سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ایران - گذشته و حال
چرا چپ ایران از تاریخ حذف شده است؟
- گودرز اقتداری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : mohsen اقا

عنوان : خوش خیالی
جناح راست پیروز شده بود و حمله به حزب و سازمان قطعی بود....!
۷۹۰٣۲ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : مصباح

عنوان : مدرک تاریخی
آقای نادر نادر ی! من هم به خوبی به یاد می آورم که هر زمان قبل از زمستان ۶۱ که هنوز دستگیری ها و سرکوب این دو گروه شروع نشده بود وقتی می پرسیدیم چرا از جنگ حمایت می کنید این دوستان به اتفاق می گفتند که : ما از بعد از اخراج نیروهای عراقی از ایران با ادامه جنگ مخالفت کردیم و اولین اعلامیه ای که در این زمینه دادیم باعث شد آقای موسوی اردبیلی بلافاصله در خطبه نماز جمعه به ما حمله کرده و از پشت خنجر زن بخواند . در عصر کنونی تحریف کردن تاریخی که بازیگرانش هنوز حاضرند کمی دشوار است . برای رد اظهارات آقای ابراهمیان میتوانید دلیل بیاورید، ولی نه جعل تاریخ!
۷۹۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : ناهید

عنوان : آقای نادری اسناد خلاف یادمانده های شما شهادت می دهند
آقای نادری می پرسید: «آیا حزب توده و اکثریت درست از زمانی که ایران پس از رفتن به داخل خاک عراق به مخالفت برخواستند...»
پاسخ شما بدون هیچ درنگی بله است! بر پایه این اسناد که خوشبختانه در دسترس هستند:
- نورالدین کیانوری بتاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ یعنی ۱۲ روز بعد از فتح خرمشهر در پرسش و پاسخ آن روز به حاکمیت چنین هشدار داد: «به نظر ما در مرحله کنونی آمریکا با تمام قوا مخالف پایان یافتن جنگ است و ... ما امیدوار هستیم که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با در نظرگرفتن تمام ابعاد توطئه ای که آمریکا الان در کار تدارک آن است، سیاست دقیق خود را تنظیم کند».
- نورالدین کیانوری بتاریخ ۱۲ تیر ماه ۱۳۶۱ یعنی ۴۰ روز بعد از فتح خرمشهر: «... نقشه امپریالیسم این است که در صورت ورود ارتش ایران به خاک عراق، با دادن همه کمک ها و امکانات به عراق ... یک جنگ فرسایشی طولانی را به ما تحمیل کند.... به این ترتیب ما در این باره فقط می توانیم آن چیزی را که تا بحال گفته ایم، تکرار کنیم که: توطئه بسیار خطرناک و دامنه داری در برابر ما در شرف تکوین است».
- روزنامه جمهوری اسلامی بتاریخ ۳۱ مرداد ۱۳۶۱ واکنش دفتر سیاسی حزب ج. ا. به موضع گیری های حزب و سازمان اکثریت پیرامون جنگ را منتشر کرد که در آن آمده بود: «حزب توده و سازمان فداییان اکثریت در پیروی از سیاست های شوروی برای آتیه و زمینه سازی برای آن، به دو جنبه مسئله توجه کرده و سعی دارند تا با گسترش تبلیغات و بزرگ نشان دادن رنج ها و ضررها و خساراتی که امت مسلمان در طی این مدت ۲۰ ماه گذشته تحمل کرده اند ، از ورود نیروهای ما به خاک عراق جلوگیری کنند». و نورالدین کیانوری در پرسش و پاسخ ۶ شهریور ۱۳۶۱ به آن حزب چنین پاسخ می دهد: « ... سئوالی که در این جا مطرح می شود، این است که: چرا دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی به انتشار این تحلیل رسمی پرداخته است؟ ... به نظر من، هشدارهای حزب ما در محافل سیاسی و در داخل حزب جمهوری اسلامی مطرح شده و برای خنثی کردن این هشدار با اهمیت حزب توده ایران، دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی مجبور شده است که فقط به یک مقاله نپردازد و خودش به میدان بیاید و تحلیل بدهد.
ولی دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی به نظر حزب ما کوچک ترین پاسخی نداده است. ما چه گفته ایم؟ ما گفته ایم که امپریالیسم آمریکا هدفش این است که نیروهای ما را به داخل خاک عراق بکشاند و ما را درگیر یک جنگ فرسایشی بنماید. و ما این جریان را توطئه بسیارخطرناک و دامنه داری در برابر جمهوری اسلامی دانسته ایم و خواسته ایم که مسئولان با واقع بینی با آن روبرو بشوند. این حرفی است که حزب توده ایران زده. چرا به این جواب نداده اید؟ کدام یک از جملات و کلمات این ارزیابی نادرست است؟ مگر نه این است که در چند هفته ای که از ورود نیروهای مسلح ایران به داخل خاک عراق گذشته است، درستی این ارزیابی صد در صد تایید شده است؟...».
۷۹۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : نادر نادری

عنوان : اظهر نظری بی مبنا
پرسش کننده ی هوشمند از آبراهامیان می پرسد که نظرش در باره ی انتقادات به حزب توده و اکثریت در مورد حمایت از جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب چه بوده است. پاسخ آبراهامیان که آن همه در باره ی تاریخ ایران معاصر مطلب نوشته است حقیقتن حیرت انگیز و در عین حال بی مبناست:
"در سالهای ۱۹۷۸ و ۷۹ تمام گروه های سیاسی-به وضوح به استثنای سلطنت طلبان- از انقلاب و جمهوری اسلامی حمایت کردند. به تناوب اما گروه های گوناگونی به صف اپوزیسیون در زمان های مختلف و بدلایل خاص خود منتقل شدند. حزب توده و فدائیان اکثریت هم در سال ۱۹۸۲، زمانی که رژیم تصمیم فاجعه بار و سرنوشت سازی را گرفت که جنگ را به خاک عراق بکشاند،به اپوزیسیون تبدیل شدند؛ البته پس از آنکه عراق را از ایران بیرون رانده بودند. در آن زمان جنگ از حالت دفاع ملی خارج شد.
عمده انتقادی که به چپ وارد می شود برای حمایت از رژیم از سمت لیبرال های اسلامی می اید که نه تنها خودشان از رژیم دفاع کردند بلکه حتی بخشی از خود حاکمیت بودند. بالاخره بازرگان نخست وزیر خمینی بود، به قانون اساسی رای داد، و زمانی که ارتش از مرز گذشت و به عراق رفت هم ساکت ماند. می توان مورد فرضی را پیش برد که چپ از خمینی فاصله می گرفت و قهرمان خواسته های سکولار و پیشرو می ماند-به عبارت دیگر در اتحاد با لیبرال های جبهه ملی قرار میگرفت. این خط را البته برخی از رهبران حزب توده اتخاذ کرده بودند، اما انان هم دوام نیاوردند، چون جبهه ملی خودش در همان آغاز به خمینی تمکین کرده بود. "
آیا واقعن منتقدان حزب و اکثریت بیشتر نهضت آزادی و به قول آبراهامیان لیبرال های اسلامی بودند؟ آیا نهضت ازادی با سکوتش موافق رفتن ایران به داخل عراق بود؟ آیا حزب توده و اکثریت درست از زمانی که ایران پس از رفتن به داخل خاک عراق به مخالفت برخواستند یا زمانی که داس سرکوب را بالای سرخود دیدند به اپوزیسیون تبدیل شدند. من به خوبی به یاد می آورم که هر زمان قبل از زمستان ۶۱ که هنوز دستگیری ها و سرکوب این دو گروه شروع نشده بود وقتی می پرسیدیم چرا از جنگ حمایت می کنید این دوستان به اتفاق می گفتند که ایران می خواهد آتش دشمن را خاموش کند. به نظر می رسد که برخلاف ادعای آقای ابراهامیان او روایت کننده ی بی طرفی در تاریخ معاصر ایران نیست!
۷۹۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : أمیر خان

عنوان : مواضع ضد جنک اقای بازرکان و یارانش
تنها جهت یاداوری عرض شود که ان روایت اقای دعائی از گزارش اوضاع عراق و موضع تهاجمی صدام حسین مربوط به ماهها قبل از شروع جنگ در شهریور ۵۹ بوده است و ربطی به موضع نهضت ازادی بعد از ازادی خرمشهر در خرداد سال ۶۱ ندارد. اشاره اقای ابراهامیان به عدم موضع گیری علنی و پافشاری بر سیاست پایان جنک توسط نهضت ازادی در روزهای بعد از ازادی خرمشهر در خرداد ۶۱ است. روش کاری ایشان علمی و بر أساس إسناد و بیانیه ها و مقالات چاپ شده است و نه نامه محرمانه اقای بازرکان به ایت الله خمینی انهم یکسال و اندی بعد از خرداد۶۱ و تنها دو ماه مانده به پایان دوره نمایندکی ایشان و یارانشان در مجلس اول بعد از انقلاب بوده. است. همچنین جهت یاداوری عرض شود که اقای بازرکان و یارانشان حدود دوسال بعد از ازادی خرمشهر هنوز تریبون و صندلی مجلس را در اختیار داشتند ولی سند وسخنرانی و بیانیه ای بر علیه سیاست ادامه جنک و أرایه جایگزین ان با سیاست صلح دیده نمی شود و یا حداقل به یاد ما نمی اید. این تنها اقای بازرکان و یارانشان نبودند که سیاست صریح ضد جنگی نداشتند در ماههای بعد از ازادی خرمشهر بلکه اشخاصی مثل ایت الله منتظری هم علنا و به صراحت با ادامه جنک به مخالفت برنخاستند. ظاهرا خود ایت الله خمینی هم در اغاز مردد بوده است در مورد ورود به خاک عراق بعد از ازادی خرمشهر و عقب نشینی ارتش عراق از خاک ایران. به نظر میرسد بسیاری و شاید به شمول نهضت ازادی در فکر اشغال نقاط مهمی در داخل مرزهای عراق بودند بعنوان پیش شرط برای داشتن موضع بالا در مذاکرات فرضی صلح ولی این سیاست مخرب تا ۶ سال دیکر ادامه پیدا کرد. ظاهرا نیروهای معقول و واقع بینی مثل نهضت ازادی بعد از یکسال به غلط بودن این سیاست پی بردند در حالیکه توده أیها و فدائیان اکثریت به صراحت درهمان خرداد ۶۱ و روزهای بعد از ازادی خرمشهر شعار پایان جنگ را دادند و با سیاست ادامه جنک مخالفت کردند و این شد اغاز حمله سیستماتیک برای درهم شکستن و سرکوب اندو.
۷۹۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : کارورز

عنوان : عنوان مقاله
جناب آقای اقتداری ! ضمن سپاس از شما بخاطر ترجمه این مطلب ارزشمند، آیا تیتری نظیر " چرا در تاریخ معاصر چپ ایران نادیده گرفته میشود " با مضمون مصاحبه خوانائی بیشتری نداشت؟ با احترام.
۷۹۰۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : علی کریمی

عنوان : ورشکسته یا سرشکسته
در دیدگاه آبراهمیان و پاسخ نویسان، اندیشه فراموش شده یا بی باوری به آن ، پدیرفتن واقعیت خود بینی توده ها و بی باوری آنها به مدرنیته و انسان مدرن است.
انسان توده ای به پرسش گری و پاسخ های پذیرفته شده ی جمعی بی اعتناست. ناآگاه به اعتباری ارزش های خود، با دستاوردهای مدرنی که آن ارزش ها را تهدید کنند، دشمنانه برخورد می کند. بازتاب این شیوه ی زندگی را در رویکرد آنان نسبت به نرم و اتیکت های اجتماعی، موسیقی و از همه مهم تر دانش و به ویژه علوم اجتماعی می توان دید، شنید و خواند.
بسیاری از جوانان برآمده از توده ها، که از وضعیت موجود ناخوشنودند، با دل و جانی پرشور، و با اندیشه ی براندازی وضعیت موجود ( و بی شک ناعادلانه) برآمده و می آیند، اما به علت کاستی در دانش احتماعی و سیاسی , همه ی جانفشانی و دلاوری ها به خدمت خودکامه گان و بازآفرینان دنیای پیشا مدرن، هدیه می کنند.
چپ ایران در تمامای سالهای فعالیت آشمار و مهم تر آز آن مبارزات مسلحانه، کتاب یا نوشته ای در درک سیر تاریخ آنچنان که هگل و مارکس می فهمیدند، نه بیرون داد و نه نقد و بررسی ای کتاب و دیدگاهی فلسفی و تاریخی داد.
کدام مارکسیست ایرانی نقدی بر"تاریخ اجتماعی ایران-نوشته مرتضی راوندی" یا کتابهای پطروشفسکی،دیاکونوف، و آدکادمیسن های روسی نوشت. چند نوشته در رد تاریخ نگار توین بی بیرون آمد؟ چه کسی کتاب مالک و زارع خانم لمپتون را نقد کرد؟
کسی چالشی با فلسفه تاریخ هگی داشت؟ راسل می گوید، من هیچ کسی رابرتر از هگل و مارکس در تفسیر سیر تاریخ نمی شناسم.
تاریخ روسیه را که می خوانی می بینی پیش از برآمدن جنبش سوسیالیستی ، چقدر جوانان روسی تشنه یادگیری اندیشه های غرب در همه ی زمینه ها بوده اند. اگرفرمالیست ها فراوان می نویسند، بلینسکی نابغه و چرنیشفسکی، پله خانوف ها نیز بسیارند.
شاید بشود نوشت که: چپ ایران ورشکسته نیست، سرشکسته است.
۷٨۹۹۹ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : ناهید

عنوان : فرق نامه محرمانه با اتخاذ سیاستی علنی و بهنگام
آقای شیخ الاسلامی عزیز با سلام مجدد. مهندس بازرگان یک نامه محرمانه آنهم دو سال (یکسال و نه ماه) بعد از فتح خرمشهر نوشته که در نهایت چنین می گوید: «آنچه هم که از جنابعالی توقع داریم، بیش از این نیست که در خلوت با خدای معبود، تأمل و تحقق بیشتر و سپس مشورت آزاد در این امر فوق‌العاده خطیر نموده، اگر به حق و حقیقتی در گفتارمان برخورده باشید تجدیدنظری در سیاست جنگ با عراق و با دنیا و شیوه صدور اسلام بفرمایید.»
شما بهتر است بجای رفتن سراغ خاطرات (این یا آن) سری به آرشیو اسناد بزنید تا ببینید که حزب توده و سازمان اکثریت بلافاصله پس از فتح خرمشهر یعنی سوم خرداد شصت و یک علنن و با همه امکانات با ادامه جنگ مخالفت کردند. باز هم تاکید میکنم بعد از دستگیری های سال ۶۲ تشکیلات سازمان با پذیرش ریسک های فراوان بتنهایی وظیفه مخالفت با ادامه جنگ در سطح جامعه را بعهده گرفت.
۷٨۹۹٨ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : در رابطه با نوشته های قبلی من
خوش ندارم که نوشته ام حالت اثباتی بخود بگیرد ( اثبات هر ادعایی ) . عمومآ به حافظه مراجعه میکنم و جاهایی سرک میکشم تا مطمئن شوم که حد اقل بیهوده سخن نمی گویم .
در اینجا هم بیشتر نظرم به این حرف بی مبنای دکتر آبراهامیان است که ازعدم اعتراض بازرگان به ادامه جنگ و سکوت در برابر ورود ارتش ایران به خاک عراق ، میگوید .
فقط روی گوگل به فارسی بنویسید : نامه مهندس بازرگان به آقای خمینی بعد از فتح خرمشهر .
این نامه کلی هم حواشی و تفسیر دارد که اگر کسی حوصله داشت ، میتواند بخواند . تاریخ نامه هست : ۳ / ۱۲ ۱۳۶۲ .
قابل توجه بعضی ها : من نه عضو نهضت آزادی بوده ام و نه هستم . نه اعتقادات مذهبی دارم و نه دسترسی به آرشیو سازمانهای سیاسی که بدانم از هر بیانیه ای چند نسخه پخش میشود و فقط نوشته های روی دیوارها را هم نمی خوانده ام .
۷٨۹۹۱ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : در جواب دوستی
جناب ناهید سلام و سپاس که پرسیدید .
نامه مهندس بازرگان به آقای خمینی بعد از فتح خرمشهر ، مشهور تر از آن بود که من فراموش کنم .
من آنزمان در ایران بودم و فحشهایی که از هرطرف در روزنامه ها علیه مهندس به راه افتاد ( حتی از طرف بسیاری از اصلاحطلبان امروزی ) ، غیر قابل درک بود .
بعد ها مهندس مطلب دیگری را هم فاش کرد که احتمالآ دیده باشید . از او دعوت میکنند که در یک نشست فوری اعضای شورای انقلاب شرکت کند و در آنجا آقای دعایی که در آنوقت سفیر ایران در عراق بود ، گزارشی میدهد و پیامی از طرف صدام حسین .. باید گزارش را بخوانید . مهندس در بیان این خاطره ، غیر مستقیم شروع جنگ را به گردن آقا می اندازد . البته با شروع جنگ بلافاصله طرف ایران را گرفت و از منافع ایران دفاع کرد ( در آغاز جنگ ) . اگر گزارشهای اخیر " راه توده " را خوانده باشید ، ادعای علی خدایی ( از بازماندگان حزب توده ) همیشه همین است که ما زود تر از بازرگان به ادامه جنگ اعتراض کردیم . چرا کسی اسمی از ما نمیآورد .
۷٨۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست