سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نامه آتنا دائمی در پی حوادث اخیر؛ این تهدید ها و ایجاد رعب و وحشت ها، بهای آزادیست



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٨ دی ۱٣۹۶ -  ٨ ژانويه ۲۰۱٨


آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین در پی حوادث اخیر در ایران نامه ای سرگشاده نوشته است. خانم دائمی در این نامه می نویسد “ما مردم ایران طلبکار حقوقی هستیم که آگاهانه از ما سلب شده است و معترض به شرایطی هستیم که هوشیارانه بر ما تحمیل شده است” او در انتهای نامه اش اشاره می کند “در این روزها که بیش از هر روز دیگری دوست داشتم آزاد بودم و در کنار مردم ، در این روزها که بیش از هر روزی از زندانی بودنم بغض دارم و غمگینم ، از پشت همین میله های زندان اوین ، از داخل بند زنان این زندان خطاب به مردم شریف ایران خواهم گفت اگر آزادی خواهی و حق خواهی شما جنایت تلقی میشود، من هم در کنار شما با افتخار یک جنایت کارم!”

متن کامل نامه آتنا دائمی را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:

من هم یک شَر، فتنه گر، آشوب گر، اغتشاش گر، کف خیابانی، جنایت کار و معترضم! این ها صفاتی ست که این روزها به مردم معترض در ایران نسبت داده شده است.

از سوی حکومتی ها و از سویی آن هایی که ٨سال پیش، میخواستند مردم به خیابان بروند و رفتند و کشته شدند، همان ها که آن روزها خس و خاشاک گفتنِ احمدی نژاد را توهین به ملت ایران نامیدند اما امروز همان ها چون این اعتراضات از سوی خودشان رهبری نشده، مردم را، این معترضان مستقل را کف خیابانی و آشوبگر می نامند و خواهان سرکوب قاطعانه آنها شده اند.

مردم این روزها از فشارها و ظلم های ۴٠ساله حکومت استبدادی که هر روز بیشتر و بیشتر شد، مستقل و بدون رهبر به خیابان ها آمدند و مسالمت آمیز از مطالبات خود گفتند. اما در آن هنگام که سرکوب ها و قتل ها و ضرب و شتم و بازداشت ها شروع شد، مردم هم در دفاع از خویش و خواسته هایشان خشمگین شدند. از این خشم مردم به عنوان جنایت نام بردند، اما در واقع به کار بردن کلمه جنایت در برابر سرکوب ها و اعدام ها و ظلم های این ۴٠سال حکومت بس کوچک و حقیر است! در خصوص همین روزها گفته نشد که کپسولهای بزرگ گازهای فلفل و اشک آور را به سوی صورت معترضان نشانه گرفتند و خالی کردند که برای خنثی کردنش چاره ای جز آتش نیست! نمیگویند که به ناگهان هزاران بسیجی و گارد امنیتی باتوم و چماق به دست به خیابان فرستادند تا مردم را مورد ضرب و شتم قرار دهند! از نظر من خشونت از سوی هر شخص و به هر دلیلی پذیرفتن نیست اما مدتهاست که میگویم این حکومت است که خشونت را به وجود آورده و حال آن را درو میکند!ا ین سرکوبگران هستند که باعث خشم مردم در این روزها شدند

چندی پیش نابودی داعش را جشن گرفتند اما حال هم معترضین و هم آنهایی را که مردم معترض را به ضرب مستقیم گلوله به قتل می رسانند داعش خطاب می کنند! احساسات و اعتقادات دینی مردم را وسیله پیشبرد و اهداف شوم خود قرار داده اند و از توهین به پرچم ایران می گویند.

اما این ما مردم کف خیابانی هستیم که معترضیم به هتک حرمت به کشور و پرچم آن به سبب سیاستهای مستبدانه و خودکامه حاکمانش! ما خواهان بازگشت عزت و افتخار به ایران عزیزمان هستیم. ما خون رگهایمان را به خون خواهان هدیه نمیکنیم بلکه آن را با افتخار تقدیم به انسانیت و حق و حقوق انسانی مان خواهیم کرد، جان و مالمان را فدای بازگشت شان ربوده شده انسان در ایران خواهیم کرد.

ما خواهان حق و حقوقمان هستیم،خواهان آزادی های فردی و اجتماعی، معضلاتی همچون فقر، بیکاری، اعتیاد،اختلاس ،فساد و فحشا، فاصله طبقاتی چشمگیر میان اقشار جامعه، خرج سرمایه های ملی برای جنگ در کشورهای همسایه در حالی که مردم ایران در فقر به سر میبرند، عدم وجود آزادی های بیان، عقیده و مذهب، عدم برابری زنان و مردان، عدم امنیت شغلی و اقتصادی، عدم به رسمیت شناختن اقلیت های مذهبی و قومی و محرومیت آنها از تحصیل و حقوق شهروندی و آزار و اذیت های آنها، آزار کودکان و افزایش آمار کودکان کار و خیابانی، وجود موانع بسیار برای تحصیل، ازدواج و تفریحات جوانان، سرکوب هم جنس گرایان، عجین شدن دین و سیاست که منجر به سیاست گذاری های ناکار آمد و توجیه جنایتهای حکومت شده است و عقاید و باورهای دینی و شخصی اکثریت مردم ایران را مورد توهین قرار داده است و عدم انتخاب پوشش و حجاب اجباری تحمیل شده، افزایش آمار اعدام ها و سرکوب فعالان سیاسی ومدنی و اجتماعی و…

اینها مواردی ست که رفع آنها مطالبه اصلی مردم ایران است و ۴٠سال موجبات آزار مردم عزیزمان را فراهم کرده است که در خواستها برای رفع این موارد بارها به شیوه های مختلف بیان شده اما همچنان هیچ پاسخی جز سرکوب و قتل و بازداشت و زندان و تبعید به همراه نداشته است و می گویند به اعتراضات مسالمت آمیز گوش فرا می دهند اما من به عنوان یک فعال حقوق بشر که اکنون در زندان به سر می برم یاداور میشم که در کارنامه مبازرات و فعالیتهای حقوق بشری، اجتماعی و سیاسی ام هیچ عمل خشونت آمیزی نداشته ام ولی به ٧سال زندان محکوم شدم و اکنون در زندانم ، همچون صدها زندانی سیاسی دیگر!

ما مردم ایران طلبکار حقوقی هستیم که آگاهانه از ما سلب شده است و معترض به شرایطی هستیم که هوشیارانه بر ما تحمیل شده است. مسالمت آمیز یا خشونت آمیز خواستن مطالباتمان و یا اعتراض به هرچه که هست و نباید باشد، تفاوتی ندارد، در عمل هر دو توسط سرکوبگران سرکوب خواهیم شد و با نشان دادن اعترافات اجباری معروفشان و فرافکنی و دروغ سعی در مقصر جلوه دادن دیگران و انکار وضع موجود دارند.

حاضر به پذیرس خطاهایشان نیستند! این سرکوبها و قتل ها، این بازداشت ها و حبس ها، این تهدید ها و ایجاد رعب و وحشت ها، بهای آزادیست، بهای به دست اوردن حق و حقوقمان و بهای سعادت بشریت که باید پرداخته شود و می پردازیم! نباید لحظه ای از مقاومت دست برداریم باید آگاهانه در مقابل سرکوبها ایستاد و از تاریخ ایران و دنیا درس بیاموزیم، چرا که تاریخ است که مدام در حال تکرار است و هیچ پیروزی به راحتی به دست نیامده و هیچ ظلمی هم هرگز پایدار نبوده است،

ما نسل سوخته انقلاب تحریف شده ۵٧ و نسل سوخته جنگ ٨ساله و نسل سوخته سرکوبها و اعدام های دهه ۶٠هستیم، ما فراموش شدگانیم و جز نعره سلاحی نیست! در این روزها که بیش از هر روز دیگری دوست داشتم آزاد بودم و در کنار مردم ، در این روزها که بیش از هر روزی از زندانی بودنم بغض دارم و غمگینم ، از پشت همین میله های زندان اوین، از داخل بند زنان این زندان خطاب به مردم شریف ایران خواهم گفت اگر آزادی خواهی و حق خواهی شما جنایت تلقی میشود، من هم در کنار شما با افتخار یک جنایت کارم!

آتنا دائمی / فعال حقوق بشر / بند زنان زندا اوین – دیماه ۹۶

درباره نویسنده نامه لازم به یادآوری است، آتنا (فاطمه) دائمی ۲۹ ساله، پیش تر بیست‌ و‌ نهم مهرماه سال ۱۳۹۳، بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. وی در تاریخ ۲۸ دی‌ماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجویی ها به بند زنان زندان اوین منتقل شد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست