در افق آن شعله ها
سعید یوسف
•
در افق آن شعله ها ز مشعلِ عشق است
سر زده خورشید و تازه اولِ عشق است
کوه و کمر شد عقیق پوش و زراندود
وه چه خوش این جلوه ی مجللِ عشق است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۶ مرداد ۱٣۹۷ -
۱۷ اوت ۲۰۱٨
در افق آن شعله ها ز مشعلِ عشق است
سر زده خورشید و تازه اولِ عشق است
کوه و کمر شد عقیق پوش و زراندود
وه چه خوش این جلوه ی مجللِ عشق است
جمله ی آیات اگر که رنگ ببازند
آنچه که باقی است وحی مُنزلِ عشق است
گر که به هر برگْ شرحِ عشق نویسند
باغِ طبیعت کتابِ مجملِ عشق است
نامِ عزیز تو نقش گشته به هر برگ
دفتر من برگکی ز جنگلِ عشق است
بیهُده دل را ز روزِ سخت مترسان
دل نگریزد ز غم، دلم یلِ عشق است
بهر چه پرسم دلیل دلشدگی ها
بوسه ی تو پاسخِ مدللِ عشق است
آنچه در این مختصر ز عشق تو گفتم
شمه ای از قصه ی مفصلِ عشق است
بِهْ که نگوئیم هیچ، اگر نه کلامی
نغمه ی موزون و هم مخیلِ عشق است
|