سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

او یک واسطه سیاسی برای نظام بود! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : نخبه کشان
درود برشما!
داوری در خصوص بازیگران عرصه سیاست و اجتماع که می خواهند نقش آفرینی خاصی را بازی کنند، بسیار سخت است آنهم در خصوص افرادی که در ساختار قدرتی قرار دارند که فرد نهایی نیستند.
تجربه تاریخی سرزمین و کشورمان- چه در گذشته دور و چه در صدو چند ساله اخیر بدلایل وجودی ساختار قدرتش که استبدادساز و استبدادخواه( نظام شاهی وشیخی یا شاهی یا شیخی) بوده- به ما می گوید:
همیشه نخبه کشی را خواهیم دید و خواهیم داشت آنهم از طرف دو گروه:
۱) دستگاه رسمی حاکمیت
۲) گروه هایی که روش های تأثیرگذار این نوع نخبگاه می تواند حضور و یا نقش آنان را کمرنگ و یا غیرضرور کند.
با توجه به مطالب بالا، می توان گفت:
تجربه بشری راهکار مناسبی را نشان داده که هم تفکر نخبه کشی را از بین می برد و هم تفکر منجی گری امام زمانی:
چه تفکر امام زمانی می خواهد به شکل مذهبی آن و چه غیر مذهبی آن باشد؛
آنهم غیر مذهبی چه به نام چپ باشد و چه به نام غیر چپ باشد.
راهکار هم چیزی نبود ونیست جزء تحقق: آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی. که بسیارانی از این نخبگانی که با فرهنگ نخبه کشی؛ یا حذف فیزیکی می شوند یا حذف شخصیتی، در ساختارهای استبدادساز و استبداد خواه نقش بسترسازی را برای تحقق خواسته: آزادی، دمکراسی، و عدالت اجتماعی بازی می کنند اگرچه ممکن است بگونه ای دگر نمایان شوند!
۷۷٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۵       

    از : نا شناس

عنوان : مسائل سیاسی را به زبان مردم فهم بنویسید
آقای کریمی گرامی، تقریبا همه نوشته های شما را باید دوبار و بعضی پاراگراف های آنها را باید چند بار خواند و باز هم در نهایت نمی توان اطمینان خاطر داشت که منظور شما درست درک شده است یا خیر. این صد البته با کم سوادی من هم در ارتباط است اما بعنوان یک مدعی چپ بهتر می بود طوری می نوشتید که زحمتکشان و مردم کوچه و بازار با یک بار خواندن پیام شمار را بگیرند. طبیعی است که ذوق ادبی اش را هر کس می تواند در مقولات ادبی بنمایش بگذارد تا امثال من از آنها بیاموزند. اما مقولات سیاسی که خودبخود پیچیده هستند را دشوارتر نکنید.
امیدوارم این پیشنهاد دوستانه من باعث ناراحتی شما نشود.
۷۷۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۵       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : نادان نگهداری مردم از کجا می خیزد, گمراه کردن از کجا؟
هم میهن گرامی, آقای بهزاد کریمی, درود بر شما! نوشتارتان از نگرگاه احتیاط و در محدوده ی تامل بر زندگی ۱۵سال اخیر آقای هاشمی (رفسنجانی) چهره ی وی را واقع بینانه به نمایش گذاشته است. شما بدرستی او را "سمبل اعتدال ... برای تضمین بقای حکومت ولایی" معرفی کرده اید. اعتدالی که هدفش پیشگیری از فرارفتن "اصلاح طلبی (اسلامی)" به جایگاه تحول خواهی (انسانی) بود. درست همین اعتدال بود که بر افکار خاتمی ها, موسوی ها و کروبی ها سایه گستر بود و نتیجه ی فاجعه بارش بر باد دادن فرصت تاریخی-استثنایی خردادهای ۷۶ و ۸۸ برای "رفع" , "دفع", "طرد", "کنارزدن" و یا "سرنگونی" حکومت ویرانگر اسلامی بود. سر سپردگی اسفبار بر "محراب" چنین اعتدال, خیره سرانه تا آنجا پیش میرود که هم-سازمانی شما, آقای فرخ نگهدار, ولخرجانه میگوید:
"هاشمی .... شاگرد زرنگ انقلاب (بود که) ظرفیت آن‌را یافت که برای تطبیق نظام با نیازهای زندگی امروزین، و یا برای هم‌زیست‌کردن آن با جهان مدرن آستین بالا زند." پرسیدنی ست که آیا ترورهای پر شمار ایرانیان در خارج از کشور فرازی ازین "همزیست کردن" نظام خرافه-دزدی-جنایت با جهان مدرن نبود؟
وظیفه ی کنشگران سیاسی راست-کردار ایرانی اینست که بجای ستایش از تبهکاران حاکم, به بیدار کردن آندسته از هم میهنان بی خبرمان همت گمارند که غافل از پردازش به نیازهای انسانی-امروزی خویش, بیگانه پرستانه بر اختلافات دو گروه از اعراب متجاوز ۱۴۰۰ سال پیش اشک نادانی فرو میریزند... شوربختانه بدلیل کژ فکری و یا کم کاری در بیدارسازی مردم, در گیر و دار توفانی و هر-سو-رونده تاریخی کشورمان, طیف رنگین اصلاح طلبان مادرزاد-معتدل بودند که با همنوازیهای پرفریب خویش "زدند و بردند" و بگفته ی زنده یاد سیاوش, پیرهن بر تن توفان کردند!
۷۷۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست