سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کجایید، دقیقا کجایید؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : پروین کرد

عنوان : در اولین فرصت ،خطاب به ((متن عاشقانه ی )) جناب نامی شاکری که خطاب به جناب تابان بود کمنتی نوشتم که حذف شد یانمیدانم دیگر چه شد ! مهم نیست ،
اما دلم میخواهد که همگان و علیالخصوص آن تا ناقره (خرخره) خودرا رفیق شفیق کارگر انگاران و یقه درانان برای ((باصطلاح حقوق کارگر ))،در کشور طاعونزده ی ایران تحت حکومت زباله زار عقب ماندهترین نوع توحوش مذهبی رویا پروری میفرمایند ! حداقل بداننند که زندگی یک کار گر بلازده در کشور طاعونی مرز پر گوز و گهر که فقط زیر یک میلیون تومان حقوق ماهیانه میگیرند .جز گرسنگی چیز دیگری نیست ... و ما در جای خوش نک بر دفاع از حق این بدبختترین ایرانیان که بر سر نمایش خودروشن ضمیری امان داریم یکدیگر با چوب دستی مانچوپانی یک دیگررا میآزاریم !!۱؟ و اینهمه چرا و واقعآ چرا ؟؟ ایران اگرفقط مبتلا به روشنفکری میبود و نه عصیان ابلهانه و آن قلابی ! میتوانست هم حکومت وقت را بر تنبان نامبارکش بتمرگاند و اورا با اجرای خواسته های ملت مجبور کند و آرارم ارام بسوی تعالی رود و هم تو دهنی بسیار قوی ای به محافل (((((حقوق بشری))))) !!!کارتر برژنسکی که سرا پای ملت ایران به سخره گفتند بکوبد .. اما دریغ که ما ایران از همه رقم ادم فقط احساساتی و بی فکر و بی آینده نگری هستیم و نوش جانمان باد آنچه را که با میکنند ! اگر ننگ و تحقیر اما گویی که باهرهنگ بار آمده ایم ...........
۷٣۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : محسن

عنوان : باید لابلای خطوط را خواند
پیروز گرامی، آقای طایی در مقام توجیه کننده ستم موجود برآمده و زیرکانه می کوشد حداقل دستمزد پایین (یک سوم خط فقر) را تنها راه رفع یا کاهش بیکاری معرفی کند. با این کار می خواهد دو قشر ضعیف را در برابر هم قرار دهد(کارگران کم درآمد در برابر بیکاران). در حالی که در همین مناظره روشن می شود که دستمزد کارگران تنها ۱۲ درصد هزینه تولید را در بر می گیرد و دولت و کارفرما ها و مشاورانشان که آقای طایی یکی از آن ها ست، برای جذاب نشان دادن بازار کار ایران پایین بودن حداقل دستمزد در ایران را به رخ سرمایه خارجی می کشند (به قیمت فلاکت درصد بالایی از شهروندان کشور!). وی زیرکانه سعی دارد به مردم محروم ایران بفهماند که به همین که ندارد راضی باشد (یا بزبان روحانیت قسمت این بوده)؛ آنجا که می گوید زندگی خود را با دیگران (بخوان دهک بالایی جامعه) مقایسه نکنید! (نقل به مضمون) یعنی قشر زحمت کش از کارگران تا معلمان و پرستاران و ... نباید از خود بپرسند که چظور است ما با سه شغل از پس هزینه اجاره و مسکن و بهداشت و ... خانواده امان بر نمی آییم، اما جوانکی پشت سبیل تازه سبز شده با یک مجوز واردات دارو و نمایندگی انحصاری یک شرکت خارجی، بجای دارو پورشه وارد می کند و از آپاتمان های آنچنانی و ماشین های لوکس و "منزلت" بالا برخوردارست. آن هم بدون اینکه یک ساعت در هفته کار کرده باشد؟
منظور من از کامنتی که گذاشتم این بود که در این گونه مباحث جاریست که چپ می تواند نظرات خود را طرح و نقش پشت جبهه زحمتکشان کشور را ایفا کند. و گرنه با انشانویسی های تکراری بدون ارائه راه حلی قابل دسترس راه به جایی نخواهد برد. این نوع موضع گیری های حماسی بیشتر با این هدف صورت می گیرد که به حریف (طرفداران شرکت در انتخابات) بفهمانند که دیدید شرکت در انتخابات هم گرهی از کار نگشود (فراموش می کنند که روحانی کاندید حزب کارگران ایران نبوده و ادعای آن را هم نداشته و یا اینکه اصلا کارزار این انتخابات (سلبی) با مطالبات کارگران گره نخورده بود). هنر در اینجا می بود، و می شود برای انتخابات آتی در دستور کار قرار گیرد که با طرح مطالباتِ واقعا مطرحِ زحمتکشان در سطحی گسترده، کاندیدا ها مجبور به موضع گیری مشخص و ارائه برنامه در این ارتباط شوند.
۷٣۴۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : پدرجان جدید که رسوا کننده دروغگویان غیر متمدن می شود اما .....
نوع برخورد جناب آقای وانیک ارجمند نشان از این می دهد که منتظر عکس العمل بوده تا با عملی دیگر مشت محکمی بر دهان آنانی بکوبد که چنانند. این مسئله بر ایشان چنان کرده است که به موارد آورده در نظر انتشار یافته از اینجانب هیچ توجه نکرده است که در نظر اینجانب شخصی بنام وانیک مورد خطاب نبوده وجالب است سند حی و حاضر در زیر دو نظر دیگر موجود است حتی شماره انتشار آن هم ذکر شده "۷۳۴۱۲" این شماره خود گویای اینست بزرگوار دیگری به نام بینام مورد خطاب بوده. بگذریم. بعد از اینکه دروغگو بودنم ثابت شد و رسوا شدنم عیان شد لازم است گفته شود: پدرجان گاهی وقتها آرامش برای حرکت کردن و اقدام کردن لازم است عجله و شتاب کار می دهد دست آدم و ممکن است آدم های متمدنی گاف های بزرگ انجام دهند و قبل از اینکه دیگری رسوا شود چیز دیگری شود و ........ البته با این نوع برخورد شاید معتقد به قهر هستی اما خودت خبر نداری
۷٣۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بینام

عنوان : بترکه چشم حسود
وانیک گرامی
جناب امیر ایرانی منظور مبارکشان این بنده کمترین بودم که بینامیم گویا پوچی است و هر چه گفتم هم تایید فرمایش استاد بوده . حرفی ندارم و به یک نیم بیت شعر بسنده میکنم خطاب به امرای نامی و زعمای شاکر دوران و نگهداران وضع موجود ایران...
شعر: ای که تو هستی مراد و پیر ما

مصراع دوم را هم گذر دوران فراموشم کرده
۷٣۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : وانیک

عنوان : به "امیر ایرانی"!
من در نوشته خود هیچ صحبتی از قهر نکرده ام. نوشته من هنوز در این بخش از نظرات هست. لطفا آن بخشی که مربوط به قهر است را شما نشان دهید تا رسوا شود او که دروغ میگویید. برخوردم به دولت روحانی نیز بر پایه قهر نیست. مطالبه دارم. اگر انجام داد سعی میکنم به او رای دهم و اگر انجام نداد به او رای نمیدهم. به هیچ کس هم سواری مجانی نمیدهم. به همین سادگی. به قهر هم به عنوان آخرین راه حل و راه حلی نه مطلوب مینگرم. ولی شما آنقدر تنگ نظر هستید که هر اختلافی را دشمنی و هر دشمنی را قهر میبینید. این دیدگاه داعشی باعث میشود که تحمل هیچ انتقادی از دولت یا اصلاحطلبان را نداشته باشید. یا با مایید یا علیه ما.
نکته بعدی اینکه، اشتباه به عرض شما رسانده اند. من پدر جان شما نیستم! برادر جان، عمو جان، دایی جان، هر گونه رابطه خونی، خانوادگی و فامیلی دور یا نزدیک هم با شما ندارم. بی نام هم نیستم. اسم من وانیک است. اگر خیلی میخواهید متمدن باشید متوانید بگویید آقای وانیک. ولی انتظار من از شما زیر حد اقل است.

ّبه البرز گرامی

از من یک سوال کرده اید که آن را به یک شرط پاسخ می دهم و آن اینکه به همین یک سوال اکتفا کنید. شما، البته با عرض معذرت، ماشا الله کمی پر چانه تشریف دارید. یکی این کی بورد را باید برای چند روز از شما بگیرد تا ما همه نفس راحت بکشیم. بیشتر مطالب دراین سایت و همچنین سایت کار آنلاین یک یا چند نظر از شما دارد. و این تنها دو سایتی است که من از آنها خبر دارم. البته، با نوشتن شما مشگلی ندارم تا آنجا که مخاطب شما من نباشم و مجبور به پاسخگویی. خدا وکیلی، وقتش را هم ندارم. به نظر من واژه "شوالیه " و "قهرمان " درگفته این فعال کارگری کنایه است تا مخاطب را کمی تحریک کند. به تجربه میدانم که فعالین کارگری خوب می فهمند که باید با دست خود حقوقشان را بگیرند ولی مثل هر نیروی دیگری می خواهند حمایت دیگرنیروها را برای مطالبه خود جلب کنند. امیدوارم این کافی باشد.
۷٣۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " معاون کارآفرینی و اشتغال وزارت کار".
با عرض معذرت, این کامنت اشتباها در پای مقاله " بزرگ‌ترین پروژه اجتماعی و رفاهی دولت یازدهم سخت بیمار است!" گذاشته شد و مجبور به تکرار آن در اینجا میباشم.

با تشکر از توجه جناب محسن, کامنت من مربوط به محتویات این مقاله ونقل قول از آن بود که در دفاع از خواست افزایش دستمزد کارگران میباشد در حالی که توجهی به مقاله " بزرگ‌ترین پروژه اجتماعی و رفاهی دولت یازدهم سخت بیمار است!" در باره مصیبت بیکاری درهمین صفحه اخبار روز نشده است. و گمان من آنست که یکی از علل مهم رکود و یا پس رفت " چپ " در دنیا, تمرکز خواسته های " پرولتاریا " بر حفظ منافع " قشری " آنها و بی توجهی و یا کم توجهی به منافع " اقشار" دیگر اجتماع میباشد که خواست نهایی آنها " دیکتاتوری پرولتاریا " بوده است. این کیفیت در دهه های اخیر با کاهش نیروی مولد کار تشدید یافته است.

در مقله ارجاعی میز گرد, کسی که در فکر بیکاران است " حسن طایی مشاور وزیر کار در امور اقتصادی، که پیش‌تر معاونت کارآفرینی و اشتغال وزارت کار را برعهده داشت " میباشد و گمان ندارم ایشان جزو " قشر پرولتاریا " باشند.
۷٣۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : محسن

عنوان : حماسه سازی یا پی گیری مطالبات زحمتکشان؟
متاسفانه نویسنده مقاله بیش از هر چیز به نثر حماسی خود توجه داشته، که اگر لازم دید می تواند برای امثال بنده توضیح دهد که چرا بجای انشانویسی های "دلسوزانه" وارد کارزار واقعا موجود در جامعه نمی شود؟ همین روزها بحث بیکاری، تعیین حداقل دستمزد، خصوصی سازی، سرمایه های خارجی و ملی در ایران بسیار داغ است. چرا نظرات مخالفین خود را به چالش نمی گیرید؟ چار صدای نمایندگان واقعی کارگران را که در شورای کار اجازه حضور نمی یابند را بدون چاشنی بندی های حماسی-سیاسی منعکس نمی کنید؟ انعکاس میزگرد روزنامه شرق با حضور اکبری، مالدوست و دیگری البته مثبت است، اما شما چرا وارد آن بحث نشده و راه حل های علمی ارائه نمی دهید؟ با دلسوزی های اینچنینی و حواله دادن همه مسائل به دوران "پسا سقوط" هم گرهی از مشکلات کارگران نمی گشاید.
یک توصیه هم به هم میهن محترم "پیروز" که بروید مناظره ای که در بالا بدان اشاره کردم در همین سایت یا روزنامه شرق بخوانید تا ببینید که اتفاقا کارگران از حقوق بیکاران دفاع می کنند.
۷٣۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بی نامی هم، خود، شاید بشود؛ نامی!
بی نام هم خود نامیست که گویای نامیست که می تواند ناشی از پوچ بودن باشد. براساس عرف هرجسمی برای یافتن هویتی آنهم برای تشخیص و مقایسه با دیگران نیاز به نامی ست شاید بی نامی براساس دیدگاه لغو مالکیت باشد که فردی شیفته وار با بی نام شدن لغو مالکیت را اعلام می کند. :::: دراینجا چنانکه تاکنون بوده؛ یک نوشتار ( مقاله سابق) است و چند نظر( کامنت سابق) بدنبالش می آید. وقتی نظر جناب بی نام که به شماره ۷۳۴۱۲ انتشار یافته مورد توجه قرار گیرد این نظر می تواند یکی از مصادیق مطالب آورده شده در نظر قبلی اینجانب باشد. نظر جدید جناب بی نام اگرچه پاسخی است به نظر اینجانب اما گویای مطلب جالبی می شود که پیام می دهد: برخوردبه مسائل اجتماعی و مبارزه گری باید بصورت قهری باشد آنهم بدین صورت:اگر کسی صحبت از کارگر نکرد بلافاصله آنرا باید پرتاب کرد در طبقه ضالهِ ظلم کننده ای که تحت نام بورژوا هستند که در این مبارزه قهری در صورت پیروزی بعداً پدر صاحبشان را می توان در آورد. :::: بایدگفت: پدرجان بحث هایی که در اینجا در می گیرد یکی از مبانی آنان اینست:وقتی جامعه ایران در نظر گرفته می شود مشاهده می شود که یک روح ملی در آن دمیده شده و نیازمند به پر رنگتر شدن است که با وجود این روح ملی باید در پی تحقق خواسته های آزادی خواهی و دمکراسی خواهی و عدالت اجتماعی رفت!. مبنا قراردادن طبقه ای خیالی آنهم در جامعه ایران با آن ساختار اقتصادیش کار را به جائی نمی رساند.اگرچه ممکن است : دکانی را برای گروهی در شکل و شمایل مبارز بیآفریند اما حاصل از این بابت برای کل جامعه می شود:هیچ.
۷٣۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : و الی تمامی نتایج حاصله از تلاشهایِ مشخص مردمانمان...
وانیک گرامی، اگر تلاش در یک بحث معطوف عوض کردن نظر دیگری باشد، چنین نتیجه ای در غالب به اکثر مواقع برآمد و نتیجه ی نهایی بحثها نبوده است. لذا لازم است که انسانهایِ مردم دوست هدف از سخن را روشن ساختن همه ی جوانب بحث قرار دهند، تا اصلِ خوبِ انتخاب سهل و در روشناییی کامل صورت پذیرد.

لذا در همین رابطه، نمیدانم مقصود شما از "آنها" چیست یا کیست، وقتی می نویسی؛ «...آنها به دنبال قهرمانان نیستند. سزاوار لعن و نفرین سیاسی شما هم نیستند. بلکه، حمایت شما برای فشار آوردن به دولت روحانی برای تغییر اولویتها را می طلبند. همین.»

اگر هدفِ نویسنده ی یادداشت سیاسی از نوشتنِ؛ «... ای "قهرمانان آزادی"، ای "شوالیه های" جنگ های انتخاباتی...» جلب حمایت "برای فشار آوردن" است، و نه روان کردن مردمان در پی قهرمانان و شوالیه ها، بایسته میدانم که خاطر نشان سازم، با توسل به استهزاء حمایتِ دیگری جلب نخواهد شد.

با اینهمه تلاش در جهتِ جلب حمایت برای تغییر را می پسندم، چه بخصوص در این برهه از زمان، بیش از هر زمانی دیگر نیازمند اتحادی هوشمند حول فراگیرترین خواستها و مطالبات هستیم،

و الی تمامی نتایج حاصله از تلاشهایِ مشخص مردمانمان در دهه ی اخیر در جهتِ بنیادی کردن دموکراسی صرفِ استحکام بنایِ استبداد حاکم خواهد شد.
۷٣۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : وانیک

عنوان : کجایید، دقیقا کجایید؟
مطلب خوب است و نکته مهمی دارد. ولی متاسفانه، کافیست تا مقاله ای کوجکترین حمله ای به اصلاح طلبان یا انتخابات بکند تا سر و کله سه یا چهار نفر (شاید هم یکنفر با نامهای مختلف) پیدا شود و همان اباطیل را ردیف کنند. "دروغ میگویید" ، "شعار است"، "چهار نفر بیشتر نیستید"! معلوم نیست اگر ما چهار نفر بیشتر نیستیم، اگر ما تاثیری نداریم پس شما(ها)جرا انقدر جوش میزنید؟ این دموکراسی که شما به آن باور دارید از چه قماشی است؟ آیا آنقدر تنگ نظرید که همه، حتی این "چهار نفر" هم باید همرنگ و هم نظر با شما شوند تا از این شیوه ها دست بردارید؟ هدف شما تنها ترور مطالب است. وقتی هم که با مقاله موافقید مقاله البته "هوشمندانه" است! بس کنید این مسخره بازی را. نظر کسی را عوض نمیکنید. تنها جو بحث و گفتگو را مسموم میکنید.
به نظر من روی سخن این فعال کارگری با کسانی است که در انتخابات شرکت کرده اند و می خواهد نظرها را به وضعیت اسفناک کارگران جلب کند. حقوقی را که به آنها تحمیل شده است را به تو جه رای دهندگان برساند و بگوید که رای آنها در وضعیت معیشتی کارگران هیچ تغییری ایجاد نخواهد کرد. موضوع بسیار ساده است. نرخ تورم بین ۱۴/۶ تا ۲۰ و توسط برخی کارشناسان حتی بالاتر از ۲۰ تخمین زده می شود. وزیر تعاون و کار دولت روحانی تنها حاضر شد که حداقل این نرخ تخمینی را در افزایش حقوقها در نظر بگیرد و تنها با ۱۴ افزایش حقپوقها موافقت کرد. هر سال در به روی همین پاشنه میچرخد و هر سال وضعیت معیشتی کارگران بد و بدتر میشود. این در حالی است که حتی با این افزایش، درآمد خانواده کارگران، ۵۵ تا ۶۰ زیر خط رسمی فقر خواهد بود و باز این در حالی است که در بودجه دولت، حقوق و مزایای مفت خوران حوزهای علمیه به تمام و کمال در نظر گرفته شده است. با ذره ای انصاف میتوان دید که این اعتراضات بی مورد نیستند. آنها به دنبال قهرمانان نیستند. سزاوار لعن و نفرین سیاسی شما هم نیستند. بلکه، حمایت شما برای فشار آوردن به دولت روحانی برای تغییر اولویتها را می طلبند. همین.
۷٣۴٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست