سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رفقای فمینیست جواد ظریف
یک بام و دو هوای ‪جمهوری‬ اسلامی


آتوسا صاد


• آیا کُدپینک این ها را نمی داند؟ آیا بنجامین در مورد محکومیت ۳۸ ساله نسرین ستوده هم چیزی نشنید؟ ارزش های فمینیستی و دفاع از حقوق زنان در کجای سفر کُدپینک به ایران دیده شد؟ در حجاب صورتی پوشیدن؟ چه جور فمینیست هایی به خاطر رابطه با ایران حاضرند روسری و چادر بپوشند؟ چرا فردی که در اعتراض به سیاست های آمریکا برهنه می شود، به دستگیری دختران انقلاب حتی یک بار هم اعتراض نکرد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۲ فروردين ۱٣۹٨ -  ۱۱ آوريل ۲۰۱۹



در هفته های اخیر شاهد برخورد غیرمسوولانه و رفتارهای سرد و متکلفانه مقامات جمهوری اسلامی با سیل و سیل زدگان بوده ایم. از این نمونه ها فقط به بی خیالی علی خامنه ای در مورد سیل ایران و دلسوزیش برای سیل زدگان سال ۱۳۸۷ پاکستان بسنده می کنم. سناریوی ۱: سال ۱۳۸۷ در پی باران‌های موسمی شدید سیل استان‌های متعدد پاکستان را در بر گرفت، و خامنه ای در خطبه های نماز جمعه به مصیبت زدگان پاکستان اشاره کرد، برایشان اشک ریخت، و گفت باید به کمک سیل زدگان شتافت: « …مردم پاکستان آواره شدند و چند هزار کشته شدند. مردم امروز به آب احتیاج دارند به غذا احتیاج دارند به سرپناه احتیاج دارند… [بغض می کند]... امروز روز امّت اسلامی است، مردم ایران باید همّت کنند… کمک هایی کرده است جمهوری اسلامی و بیشتر باید کمک کنیم، این وظیفه همه ماست…». پس از این نمایش، خامنه ای ۱۰۰ ملیون دلار به پاکستان کمک می کند. سناریوی ۲: خامنه ای در سفر مشهد است، سیل گلستان را فرا می گیرد، خامنه ای چیزی نمی گوید، به تهران می رود. روزها بعد در جمع حکومتمردان سیل ایران را «نعمت الهی» می خواند و کنار آمدن با بلایای طبیعی را ضروری می داند: «در بخشی از موارد مردم مصیبت زده اند. تلفات جانی و خسارات در تمام حوادث و بلایای طبیعی دیده می شود… حوادثی که ظاهر بلا دارد گرچه باطنش ممکن است نعمت و عطای الهی باشد، در تمام این حوادث ملت ایران حقیقتن جانانه وارد میدان می شود». به اصطلاح… دو کلمه هم از مادر عروس! بعد هم در توییترش (که با فیلتر شکن باز می کند) اظهار امیدواری می کند که مسوولین از اتفاقات طبیعی «درس بگیرند». بعد دستور می دهد کارخانه چینی مقصود صد دست چینی به نام او برای سیل زدگان بفرستد. حالا تنها مشکل مردم این است که نمی دانیم چینی ها را باید روی آب بچینیم یا زیر آب. دغدغه جمهوری اسلامی هیچ گاه رسیدگی صادقانه به مصیبت انسان ها و همراهی با آن ها نبوده و در عوض همیشه به دنبال ارائه تصویری پرطمطراق و قوی با ظاهر انسانی از خود بوده است حتی به قیمت احمق و مضحک کردن جلوه کردن، گاه مثل شخصیت های کارتونی. بحث اخلاقی در مورد تظاهر که بماند می خواهم با ذکر نمونه های دیگر بر استانداردهای دوگانه جمهوری اسلامی در برخورد با ایرانی و غیرایرانی تاکید کنم. برخوردهای پرمحبت و اغراق شده جمهوری اسلامی با افراد و گروه های غیر ایرانی (بشار اسد، حسن نصرالله، حماس، حشد الشعبی، حوثی ها، و غیره) و برخوردهای تند و سرد آنان با ایرانیان، که برخواسته از ایدئولوژی مذهبی-سیاسی آن هاست، شکافی عمیق و ترمیم ناپذیر بین حکومت و مردم ایران ایجاد کرده است.

نمونه دوم از نمونه های فراوان‫ ‬در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد اتفاق افتاد‫.‬ آن زمان در خارج از ایران تحصیل می کردم و یک روز دوستی آلمانی با مزاح گفت خبر جدید درباره احمدی نژاد را خوانده ای؟ بعد خبری را در یک مجله آلمانی نشانم داد که به سفر دو دیپلمات آلمانی به ایران اشاره داشت و به این که احمدی نژاد آن ها را مانند اعضای خانواده اش تحویل گرفته و تمام مدت ازشان پذیرایی کرده و در آخر هم به آن ها هدیه بسیار ارزشمندی داده ‫(‬به نظرم هدیه فرش ابریشمی بود‫)‬. نویسنده سپس توضیح داده بود که آن دو مرد همجنسگرا بودند و یکی از آن ها دیپلمات و دیگری پارتنر یا همسر او بوده است. مشاهده چنین عملی از حکومتی که جز نفرت پراکنی کاری برای دگرباشان نکرده‫،‬ از احمدی نژادی که در سخنرانی ۲۰۰۷ دانشگاه کلمبیا گفته بود «در جمهوری اسلامی همجنسگرا وجود ندارد»، از دید روزنامه نگار آلمانی و خوانندگانش چیزی جز یک نمایش مضحک نبود‫،‬ و حقیقت هم همین بود‫.‬

اما نمونه سوم که دوست دارم این نوشته را بر آن متمرکز کنم و از آن به نتیجه برسم میزبانی ماه پیش محمد جواد ظریف است از فمینیست های آمریکایی گروه کُوْدپینک، زنان برای صلح‫.‬

کُدپینک (کد صورتی) یا جنبش زنان برای صلح (Code Pink: Women for Peace) از سازمان‌های مردم نهاد فعال در سطح بین‌المللی است که در وبسایت خود این گونه معرفی شده: «جنبش مردمی صُلح طلب که خواهان برقراری عدالت اجتماعی، پایان جنگ‌ افروزی به سرمایه ی آمریکا در جهان، و تلاش برای گسترش آموزش، کارآفرینی، بهداشت و فعالیت‌های صلح آمیز است». این سازمان علاوه بر تمرکز بر مسائل ضدجنگ به مسائلی چون پهپادها، زندان گوانتانامو، دولت فلسطین (جنبش بی دی اس)، توافق هسته ای ایران و عربستان سعودی می‌پردازد. کُدپینک خود را سازمانی زنانه معرفی می کند که خانم مدیا بنجامین (معروف به دختر خوب یهودی، nice Jewish girl) و همکاران زنش آن را در سال ۲۰۰۲ تاسیس کردند. عملکرد اصلی این گروه سازماندهی اعتراضات و راهپیمایی‌ و اقدامات مدنی در سطح آمریکا و جهان است. اعضای این گروه به رنگ صورتی لباس می‌پوشند و رنگ صورتی به کدهایی اشاره دارد که وزارت امنیت داخلی ایالات متحده (United States Department of Homeland Security) آن را در مورد سطوح مختلف تروریسم به کار می برد، مثلن رنگ قرمز احتمال قطعی حمله تروریستی و رنگ آبی احتمال ضعیف را نشان می دهد. «کد صورتی» در نام و عمل این سیستم را مسخره می کند و آن را در جهانی با کنشگری صلح طلب بی اثر می بیند. به نظر من هرچند دستور کار و فعالیت و اعتراضات کُدپینک در کمک به رشد حقوق بشر در آمریکا و تغییر برخی سیاست های داخلی موفق بوده است (مثلن در نقد و اعتراض به فعالیت های فرایند برون‌سپاری (Outsourcing) شرکت های نایک و گپ که برای فرار از سیستم مالیاتی آمریکا اجناس خود را در چین و هند تولید می کردند)، این گروه در زمینه حقوق بشر جهانی حرکت موثری انجام نداده است و فعالیت های خارجیش بیشتر از روی نا آگاهی و در مخالفت با سیاست آمریکا و رسانه های جمهوری خواه بوده است تا کمک به حقوق بشر جهانی. البته سفرهای خارجی کُدپینک باعث رسانه ای شدن آن و افزایش پیروانش شده است. ظاهرن فلسفه این گروه در زمینه سیاست خارجی درخواست حق بین المللی طبیعی برای تمام حکومت های دنیا بی توجه به نوع حکومت یا نوع حکومت داری آن هاست. من باب مثال مدیا بنجامین طرفدار سرسخت هوگو چاوز است.

اعضای این سازمان چندین بار هم به ایران سفر کرده اند و آخرین سفرشان ماه گذشته در اسفند ۱۳۹۷ بود. کُدپینک در حمایت از حق حکومت ایران به داشتن سلاح اتمی و نیروی موشکی بارها جلسات وزارت خارجه آمریکا در امور ایران را بر هم زده است و مدیا بنجامین اغلب در کنار لیبرال هایی مانند نوام چامسکی و جان کری نقش سخنگوی آمریکایی جمهوری اسلامی را بازی کرده است. متاسفانه وی به واسطه باورهای لیبرال در مورد لزوم گذار از امپریالسم همان حرف هایی را می زند که آخوندها می خواهند بشنوند. مثلن می گوید، رسانه های غربی هستند که رژیم ایران را خبیث نشان می دهند و حکومت ایران نوع دوست است، یا ایران مانند کشورهای دیگر حق داشتن سلاح را دارد. مقامات جمهوری اسلامی هم از موضعگیری های وی استقبال کرده اند و بنجامین در یکی از سفرهایش به ایران به خاطر سخنانش توسط محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت احمدی‌نژاد مورد تقدیر قرار گرفت و به او لوح سپاس داده شد. بنجامین هم چنین کتابی دارد با نام «از درون ایران: تاریخ و سیاست واقعی جمهوری اسلامی ایران» که در آن از آمریکا و کشورهای غربی خواسته است از جمهوری اسلامی حمایت کنند و با آن رابطه دوستانه برقرار کنند. احتمال این که این گروه تحت حمایت مالی حکومت ایران باشد کم نیست.


چه شده که افراد و گروه های لیبرال و چپ گرای غربی حتی چپ های افراطی مفتون جمهوری اسلامی شده اند؟ چه شده که سازمانی که «برای حقوق بشر» و زنده کردن «صلح در جهان» تلاش می کند در رسانه های چپ آمریکا با افتخار از سفرش به ایران سخن می گوید؟ به گفته وبسایت کُدپینک هدف سفر به ایران «آشنا شدن اعضای سازمان با کشوری است که همیشه بد قضاوت شده و رونمایی از چهره انسانی ایران [البته منظور حکومت ایران است] و تاریخ سیاسی آن است». آن چیزی که مدیا بنجامین و همکارانش نفهمیدند یا تظاهر به نفهمیدنش کردند تفاوت مردم ایران با حکومت ایران است. آیا کُدپینک نمی داند که حکومت ایران از بیانیه حقوق بشر که این سازمان سال هاست برایش گلو پاره کرده است پیروی نمی کند؟

در سال ۲۰۱۸ گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در مورد «نقض جدی» حقوق بشر در ایران در این زمینه ها هشدار داد:

• نقض حق زندگی (اعدام‌ها) و اعدام متهمان نوجوان؛
• شکنجه‌ی زندانیان و دیگر رفتارها و مجازات های بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز همچون شلاق و قطع عضو؛
• سر باز زدن از پذیرش ۲۰ توصیه‌ی جامعه‌ی بین‌المللی درباره‌ی مقابله با شکنجه و سایر شکل های بدرفتاری؛
• عدم دسترسی مناسب زندانیان به امکانات پزشکی و درمانی؛
• بازداشت غیرقانونی معترضان و اتهام مفسد فی‌الارض و محاربه به آنها، دسترسی نداشتن آنها به وکیل مدافع؛
• مرگ زندانیان در زمان بازداشت؛
• نقض حقوق اولیه‌ی آزادی بیان، عقیده و گردهمایی؛
• نقض حقوق زنان و بیان موارد مختلف آن از جمله در زمینه های احوال شخصی، نبود حقوق برابر در ازدواج، طلاق، حضانت کودک و ارث؛
• نقض نظام‌مندِ حقوق جوامع قومی و اقلیت های دینی از جمله بهاییان، مسیحیان، یهودیان، بلوچ ها، کُردها، ترک های آذربایجانی، جامعه‌ی یارسان و دراویش گنابادی؛
• محدودیت موقت دسترسی شهروندان به پیام رسان تلگرام و سپس مسدود شدن دائمی آن با حکم قضایی؛
• ممنوعیت دیگر شبکه های اجتماعی مثل فیس‌بوک و یوتیوب.

آیا کُدپینک این ها را نمی داند؟ آیا بنجامین در مورد محکومیت ۳۸ ساله نسرین ستوده هم چیزی نشنید؟ ارزش های فمینیستی و دفاع از حقوق زنان در کجای سفر کُدپینک به ایران دیده شد؟ در حجاب صورتی پوشیدن؟ چه جور فمینیست هایی به خاطر رابطه با ایران حاضرند روسری و چادر بپوشند؟ چرا فردی که در اعتراض به سیاست های آمریکا برهنه می شود، به دستگیری دختران انقلاب حتی یک بار هم اعتراض نکرد؟ آیا ترسید؟ اگر می ترسد چرا به ایران سفر می کنند؟ و البته همان جمهوری اسلامی که به هر بهانه ای آمریکایی ها را به زندان انداخته ناگهان به ۲۸ فمینیست آمریکایی ویزا می دهد. کُدپینک در وبسایتش از «خاطره خوش سفر به تهران» و دیدار از «موزه صلح» و اهدای کتاب هایشان به آن سخن گفته و از این که از گفتگو با ظریف بسیار لذت برده و در تایید سخنان وی نوشته «مشکل آمریکا با ایران سلاح اتمی و جنگ افروزی نیست بلکه انقلاب اسلامی است و جدا شدن حکومت شیعی از امپریالسم غربی-آمریکایی». آنچه در این سفرها و مهمان نوازی های دوستانه دیده می شود گروهی انسان خوش گذران است که برای تفریح به ایران آمده و برای خالی نبودن عریضه یادی هم از صلح کرده است. کیست که نبیند کُدپینک به حکومت آخوندها اعتبار می بخشد و بعید نیست به دعوت ایشان به ایران آمده باشد.

دعوت جمهوری اسلامی از فمینیست های لیبرال قسمتی از تلاش حکومت برای منحرف کردن اذهان و خرید وقت برای ادامه سلطه خود بر ایران است. جواد ظریف هم در این بلبشو نقش همیشگی cheerleader (حاجی فیروز) را بازی می کند که با مهمانان خارجی دیدار می کند، انگلیسی حرف می زند، حرف های دهه های ۵۰ و ۶۰ را در مورد امپریالیسم تکرار می کند و البته از منافع نظام و خودش محافظت می کند. البته این نقش واقعن شایسته اوست. مبارک باشد آقای ظریف!

در کشوری که همه از جمله زنان به اوبژه جنسی تقلیل داده شدند و حامیان حقوق زنان در زندان هستند، جمهوری اسلامی ۲۸ فمینیست رادیکال آمریکایی را در کمال احترام می پذیرد. بالاخره نفهمیدیم جمهوری اسلامی کدام طرفی است؟ یک بام و دو هوای ۴۰ ساله حکومت در این سال ها بیش از پیش خود را نشان می دهد و جالب است که حکومت آن قدر غرق در ایدئولوژی خودساخته است که اصلن متوجه تناقض رفتارها و عقایدش نمی شود. شاید هم این قسمتی از «تقیه» حکومتی است که برای بقای خود تظاهر به پذیرش عقایدی می کند که ۱۸۰ درجه با وی تفاوت دارد. چهره زشت ایران امروز بیش از آن که نتیجه فساد حاکمان آن باشد نتیجه دهه ها بی صداقتی حاکمان با خودشان است. چه طور است که مدیا بنجامین در سایر کشورهای مسلمان مثل مصر، پاکستان و فلسطین دستگیر و دیپورت می شود اما با ظریف سر یک میز می نشیند و خوش و بش می کند؟ ما نفهمیدیم چرا فمینیست بودن فقط برای زنان ایرانی بد است؟ شاید چون آن فمینیست های آمریکایی با جمهوری اسلامی مهربانند و فمینیست های ایرانی نه. بله البته اکتیویسم فمینیستی و صلح طلب کُدپینک در مواجهه با جمهوری اسلامی و لابد برای خودشیرینی «نافمینیست» شد و زنانش با حجاب شدند، و «نااکتیویسم» شد و به جای مردم با حاکمان ایران دیدار کرد، و «جنگ طلب» شد و از فعالیت های هسته ای و موشکی ایران حمایت کرد. البته فقط در این شرایط است که «کنشگری» و «فمینیسم» و «صلح طلبی» می توانست خود را به جمهوری اسلامی عرضه کند. یعنی در واقع کُدپینک رادیکال آمریکایی به ایران آمد و به دلایلی همان نقشی را بازی کرد که اکثریت سرکوب شده ی ایران ۴۰ سال زیر بار ستم بازی کردند، ترسیدن، خاموش شدن، بی صدا شدن، و حتی تغییر اهداف انسانی. به عبارت ساده «نون به نرخ روز خوردن». کُدپینک نون به نرخ روز خور شد. چرا؟ یا از ترس جانش یا از ترس قطع شدن حمایت های جمهوری اسلامی. البته امیدوارم خانم بنجامین توضیح بهتری داشته باشد، چون این سفرها واقعن مایه آبروریزی گروه لیبرالی است که آن همه ادعای حقوق بشری دارد. یا شاید به قول جاشوا بلاک (۶) اعضای کُدپینک آن قدر غرق در پروپاگاندای ضد آمریکایی و ضد یهودی خود شده اند که اصلن متوجه نیستند دارند نقش «یک مشت احمق به درد بخور» را برای «حکومت ملایان» بازی می کنند. انگار فقط انسان آمریکایی بشر است و حقوق بشر دارد و بقیه انسان ها مثلن اکتیویست ها یا زنان ایرانی بشر نیستند و حقوق شان در مقایسه با افرادی مثل اعضای کُدپینک آن قدرها مهم نیست. این هم نوعی امپریالیسم یگر. امپریالسم کُدپینکی.



1) https://www.codepink.org/
2) https://www.youtube.com/watch?v=9Gw4B6G7Pr0
3) https://www.youtube.com/watch?v=4JackUToMow
4) https://www.huffpost.com/entry/why-i-criticized-code-pin_b_204324
5) https://news.gooya.com/2019/04/post-24945.php
6) https://www.jpost.com/Opinion/Code-Pinks-trip-to-Iran-is-a-Peace-Delegation-in-name-only-578012


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست