سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جعفر ابراهیمی
نگاه فاشیستی به ژن در سایه آموزش کالایی


• برای اکثریت جامعه تفکیک ژن مرغوب واقعی از قلابی امری موهوم و تخیلی است که حاصل انحراف از مفهوم واقعی واژه هاست و در حیطه تخصص بوقچی های استمرارطلبان است که در طی ۲۰ سال اخیر کوشیده اند تمام واژه ها را از محتوای انسانی خود خارج کنند. تا جایی که در هیچ دوره ای از تاریخ ایران مفهوم "آزادی" و "امید" به اندازه دوره حکمرانی مدعیان اصلاح طلبی_اعتدالی خالی از محتوای رهایی بخش خود نشده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۱ مرداد ۱٣۹۷ -  ۱۲ اوت ۲۰۱٨


رتبه کنکور مهراوه خندان دختر نسرین ستوده باعث شده است که هشتگ «ژن مرغوب واقعی» را برخی فعالان مجازی به کار ببرند. پیش از نقد این مفهوم، ابتدا این موفقیت را به وی و والدینش تبریک می گویم و تاکید می کنم این رتبه بهانه ای است برای نقد یک دیدگاه و مستقل از نام خاصی است.

ژن مرغوب واقعی که امروز برخی بخاطر رتبه برتر مهراوه خندان به وی منتسب می کنند، مانند ژن مرغوب پسر عارف مضحک و دارای بار فاشیستی است. اصولا هر نوع ارجاع و برتری جویی قومی، خونی، نژادی و ژنی پیامدش آشویتس است و نمی توان با افزودن کلمه "واقعی" بدان بار انسانی بخشید و آن را بدیلی در برابر قلابی قرار داد.

هرکس که ابعاد ساختار نظام آموزشی را در ایران می شناسد، نیک می داند که کنکور اوج کالایی شدن آموزش است. آزمونی است که موفقیت در آن به ژن و خون ربط ندارد. حتی پشتکار و استعداد به تنهایی نمی تواند رتبه برتر در کنکور را برای یک داوطلب رقم بزند. معدود استثنا را نیز نمی توان قاعده در نظر گرفت و تعمیم داد. چرا که موفقیت در کنکور بیش از هر چیز به قدرت خرید آموزشِ کالایی شده ربط دارد. بطور عمومی کسی که قادر باشد کتاب ها و بسته های آموزشی بدون محتوا اما گران قیمت!!! را خریداری کند در آزمون ها و کلاس های کنکور شرکت کند٬ دوره های زبان خارجه را از اوان کودکی و دانش آموزی طی کند و از مشاوره های اساتید فن کنکور بهرمند گردد شانسش در قبولی کنکور بالا می رود.

صنعت کنکور بازار مصرفی ایجاد کرده است که مشتریانش طبقه متوسطی است که روز به روز فقیرتر می شود؛ اما به واسطه آنکه قادر نیست خارج از ایدئولوژی طبقه مسلط وضعیت طبقاتی خود را تحلیل کند می کوشد با افزایش سرمایه فرهنگی خود به هر قیمت اندکی موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشد. از این رو تا گرفتن وام با سود سنگین برای خرید خدمات آموزشی پیش می رود تا سوددهی بازار کنکور را برای مافیای آموزشی تضمین کند.
مافیایی که قیمت کالای آموزش را تعیین می کند و قادر است در ساختار متصلب و غیرشفاف و غیر دموکراتیک نظام آموزشی در بالاترین سطح، منافع باندی خود را پیگیری و تضمین نماید. در این شرایط دانش آموزی که قدرت خرید در این بازار مکاره را نداشته باشد در عمل جایی در بین رتبه های برتر نیز نخواهد داشت.
اما کسانی که رتبه برتر را به ژن ربط می دهند، نیک می دانند این ارتباط پوشالی و فاقد اعتبار است. در اصل ژن مرغوب واقعی مانند آقازاده واقعی بودن پسر خاتمی است که استمرارطلبان می‌خواهند از آقازاده قلابی تفکیک کنند و واژه آقازاده را نجات دهند. پیشنهاد استفاده از نکبت‌زاده از سوی آنان برای آقازاده‌های منتسب به جبهه مقابل تلاشی است برای پاک نگه داشتن دامن ناپاک آقازاده ها و خانم زاده های جبهه خودی! و خوراکی برای مخدوش کردن مرزبندی واقعی جامعه که حتی در ادبیات بخشی از اپوزیسیون نیز دیده می شود.

ولی عملا و در زندگی واقعی این واژه های ساخته شده توسط تیم تبلیغاتی اصلاح_اعتدال به شیوه گوبلزی نیست که مرزبندی واقعی را در جامعه شکل می دهند؛ بلکه منافع باندهای قدرت و ثروت، تعیین کننده قطب بندی و مرزبندی واقعی در جامعه هستند. بعبارت دیگر تضاد امروز جامعه ایران آنگونه که اصلاح طلبان می گویند دعوای حیدری و نعمتی و مرزبندی بین ژن مرغوب و آقازاده واقعی با ژن مرغوب قلابی نیست. تضاد و مرزبندی اصلی میان اکثریت تحت ستم و فاقد قدرت با اقلیتی قدرتمند و فربه از چپاول اموال عمومی است.
این تضاد است که ژن های مرغوب واقعی و قلابی را در کنار آقازاده واقعی و قلابی در یک جا و جبهه، و در برابر اکثریت مردم قرار می دهد.
در طول تاریخ معاصر ایران قطب بندی بین نیروی اکثریت مردمی، با نیروی اقلیت ضد مردمی یک قطب بندی تاریخی و عینی است به همین دلیل نیروهای ضد مردمی می کوشند به اشکال مختلف این قطب بندی را مخدوش کرده و کاذب جلوه دهند. اما امروز به واسطه آگاهی طبقاتی حتی "دانش آموز کارگر" یا "کارگر دانش آموز" حاشیه تهران هم می داند؛ به واسطه سلب مالکیت از طبقه ای که بدان تعلق دارد قادر نیست در آزمونی چون کنکور که ادعای برابری فرصت دارد با کسانی که قدرت خرید تکنیک های کنکور را دارند رقابت کند.

برای اکثریت جامعه تفکیک ژن مرغوب واقعی از قلابی امری موهوم و تخیلی است که حاصل انحراف از مفهوم واقعی واژه هاست و در حیطه تخصص بوقچی های استمرارطلبان است که در طی ۲۰ سال اخیر کوشیده اند تمام واژه ها را از محتوای انسانی خود خارج کنند. تا جایی که در هیچ دوره ای از تاریخ ایران مفهوم "آزادی" و "امید" به اندازه دوره حکمرانی مدعیان اصلاح طلبی_اعتدالی خالی از محتوای رهایی بخش خود نشده است. همانگونه که در هیچ دوره ای به مانند دوره ۸ ساله احمدی نژاد واژه "عدالت" قربانی رفتار پوپولیستی محمود نشده بود.
منبع:جامعه نو


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست