سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مصطفی پورمحمدی را برکنار کنید!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : احمد مظاهری - معلم ِِ اعتصابی، پناهجو

عنوان : طرح تعدیل مطالبات جای تردید دارد و منتفیست
رفقای گرامی؛ با درود و سپاس
از آنجا که به شخصه اصرار بر شفافیت هویت در پذیرش کامل مسئولیت نگارش مطالب را دارم ، لذا نسبت به تصحیح از قلم افتاده گی نام کامل نگارنده در مطالب تحت عنوان: "طرح تعدیل مطالبات جای تردید دارد و منتفیست"
اقدام نمایید.
با احترام
۷۵۹۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵       

    از : احمد م

عنوان : طرح تعدیل مطالبات جای تردید دارد و به منتفیست
هر ثانیه زمان جنبش سراسریست و تعدیل مطالبات منتفیست و طرح آن جای تردید دارد و پاسخگوئی و محاکمهٔ سران رژیم هدف اصلی. پنهانکاری روحانی نه تنها کمتر از خاتمی نیست که به دلایل عدیده و از جمله، در این جایگاهست.
گزینش یک جانی مسلّم آنهم در مقام اجرای عدالت در کابینه به وضوح نگرش شخص رئیس جمهور را به موضوع جنایت نشان می دهد که اهداف گوناگونی را که تمامأ مغایر منافع مردم است تعقیب نموده است بنابراین شخص رئیس جمهور هم در جایگاه مجرم دیگریست مضافأ به اینکه وی از بدو انقلاب در امور اجرائی و خاصه از سال ۱۳۶۸ عضو شورای عالی امنیت ملی بوده و موضوع عدم اطلاع وی منتفی است و سکوت تاکنونی وی جای تأمل دارد و بنابراین شخص رئیس جمهور هم ملزم به پاسخگوئیست و خمینی و شخص رهبر هم که در مقام نخست عموم جنایتها و محاکمه.
۷۵۹۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو

عنوان : جواب به جناب peerooz
با "عرض" سلام و ادب خدمت شما جناب پیروز! نه استاد دچار پریشان خوانی نشده اید. عینک تیزبینی شما همیشه درست کار میکند و باور کنید اگر شما نمی نوشتید و به آن ایراد نمی گرفتید من اصلاً متوجه این غلط املائی خودم نمیشدم اگرچه دوبار هم قبل از ارسال خواندمش ولی ندیدمش. شما اگر کامنتهای دیگر مرا هم خوانده باشید شاید ده بار این کلمه را درست نوشتم و مطمئن باشید آنقدر هم بیسواد نیستم که شما وقت برای مسخره کردن گذاشتید( لابد هه هه کلّی هم به ریش نداشته من خندید؟ ). اما در توضیح پیش آمدن این اشتباه باید به عرضتان برسانم ( چونکه حسّاسیّت نشان دادید! ) که جمله کامنتم را طوری دیگر شروع کرده بودم با این جمله: سند باارزش دیگری که پیدا کردم...! ولی نمیدانم که چرا کلمه "باارزش" را گذاشتم بماند و بقیه را حذف کردم؟ بهرحال شما مرا به بیسوادی و کوری خودم ببخشید ( خبر ندارید که استادم احمد شاملو که نامش را به امانت گرفتم هم در قبر خودش از شدت عصبانیّت به خودش غلطید که طرفدارش بلد نیست "با عرض " بنویسد ). در ضمن استاد جناب پیروز این کلمات سجع و مسجع را من اولین بار از قلم شما میخوانم ولی میبخشید که هرکسی چند جمله فارسی میخواهد بنویسد نباید که قبلش مثل شما حتماً استاد ادبیات فارسی باشد و از چند سطر کامنت نویسی نباید انتظار شاهکار ادبی داشته باشید! مهم رساندن پیام است ولی خوب است که فرمش هم درست باشد و از توصیه و ایراد شما ممنونم و در آینده سعی بیشتری در درست نوشتن حتماً خواهد شد! بعنوان کاربر دیرینه این سایت به یاد دارم که از شما کامنتهای خوبی و در خور ارزش خوانده ام اما چند وقتیست که حضور شما کم رنگست. حتماً که سلامتید و کسالتی نداشته یا ندارید؟ وقتی شما استاد سنگر روشنفکری و روشنگری را خالی بگذارید احتمال خطر حضور تکراری نویس بیسواد مثل مرا هم باید بدهید یا نه؟ چونکه نوشتید:" سخن بسیار دانی اندکی گو - یکی را صد مکن, صد را یکی گوی "! که چیزی شبیه شعر دیگری از همین شاعر در نصیحت به پسرش میگوید: کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ / تا ز اندک تو جهان شود پُر. شما جناب پیروز شاید بدانید اگر که آشنائی به آناتومی مغز آدمی داشته باشید اصل یادگیری در انسان بر این مبناست که با پیوندها و ارتباطات سیناپسی ( Synapse ) بین سلولهای خاکستری مغز در اثر تکرار است که آدمی قادر به یادگیری یک موضوع یا یک مطلب میشود هرچند که حرفی ( برای امثال شما ) خسته کننده باشد. حالا قضیه برمیگردد به برخی رفقای فدائیان خلق اکثریتی ما که گویا باید برایشان صد بار تکرار کرد تا یاد بگیرند که این رژیم آخوندها درست شدنی نیست تا زمانیکه قانون اساسی شان کتاب قرآن است. در ضمن جناب پیروز رشته تحصیلی من ادبیات فارسی نبوده و نیست. باور کنید من بخاطر مشغولیات تحصیلی در دانشگاههای آلمان ۱۵ سال یا بیشتر بود که اصلاً نه بفارسی میخواندم و نه حتی چند سطر نوشتم. حالا باز زبان با ارزش و زیبای فارسی با زندگی طولانی در آلمان کلاً یادم نرفته جای تعجب است. آیا ناراحتی و عصبانیت شما از جای دیگر نیست که چرا من در کامنتم از قوّه یادگیری نداشتن برخی رفقای اکثریت (مثل شما؟) اشاره کردم و حالا خواستید با این ایراد املائی گرفتن دهن مخالف را ببندید؟ از شخصی با شعور با سطح بالای بینش و تجربه مثل شما ( مُلّا نقطی شدن: کسی که به املای دقیق و تحت اللفظی واژه ها بیشتر توجه می کند تا معنای آن ها) بعید بود بدون اینکه به اصل محتوای متن اعلامیه این سایت اخبار روز اشاره ای بکنید یا حتی موضعگیری کرده باشید؟ بهرحال ممنون از تذّکر و توصیه شما! حُسن مثبت اشتباه من این شد که صدای شما بزرگوار که از سران برتر قوم کامنت نویس این سایت بودید ( یا هستید هنوز؟ ) در آمد. حضور فعالتری از شما جناب پیروز از نسل سیاسی قدیمی که ایران را دو دستی تحویل آخوندها دادید آروز میشود. از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنید و باید هم که در مقابل نسل امروزی جدید ایرانی شما قدیمیها و پیرهای سیاسی جوابگو باشید نه با سجع و مسجع توضیح دادن که کمکی به حال خراب امروز ما ایرانیان نمیکند!
سلامت و خوش و موفق باشید جناب پیروز و از گستاخی احتمالی من دلخور نشوید!!
۷۵۹۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵       

    از : کیا

عنوان : دادگاهی‌ کردن این هیات!
راه توده‌:

(میرحسین موسوی: امام حکم قتل‌عام زندانیان را نداده بودند و تنها هیاتی تعیین کرده بودند تا به مساله شورش زندانیان منافق و بیرون آمدن از زندان و پیوستن به ارتش منافقین که به نزدیکی کرمانشاه رسیده بودند رسیدگی کنند و در صورت اثبات دست داشتن در توطئه شورش زندان، در مورد مجرمان حکم لازم اجرا شود. هیات سه نفره دچار خطا و سوءعمل شد.

هیات مزبور براساس این نامه، شروع به یک سری اقدامات کرد و مثلا زندانیان را به صورت گروهی پیش هم می‌نشاندند و سوالاتی درباره عقایدشان یا این که حاضرند اعتراف کنند و ... می‌کردند. حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند آن‌ها حکم امام را دست‌آویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمی‌شدند.

بنده می‌خوام بگویم حکم امام تنها بهانه بود برای برخی از این آقایان. آقایی که در آن هیات (اشراقی، نیری و رئیسی و بعدها پورمحمدی) بود و من اسم نمی‌برم اصلا خطمشی‌شانهمین بود که مخالف را باید حذف کرد. آن زمان با همین خط ‌مشی و تفکر عمل کرد و پس از آن هم در جاهای دیگر همین را پی گرفت.)



۱. با این توضیح ""میر حسین موسوی"" دادگاهی‌ کردن این هیات طبق قوانین موجود جمهوری اسلامی امکان پذیر است و برکناری امثال پور محمدی معقول.

۲. این سؤال هنوز بی‌ پاسخ میماند:

چرا "امام" و دولت مردان آن زمان سکوت را در برابر این جنایت تاریخی پیشه کردند؟

۳.چرا هنوز در ماستمالی کردن ، تاکید کردن بر آن‌ پافشاری دارند؟

۴.در این اختلاف بین افرادی چون مطهری و یا احمد منتظری با حاکمیت جای نیروهای پیشرو کجاست ؟
۷۵۹٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵       

    از : ایکاروس

عنوان : عقب نشینی حکومت
دوستان عزیز! این درست است که کلیت این نظام خونریز است و تنها باید با به زیر کشیدن کل این نظام خونریز و خونخوار از شر آن خلاص شد و تکیه و دنباله روی از این یا آن جناح مشکلی را حل نمیکند ولی این هیچ تنافر و تباینی با مبارزه برای مثلا" برکناری یک زندانبان جانی برای بهبود وضع زندانها و یا مثلا اجبار حکومت به بهبود وضع کارگران ندارد و میتوان و باید چنین مبارزاتی را نیز سازمان داد. مگر همین فشار جنبش دادخواهی مردم نیست که حکومت را بعد از چند دهه از کشتار و انکار آن وادار به پذیرش این کشتار کرده و حتی در بعضی جهات منجر به اختلاف درون آنان شده است؟ آیا این یک دستاورد نیست که گام به گام جلو می رود؟پس چرا اقدام نکنیم؟ درخواست نویسنده و سایت اخبار روز نیز همین است که تا زمان یک جنبش سراسری در چشم انداز بایدچنین سنگرهایی را نیز فتح کرد و رژیم را وادار به عقب نشینی نمود. عقب نشینی های سنگر به سنگر آنان را ضعیف کرده و زمینه را برای جنبش سراسری سرنگونی آماده می کند.
۷۵۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵       

    از : peerooz

عنوان : سجع و نثر مسجع
نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، مُسَجَّع یا آهنگین نامیده می‌شوند. در این‌گونه نثر، جمله‌های مشابه را قرینه می‌گویند و واژه‌های آخر قرینه‌ها در وزن یا حرف یا هر دو هم‌خوانی دارند. در ادب فارسی، نثر مسجع با تصنیف کتاب گلستان سعدی به اوج خود رسید. ویکیپدیای فارسی.

" با ارزش پوزش از مزاحمت مجدد..". نقل قول از کامنت جناب سیامک شاملو .

شاید من دچار پریشان خوانی شده ام ولی گمان میکنم منظور, " با عرض پوزش " بوده است. به گمانم اگر جناب شاملو از نظامی گنجوی پیروی میفرمودند که " سخن بسیار دانی اندکی گو - یکی را صد مکن, صد را یکی گوی " و " نوشتار " را باز خوانی میفرمودند چنین اشتباهی رخ نمیداد.
۷۵۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۵       

    از : سهراب س

عنوان : واقع بینانه دیدن
با اشاره به متن تأکید می کنید که یکی از آمرین و عاملین دست اندر کاران آن جنایت هولناک از مقام خود برکنار شود....امااگر کمترین تردیدی به این موضوع داشته باشید که چنین خواستی را میتوان با وجود حاکمیت فعلی به منصه ظهور رساند آیا به جز توهم پراکنی چیز دیگری می توان تلقی نمود؟ در همین رابطه اگر محاکمه ای در دادگاهی ب.م لاهه بخواهد صورت گیرد,آیاساده لوحانه نخواهد بود اگر تصور کنیم محافل و جریانات مختلف جهانی در همان مقطع از وضوح آن مطلع نبوده اند؟مراوده دستگاههای اطلاعاتی اروپا و آلمان در زمان رفسنجانی گویای آن میباشد.از طرفی افشای نوار صوتی و بازتاب گسترده آن در برخورد با اصلاح طلبان, رویدای مهم می باشد زیرا باگذشت نزدیک به سه دهه از کشتارهای سال ۶۷ تاکنون نه تنها اصلاح طلبان و نظریه پردازان آنها که خود را مدافع حقوق مردم و منتقد حاکمیت و مخالف سیاست ها وعملکرد تندرو ها میدانند ,نیز در عمل به راحتی از کنار این فاجعه ملی گذشته اند واین جنایت ضد بشریت را بنا بر مصلحت ملی ,امری نه چندان مهم تلقی کر ده اند.واز خمینی مدفون شده تا نوه های جماران نشینش که می کوشند تصویری جعلی و دلپذیر و باصطلاح نسل جدید پسند از امام جنایت کارشان به جامعه حقنه کنند, وتا بیت رهبری وسران قوا,سپاه ونیروهای امنیتی واز رفسنجانی و خاتمی و موسوی و همه کارگزاران ریز و درشت دیگر,دراین جنایت ملی سهیم هستند........چنین حکومتی, بلای جان مردم و آزادی هایش است بنابر این باید با این حکومت تعین تکلیف قطعی کرد و بدون توهم به انتخابات و دعواهای جناحی,تمام هم و غم خودمان را در راستای سرنگونی کلیت ای حکومت و بر پایی یک جامعه نوین ,آزاد ,برابری ,عادلانه, مرفه و انسانی بکار بندیم.
۷۵۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو

عنوان : سندی که خمینی گفت : [غیرمُسلم وغیرمومن به خدارا] بکُشید، بزنید، حبس کنید
با ارزش پوزش از مزاحمت مجدد! در کامنت قبلی ام گفتم که خمینی مجوز شرعی اعدامها را از قرآن آورده و اینرا در سخنرانی زیر بعنوان سند از خود برجای گذاشته:
بسم الله الرحمان الرحیم. امام خمینی رحمت الله علیه، عیناً طبق سی دی ی مجموعه آثار امام خمینی (ره): «صحیفه امام، ج‏۱۹، ص: ۱۳۱- سخنرانی [در جمع اعضای مجلس خبرگان و ائمه جمعه کل کشور (منشأ مفاسد عالم)] زمان: صبح ۱۴ بهمن ۱۳۶۳/ ۱۲ جمادی الاول ۱۴۰۵..........صحیفه امام، ج‏۱۹، ص: ۱۳۸
.......... ایران حجت دارد، دلیل دارد. ما با قرآن داریم پیش می‏رویم، با نهج البلاغه داریم پیش می‏رویم........... شما اسلام را به مردم بگویید شما احکام اسلام را، نروید سراغ احکام فقط نماز و روزه، آنها را هم باید بگویید، اما احکام اسلام که منحصر در این نیست. شما سوره برائت را برای مردم چرا نمی‏خوانید؟ شما آیات قتال را چرا نمیخوانید؟ هی آیات رحمت را می‏خوانید! آن قتال هم رحمت است برای این که میخواهد آدم درست کند. آدم گاهی درست نمیشود مرض گاهی صحیح نمیشود، الا (
صحیفه امام، ج‏۱۹، ص: ۱۳۹)بِالْکَیّ؛ «۱» باید ببرند، داغ کنند تا درست بشود جامعه. باید آنهایی که فاسد هستند، از آن بیرون ریخته بشوند؛ جنبه رحمت است همه ‏اش. منتها آقایان، بعضی‏ها خیال می‏کنند که همان رحمت این است که به آن مهلت بدهند تا بکشد آدم‏ها را. این رحمت است؟ از حبس‏ها بیرونشان کنید تا بریزند مردم را بکشند، این رحمت است؟ شما روی قرآن عمل کنید. قرآن با اشخاصی که مسلمند و معتقدند و ایمان به خدا دارند، به برادری رفتار می‏کند. با اشخاصی که بر خلاف این هستند آنها را میگوید بکشید، بزنید، حبس کنید؛ اشِداءُ عَلَی الْکُفّارِ. شما همان طرفش را گرفتید، زمین هم می‏خورید. ما، اگر بنا باشد اسلام را به یک طرفش قبول داشته باشیم، همان جنبه باصطلاح شما رحمت، من همه جنبه‏ هایش را رحمت می‏دانم، اما آنکه شما خیال می‏کنید که آن جنبه‏اش رحمت است که دزدها را بیرونشان کنیم، مفسدها را بیرون کنیم، آدمکش‏ها را بیرون کنیم، دست بردارید از این طور رحمت‏هایی که شما توهّم میکنید. اینها رحمت نیست، اینها مخالف خداست، مخالفت با خداست‏»
در این نوشته سایت اخبار روز در انتها آمده:" مسئولیت اصلی این جنایت بر دوش خمینی و میراث داران اوست." ضمن تایید این جمله اما باید گفت که نادانی خود خمینی جلاد هم ناشی از یادگرفته هایش از کتابی بنام قرآن است و تا زمانیکه ایرانی مسلمان این کتاب را میبوسد و بر سرش میگذارد بدون اینکه از محتوایش بزبان فارسی اطلاع داشته باشد هرگونه اعدام و کشتار غیر مسلمانان و حتی مسلمانان مخالف نظر ملایان مثل مجاهدین و غیره هم کُشتن شان واجب میشود. خود خمینی با افکار ارتجاعی اش قربانی این کتاب قرآن است نه اینکه بگویم مقصر نیست! برای دستور کشتار در قرآن مراجعه کنید به: سوره نسا آیه ۸۹- یا سوره توبه آیه ۵ و ۱۲- یا سوره توبه آیه ۱۲۳ ؛ سوره محمد آیه ۴- ؛ سوره انفال آیه ۳۹ - ؛سوره احزاب آیه ۶۱ - ؛ سوره مائده آیه ۳۳- ؛ سوره مائده آیه ۳۸- ؛ سوره التوبه آیه ۲۹- ؛ سوره النساء (زنان) آیه ۸۹- ؛ سوره الانفال (غنایم جنگی) آیه۱۲- ؛ سوره ماده گوساله(بقره) آیه ۱۹۱ و ....!
نیش عقرب ( خمینی و خامنه ای و... ) نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است.
۷۵٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۹ شهريور ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : اعتصاب و پناهجویی و راهکار دادن
معلمی که مانند معلمین دیگراعتصاب می کند بعد از آن اعتصابات ذرتی می رود پناهجو می شود و بعداً راهکار هم می دهد! باید گفت: این اعمال می تواند ناشی از نبوغ فرد باشد!
۷۵٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۹ شهريور ۱٣۹۵       

    از : Hadi Shahab

عنوان : کار از ریشه خراب است پور محمدی و امثالهم مهره ای بیش نبوده و نیستند ...
نویسنده محترم مقاله "مصطفی پورمحمدی را برکنار کنید!",

همه کسانی که در این نظام اسلامی اصلاح طلب شده ا ند و تمام کسانی که در دولت اعتدل و امید دست اندر کارند منجمله آقایان کروبی و موسوی که در حصر هستند همگی مسولین نظام جمهوری اسلام در آن کشتارها سهم قابل توجهی داشته اند. همه حضرا ت بدون استثنا تمامی کشتارهایی را که بعد از انقلاب توسط دادگهاهی اسلامی ضد انقلاب و ضد انسان انجام میشد حمایت میکردند. جلادان فقط پور محمدی , نیری , اشراقی و رئیسی نبوده و نیستند. لطفآ به گزارش خود
تحت عنوان "حمایت مجلس خبرگان از کشتارهای سال ۶۷" در لینک زیر نگاهی بیاندازید:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۷۵۳۹۲
در سر تیتر آمده :"مجلس خبرگان با انتشار بیانیه ای از اعدام های ۶۷ دفاع کرده و هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت انتشار نوار صوتی آقای منتظری را «ضربه زدن به امام و بیت او» ارزیابی کرده است "
لطفآ سری به روزنامه ها ی آنزمان جمهوری اسلامی بزنید. در آنزمان تمامی حضرا ت خواستار این بودند که دادگاهای اسلامی بیسترین مجازات ها را برای طرفداران گروههای مخالف نظام اعمال کند. آقای رفسنجانی از سخنوران و خط دهندگان رده اول این سرکوبها بوده.
با کمی دقت و تفکر شاید متوجه شویم که به چه علت وزیر دادگستری دولت اعتدل و امید پور محمدی است و آقای روحانی خو د قبلا چه سابقی در همین دستگاه امنیتی داشته. نگاهی به سوابق افراد که با روحانی هستند. برای مثال علیرضا آوایی یکی از جانیان این نظام که در کشتار سال ۱۳۶۷ در جنوب کشور جنایتهای زیادی را مرتکب شده. در لینک زیر نوشته ایرج مصداقی توضیحاتی در باره سابقه این جانی از زبان خود علیرضا آوایی میبینیم:
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-۸۱۰۲۹.html
همانجا میخوانیم :
( علیرضا آوایی سال گذشته در دولت «اعتدال و امید» روحانی، به معاونت وزیر کشور و ریاست سازمان ثبت احوال کشور رسید و ماه گذشته، حسن روحانی در حکمی وی را به عنوان «رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهوری» منصوب کرد. روحانی در حکم خود خطاب به آوایی نوشت:‌

«نظر به اهمیت نظارت و بازرسی در انجام صحیح وظایف قانونی دستگاه‌های اجرایی به منظور ارتقای کمی و کیفی خدمت‌رسانی به مردم شریف ایران اسلامی و با عنایت به سوابق خدمتی و تجربیات ارزنده جناب‌عالی به موجب این حکم به عنوان «رییس دفتر بازرسی ویژه رییس‌ جمهور» منصوب می‌شوید. » )

نویسنده محترم مقاله توجه کنید که این حضرا ت همدیگر را تنها نمیگذارند که من , شما و حتا سازمانهای حقوق بشری بتوانند پور محمدی را به کناری بفرستند . جنایات فرد ی نبوده بلکه از طرف تمام کارگزاران نظام مورد تایید بوده و هست.
کار از ریشه خراب است پور محمدی و امثالهم مهره ای بیش نبوده و نیستند ...
با احترام
هادی شهاب
۷۵٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۹ شهريور ۱٣۹۵       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست