عنوان : تحریم انتخابات، بهترین جواب به رژیم سراپا جنایت حاکمه!
به نظر من؛ تحریم انتخابات، بهترین جواب به رژیم سراپا جنایت حاکمه!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر{رجوی رذل در} آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.
۷٨۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : ساز تحریم
هموطن رفیق شده ی پرسشگر یا به بیان دیگر گدا شده(سائل) در نظرش ساز تحریم را می نوازد؛ باید گفت این هم می تواند یک نظری باشد؛ سودش را که می برد بماند.
اما در ابتدای نظرش نکته ی هوشمندی را در رابطه با دلقک و چپاولگری به نام احمدی نژاد که به نمایندگی از دلقکان و چپاولگران دیگری عملکرد نشان داده، می آورد؛
و سپسایشان(سائل) روش ویرانگر دخالت خارجه را -آنهم دخالت خارجی که به هرکجا رفته بجز کشتار و ویرانی چیزی بجا نگذاشته - مورد انتقاد قرار می دهد؛ که تا اینجا کار این هموطن امیدوار کننده است؛ اما وقی به آخر نظرش می رسیم: حکایت کسی را به یاد می آورد که خود، با مشت هی می زند به پک و پوزش خودش.
این خواسته ایشان که باید از مجاهدین آلبانی نشین و یا اشرف سابق یاد کنیم، دیگر مشکوک می زند.
با این آورده آخرشان ،انتقاد ایشان به روش دیگران، که خواهان دخالت خارجی شده اند، نشان از یک حسادت می دهد؛ آنهم حسادتی که می گوید:
اگر قرار باشد کسی یا گروهی گزینه حمله نظامی را عُلم کند و فریاد زند و بهره های پشت پرده اش را ببرد، تیم دلواپس درون نظام و درون کشور نیست بلکه ما (مجاهدین)هستیم؛
که یک بانوی پا به سن گذاشته ترگل و ورگلی داریم، که هم رئیس جمهور است و هم کار رهبری را می کند، که این فرد (بانو) هی از جنگ طلبان خاص، چه با پول دادن به آنها یا پول ندادن ویا پول گرفتن از بعضی از آنان، دعوت می کند که به نمایشگاهِ ساخته شده از آدم های کوکی بیآیند تا آنان( جنگ طلبان) متوجه شوند که باید گزینه ی نظامی را فعال کنند( چه عملی شود یا نشود).
که این گزینه ،شرایط جنگی و نیمه جنگی را بر مدیریت کشور حاکم می کند؛ که این شرایط جنگی، محلی خواهد شد برای رشد پلیداندیشان خاص و چپاولگران خاص؛ و دیگرانی نیز از این شرایط بهره های لازم را خواهند برد...
باید گفت: نخیر، هموطن!
باید تلاش کرد روحانی و تفکری که نوعی در افتادگی با بخش ویرانگر درون نظام را دارند به پیش می برند با رای نزدیک به سی میلیون انتخاب شوند که انتخاب آنان کمکی خواهد بود به تحولخواهان کشور تا آنان نیز در ادامه کار آنان، بتوانند پروژه های بعدی تحولخواهی که همان آزادی خواهی و دمکراسی خواهی و تحقق عدالت اجتماعی است را به پیش ببرد.
۷٨٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : تحریم انتخابات، بهترین جواب به رژیم سراپا جنایت حاکمه!
از نظر من خامنه ای جنایتکاریه که دیر یا زود باید جای خودشو به یه نیروی دمکرات و عدالتخواه بده!

اما مخالفت امثال احمدی نژاد و دخیل بستن به دارودسته اون راه حل نیست! چون تا جاییکه من می فهمم احمدی نژاد لمپنی یه که یقیناً عنصر نفوذی یه جریان وابسته ست و کسی مثل علی افشاری هم که خواستار "مداخله بشر دوستانه" امثال بوش و بلیر در ایران بود و حالا هم زیرجلکی داره سنگ احمدی نژاد رو به سینه میزنه به احتمال زیاد هم فکر و هم آخور و هم تشکیلاتی احمدی نژاده!

بی دلیل نگفته اند؛ به من بگو دوستت کیه، بهت میگم کی یستی! احمدی نژاد و علی افشاری بنابر سابقه تاریخی دوست همدیگه و قطعاً دشمن زحمتکشان ایرانند!

به نظر من؛ تحریم انتخابات، بهترین جواب به رژیم سراپا جنایت حاکمه!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.
۷٨٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : مقایسه ای نابجا
مهندس موسوی در کنار مردم و برای پیگیری مطالباتشان به اوامر ولی فقیه تمکین نکرد و هنوز دارد مقاومت میکند.
احمدی نژاد اما برای ادامه دزدی ها و رانتخواری هایی که زیر دندانش مزه کرده باج خواهی میکند. اینکه چه برگی در دست دارد که تا اینجا پایش را از گلیمش درازتر کرده بر من روشن نیست. اما این تابو شکنی احمدی نژاد انگیزه های شخصی و باندی دارد و فرق دارد با پایداری مهندس موسوی و بانو رهنورد و کروبی بر سر حقوق مردم.
۷٨٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : انتظار بیخودی‌ست!
"در این میان اما سئوال مشخص لحظه اینست که آقای روحانی چه؟ آیا ایشان حاضرند برای یکبار هم که شده سیاست را در شجاعت تعریف کنند؟ یا که همچنان سودای طناب بازی دارند و کماکان دل به جلب و جذب خامنه‌ای بسته‌اند؟! انتظار از او این نیست که با ولایت درافتد زیرا که چنین چیزی اساساً با تیپ وی و طرز فکرش خوانایی ندارد و اصلاً به وجناتش نمی خورد. اما پرسیدنی است که آیا می خواهد دستکم این آمادگی از خود نشان دهد که در رقابت با رئیسی هول داده شده به میدان توسط شخص خامنه‌ای، بر سابقه جنایات این "آیت الله قتل عام" طی دهه شصت در برابر انقلابیون انگشت بگذارد؟ آیا اراده این را دارد که این درشت مهره بیرحم دستگاه قضای نظام طی دهه هفتاد بر ضد روحانیت منتقد و این سرکوبگر خشن علیه جنبش سبز در دهه هشتاد را به صراحت معرفی نماید؟ آیا اینها انتظارات خیلی بزرگی هستند؟ مگر حداقل‌تر از این هم می شود؟! آیا خواست‌ها بزرگند یا که دل پاسخ دهنده کوچک است؟"
"... آیا اینها انتظارات خیلی بزرگی هستند؟ ..."
----
این پرسش‌ها از سوی نویسنده‌ی نوشتار مایه‌ی شگفتی‌ست. مگر حسن روحانی در دهه شست و هفتاد خود چه کاره بود؟ گویی روحانی، در آن دو دهه در راه حقوق بشر و مدنی و صلح بوده است!
۷٨٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : تأیید احمدینژاد یا یکی‌ از مره‌هایش به معنی‌ احتلاف در نیروهای نظامی است!
با تشکر از رفیق کریمی‌ از مقاله بموقع ‌اش.



۱.در پشت روحانی اصلاحطلبان و اعتدالیون اکثریت اسلامیست‌ها قرار دارند اگر روحانی به میدان بیاید.

۲.در پشت "رئیسی" مرتجیین حوزه و بازار و اصولگراها .... صفت کشیده اند.

۳.پشت احمدینژاد کیست؟

احمدینژاد از بسیج "نیروهای دست دوم نظامی" میاید ، و با ردّ نظر رهبری!

آمدنش یا مهندسی‌ است و یا نشان از اختلاف شدید در نیروهای نظام..

الف.مهندسی‌ تا قبل از تایید برای انسجام اصولگراها و اصلاحطلبان پشت روحانی یا شاید رئیسی ،چرا شاید؟ چونکه رئیسی جز با تقلبی بزرگ شانسی‌ ندارد و جای جانشینی ولی‌ را هم خواهد باخت"مهندسی‌ خامنه ای!"

ب.تایید شدن احمدینژاد یا یکی‌ از مره‌هایش بمعنی‌ فشار نظامیان میباشد که میتواند آینده را رقم بزند.

آنچه مضحک است و مضحکتر می‌شود این انتخابات است و وظیفه نیروهای چپ و دمکرات تحریم و افشای آن‌ میباشد
۷٨٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : نه چنین نیست!
با درود
من قصد مقایسه شخصیت شادروان شاهپور بختیار را با شخصیت احمدی نژاد ندارم زیرا آن کجا و این کجا! اما وقتی بختیار مملکت را می خواست از افتادن به دست ملاها نجات دهد –بختیار نوکر بی اختیار- است از جمله جناب کریمی این شعار را در اوان جوانی سر می دادند! شعارهای توخالی ضد امپریالیستی که اینک فقط تعداد معدودی به افکار و آرمانهای خود پای بند هستند بازار گرمی داشت و کسی در فکر تحلیل از اوضاع و شرایط نبود.بطور مثال چپ و مجاهدین از خود سئوال نکردند چرا ژنرال هایزر مخفیانه آمد و وقتی روزنامه آیندگان تیتر زد-ژنرال هایزر از ایران رفت- آن را دنبال نکردند! پاسخ روشن است در گرما گرم اوضاع کسی به فکر تحلیل و بیش بینی نبود. اگر اشتباه نکنم فرانسیس بیکن جمله ای معروف دارد که بیان می کند:علم موجب بیش بینی و بیش بینی مسبب عمل است!
احمدی نژاد پوپولیست و امام زمانی است اما در اسم و در عمل وی سودائی در سر دارد که می خواهد بوریس یلتسین ایران لقب بگیرد. این یعنی به نفع آینده ایران و خلاص شدن مردم از شر روحانیون و احمدی نژادهای امام زمانی! احمدی نژاد با اعمال و رفتارش ضربه های زیادی بر پیکر روحانیت و توهم توده ها از این جماعت وارد کرد اما طرفداران سرمایه و تجارت سنتی برای بخطر افتادن موقعیت شان همراه و همگام با پخش بزرگی از اپوزیسیون خود ساخته فقط دنبال اهداف این جماعت رفتند و احمدی نژاد را مسئول ویرانی کشور دانستند در حالی که نظام جمهوری اسلامی در زمان هاشمی رفسنجانی به اوج انفجار رسیده بود و اگر خاتمی و آن بازیهای فریبکارانه را که به به و چه چه بخش زیادی از اپوزیسیون از جمله حزب توده و سازمان اکثریت را در پی داشت به راه انداختند و طیف رفسنجانی و به اصطلاح اصلاح طلبان هم چنان مشغول غارت اموال عمومی و از جمله ایجاد مزایده های صوری و با قیمت های کاذب و ارزان برای دست اندازی و تصاحب بسیاری از واحدهای صنعتی بودند و چنین نیز کردند!
مگر جمهوری اسلامی تاکنون سالم و پاک و منزه بوده که فکر کنیم احمدی نژاد مسئول ویرانی ایران است؟! چنین نگرش و باورهائی نمی تواند بر مبنای تحلیل دینامیسمی و واقع گرایانه باشد بلکه می تواند یک نوع دنباله روی کورکورانه و مکانیکی تلقی شود.
هم میهن
۷٨٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۶       

عنوان : نقش عوامل بیرونی
جناب کریمی عزیز،ضمن این که براین باورم به بهترین وجهی به واکاوی زوایای آشکار و نهان چرایی و چگونگی رفتار احمدی نژاد پرداخته اید و به نکته ی فوق العاده با اهمیتی در باره ی ضعف های اصلاح طلبان و طرفداران اعتدال که در قدرتند،اشاره نموده اید،ولی به نظر می رسد در تحلیل شما ایران جزیره ای تک افتاده و جدامانده از همه ی دنیاست که عوامل بیرونی در شکل دادن اتفاقات داخلی کاملا بلا موضوع و بی تاثیرند.خواهش می کنم جوابم را با عبارت کلیشه ای "توهم طوطئه" ندهید که اصلا باور ندارم و برای توضیح دادن این بی باوری ام می توانم به به فاکت های زیادی اشاره کنم که بی تردید شما خیلی بهتر از من آنها را می شناسید.اگر اینطور نیست ،ممکن است بفرمایید که تاثیر گذاری عوامل بیرونی (فطب های قدرت جهانی نظیر آمریکا،اروپای غربی،روسیه و چین)در همین رابطه چگونه است؟
آیا نقششان را تنها در تماشا گر بودن باید خلاصه کرد که بعدا بخواهند خود را با نتیجه ،هماهنگ کنند یا این که با توجه به وضعیت پیش آمده،تاکتیک مناسب را اتخاذ کنند؟
در این صورت سوالی که مطرح می شود این است که اگربرای آنها چنین حساسیتی در بعد از وقوع یک رخداد بزرگ در سرنوشت یک کشور وجود دارد،به چه دلیل نباید قبل از آن وجود داشته باشد؟
۷٨٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۶