سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چشم انداز و سناریوهای جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی


احمد هاشمی


• درمسیر موقعیت انقلابی، در شرایط فقدان نیروی جایگزین و انسجام کامل رژیم ، سیاست های روزمره ادامه پیدا می کند، از سوی دیگردر این مسیر با تشدید شکاف ها در رژیم، امکان یک انقلاب سیاسی به رهبری نیروی جایگزین قابل تصور است. در این مسیر با بروز شکاف های غیر قابل جبران در درون قدرت حاکم، که منجر به ناتوانی دستگاه سرکوب رژیم می گردد، سناریو هایی مانند کودتا ، انقلاب کامل، قیام و یا همپوشانی محدودی از هرسه این سناریو ها یعنی جنگ داخلی، قابل پیش بینی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ آذر ۱۴۰۱ -  ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲


 رهیافت نظری

“چا لمرز جانسون ” دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، برخی رخدادهای آغاز کننده را که به منزله ” عوامل شتابزا ” عمل می کند، نقطه شروع بروز موقعیت انقلابی و به چالش کشیدن فدرت حاکم می داند.

او معتقد است زمانی که جامعه در حالت عدم تعادل اجتماعی است و قدرت حاکم فاقد مشروعیت و نا کارآمد است و تنها انتخاب قدرت حاکم، اعمال خشونت است، در این حالت شرط کافی بروز موقعیت انقلابی وانقلاب، ناتوانی دستگاه سرکوب است.

در دیدگاه تحلیل گران و نظریه پردازان چهار نسل انقلاب، ویژگی های وضعیت انقلابی عبارتند از: بروز نارضایتی همراه با خیزش گسترده اعتراضی، پیدایش گروه های بسیچ گر و مدعی قدرت و همراهی بخش قابل توجه شهروندان با گروه های بسیج گر

چارلز تیلی جامعه شناس آمریکائی، برامد وضعیت انقلابی را در وجود یا پیدایش ” حاکمیت چند گانه ” می داند، یا به عبارت دیگر آن را بروز شرایطی تعریف می کند که حکومتی که بیشتر تحت کنترل یک گروه بود، حالا مورد ادعای گروه یا گروه های رقیب قرار گرفته و هر کدام از این گروه ها ادعای مشروعیت برای حاکمیت را دارند، فرجام وضعیت انقلابی، با پیروزی یا شکست و در مواردی با سازش مدعیان قدرت رقم می خورد.

به نظر تیلی” حاکمیت چند گانه ” و به همراه آن وضعیت انقلابی زمانی شکل می گیرد که بخش پراهمیتی از شهروندان

به گروه یا گروه های مدعی قدرت بپیوندند.

در دیدگاه چارلز تیلی، شکاف های درونی رژیم و وجود نیروی جا یگزین، دو عامل مهم و تعییین کننده، در مسیر موقعیت انقلابی هستند.

با نتیجه گیری از رهیافت های نظری بالا ” سباستیان شفتر” در پایان نامه تحصیلی اش تحت عنوان ” متغییرهای اجباری موفقیت انقلابات دموکراتیک ” نمودار زیر ترسیم نموده است:


در این نمودار در محور افقی “موقعیت انقلابی” و در محورعمودی “نتیجه” حاصل از مسیرموقعیت انقلابی در شرایط فقدان نیروی جایگزین یا وجود نیروی جایگزین، به نمایش گذاشته شده است.

محور افقی نمایانگر این موضوع است که در شرایط موقعیت انقلابی، موضوع شکاف های درونی رژیم اهمیت اساسی و تعیین کننده دارد و درمحورعمودی نتایج ناشی از موقعیت انقلابی، وابسته به قوت و ضعف نیرو یا نیروهای جایگزین است.

درمسیر موقعیت انقلابی، در شرایط فقدان نیروی جایگزین و انسجام کامل رژیم ، سیاست های روزمره ادامه پیدا می کند، از سوی دیگردر این مسیر با تشدید شکاف ها در رژیم، امکان یک انقلاب سیاسی به رهبری نیروی جایگزین قابل تصور است.

درمسیر موقعیت انقلابی با بروز شکاف های غیر قابل جبران در درون قدرت حاکم، که منجر به ناتوانی دستگاه سرکوب رژیم می گردد، سناریو هایی مانند کودتا ، انقلاب کامل، قیام و یا همپوشانی محدودی از هرسه این سناریو ها یعنی جنگ داخلی، قابل پیش بینی است.

چشم اندازها و سناریوهای جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی

شناخت سه مسئله اساسی در رابطه با چشم اندازهای جنبش انقلابی موضوعات بسیار با اهمیت اند:

الف- رخداد آغازکننده : این جنبش با قتل تبهکارانه مهسا امینی توسط رژیم   به منزله ” عامل شتابزا ” آغاز گشت. در پی آن جنبش با شعار محوری زن، زندگی ، ازادی ادامه یافت واکنون با گذشت بیش از دوماه، این شعار نقش تعیین کننده ای در بسیج، استمرار و ادامه حیات این جنبش داشته و دارد.

ب- شناخت ازنیروهای میدانی بسیج گر جنبش : اکنون که خیزش و جنبش انقلابی سراسری، با وجود سرکوب بی رحمانه رژیم، وارد سومین ماه خود شده است ، تشریح درک و دریافت ذهنی نیروهای میدانی در ایران، با وجود منابع اطلاعاتی محدود، کاری دشوار، اما از اهمیت بسزائی برخوردار است.

فهم این مسئله که این جنبش چگونه و با چه توان و ظرفیتی تا کنون دوام آورده است، وابسته به شناخت از ویژگی ها و صفات شحصیتی رهبران میدانی و گروه های بسیج گر است، که در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

اما پراتیک این جنبش انقلابی دراین بیش ازدوماه نشانگر این است که رهبران میدانی و گروه های بسیج گر: الف –قدرت بسیج و شناخت لازم از موقعیت خویش را دارا هستند، ب- از سردرگمی دستگاه سرکوب رژیم نیز آگاهند.

نتیجه این که آنها دریافته اند، که دستگاه سرکوب این رژیم ضعیف تراز آن است، که بتواند در مقابل امواج جنبش انقلابی ایستادگی کند و حاصل این چالش تا کنون به نفع جنبش انقلابی بوده است.

ج- سر درگمی در رابطه با سرکوب جنبش در رژیم حاکم : ازاخطارهای پی درپی رژیم حاکم به جنبش انقلابی، می توان نتیجه گرفت، که تصورغالب درهسته سخت رژیم این است که قوای سرکوب حکومت، قدرتمند وخطرناک است و از سرکوب مخالفان هم لحظه ای غافل نیست، اما با وجود این، نمی تواند در مقابل شورانقلابی و از جان گذشتگی مخالفان کاری از پیش ببرد.

متغیرهای تبینی در رابطه با چشم اندازهای جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی

با تکیه بر رهیافت های نظری، می توان گفت که متغیرهای تبینی زیر نقش تعیین کننده ای در آینده جنبش داشته و دارند و آنها عبارتند از:

ضعف و قوت نیروی جایگزین یا به عبارت دیکر اپوزیسیون در ایران و وزن و ثقل نخبگان سیاسی باورمند به دموکراسی
انسجام ، شکاف و شکاف های غیر قابل جبران در هسته سخت به رهبری ولی فقیه و نیروی حامی او
ضعف و قوت دستگاه سرکوب این رژیم
حد و مرز سرکوب و خشونت دستگاه سرکوب
ضعف و قوت گروه ها و شبکه های بسیج گر
ضعف و قدرت جامعه مدنی و برآمد جامعه مدنی با مطالبات گسترده سراسری
حمایت اپوزیسیون برونمرزی
–          فشار افکار عمومی جهانی وحمایت سازمان ها و نهاد های مدنی بین المللی و کشورهای دموکراتیک
–          ..
بسته به اینکه کدام سناریو مورد بحث است، محتوای این متغییرهای تبینی نیز متفاوت خواهد بود و یا اینکه شاهد حذف کامل یک یا چند متغییر تبینی خواهیم بود.

سناریو های جنبش انقلابی زن، زندگی،آزادی

در شرایط عدم قطعیت، سناریوها ابزار تحلیلی مهمی برای تصمیم گیران هستند . قصد ارسناریو نویسی در اینجا پیش گویی نیست، بلکه تعیین پی آمد های احتمالی در چشم اندازهای دورو نزدیک است. سناریو ها کمک می کنند که تصمیم گیران به راه کارهای متعد د احتما لی بیند یشند و با آگاهی نسبی به تیین الگو ها و تشخیص عواقب انجام اقدامات خود و تدارک مسیرهای آینده بپردازند.

تردیدی در این نیست که موضوع مرکزی این جنبش، جا به جائی قدرت سیاسی و چرخش نخبگان سیاسی در ایران است، لذا سناریو های پیش رو نیز در این رابطه قابل فهم هستند. طبعا به دلیل گستردگی متغیرهای گوناکون فهم دقیق اینکه در آینده دور و نزدیک چه پیش خواهد امد، کار بسیار دشواری است.

با تکیه بر رهیافت نظری این نوشته و توضیح چشم اندازهای جنبش می توان درکنارچشم اندارهای نامطلوب کودتا، قیام ناکام، هرج و مرج داخلی و فروپاشی سه سناریو را مورد بحث قرار قرار داد:

الف – سناریو تعییرات ساختاری تحمیلی

تعییرات ساختاری تحمیلی در مسیر موقعیت انقلابی، زمانی ممکن است که اپوزیسیون متحد در موقعیت برتر قدرت سیاسی نسبت به رژیم قرارگرفته و از سوی دیگر نیز دستگاه سرکوب رژیم به دلیل شکاف عیر قابل جبران قادر به ادامه سرکوب جنبش نیست، در این حالت با چانه زنی با بخشی از اصلاح طلبان وگروه های پیرامونی رژیم، بساط ولی فقیه برچیده می شود و با برگزاری سریع انتخابات، دولت برآمده از رای مردم قدرت را در د ست می گیرد.

این سناریوی ادامه جمهوری اسلامی بدون ولی فقیه و یک گذار سقط شده است، طبیعی است در این گذار سقط شده نیروها و بخشی از نخبگان سیاسی پیرامونی این رژیم، در دولت جدید سهم دارند. این موضوع که آیا در این حالت تحول دموکراتیک در ایران روی خواهد داد ، کاملا موضوع بازی خواهد بود.

متغیرهای تبینی که این سناریو را ممکن می کنند عبارتنداز:

وجود بلوکی متحد از اپوزیسیون مخالف رژیم برای تغییرات ساختاری تحمیلی و وجود بخشی از نخبگان باورمند به دموکراسی در پیرامون رژیم
شکاف غیر قابل جبران در هسته سخت قدرت به رهبری ولی فقیه و نیروی حامی او
عقیم شدن دستگاه سرکوب رژیم
برآمد مطلوب جامعه مدنی با مطالبات گسترده سراسری
ادامه حمایت اپوزیسیون برونمرزی
–          …
ب – سناریوی انقلاب دموکراتیک ( گذار مطلوب)

با اتحاد همه دموکراسی خواهان در ایران، اپوزیسیون متحد در ایران، گام به گام قادر به عقب نشاندن رژیم و نهایتا انحلال آن خواهد شد و با تشکیل دولت موفت و تدوین قانون اساسی جدید در مجلس موسسان، تحول دموکراتیک در ایران آغاز خواهد شد.

متغیرهای تبینی که این سناریو را ممکن می کنند عبارتند از:

اتحاد همه دموکراسی خواهان در ایران و غلبه نخبگان سیاسی باورمند به دموکراسی در این اتحاد
شکاف های غیر قابل جبران درهسته سخت به رهبری ولی فقیه و نیروی حامی او
بی اثر شدن دستگاه سرکوب این رژیم
بی سرانجامی سرکوب و خشونت دستگاه سرکوب
توانایی بسیج گروه ها و شبکه های بسیج گر
قدرت جامعه مدنی با برآمد مطالبات گسترده سراسری
دوام حمایت اپوزیسیون برونمرزی با اتحاد همه دموکراسی خواهان در خارج
فشار افکار عمومی جهانی وحمایت سازمان ها و نهاد های مدنی بین المللی و کشورهای دموکراتیک
–          ….
ج – سناریوی ورود حکومت به فاز نظامی

آبان خونین ۹۸ وگسیل نیروی نظامی به مهاباد در چند روز گذشته، یاد آوراین نکته است که این رژیم برای حفظ بقای خود، از سرکوب وحشیانه و بی رحمانه مردم ایران هیچ ابای ندارد. حکومت مستبدانه ولی فقیه از ابتدا تا کنون شهر وندان معترض را: اشرار، اغتشاشگر عامل بیگانه و… نامیده است و هرنوع اعتراض جمعی را به شکل بی رحمانه ای با حداکثرابزارخشونت سرکوب نموده است.

اگر تنها راه باقی مانده برای ادامه حیات این رژیم، ورود به فاز نظامی باشد، هیچ بعید نیست که این رژیم با گسیل نیروهای نظامی و شبه نظامی به مناطق مرزی کشور به بهانه اغراق شده ناامنی، جنگ داخلی را در مناطق مرزی به مردم ایران تحمیل کند و از این طریق، از یک سو مانع شکاف درنیروهای نظامی و پیوستن آنها به جمعیت معترض شود و از سوی دیگر با ادعای ایجاد امنیت، بخشی از مردم به ناچار پشت این رژیم قرارگیرند.

متغیرهای تبینی که این سناریو را ممکن می کنند عبارتند از:

شکاف و تشتت در اپوزیسیون ، غلبه نخبگان سیاسی اقتدارگرای غیرحاکم در مسیر موقعیت انقلابی
انسجام در هسته سخت قدرت به رهبری ولی فقیه و نیروی حامی او
توانایی دستگاه سرکوب این رژیم و اعمال خشونت بی حد و مرز
سرکوب گروه ها و شبکه های بسیج گر
ضعف جامعه مدنی
منازعات فراگیر در اپوزیسیون برونمرزی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست