: ۱- در پاراگراف ۲ مقاله ات می خوانیم " دلشادم از اینکه جامعه ایرانی نه فقط یکبار دیگر نشان داد که زیر پوست خود از سکولارترین جوامع منطقه ماست". ۲- در پاراگراف ۳ برخلاف پاراگراف ۲ می نویسی :" این انتخابات از یکسو چون همیشه غیردمکراتیک بود و حتی مهندسی شده‌تر از دوره‌های پیش" { مهندسی شده اگر بود برنده باید رئیسی می شد نه روحانی === ۳ - در پاراگراف ۴ نوشته ای :"در این تجزیه ملی بر سر نحوه استفاده از رای، یک بخش از مردم با ورود در انتخابات بر این شدند که از رای خود اهرمی سازند در سمت ممانعت از تعبیر خواب ولی فقیه برای اقتدار ولایی باز هم بیشتر و بخش دیگری از آن نرفتن به پای صندوق رای را یک "نه!"‌ کردند علیه جمهوری اسلامی=={ رای مردم در سمت ممانعت از تعبیر رهبر ولی در بالا میگی انتخابات مهندسی تر از دوره های پیشین." اگر ادامه دهم باز تناقض گویی در نوشته ات هست. در پارگراف ۵ و در لابلای سطهای بقیه پاراگراف ها کم و بیش تناقضات عموما اشکار و بعضا مستتر است. شما علیرغم جاافتادگی در مبارزه سیاسی هنوز به درجه ای از سیاست ورزی نرسیده ای، چون هنوز برای قرار گرفتن در موقعیت سیاست ورزی بایستی حداقل آگاهی محدود از مردم ایران و روانشناسی اجتماعی جامعه کسب نکرده ای. اگر بتوانی که از کمند تناقض گوئی رها شوی قطعا صریح الموضع بوده و نظیر آقای تابان موضع خود را آشکار و روشن و به دور از کلی گوئی و ابهام بیان خواهی کرد. بدانید و کتمان نکنید که چه اهالی تحریمی و چه مشارکت کنندگان درک و شناخت صحیح و عینی از مردم ایران نداشتند. اگر داشتند قطعا آچمز نمی شدند. زیرا تا لحظه پایان رای گیری فکر نمی کردید که چه میزان مردم شرکت خواهند کرد.انچه مهندسی شدن را قوت می بخشد ناتوانی نظری – سیاسی عناصر شاخص اپوزسیون می باشد که از همگرایی کافی برای ائتلاف پیرامون یک رویداد برخوردار نمی شوند.
۷۹۷۰۴ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۶       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : تحلیلی بجا و قابل درک از رفیق گرامی کریمی‌!
۱.تقلب و فریب و دروغ مصلحت آمیز مشخصه جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب از هیچ کس پنهان نیست ،اینبار هم ۴۰ میلیون شرکت کننده آمار سازی علیه اپوزیسیون را جدی بگیریم.

۲.فشار از بیرون تحریمی‌ها شاید بزرگتر از شرکت داخلی‌‌های طرف دار بد باشد ،چونکه نتیجه انتخابات برای اولین بار پیشروی ولایت را حد اقل ترمز کرد،و این پیروزی بزرگ میتواند ابتدای عقب نشین حکومت اسلامی شود،اگر این کورس را همواره ادامه بدهیم و نه‌ به گریه زاری بیفتیم!

۳.انسجام اپوزیسیون در یک جبهه‌ ضّد دیکتاتوری بیشتر از قبل احساس میشود و راه نجات است.

در نتیجه از بهم پریدن و از اپوزیسیون داخلی‌ یا خارجی‌ را مقصر شمردن پرهیز کنیم ،چونکه به اتحاد همه نیروها نیاز است .
۷۹۶۹۵ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۶       

    از : محمد

عنوان : متاسفم
البته نمیدانم که شما در ایران ساکن هستید یا نه،ولی اگر بدانید که فرد مورد نظر آقای خامنه ای روحانی بود نه رییسی کل تحلیلتان اشتباه خواهد بود وشادیتان بی مورد.
۷۹۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : ابوالفضل محققی

عنوان : بهزاد جان نظرم عوض نشد چرا که
بهزاد عزیز به هر میزان که تلاش کنی این دوگانگی وملحظوات مانع از این نمی گردد .که برای نسوختن سیخ یا کباب مقاله نویسی چیره دست چون تو .متوجه این تناقض نشود .هنوز عمیقا معتقدم نظر واقعی تو که آرزوی عمیق تر کردن شیار در این برهوت جمهوری اسلامی وجاری شدن آب وزندگی در آن است همان پاراگراف اول است والباقی ... واز آن پارا گراف نتیجه حضور فعال ورای دادن در می آید وگرنه چه معنا دارد آن را دستاورد تلقی کردن .اما در باب دادن رای که شایسته نیروی دموکرات نیست . (نه خصلت بیعت گرانه انتخابات در این نظام از باد نهادنی است ونه شایسته نیروی دمکرات که بخواهد خوگیر انتصابات انتخاباتی شود که بر تبعیضات ساختاری حقوقی وحقیقی استوارند و.....نهایت انتخاباتی غیر دموکراتیک بود .(اصولا به درستی اشاره شده بر غیر دموکراتیک بودن تمام انتخایات در جمهوری اسلامی ) از این رومن می گویم با استناد به همین نتیجه گیری که اصلا ربطی به خو گیر شدن ویانشدن ندارد چون بنا بر غیر دمکراتیک بودن است د رتمام مدت . شایسته نیروی دمکراتیک ولاجرم فرد دموکرات نیست ونبود که در این انتخابات شرکت کند .اگر غیر این معنی میدهد من را تفهیم کن .پیری برایم اندکی دیر فهمی آورده است یولداش .ما زبان هم را می فهمیم مگر نه ! با مهر دیرین
۷۹۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : امیری

عنوان : تناقض در کجاست؟
آقای محققی عزیز ! فکر میکنم دلایل تناقض در نظرات این باشد که ما یک "تاکتیک" مبارزاتی یعنی انتخابات را تبدیل به یک امر حیثیتی وناموسی کرده ایم . مثل مسلمانها :اکر در انتخابات شرکت کنیم انگار نجس میشویم و باید غسل کنیم و یا اگر روزی به نتیجه برسیم که نباید در فلان انتخابات شرکت کرد یکی از اصول دین را نفی کرده ایم. بهمین دلیل آقای کریمی (که از تمام استدلال های درستش نتیجه گیری میشود که در این انتخابات میبایست شرکت کرد) از ترس مهر "بی ناموسی" !!خوردن قضیه را اینهمه پیچ و تاب میدهد.
۷۹۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : کوروش پاکزاد

عنوان : نظر
در واقع این انتخابات نبود و بیشتر برای مردم جنبه رفراندوم و یک نوع همه پرسی بود. رای نه به ریسی درواقع نه به یکی از مرتجعترین جلادان قرن بیستم بود و تو دهنی به خامنه ای .و نه الزاما تایید مترسکی به نام روحانی. در دهه ۳۰ تمامی جریانات بورژوازی آلمان از نظر چپ ها زیر سوال بودند اما اگه کسی فرق هیتلر که با رای مردم قدرت را گرفت با سایر رقبای بورژوا نمیبینه ؛ زیاد درک زیرکانه از سیاست و عواقب سیاسی نداره. .
۷۹۶۷۴ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : "ابول" یک سهو و کلی تعویض معنی!
با سلام به یار دیرینه‌ام ابولفضل محققی و ممنون از نقد تو. فعلاً فقط یک تذکر جهت رفع یک سوء تفاهم بزرگ و خطرناک! "ابول" جان من نوشته بودم "و نه {این} شایسته نیروی دمکرات است که بخواهد خوگیر انتصاب - انتخاب‌هایی شود که بر تبعیضات ساختاری، حقوقی و حقیقی استوارند." اما چنین به نظر می رسد که تو بهنگام خواندن جمله، کلمه "خوگیر" را ندیده‌ای و نتیجتاً به این برداشت خطا رسیده‌ای که این رفیق تو هر شرکت کننده در این انتخابات را و گویا هم به صرف همین شرکت کردن شایسته دمکرات بودن نمی داند! برایم عجیب است که تو به اتکای شناخت بسیار نزدیکی که از من داری به چنین گمانی برسی و بعد هم تا آخر نقد رفیقانه‌ات، بر چنین برداشتی باقی بمانی. و این در حالیست که من نه تنها در خود این گزاره و چند جای دیگر از همین نوشته بلکه در تمامی اظهار نظرهایم دایماً به این هشدار داده‌ام که مبادا شرکت کردن یا نکردن در این یا آن انتخابات جمهوری اسلامی، معیاری قرار گیرد در دمکرات تلقی کردن یا نکردن رای دهنده یا رای ندهنده. اتفاقاً روح و پیام اصلی این نوشته در هنگامه جنگ و جدل فعلی هم دقیقاً احتراز دادن از همین است! حرف من اینست که یک نیروی دمکرات سکولار نباید خوگیر همیشه شرکت یا همیشه عدم شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی باشد که می دانم تو نیز بر همین پنداری. ولی تو عزیز با جا انداختن البته قطعاً به سهو واژه خوگیر از آن گزاره، معنی کلام را ناخواسته عوض کرده‌ای. من و تو که سالها کنار هم قلم زده‌ و قدم برداشته‌ایم، خوب می دانیم که چطور با جا افتادن یک کلمه از یک جمله بهنگام خواندن و یا نقل کردن آن، مطلب نه فقط ناقص که حتی بعضاً بکلی تعویض می شود! و این کله پا کردن‌ها و یا دقیق تر کله پا شدن‌ها، چه سوء تفاهم‌هایی که در پی ندارند و به چه "خونریزی"‌ها که نمی رسند! دستت را به گرمی می فشارم یولداش.
۷۹۶۶۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : ابوالفضل محققی

عنوان : ادامه مطلب
از روحانی در مقابل جناح جنگ طلب رئیسی است . از این روست که از زمین خوردن او چنین شادی (شادمان ازیک بر آمد وخیز دیگر از سوی مردم جمهوریت خواه علیه ولایت فقیه )از تقابل ارزشمند جامعه که پیشتر آمده ( متاسفانه ما نه تنها نسبت به دوسال حتی نسبت به سی وپنج یال هم جلو نیامدیم به بحث های نیروی چپ زمین گیر شده نگاه کن همان استدلال . همان پرخاش همان یار گیری همان گرفتار در پوست گردو که خود را عقل کل و مرگز جهان می داند . (وام از شکسپیر در هاملت ) بهزاد عزیز تو وزن هر کدام از نیرو ها را خوب می دانی وزن رای دهندگان به روحانی ترکیب طبقاتی جایگاه اجتماعی .میزان آگاهی اجتماعی وجهانی او وتوانائی او برای هزینه دادن در میدان و شور آن ها برای رهائی ووو نیروی رای دهنده به رئیسی نیز ونهایت رای ندهنگان را که طیفی است کشترده که از تولانرانسی وسیع بر خوردارند از طرفداران سلطنت تا مجاهدین نیرو های بسیار چپ ازخلق ها و.. که باید خوب بدانی .ن هم حرمت وهم نقش آن ها را می دانم اما نیروی واقعی وجنگنده در میدان را همین نیروئی می دانم که دیروز با مچ بند سبز به میدان آمد سرکوب شد وامروز هر دو رنگ سبز وبنفش را به مچ دست بسته یعنی از خواسته خود عقب ننشسته ایم واین نیرو را نیروی واقعی ونیروئی می دانم که تکیه گاه اصلی است .از این رو ست که نوری عزیز تو نیز همراهی با آن هاوتجربه آن ها را پایانی پارگراف نوشته ات می کنی .واین تناقض اصلی عدم شرکت است . مطالبه خواسته ها از رائی که ندادی ونیروهای شرکت کننده را شایسته دموکرات بودن ندانستی !
۷۹۶۶۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : ابوالفضل محققی

عنوان : این انتخابات شایسته نیروی دمکرات نیست .
ابدا قصد نقد مقاله ای را ندارم که از شروع تا خاتمه در گیر تناقضی است که قادر به گرد کردن آن نیست .این امر به تناقضی بر می گردد که در عمل گرائی و شاخک های حسی وقوی اجتماعی بهزاد بر می گردد .واز آن طرف به مصلحت اندیشی ریشه دار سازمانی که باز قصد تقد آن ندارم . اما چون سال ها از نزدیک با تو نوری عزیز کار وزندگی کرده ام می دانم که چرا از قسما عمل کردن خود بعد از دیدن این همه نیروی جوان و تحصیل کرده که نمود نیروی تحول خواه وسیمای مدرن جامعه هستنددر انتخابات متاسف هستی . می دانم تمام وقت ذهنت با این نیروی عظیم که تکیه گاه اصلی ونیروی محرک بر آمد اجتماعی هستند در گیری .از این روست که این مطلب تا آخر این کش وقوس را با خود دارد .از طرفی این انتخابات را شایسته نیروهای دمکرات نمی دانی واز طرف دیگر از جوشش شرکت کنندگان در برابر سازمان یافته ترین استبداد سخن می گوئی از پرچم ایستادگی آن ها به متمدنانه ترین شکل ومحاصره ولایت فقیه از شادیت در زمین خوردن رئیسی که به برکت همین نیروی غیر دمکرات ممکن گردیده ونه یزرگ به رهبر که یکی از خواسته های بزرگ هر آزادی خواه نیز هست . من چون می شناسمت از خود سوال می کنم اگر ایران بودی در کجای کار زار برای قوی تر کردن این نه زسیا قرار می گرفتی ؟می دانم هرگز دلت نمی خواه خون از دماغ فردی ازمردمان این سرزمین جاری شود .سایه جنگ همیشه قلبت را به هراس می افکند وآن قدر سیاسی و مجرب هستی ودر عین حال استاد در بر آورد نیرو وهدف گذاری که چشم بسته می دانی دراین لحظه وظیفه هر نیروی صلح طلب
۷۹۶۶۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : کم

عنوان : نقد و پیشنهاد
بله انتخابات می تواند یک «تاکتیک» برای چپ باشد، اما به شرط آنکه اول خود چپ به عنوان یک نیروی متشکل و سازمان یافته در درون کشور وجود داشته باشد، تا بتواند برای این تاکتیک جریان سازی و گفتمان سازی کند، در غیر این صورت صرفا بیانیه دادن از خارج کشور عملا در این آشفته بازار دیده نمی شود و تاثیری هم ندارد و صرفا به درد تحلیل می خورد. استراتژی و تاکتیک از جنس تجویز است و برای جریانی معنی دارد که برنامه و نیروی عملی در داخل کشور داشته باشد. در غیر این صورت تعریف از شرکت در انتخابات غیردموکراتیک به عنوان تاکتیک، عملا بی معنی می شود. بهتر است به جای تجویز کردن استراتژی و تاکتیک برای فعالان داخل، از اقدامات آنها حمایت کنید. مثلا تجربه ای که در انتخابات شورای شهر پیش آمد ارزش و اهمیت بیشتری داشت و بهتر بود مورد توجه و تحلیل و حمایت قرار می گرفت
۷۹۶۶۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست