سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سازمان یابی کارگری - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مسعود بهبودی

عنوان : نقدی بر نقد نازنینی
اگر قصد نقد چیزی را داریم بهتر است قبلا با آن چیز اندکی آشنا شویم.
نازنین ظاهرا از پله خانوف همانقدر خبر دارند که از فیزیک ذره ای.
کجای کهکشان ها سیر می کنیم؟
پله خانوف از مخالفین لنینیسم بوده است:
منشویکی بوده است.
لنین اما موسس بلشویسم است.
معلوم نیست که چرا ما عیرانی ها اینقدر شتابزده تشریف داریم.
در هر فرهنگ لغات فلسفی و یا ویکی پیدیا می توان در عرض چند دقیقه ناقابل حداقل به آشنائی سرسری با شرح حال پله خانوف دست یافت و بعد پاشنه دهن بر کشید و کامنت نوشت.
۵٨٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۲       

    از : نازنین هویدا

عنوان : فقط دیکتاتوری نیست. اعدام هم هست............
انتقال آگاهی از بیرون به درون طبقه کارگر
کسب قدرت سیاسی توسط روشنفکران انقلابی
حاکم کردن دیکتاتوری حزبی
پذیرش سرمایه داری دولتی با اجرای سیاست ارتجاعی نپ
بازگشت به همان دکترین پلخانوف آن هم بعد از انقلاب
انحلال مجلس موسسان
واقعه تلخ و صد کارگری کرونشتات
اعدام مخالفان
.............:-):-):-).....................
این ها و بیش از اینها تنها بخشی از تاریکیهای لنینیسم است. استدلال دکتر قراگوزلو که می خواهد زمین و زمان را به کمک بگیرد تا شاید بتواند راهی برای فرار شکست شوروی پیدا کند و مخالفان شوروی را هیستریک میخواند اینک توسط آقای مسعود بهبودی از دیکشنری روشنگری کامل شده.
خلاصه این که در این جا جمع دیکتاتور ها و عاشقان شوروی جمع است. البته وقتی که دکتر با صراحت از استالین هم دفاع می کند دیگر چه می توان گفت. یاد پلمیکی افتادم که در سال ۱۳۷۹ میان دکتر و سیروس شاملو در گرفت. در هفته نامه گوناگون که تویط دوستان و شاگردان دکتر منتشر می شد و خانم محمدی سردبیرش بود
۵٨٣۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : متا کامنتی بر کامنت حریفی
من نوشته های اساتید را حتی به زور شلاق و شکنجه نمی خوانم.
چون خواندن تراوشات فکری آنها از هر زجر و شکنجه ای معذب تر است.
ولی کامنت کاوه از نهایت کالیت (کال وارگی) بینشی ایشان حکایت دارد:

۱
لنینیسم همان بلانکیسم است

خوب، باشد.
ما که نمی دانیم بلانکیسم چیست، شاید حق با کاوه و حواریون کاوه باشد.

۲
لنینیسم همان حزب روشنفکران بالای سر کارگران است.

برادر عرتشی، در کدام هپروت سیر می فرماییم؟
لنینیسم که نمی تواند حزب باشد.
حزب فرم و محتوا و معنی دیگری دارد و لنینیسم فرم و محتوا و معنی بکلی دیگری.

الف
حزب چیزی مادی است.
حزب چیزی عینی ـ واقعی است.
حزب چیزی محسوس و ملموس و مرئی است.

ب
لنینیسم اما چیزی روحی، معنوی و فکری است.
چیزی سوبژکتیف و غیر مادی است.
بلحاظ فلسفی ضد مادی است.
لنینیسم نامحسوس و نامرئی و ناملموس است.

۳
لنینیسم با دیکتاتوری حربی می خواهد حکومت کند.

برادر عرتشی، قاعدتا باید نه ایده ها و افکار، بلکه افراد و گروه ها و احزاب حکومت کنند.
از این رو، ادعای عرتشیون مبنی بر حکومت لنینیسم، ادعای بی معنی و غیرواقعی و توخالی و بی محتوا ست.
عرتشیون بهتر است، تا دیر نشده بدانند که حکومت و حاکمیت همیشه طرف دیگری هم دارد:
به همین دلیل در لنینیسم از دیالک تیک حاکم و محکوم سخن می رود:
منظور این است که طبقات اجتماعی بر یکدیگر حکومت می کنند.
حالا بهتر است که عرتشیون برای الوینبار در عمر خود اندکی بیاندیشند که پیش شرط حاکمیت و حکومت طبقه اجتماعی ئی بر اقشار و طبقات اجتماعی دیگر کدام است؟
چرا و به چه دلیل طبقه ای به مقام طبقه حاکمه می رسد و مابقی طبقات در جرگه طبقات محکومه درجا می زنند؟

۴
آقای قراگوزلو خیلی تلاش می کند که این موضوع را توجیه کند
اما شکست شوروی نشان داد که لنینیسم سوسیالیسم نیست.

کسی که ادعا می کند که «لنینیسم سوسیالیسم نیست»، از ساده ترین مفاهیم فلسفی و حتی مفاهیم جامعه شناسی بی خبر است:

چرا و به چه دلیل؟

الف
اولا به این دلیل که لنینیسم همان مارکسیسم در عصر امپریالیسم و در عصر گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است.

ب
ثانیا مارکسیسم ـ لنینیسم جهان بینی است که در درجه اول از فلسفه مارکسیستی (ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی) تشکیل یافته است و دو جزء دیگر آن تحت عناوین اقتصاد سیاسی و کمونیسم علمی بدان اضافه می شوند.

ت
ثالثا مارکسیسم ـ لنینیسم ایدئولوژی است.
و ایدئولوژی عنصری روبنائی است.

پ
از حضرت کاوه و از همه طرفداران اولترا عنقلابی ژیگولتاریا چه پنهان که سوسیالیسم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی است.
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی بوسیله سیستم مناسبات تولیدی مادی منطبق با سطح معین توسعه نیروهای مولده، یعنی بوسیله ساختار اقتصادی معین جامعه تعیین می شود، ساختاری که بر روی آن روبنای درخوری از تصورات، روابط و نهادهای سیاسی، حقوقی و غیره قوام می یابند.
سوسیالیسم بر خلاف مارکسیسم ـ لنینیسم، در وهله اول با زیربنای جامعه با سطح توسعه نیروهای مولده و مناسبات تولیدی و به عبارت کوتاهتر با فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید در رابطه است.

ث
سوسیالیسم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی ئی است که در آن مالکیت اجتماعی (اشتراکی) بر و سایل تولید برقرار می شود.

ج
همیشه و همه جا و در تمامی طول تاریخ جامعه بشری، بر روی شالوده و ساختار و زیربنای اقتصادی ست که روبنای ایدئولوژیکی (دولت، قضاوت، حقوق، هنر، اخلاق، ادا و اطوار ژیگولتری، اولترا عنقلابی و بیماری های طبقاتی و ایدئولوژیکی خنده آور دیگر) بنا می شود.

د
ظاهرا مشتریان همیشگی تراوشات فکری اساتید همه از دم اولترا عنقلابی و ژیگولتری اند، یعنی کاوه واره اند و از الفبای فلسفی بکلی بی خبر.
دست ما ولی همیشه به دعا ست که انشاء الله خود خدا فرجی بدهاد.

پایان
۵٨٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۲       

    از : کاوه سبحانی

عنوان : لنینیسم
لنینیسم همان بلانکیسم است و همان حزب روشنفکران بالای سر کارگران است که با دیکتاتوری حربی میخواهد حکومت کند. آقای قراگوزلو خیلی تلاش می کند که این موضوع را توجیه کند اما شکست شوروی نشان داد که لنینیسم سوسیالیسم نیست.
۵٨٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست